ORIGINAL_ARTICLE
بررسی سردرد در بیماران مبتلا به سندرم وقفه تنفسی خواب تشخیص داده شده در آزمایشگاه خواب بیمارستان ابن سینا مشهد
مقدمه : سندرم وقفه تنفسی خواب، یک اختلال نسبتا شایع وابسته به خواب است که با دوره های مکرر انسداد گذرای راههای هوایی طی خواب مشخص میشود. علائم اصلی ، خروپف با صدای بلند و خواب آلودگی روزانه است ولی طیفی از شکایات بالینی شامل سردردهای صبحگاهی، اضطراب و افسردگی ممکن است این بیماران را نزد پزشک بکشاند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سردرد با سندرم وقفه تنفسی خواب می باشد.
روش کار: در این مطالعه تحلیلی مقطعی، تعداد 178 بیمار که تشخیص سندرم وقفه تنفسی خواب برای آنها درآزمایشگاه خواب بیمارستان ابن سینای مشهد تایید شد، مورد بررسی قرار گرفتند. همه بیماران توسط نورولوژیست معاینه شدند و تشخیص آپنه خواب با پلی سومنوگرافی گذاشته شد. جهت بررسی علائم افسردگی و اضطراب همراه، از پرسشنامه های Beck استفاده شد.
نتایج : سردرد، چهارمین علت مراجه بیماران (پس از بی خوابی، احساس خفگی در خواب و علائم اضطرابی) بود. ما در این مطالعه ارتباط معناداری بین سردرد با شدت آپنه خواب، اندکس کاهش اشباع اکسیژن شریانی وشاخص توده بدنی (BMI) پیدا نکردیم. هرچند همه بیمارانی که سردرد داشتند، درجاتی از علائم افسردگی و اضطرابی را بیان کردند.
نتیجه گیری : به طور خلاصه این مطالعه نشان میدهد که سردرد مزمن یکی از علل شایع مراجعه بیماران مبتلا به آپنه خواب است و ارتباطی هم با شدت آپنه و هیپوکسی ندارد. لذا وقفه تنفسی خواب را باید در هر بیماری که با سردرد مزمن همراه با سابقه خروپف و خواب آلودگی روزانه مراجعه میکند، در نظر داشت.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2169_e0f6c7593463b2a588828b87488c9411.pdf
2014-01-21
323
329
10.22038/mjms.2014.2169
آپنه خواب
سردرد
خواب آلودگی
فریبرز
رضائی طلب
rezaeitalabf@mums.ac.ir
1
استادیار مغز واعصاب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
محسن
فروغی پور
foroughipourm@mums.ac.ir
2
دانشیار مغز واعصاب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
پیام
ساسان نژاد
sasannejadp@mums.ac.ir
3
استادیار مغز و اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
فاطمه
محرری
moharraif1@mums.ac.ir
4
دانشیار روانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
محمد تقی
فرزاد فرد
farzadfardmt@mums.ac.ir
5
استادیار مغز واعصاب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
سید محمد
موسوی میرزایی
mousavim903@mums.ac.ir
6
دستیار تخصصی مغز و اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تمرین ورزشی سرعتی بر پاسخ و سازگاری آنزیمی، متابولیتی و هورمونی مردان سالم
مقدمه: اصول زیر بنایی در هر برنامه تمرینی شناخت منابع انرژی و درک پاسخ های هورمونی و متابولیکی است. هدف از تحقیق تعیین اثر تمرین سرعتی بر پاسخ هورمونی غدد درون ریز دوندگان مرد طی مراحل گوناگون فعالیت منتخب بود. روش کار : تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح سریهای زمانی بود. نمونه آماری مطالعه 10 تن از دوندگان دوهای سرعت عضو تیم دانشگاه مازندران بودند. جهت ارزیابی آزمودنیها تست تمرین پیش رونده استاندارد با سرعت 1/7 مایل در ساعت و شیب 5/2 درجه اجرا گردید. سپس آزمودنیها به مدت 6 هفته پروتکل تمرینات سرعتی را اجرا کردند. شدت تمرین 60 درصد ضربان قلب بیشینه بود.