2024-03-29T09:22:11Z
https://mjms.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1094
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
مقایسه اثرات داروی لاموتریژین و لویتراستام و داروهای لاموتریژین و الپروات سدیم در بیماران مبتلا به اپی لپسی
کریم
نیکخواه
هادی
هراتی
فریبرز
رضائی طلب
علیرضا
خسروی
سعیده
انوری اردکانی
مقدمه تشنج یک اختلال در عملکرد فیزیولوژیک نورون های کورتیکال مغز است که اغلب مزمن بوده و نیاز به درمان طولانی دارد. هر چه داروی انتخابی در درمان تشنج موثرتر بوده وعوارض کمتری داشته باشد، مفیدتر است. بنابراین در این مطالعه سعی شده که مقایسه اثر داروی لوتیراستام با داروی والپروات سدیم به صورت اضافه درمانی در کنترل تشنجات در بیماران صرعی پرداخته شود. روش کار در این مطالعه کوهرت ( هم گروهی) 200 بیمار 14 تا 75 ساله مبتلا به تشنج مقاوم به درمان، از نوع پارشیل و ژنرالیزه وارد طرح شدند. به درمان 100 نفر از بیماران داروی والپروات و 100 نفر دیگر داروی لووتیراستام اضافه گردید و 6 هفته برای رسیدن به سطح خونی مناسب برای داروی دوم در نظر گرفته شد و در 6 هفته بعد بیماران از نظر علائم کلینیکی و EEG و آنزیم های کبدی و CBC بررسی شده و سپس با شرایط قبل از درمان مقایسه گردیدند. اطلاعات با نزف افزار SPSS و آزمون های کای اسکوئر و تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج اضافه درمانی با داروهای والپروات و لووتیراستام هر دو سبب کاهش در فرکانس و زمان تشنجات شدند. عوارض جانبی در مصرف لووتیراستام، عوارض متعارف و معمول ( مثل: گیجی ، بی خوابی و خواب آلودگی) بوده که اغلب گذرا بودند و عوارض والپروات به غیر از عوارض متعارف شامل: هیپرسنسیویتی ریزش موها ، ترمور، افزایش وزن بود. همچنین مطالعه آزمایشگاهی در طول دوره بررسی تغییرات آنزیمی کبدی را در 4 مورد در گروه والپروات نشان داد و در مورد لووتیراستام تغییرات آنزیمی قابل ذکری مشاهده نشد. نتیجه گیری این مطالعه نشان داد که داروی لووتیراستام و داروی والپروات هر دو در کاهش تشنجات مقاوم به منوتراپی با لاموتریژین موثر بوده وسبب کاهش فرکانس و زمان تشنج شده و سبب بهبود وضعیت زندگی افراد می گردند و با عنایت به عوارض بسیار کم و گذرای لووتیراستام شاید بتوان آن را جایگزین والپروات در موارد اضافه درمانی دانست.
اضافه درمانی
تشنج
لووتیراستام
والپروات
2016
07
22
132
138
https://mjms.mums.ac.ir/article_7713_2137895574c016f112e44bc921a66ffc.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
بررسی میزان شیوع ژنهای بتالاکتاماز blaIMP و blaVIM در سویه های سودوموناس آئروژینوزا مقاوم به چندین دارو در مراکز درمانی استان اصفهان
لادن
رحیم زاده ترابی
منیر
دودی
زینب
گلشنی
مقدمه جداسازی ژن های blaIMP و blaVIM در سودوموناس آئروژینوزاهای مولد ESBL و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، اطلاعات مفیدی درباره اپیدمیولوژی و فاکتورهای خطر دخیل در این عفونت ها را فراهم می آورد. در این مطالعه مقاومت آنتی بیوتیکی و فراوانی بتالاکتامازهای وسیع الطیف در سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونه های بالینی در ایزوله های جداسازی شده از عفونت های بیمارستانی در بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی استان اصفهان انجام گرفت. روش کار در مطالعه مقطعی-توصیفی حاضر51 سویه ی سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونه های مختلف بالینی با استفاده از آزمونهای بیو شیمیایی در سال 1391 در مراکز درمانی استان اصفهان تعیین هویت شدند. الگوی مقاومت آنتی میکروبی به روش دیسک دیفیوژن (کربی -بائر ) تعیین شد. این ایزوله ها با استفاده از روش های استاندارد آزمایشگاهی جداسازی شدند و به منظور ارزیابی الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی ایزوله ها، از روش انتشار دیسک استفاده گردید و از نظر ژنوتیپی ژن های بتالاک تاماز blaIMP و blaVIM در سویه های فوق با روش PCRبررسی شد. داده ها با نرم افزار اکسل تجزیه و تحلیل شد. نتایج بیشترین مقاومت نمونه های بالینی سودوموناس آئروژینوزا نسبت به آنتی بیوتیک های سیپروفلوکساسین 08/96، کاربنی سیلین 16/92%، ایمی پنم 80%، آمپی سیلین 55/72 %و نیتروفورانتوئین 43/78 %ملاحظه شد. از طرف دیگر در بین عفونت های مورد بررسی بالاترین میزان از عفونت ها مربوط به نمونه زخم در سودوموناس آئروژینوزا33/33 % بود . در بررسی ژنوتیپی با انجام آزمون تعداد 32 سویه (63%) از 51 نمونه مقاوم به دارو شامل ژن بتالاکتامازblaIMP و هیچ کدام از سویه ها دارای ژن blaVIM نبودند. نتیجه گیری نتایج نشان می دهد که اغلب نمونه ها مقاوم به دارو هستند و در میان سویه های تولید کننده ESBL فراوانی ژن های بتالاکتامازblaIMPبیشتر از ژن blaVIM یافت شد. لذا اندازه گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی بیوتیکی امری ضروری می باشد زیرا فراوانی سویه های تولیدکننده ژن بتالاکتاماز در سویه های بیمارستانی رو به افزایش است.
بتالاکتاماز
سودوموناس آئروژینوزا
عفونت های بیمارستانی
مقاومت آنتی بیوتیکی
PCR
2016
07
22
139
147
https://mjms.mums.ac.ir/article_7714_d4abac2da5dae36119d61bdbebb3503d.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
عوامل مرتبط با اهدا عضو از بیماران مرگ مغزی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در طی سالهای 1392-1385
منور
افضل آقایی
علی
خورسند وکیل زاده
فریده
رحمانی فر
نیلوفر
موحد نیا
ابراهیم
خالقی
مقدمه استفاده از بیماران مرگ مغزی جهت اهدا عضو در بسیاری از کشورها انجام می شود. مرگ مغزی توقف کامل کلیه اعمال مغزی است. علی رغم آمار بالای مرگ مغزی در ایران بسیاری از خانواده ها بر انجام این کار رضایت ندارند. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل مرتبط با اهدا عضو از بیماران مرگ مغزی در موارد ارجاع شده به واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. روش کار این مطالعه توصیفی مقطعی در مراجعان به واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه علوم پزشکی مشهد طی سالهای 1385- 1392 انجام شد واطلاعـات آنهـا ثبـت گردیـد. وراث قانونی دهندگان مناسب تحت مشاوره قرار می گرفتند و در صورت رضایت، اهدای اعضا انجام می شد.در نهایت اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS وآزمون تی ،کای اسکوئر ، آنوا و رگرسیون لژستیک در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. نتایج از کل موارد مرگ مغزی، 658 مورد شرایط اهدا عضو را از نظر پزشکی و قانونی داشتند.. ترومای ناشی ازتصادف شایعترین علت با 472 نفر(7/71.%) و CVA ایسکمیک 98 نفر(9/14%) ، آنوکسی 51(8/7%)، تومور مغزی 37 نفر(6/5%) به ترتیب سایر علل مرگ مغزی را تشکیل می دادند. در نهایت از کل موارد مرگ مغزی فقط 341 نفر (8/51%) اهدا عضو داشتند. با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک سن، سکونت در شهرهای کوچک ، علت مرگ مغزی ، قومیت و زمان مرگ مغزی بر میزان اهدا عضو تاثیر داشت. نتیجه گیری در مطالعه حاضر میزان اهدا عضو در طول مطالعه افزایش داشته در حالی که میزان رضایت افزایش مناسبی نداشته است. در موارد مرگ ناگهانی مانند تروما درصد رضایت به اهدا عضو نسبت به مواردی که فرد قبل از مرگ مغزی بستری بوده کمتر می باشد که می تواند به دلیل عدم توانایی خانواده ها در تصمیم گیری برای اهدا عضو باشد. لذا برنامه ریزی جهت بالابردن سطح آگاهی مردم در شناخت و پذیرش مفهوم مرگ مغزی، تمایل به اهداء عضو و تربیت نیروی متخصص در بخش مراقبت ویژه جهت آماده سازی خانواده ها امری ضروری به نظر می رسد.