طی اجرای پروتکل مجموعاً 10 نمونه خونی گرفته شد. نتایج: نتایج تحقیق بیانگر کاهش معنادار در ضربان قلب آزمودنیها بود (05/0>p). در خصوص هورمون های آنابولیکی رشد و تستوسترون پس از تمرینات افزایش غیر معناداری مشاهده شد (05/0<p). به علاوه، مقادیر T3 نیز کاهش معناداری را نشان داد (05/0 >p) منتها مقادیر T4 به طور معناداری حین و پس از آزمون افزایش یافته بود (05/0 >p). دو آنزیم لاکتات دهیدروژناز و کراتین فسفوکیناز طی وهله های مختلف تمرینی به طور معناداری افزایش یافته بود (05/0>p) منتها در قیاس با نتایج پیش آزمون، از مقادیر پس آزمون آنها کاسته شده بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای 6 هفته تمرین سرعتی با پروتکل بیان شده و شدت همراه با آن، بتواند افزایش عملکرد ورزشی افراد را به واسطه تغییر در نیمرخ هورمونی و متابولیکی بهبود بخشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2170_e996f494e5355123c51d58e5c355a024.pdf
2014-01-21
330
339
10.22038/mjms.2014.2170
هورمونهای هیپوفیزی
تیروکسین
تری یدوتیرونین
انسولین
کورتیزول
تستوسترون
شادمهر
میردار
sadeghabasian@gmail.com
1
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزش دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران
AUTHOR
علیرضا
صفایی کناری
sadeghabasian@iran.ir
2
عضو هیئت علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران
AUTHOR
حسین
روحی
roohi.h@gmail.com
3
دانش آموخته فیزیولوژی ورزش دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران
AUTHOR
صادق
عباسیان
sadeghabasian@ut.ac.ir ، sadeghabasian@gmail.com
4
دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزش دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی میزان مقاومت به انسولین در بیماران با هیرسوتیسم ایدیوپاتیک در مقایسه با مبتلایان سندروم تخمدان پلی کیستیک و زنان سالم
مقدمه :هیرسوتیسم به صورت رشد بیش از حد موهای وابسته به آندروژن با الگوی مردانه توصیف می شود.اغلب هیرسوتیسم به صورت ایدیوپاتیک یا ناشی ازسندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)می باشد.مقاومت به انسولین در بیماران مبتلا به PCOS (خصوصا افراد چاق) شایع می باشد و این ارتباط ثابت شده است. اما وجود ارتباط بین مقاومت به انسولین و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک کاملاً مشخص نیست. هدف در این مطالعه بررسی مقاومت به انسولین در هیرسوتیسم ایدیوپاتیک در مقایسه با افراد سالم و مبتلا به PCOS است.
روش کار: این مطالعه مورد شاهدی در سال 90-1391 بر بیماران مراجعه کننده به درمانگاه های بیمارستان امام رضا (ع) و قائم انجام شد. افراد سالم نیز داوطلبانه وارد شدند.این بررسی شامل 3 گروه از افراد سالم و افراد مبتلا به PCOS و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک بود. هر گروه شامل 30 نفر زن با وزن طبیعی بود.مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول HOMA-IR برای تمام بیماران محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای و آنالیز واریانس.استفاده شد.
نتایج:در این بررسی در 3 گروه سطح انسولین سرم (491/0p= ) ،میزان شاخص مقاومت به انسولین (HOMA- IR) (470/0p= )، شیوع مقاومت به انسولین (140/0p= ) ، و شیوع مقاومت به انسولین شدید (696/0p= ) اختلاف معنی داری با هم نداشتند.زمانی که افراد از نظر BMI نیز دسته بندی شدند، (25=>BMI و25< BMI ) بین سه گروه از نظر مقاومت به انسولین اختلاف معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری:مطالعه نشان داد که سطح انسولین سرم و شیوع مقاومت به انسولین در افراد چاق در 3 گروه هیرسوتیسم ایدیوپاتیک ، PCOS و سالم تفاوت معنی داری ندارد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2171_96a40fd927f3fcf0df2f86eb299f9281.pdf
2014-01-21
340
346
10.22038/mjms.2014.2171
شاخص HOMA-IR
هیرسوتیسم ایدیوپاتیک
سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)
شکوفه
بنکداران
bonakdaransh@mums.ac.ir
1
دانشیار غدد و متابولیسم/ مرکز تحقیقات غدد بیمارستان قائم، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
فاطمه
برازنده احمد آبادی
barazandehf881@mums.ac.ir
2
دستیار داخلی/ مرکز تحقیقات غدد بیمارستان قائم، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه کارایی دستگاه نشانگر مری و اندازه گیری Co2 بازدمی در تائید محل لوله تراشه
مقدمه: لوله گذاری تراشه اقدامی حیاتی در اتاق عمل ها است و عدم تشخیص صحیح با خطرات ناگواری همراه است. در این مطالعه دستگاه نشانگر مری با کاپنوگراف مقایسه شده است.
روش کار: پس از تائید و حمایت معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، این مطالعه توصیفی آینده نگر و تک نمونه ای بر 114 بیمار کاندید جراحی عمومی و ارتوپدی انجام شد. بعد از لوله گذاری تراشه، محل آن ابتدا به وسیله دستگاه نشانگر مری و سپس با کاپنوگراف ارزیابی شد. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: در 114 بیمار به علت لوله گذاری مشکل 124 دفعه لوله گذاری تراشه انجام شد. میزان حساسیت و ارزش اخباری مثبت کاپنوگراف در تشخیص صحیح محل لوله تراشه 100% بود. اما در دستگاه نشانگر مری میزان حساسیت 2/98% و ارزش اخباری مثبت 5/96% بود. بنابراین کاپنوگراف در تشخیص صحیح محل لوله تراشه از دستگاه نشانگر مری مطمئن تر بود (016/0= p).
نتیجه گیری: کاپنوگراف استاندارد طلایی برای تشخیص محل لوله تراشه است و استفاده از دستگاه نشانگر مری در حالتهای الکتیو از ارزش کمتری برخوردار است. ولی دستگاه نشانگر مری در تشخیص محل لوله تراشه، سریع بوده و از حساسیت بالایی بخصوص در موارد اورژانس و ایست قلبی برخوردار است. به علت حساسیت و ارزش اخباری مثبت بالا، در مواقع ضروری دستگاه نشانگر مری در تشخیص محل لوله تراشه قابل استفاده است ولی کاپنوگراف مطمئن تر و دقیقتر است.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2172_9c687e90100218b0e05dbff57291e5ca.pdf
2014-01-21
347
353
10.22038/mjms.2014.2172
کاپنوگرافی
لوله گذاری تراشه
مری
مهریار
تقوی گیلانی
1
استادیار بیهوشی / دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
آزاده
مختاری آزاد
mokhtaria881@mums.ac.ir
2
متخصص بیهوشی/دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
مجید
رضوی
razavim@mums.ac.ir
3
استادیار بیهوشی/دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی میزان سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و رابطه آن با متغیرهای سن، جنس و رشته تحصیلی آنان
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان ورابطه آن با متغیرهای سن، جنس و رشته تحصیلی آنان انجام شده است. روش کار: نوع مطالعه توصیفی – تحلیلی، و جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس بوده است . تعداد نمونه مطالعه حاضر، 1000 نفر دانشجو (382 نفر مذکر و 618 نفر مونث) بوده و روش گردآوری داده ها،پرسشنامه 28GHQ است. نتایج: این پژوهش نشان داده است که تعداد 2/40% از آزمودنیها فاقد سلامت روانی بوده اند و همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر ،بین جنسیت و سلامت روانی افراد مورد مطالعه رابطه معنی داری (01/0 >P ) وجود داشته است. نتیچه گیری: از آنجا که بر اساس نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر ، تعداد زیادی از دانشجویان فاقد سلامت روانی بوده اند لذا انجام اقدامات پیشگیرانه و انچام خدمات مشاوره ائی به آنان ضروری بوده، و پیشنهاد می شود به طور تخصصی در این زمینه اقدامات لازم انجام گردد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2173_64e94b047115e839348ffcf52bb1072a.pdf