اهداء عضو
ترومای بر اثر تصادف
مرگ مغزی
2016
07
22
148
154
https://mjms.mums.ac.ir/article_7715_98f040c95a90bbc9b8d0a309e0d3acdf.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
بررسی ماندگاری گرافت غضروفی با افزودن دگزامتازون به محیط های نگهداری در نمونه های حیوانی
قاسمعلی
خراسانی
رزا
میری
کوروش
قنبرزاده
هومن
فزادی
حامد
فرهادی
مقدمه
استفاده از گرافت های غضروفی از ارکان جراحی های ترمیمی و زیبایی است.نگهداری این گرافت ها در محیط های نگهداری استفاده از انها در اعمال جراحی اصلاحی بعدی را مقدور میسازد.نگهدای گرافت ها در محیط اتانل در مطالعات قبلی به عنوان یک روش مفید تایید شده است .هدف از این مطالعه بررسی تاثیر افزودن دگزامتازون به این محیط بر میزان ماندگاری گرافت های غضروفی است.
روش کار
در این مطالعه غضروف گوش خرگوش سفید نیوزلندی به عنوان یک گرافت غضروفی از 15 خرگوش تهیه شده و در بلوک های یک در یک سانتی متر در محیط نگهداری اتانل 70 درجه با و بدون اضافه کردن دگزامتازون در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شد.سپس با فواصل 45 روز و 90 روز این گرافت ها تحت رنگ امیزی هماتوکسیلین و ائوزین قرار گرفته و بر اساس تغییرات ایجاد شده در سلول های کندروسیت میزان ماندگاری سلول ها در هر یک از محیط ها ارزیابی شد.
نتایج
میزان کندروسیت های گرافت غضروفی در رروز 45 ام در محیط اتانل 9.23 ± 77.29و در محیط اتانل +دگزامتازون متازون 10.71± 89.42 گزارش شده است. (P=0.04) میزان کندروسیت های گرافت غضروفی در رروز 90 ام در محیط اتا نل 9.30± 71.79 و در محیط اتانل +دگزامتازون متازون 10/73± 83.50گزارش شده است .(P=0.06)
نتیجه گیری
به نظر میرسد افزودن دگزامتازون به محیط های نگهداری غضروفی می تواند منجر به افزایش ماندگاری کندروسیت ها در گرافت ها شود .از این رو استفاده از گرافت های نگهداری شده در محیط های حاوی دگزامتازون انتخاب بهتری در جراحی های اصلاحی بعدی است.
کندروسیت های گرافت غضروفی
محیط اتانل با دگزامتازون
محیط اتانل بدون دگزامتازون
2016
07
22
155
162
https://mjms.mums.ac.ir/article_7723_a70f63e41e80198880d506aa2f3afa0e.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
بررسی اثربخشی هیپنوتیزم بر کاهش اضطراب تعویض پانسمان سوختگی
احسان
قدیمی گیلی
مهدی
فتحی
آدیس
کراسکیان
حسن
احدی
مقدمه بیماران سوختگی ناچارند اقدامات درمانی دردناکی نظیر تعویض روزانۀ پانسمان زخمها را تحمل کنند که این عامل، درجۀ بالایی از اضطراب را در آنان ایجاد میکند. بر اساس اضطراب در این افراد منجر به افت عملکرد جسمی و روانی و نیز افزایش شدت درد در آنها می شود. از آنجایی که هیپنوتیزم یکی از روشهای درمانی غیر داروئی کارآمد در مدیریت اضطراب می باشد، این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی هیپنوتیزم بر کاهش اضطراب تعویض پانسمان سوختگی انجام گرفته است. روش کار در این توصیفی نیمه آزمایشی مطالعه تعداد 30 بیمار با سوختگی درجۀ 2 بستری در بیمارستان امام رضا مشهد در سال 1395، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در هر دو گروه به مدت یک هفته نمرات اضطراب پیش و پس از تعویض پانسمان با استفاده از پرسشنامۀ اضطراب درد مخصوص سوختگی (BSPAS) مورد اندازه گیری قرار می گرفت. گروه آزمایش در حین تعویض پانسمان تحت القای هیپنوتیزمی قرار می گرفت. و در پایان و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک راهه و در سطح معناداری (01/0p<) استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش بود که این تفاوت معنادار میان نتایج پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل به چشم می خورد، در حالیکه بین نتایج پیش آزمون گروه کنترل و آزمایش و همینطور بین نتایج پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری نتایج به دست آمده حاکی از آنست که هیپنوتیزم در کاهش اضطراب تعویض پانسمان سوختگی مؤثر است.