2014-01-21
354
361
10.22038/mjms.2014.2173
سلامت روانی
سن
چنس و رشته تحصیلی
فایق
یوسفی
fyousefi_kms@yahoo.com
1
استادیار گروه روانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان
LEAD_AUTHOR
مونا
محمد خانی
2
دانشجوی کارشناسی ارشد بهداشت/ دانشگاه علوم پزشکی کردستان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی علائم اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان شیمیایی در مقایسه با جانبازان مذکر غیرشیمیایی
مقدمه: سلاح های شیمیایی عوارض فیزیکی طولانی مدت و متعددی را القا می کنند که می توانند بر سلامت روانی هم اثر بگذارند. در این مطالعه جانبازان شیمیایی و غیر شیمیایی آسیب دیده در جنگ از نظر علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بررسی می شوند.
روش کار: پس از تائید و حمایت دانشگاه علوم پزشکی زنجان،این مطالعه به صورت مقطعی-تحلیلی بر دو گروه جانبازان شیمیایی (80 نفر) و غیر شیمیایی (89 نفر) ساکن شهر زنجان طی سال 1389-1390 انجام شده است. برای ارزیابی اختلال استرس پس از سانحه از اشتراک هر دو تست PTSD Checklist-Military و Event Scale-Revised استفاده شده است. تجزیه و تحلیل و مقایسه داده ها به وسیله SPSS انجام شده و 05/0 P.value ˂ از لحاظ آماری قابل ملاحظه در نظر گرفته شده است.
نتایج: شیوع علائم PTSD به ترتیب در جانبازان شیمیایی و غیرشیمیایی 40% و 1/28% بود. تفاوت قابل توجهی در شیوع و درجه PTSD بین دو گروه جانبازان شیمیایی و غیر شیمیایی مشاهده نشد(05/0 (p >. نوع اعزام به جبهه توسط سازمان های نظامی در افراد مبتلا به PTSD به صورت معنی داری متفاوت از سایرین بود(05/0p<)، اما هیچ ارتباطی بین این فاکتورها و زمان آسیب، سطح سواد افراد، شغل و نوع عامل شیمیایی مشاهده نشد (05/0 (p> .
نتیجه گیری: هرچند در این مطالعه شیوع علائم اختلال PTSD در افراد بین دو گروه جانبازان شیمیایی و غیرشیمیایی تفاوت آشکاری ندارد اما به نظر می رسد که سلامت روانی در افراد جانباز که در معرض عوامل شیمیایی قرار داشته اند به دلیل آثار مضر طولانی مدت تحت تاثیر قرار گرفته است.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2174_2ea4a709a29637e982036aa10d06de95.pdf
2014-01-21
361
368
10.22038/mjms.2014.2174
سلاح شیمیایی
جانبازان
اختلال اضطرابی پس از حادثه
پرسشنامه IES-R
پرسشنامه PCL-M
سید جعفر
محقق مطلق
1
سازمان تحقیقات و آموزش پلیس جمهوری اسلامی ایران
AUTHOR
سعید
ممتازی
aminsaburi@gmail.com
2
گروه روانپزشکی/ دانشگاه علوم پزشکی زنجان
AUTHOR
سید نورالدین
موسوی نسب
3
گروه روانپزشکی/ دانشگاه علوم پزشکی زنجان
AUTHOR
عطیه
عرب
naslesevomy@yahoo.com
4
سازمان تحقیقات و آموزش پلیس جمهوری اسلامی ایران
AUTHOR
الهام
صبوری
elham5saburi@yahoo.com
5
دانشکده پزشکی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
امین
صبوری
aminsaburi@yahoo.com
6
مرکز تحقیقات آسیبهای شیمیایی/دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی فراوانی استئوپنی و استئوپروز در خانم¬های یائسه مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی شهر مشهددر سالهای 1391-1389
مقدمه: استئوپروز شایع ترین بیماری متابولیک استخوان است که از بارزترین مشخصه های آن کاهش موادمعدنی و ماتریکس استخوان می باشد.این بیماری بیش از نیمی از زنان بالای ۵۰ سال را درگیر می کند. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع استئوپروز و استئوپنی در 5 سال ابتدای یائسگی در میان زنان مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی مرکز آموزشی-درمانی-پژوهشی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد، انجام پذیرفت.
روش کار: در یک مطالعه مقطعی، 250 زن یائسه سالم مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد، با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و بر اساس فاکتورهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند. اندازه گیری تراکم معدنی استخوان در دو ناحیه فمور و ستون فقرات کمری (L2-L4) به روش دگزا انجام شد. داده ها وارد رایانه و به کمک نرم افزار SPSS Ver.17، تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در این مطالعه 250 زن بین سنین 44 تا 62 سال با میانگین سنی 77/3±9/52 سال بررسی شدند. متوسط زمان یائسگی این افراد 5/1±8/2 سال و میانگین وزنی آنان 55/11±0/70 کیلوگرم بود. با توجه به BMD فمور، 40% افراد مورد مطالعه استئوپنی و 8% افراد استئوپروز دارند و بر اساس BMD لومبار، 44% افراد استئوپنی و 17% افراد استئوپروز دارند.
نتیجه گیری: در نهایت حدود 70% افراد مورد بررسی در مطالعه ما (زنان یائسه در 5 سال اول دوران یائسگی)، در یکی از دو محل مورد بررسی، دچار استئوپنی یا استئوپروز هستند و تنها 30% افراد در وضعیت طبیعی می باشند.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2177_b36ac35f968d43d6353cb7af9d5b976f.pdf
2014-01-21
369
375
10.22038/mjms.2014.2177
دوران یائسگی
استئوپروز
استئوپنی
سنجش تراکم استخوان
فرناز
اعتماد رضایی
1
متخصص داخلی/ مرکز تحقیقات ایمنی بیمار. دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
ژاله
شریعتی سرابی
shariatij@mums.ac.ir
2
دانشیار روماتولوژی / دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
محمدرضا
هاتف
a@a.com
3
دانشیار روماتولوژی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
آزاده
سلطانی فر
soltanifara1@mums.ac.ir
4
پزشک عمومی/ MPH، مرکز تحقیقات ایمنی بیمار. دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
شقایق
رحمانی
rahmanish3@mums.ac.ir
5
پزشک عمومی/ مرکز تحقیقات ایمنی بیمار. دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تاثیر دو روش آموزش عملی و چند رسانه ای در احیای قلبی و ریوی برمیزان یادگیری دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل در سال 90
مقدمه: روش آموزش نقش مهمی را در کیفیت آموزش بر عهده دارد. جهت بهبود کیفیت آموزش احیای قلبی و ریو ی(( CPR از روشهای مختلف آموزشی استفاده می گردد . هدف از این تحقیق بررسی مقایسه ای دو روش آموزش عملی وچند رسانه ای (Multimedia) CPR برمیزان یادگیری دانشجویان پزشکی می باشد.