اضطراب
سوختگی
هیپنوتیزم
2016
07
22
163
170
https://mjms.mums.ac.ir/article_7716_fed4ec9d82e34d492739d4f119fb47df.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
بررسی توزیع جغرافیایی موارد مسمومیت مراجعه کننده به اورژانس مسمومین بیمارستان امام رضا(ع) مشهد
محمدتقی
شاکری
رضا
افشاری
حسین
آقاجانی
ابراهیم
دین محمدی
علی
هادیانفر
مقدمه مسمومیت دارویی و شیمیایی، جزء اورژانسهای پزشکی و از علل مهم مرگومیر است. به دلیل اهمیت این موضوع و اینکه هرساله تعداد زیادی از افراد در اثر انواع مسمومیتها دچار مشکلات مختلف اعم از ناخوشی خفیف تا بستری در بخش مراقبتهای ویژه میشوند، این مطالعه به بررسی اپیدمیولوژیکی و توزیع جغرافیایی مسمومینبستری شده در بخش اورژانس مسمومین بیمارستان امام رضا(ع) در سطح شهر مشهد بپردازیم. روش کار در این پژوهش توصیفی مقطعی، اطلاعات مربوط به 5064 بیمار بستری شده در سال 1392بخش اورژانس مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) مشهد که محل اقامت دائمی آنها مشهد بود بر اساس اطلاعات موجود در پروندههای بیماران مورداستفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده از روشهای مرسوم در آمار توصیفی از طریق نرمافزار spss خلاصه شدند و آنگاه نقشههای جغرافیایی با استفاده از نرمافزار Arc GIS10.2 تهیه شد. نتایج از مجموع 5064 بیماری مورد بررسی، 2635 نفر (52 %) مؤنث و بقیه مذکر بودند. میانگین سنی بستری شدگان 6/14±3/27 سال و بیشترین موارد مسمومیت در گروه سنی 20 - 29 سالمشاهده گردید (4/41%). شایعترین علت مسمومیتها، مصرف داروها (6/64%) و مواد مخدر (9/22%) بود. نقشه پراکندگی مسمومین در سطح شهر نشان داد که بیشترین فراوانی مسمومین به ترتیب در مناطق تحت پوشش مراکز بهداشت 1 و 3 با 5/31% و 1/34% و در مناطق تحت پوشش مرکز بهداشت ثامن دارای کمترین فراوانی (0/4 %) است. اما بیشترین نسبت فراوانی جمعیت مسمومین نسبت به جمعیت کل (شیوع) در منطقه ثامن مشاهده شد. نتیجه گیری بهطورکلی میزان مسمومیت در شهر مشهد از الگوی جغرافیایی یکسانی پیروی نمیکند و عمدتا در مناطق پایین شهر تراکم موارد مسمومیتها بیشتر میباشد. همچنین در مطالعه مشخص شد که منطقه ثامن (ساکنین دائمی در این منطقه) دارای بیشترین میزانشیوع مسمومیت ها نسبت به دیگر مناطق تحت پوشش مراکز بهداشت مشهد می باشد که نیازمند تحلیل های بیشتری است.
اورژانس مسمومین
توزیع جغرافیایی
مسمومیت حاد
مشهد
2016
07
22
171
178
https://mjms.mums.ac.ir/article_7717_652ee188c2585a0520227700cc3dbddf.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
ارتباط بین اختلالات خواب و سطح هموگلوبین A1c در بیماران مبتلا به دیابت شیرین نوع 2
آروین
هدایتی
علی
پوراسماعیل
یوسف
غلامپور
عزیزاله
دهقان
مقدمه
کیفیت خواب یکی از فاکتورهای مهمی است که می تواند بر ابعاد مختلف سلامتی تاثیر داشته باشد، بنابراین هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط بین اختلالات خواب و سطح هموگلوبین A1c در بیماران مبتلا به دیابت شیرین نوع2 میباشد.
روش کار
مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی-تحلیلی بوده که بر 112 نفر از بیماران مبتلا به دیابت شیرین نوع 2 در محدوده ی سنی 30 تا 70 سال که به درمانگاه دیابت بیمارستان ولی عصر فسا ارجاع داده شدند، انجام شد. این بیماران بر اساس نتیجه ی هموگلوبین A1c بدو ورود به مطالعه، که با روش اسپکتروفوتومتری اندازه گیری شد، به 2 گروه تقسیم شدند: گروهی که هموگلوبین A1c کمتر و مساوی 7% داشتند، و گروهی که هموگلوبین A1c بیشتر از 7% داشتند. بعد از کسب رضایت نامه کتبی، از پرسش نامه استاندارد وضعیت خواب پیتزبورگ برای بررسی وضعیت اختلالات خواب استفاده شد. داده ها با روش آماری کای دو و رگرسیون لوجستیک در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج
در این مطالعه(8/59%)67 نفر از شرکت کنندگان مرد و مابقی زن بودند. میانگین سنی در مردان و زنان به ترتیب 87/8± 43/54 و 34/8± 60/50 بود. در آنالیز رگرسیون لوجستیک رابطه معنی داری بین سطح هموگلوبین A1c و کیفیت خواب مشاهده شد (001/0p=).
نتیجه گیری
وجود رابطه بین اختلالات خواب و هموگلوبینA1c اهمیت توجه به این محور را نشان می دهد و پیشنهاد می گردد مبتلایان به دیابت شیرین نوع 2 از جهات مختلف شامل راهکارهای درمان و پیشگیری اختلالات خواب، رعایت بهداشت روانی و همچنین مصرف داروهای خواب آور و ضد افسردگی مورد توجه قرار گیرند.
اختلالات خواب
دیابت شیرین
هموگلوبین A1c
2016
07
22
179
187
https://mjms.mums.ac.ir/article_7718_c2bf8f1876fdb2d6a449ca4af48a5173.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
فراوانی عواملخطر بیماری آترواسکلروز قلبی و عروقی داوران فوتبال ایران
علی
مظاهری نژاد
هومن
انگورانی
زینب
تمنایی
حسین
مهدویپارسا
مقدمه
همه گروههای جامعه حتی گروههای فعال از جمله داوران فوتبال در معرض خطر ابتلا به بیماری قلبی و عروقی و عوامل مرتبط با آن قرار دارند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی عواملخطر بیماری آترواسکلروز قلبی عروقی در داوران حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران در سال 1393-1394 صورتگرفتهاست.
روش کار
این مطالعه به صورت مقطعی توصیفی و بر روی داوران مرد لیگ برتر فوتبال ایران در سال 1393 صورتگرفت، دادههای مورد نیاز بر اساس تکمیل فرم بررسی و اندازهگیریهای بالینی و آزمایشگاهی جمعآوری شده و سپس در پرسشنامه تحقیق ثبت گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج
از میان افراد مورد مطالعه 5/23%، دارای حداقل دو عامل خطر بوده و از این نظر درگروه با "خطر متوسط" قرار داشتند. گرچه برخی از عوامل خطر بیماریهای قلبی و عروقی مانند مصرف سیگار و چاقی در داوران در سطح پایین قرار دارد، اما 4/18% ازآنان بیشوزنی داشته و 9/45% مبتلا به یکی از اشکال دیس لپیدمی شامل 5/26% اختلال HDL و34/20% اختلال کلسترول توتال و3/14% اختلال LDL بوده و3/17% از افراد مورد مطالعه اختلال تحمل گلوکز و 3/14% سابقه خانوادگی مثبت ابتلا به بیماری قلبی و عروقی و1/4% پرفشاری خون داشتند.
نتیجه گیری
گرچه داوران فوتبال جزیی از جامعه فعال محسوب میشوند ولی بررسی ها در این گروه نشان میدهد که 5/23% از جمعیت داوران مورد مطالعه حداقل دو عامل خطرآترواسکلروز مثبت داشته و از این لحاظ درگروه با ریسک متوسط بیماری قلبی عروقی قرار میگیرند.
بیماری قلبی عروقی
داوران فوتبال
فاکتورخطر
2016
07
22
188
195
https://mjms.mums.ac.ir/article_7719_7ec034acf96e6df85a76d5d6aabc4158.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
تغییرات سیستیک در متاستاز کبدی با منشا آدنوکارسینوم ریه
دنیا
فرخ تهرانی
الهه
مودودی
مقدمه
اکثر توده های سیستیک و متعدد کبدی مربوط به ضایعات خوش خیم هستند. متاستازهای سیستیک در تشخیص افتراقی ضایعات سیستیک کبد قراردارند گرچه شایع نیستند و منشا آنها در اکثر موارد کارسینوم کولورکتال یا تومورهای نورواندوکرین می باشد. کانون های سیستیک در این ضایعات می توانند مربوط به افزایش رشد تومور نسبت به جریان خون تغذیه کننده آن و یا ثانویه به وجود اجزای موسینوس در تومور متاستاتیک همانند تومور اولیه آنها باشد.
معرفی بیمار
در این گزارش مردی 65 ساله با توده های سیستیک متعدد کبدی و یک توده در ناف ریه چپ معرفی می شود که بررسی های رادیولوژیک و هیستولوژیک موید وجود توده های متاستاتیک متعدد کبدی با منشا آدنوکارسینوم ریه در این بیمار بودند.
نتیجه گیری
متاستازهای سیستیک کبد با منشا سرطان ریه نادر هستند و لیکن تشخیص صحیح آن در انتخاب روش درمانی مناسب برای بیمار حائز اهمیت می باشد.
آدنوکارسینوم ریه
اجزای سیستیک
اولتراسوند
کامپیوتر توموگرافی
متاستاز کبدی
2016
07
22
196
200
https://mjms.mums.ac.ir/article_7720_3057a110e758e2aab422ad765f506f63.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1395
59
3
نانو ذرات در تشخیص و درمان عفونت هپاتیت C
کیانا
کتابی
زهرا
مشکات
عفونت هپاتیت C یکی از اصلیترین مشکلات بهداشتی جهان است. دو سوم جمعیت جهان یعنی حدود ۱۷۰ میلیون نفر به عفونت مزمن هپاتیت C مبتلا هستند و هر ساله هزینههای فراوانی صرف تشخیص و درمان این بیماری می شود. ویروس هپاتیت C ویروسی با تمایل به ایجاد عفونتهای مزمن (۷۰ تا ۸۰ درصد موارد ) است که در فاز انتهایی به سیروز یا سرطان کبد منجر می گردد. به دلیل وجود جهشهای فراوان در ژنوم این ویروس، امکان تولید واکسنی موثر برای پیشگیری از ابتلا به این عفونت وجود نداشته است. امروزه استفاده از نانوذرات در تشخیص و درمان هپاتیتC به دلیل کمتر بودن عوارض جانبی و همچنین کمک این ذرات به دارو رسانی موثر به بافت هدف توسعه پیدا کرده است. این نانو ذرات به دو دسته آلی و غیر آلی تقسیم شده و با اثر مستقیم یا غیر مستقیم خود موجب درمان یا جلو گیری از پیشرفت بیماری می شوند.
جمع آوری منابع معتبر برای نگارش این مقاله مروری با موضوع نانو ذرات در تشخیص و درمان عفونت هپاتیت C، از طریق پایگاههای علمی اطلاعاتی مانند PubMed، Scopus و Google Scholar انجام گرفت. لازم به ذکر است که محدودیت زمانی برای جستجوی مقالات در هیچ کدام از پایگاههای اطلاعاتی در نظر گرفته نشد. ورود مقالات به مطالعه از طریق جستجوی کلمات کلیدی و معیار، استفاده از نانو ذرات مختلف در امر تشخیص یا درمان عفونت هپاتیت C بوده است. لازم به ذکر است که دادههای ورودی به صورت کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
بیشترین نانو ذرات آلی استفاده شده به این منظور نانو ذرات لیپیدی و بیشترین نانو ذرات غیر آلی استفاده شده نانو ذرات مغناطیسیFe2O3) -γ و Fe3O4 )، طلا و مس بوده اند. هدف از این مقاله بررسی مروری انواع نانو ذرات در تشخیص و درمان عفونت هپاتیت C میباشد.
تشخیص
درمان
نانوذره
ویروس هپاتیت C
2016
07
22
201
209
https://mjms.mums.ac.ir/article_7721_1ebd942718dda98f24bca213d97515fa.pdf