روش کار:: این مطالعه نیمه تجربی در سال 1390 در دانشگاه علوم پزشکی بابل بر روی51 نفر از دانشجویان پزشکی انجام شد. دانشجویان به صورت تصادفی به دو گروه آموزش عملی(25 نفر) و چند رسانه ای(26 نفر) تقسیم شدند. در هر دو گروه تست قبل و بعد از آموزش انجام گرفت و اطلاعات از طریق پرسشنامه و چک لیست جمع آوری شد. پس از ورود اطلاعات به رایانه برای تحلیل نتایج از نرم افزار های مناسب و آزمونهای تیاستفاده شد.
نتایج: نتایج یافته ها نشان داد که مقایسه آزمون پس آزمون بین دو روش عملی و چند رسانه ای بجز در روش انجام شوک الکتریکی، در تشخیص وقفه قلبی تنفسی و انجام CPR ، Intubation ، LMAگذاری و در پاسخ پرسشنامه از نظر دانش و مهارت تفاوت معنی داری وجود داشت ( گروه عملی بهتر بوده است. ) (001/0 p<).
همچنین مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه، در عنوان های آموزشی Intubation و LMA به طور معنی داری با هم اختلاف داشتند(گروه عملی بهتر بوده استچ) (001/0p<).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میزان آگاهی و عملکرد در گروهی که کار عملی همراه با تئوری صورت گرفت بیشتر از گروه چند رسانه ای بوده است.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2183_c4170f651e63eceba21be6606bd7931b.pdf
2014-01-21
376
382
10.22038/mjms.2014.2183
احیای قلبی و ریوی
چند رسانه ای
عملی
آموزش
ابراهیم
علیجانپور
1
دانشیار/عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل
AUTHOR
پرویز
امری
2
استادیار/عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل
AUTHOR
ثریا
خفری
edc@mubabol.ac.ir
3
استادیار/عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی بابل
AUTHOR
فاطره
رزاقی اوجی تالاری
ra_fatereh@yahoo.com
4
دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش پزشکی از راه دور/ دانشگاه علوم پزشکی بابل
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاخیر در بیدار شدن پس از بیهوشی
مقدمه : تاخیر کوتاه مدت در بیدارشدن بیماران بعد از اعمال جراحی تحت بیهوشی عمومی، یافته شایعی بوده و اغلب ناشی از باقیماندن اثر داروهای بیهوشی است. اما به هوش نیامدن طولانی مدت پس از خاتمه عمل می تواند به یک معضل برای متخصص بی هوشی تبدیل گردد. بیمار معرفی شده گزارش چنین موردی است.
معرفی بیمار: بیمار خانم 28 ساله با تشخیص موکورمایکوزیس جهت آندوسکوپی و تخلیه سینوسها به اتاق عمل آورده شد که به علت AML-M5 تحت کموتراپی باCytosar ,Idarubicin بوده وپس از عمل به مدت یک روز تاخیر در به هوش آمدن داشت.
نتیجه گیری: داروهای کموتراپی که سبب اختلال عملکرد مغزی و یا کبدی می گردنند می توانند با عملکرد طبیعی داروهای هوشبر تداخل نموده و سبب طولانی شدن اثر آنها گردند .هر چند این مسئله به اثبات نرسیده است اما با توجه به اهمیت و خطرات احتمالی نیاز به توجه و بررسی بیشتری را طلب می کند.استفاده از مونیتورینگ BIS (مونیتورینگ عمق بیهوشی)برای کاهش دوز داروهای مصرفی حین بیهوشی شاید بتواند در اینگونه بیماران کمک کننده باشد.همچنین کاهش مدت عمل جراحی سبب کاهش دوز داروها شده و می تواند احتمال بروز این عارضه را کاهش دهد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_2185_0f45b1820f38486a7794eb39990216c4.pdf
2014-01-21
383
387
10.22038/mjms.2014.2185
تاخیر در بهوش آمدن –بیهوشی عمومی -ریکاوری
سید علی رضا
بامشکی
1
دانشیار بیهوشی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
معصومه
طبری
2
استادیار بیهوشی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
شیما
شیبانی
sheybanish@mums.ac.ir
3
استادیار بیهوشی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR