2024-03-29T11:59:42Z
https://mjms.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=766
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
بررسی نقطه برش و قدرت نسبت نوتروفیل به لنفوسیت در تشخیص روند التهابی مزمن در بیماران
نرگس السادات
زاهد
زینب
کریمی محلی
مقدمه وجود شرایط التهابی در بیماران ESRD باعث افزایش ریسک بیماری های قلبی عروقی و نیز افزابش مرگ و میر در این بیماران می شود. در برخی مطالعات نسبت نوتروفیل به لنفوسیت و نسبت پلاکت به لنفوسیت به عنوان یک مارکر التهابی در بیماران مطرح شده است. در این مطالعه ما به بررسی ارزش تشخیصی این نسبت ها با توجه به دو مارکر ثابت شده وضعیت التهابی یعنی، CRP و آلبومین پرداخته می شود. روش کار در این مطالعه توصیفی 120 بیمار مبتلا به ESRD با توجه به کرایتریای ورود و خروج بیماران به صورت گذشته نگر از دو بیمارستان لقمان و اشرفی اصفهانی وارد مطالعه شدند. سپس متغیر های مطالعه با توجه به پرونده بالینی بیماران و آزمایشات بیماران جمع آوری شده و با نرم افزار SPSS و آزمون های اسمیرنوف کلوموگروف و من ویتنی و رک کورو مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج در گروهی از بیماران که باتوجه به CRP در وضعیت التهابی قرار داشتند، نسبت به گروهی از بیماران که در وضعیت طبیعی قرار داشتند، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت و نسبت پلاکت به لنفوسیت تفاوت معنی داری نشان نمی داد. در صورتی که آلبومین به عنوان مارکر التهاب در نظر گرفته می شد. بیمارانی که با توجه به سطح آلبومین در گروه التهابی قرار می گرفتند نسبت نوترفیل به لنفوسیت میزان بالاتری نسبت به گروه طبیعی داشتند(6/2 در مقایسه با 02/3) ولی اختلاف معنی دار نبود. نسبت پلاکت به لنفوسیت نیز تفاوت معنی داری نشان نمی داد. نتیجه گیریی هرچند که نسبت نوتروفیل به لنفوسیت با شرایط التهابی در بیماران مرتبط است ولی حساسیت، اختصاصیت این تست به عنوان یک مارکر برای شرایط التهابی پایین است.
التهاب
نوتروفیل
لنفوسیت
پلاکت
ESRD
2015
08
23
289
294
https://mjms.mums.ac.ir/article_5000_f0e19e6829a8131e67898b36d548b5b1.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
مقایسه سطح سرمی FGF21 دربیماران دیابتی نوع دو با افراد سالم وبررسی رابطه ی آن با اجزای سندروم متابولیک
رباب
ابوترابی
شکوفه
بنکداران
سعید
اسلامی
فاطمه
عباسی بنازاده
زمینه فاکتور رشد فیبروبلاستی 21(FGF21)به عنوان یک فاکتور جدید تنظیم کننده متابولیک شناخته شده که به نظر می رسد اثرات قوی ضد دیابتی در مدل های حیوانی داشته باشد. مطالعات انسانی موید این است که این فاکتور با ایجاد سندروم متابولیک همراه است. هدف از این مطالعه بررسیFGF21 در افراد دیابتی نوع دوو مقایسه آن با افراد گروه کنترل سالم وهمچنین رابطه آن با اجزای سندروم متابولیک است. روش کار این مطالعه مورد شاهدی در سال 1394-1393 در مشهد انجام شد. 30 بیمار دیابتی نوع دو تحت درمان با داروی مت فورمین و 40 نفر فرد سالم به عنوان گروه کنترل در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفتند.اطلاعات دموگرافیک بیماران ثبت شد واندازه گیری میزان گلوکز، لیپیدهای سرم،هموگلوبین گلیکوزیله،-– انسولین- آنزیمهای کبدی و سطح فاکتور FGF21در بیماران و گروه کنترل انجام شد مقاومت به انسولین با روش HOMA-IR محاسبه شد.نتایج دردو گروه با یکدیگر مقایسه و در هر گروه رابطه فاکتور FGF21با اجزای سندروم متابولیک بررسی شد. از آزمون پیرسون برای بررسی داده ها استفاده شد. نتایج تفاوت معنی داری در سطح فاکتورFGF21دربیماران دیابتی نوع دو با افراد سالم وجود نداشت. رابطه ی معنی داری بین سطح این فاکتور با اجزای سندروم متابولیک در بیماران و گروه کنترل سالم مشاهده نشد. میزانFGF21رابطه مستقیم مثبت با SGPT داشت. نتیجه گیری در جمعیت ایرانی: به نظر نمی رسد رابطه ای بین سطح فاکتور FGF21 با اجزای سندروم متابولیک وجود داشته باشد. مطالعات گسترده تری برای اثبات این موضوع ضروری است.
دیابت نوع دو
سندروم متابولیک
فاکتور رشد فیبروبلاستی 21
2015
08
23
295
301
https://mjms.mums.ac.ir/article_4991_9504b8f710c498d748167938a2683e9b.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
بررسی عوامل و خطرات موجود در اورژانس بیمارستان امام رضا (ع) تبریز
محبوب
پورآقایی
جعفرصادق
تبریزی
سعید
اصلان آبادی
پیمان
محرم زاده
رویا
قیامی
نوید
علم دوست
مقدمه مدیریت خطر یعنی پیشگیری از بروز خطر و اداره آن پس از به وجود آمدن. مدیریت خطر شامل مراحل تشخیص، ارزیابی، آنالیز، کنترل، کاهش و پیشگیری از خطر است. هدف مدیریت خطر کاهش خطرات متوجه بیماران و افزایش ایمنی کار برای کارکنان است. مطالعه حاضر با هدف تشخیص، ارزیابی و اولویت بندی خطر در اورژانس بیمارستان امام رضا (ع) شهر تبریز انجام شده است. روش کار یک مطالعه کیفی از سال 1389-1390 در اورژانس بیمارستان امام رضا تبریز با استفاده از 3 جلسه بحث گروهی متمرکز با شرکت 26 نفر از واحدهای مختلف اورژانس برگزار شد. خطرات شناسایی شده و به روش گروهی اسم دسته بندی شدند. با استفاده از اطلاعات به دست آمده از این جلسات پرسشنامه ای جهت تعیین و اولویت بندی خطرات طراحی گردید. ارزیابی و تعیین سطح خطرات شناسایی شده در اورژانس، توسط پانل خبرگان انجام شد. به طوری که شدت و احتمال وقوع هر خطر تعیین و سطح خطر محاسبه گردید. همچنین بر اساس سطح خطر، خطرات اولویت بندی شدند. نتایج در پایان جلسات FGD و بر اساس جمع بندی انجام شده، حدود 536 خطر در اورژانس بیمارستان امام رضا (ع) شناسایی گردید و بعد از نظرات پانل خبرگان 415 خطر در 11 گروه دسته بندی شدند. از موارد فوق، سه عامل تعداد زیاد همراهان، کمبود پرسنل و کادر کمکی و حجم بالای بیماران به عنوان سه خطر اصلی تعیین شدند. نتیجهگیری خطرات از دیدگاه صاحبان فرایند و کارکنان اورژانس در واحدهای مختلف شناسایی و دسته بندی شدند که این کار فرصت مناسبی جهت مداخله و کاهش خطرات فراهم ساخت.
بخش اورژانس
شناسایی مخاطرات
مدیریت
ایمنی در کار
2015
08
23
302
309
https://mjms.mums.ac.ir/article_4998_8214c9d56e33b29c2acac1576c19d764.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
تأثیرمدیریت مصرف وانکو مایسین و کارباپنم ها در بخش مراقبت های ویژه کودکان بیمارستان دکتر شیخ
فرزانه
محمدی
غلامرضا
خادمی
منور
افضل آقایی
محمد سعید
ساسان
مقدمه مصرف بی رویه آنتی بیوتیکهای وسیع الطیف در ICU یک معضل جهانی است . هدف از انجام این طرح، راه اندازی مدیریت مصرف آنتی بیوتیکی (با تاکیید بر وانکومایسین و کارباپنم ها)دربخش مراقبت های ویژه کودکان PICU) ) بیمارستان دکتر شیخ بوده است، و هدف فرعی، بررسی تاثیر این مدیریت بر میزان مصرف آنتی بیوتیک، طول مدت بستری و میزان مرگ است. روش کار این مطالعه مداخله ای کنترل شده در بیمارستان دکتر شیخمشهد از سال 1391-1392 است در دومرحله انجام گردید. در فاز پیش عملیاتی ارگانیسم های عامل عفونت خون و مقاومت آنتی بیوتیکی آنها تعیین شد و بر این اساس دستورالعمل کاربرد وانکومایسین و کارباپنم ها در PICU تدوین شد. در فاز اجرایی، در طول 3 ماه پرونده بیماران( روز در میان) بررسی می شد و براساس دستورالعمل، توصیه لازم در رابطه با آنتی بیوتیک به پزشک مسئول بیمار ارائه می گردید. در انتها تاثیر سه ماه مدیریت ، با(یک ماه )دوره کنترل مقایسه شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون های فیشر، تی، من ویتنی بررسی و تجزیه و تحلیل شد. نتایج در طول سه ماه اعمال مدیریت مصرف آنتی بیوتیک، 1676 روز بیمار و در طول یک ماه کنترل، 673 روز بیمار، مورد بررسی و ثبت اطلاعات قرار گرفت . با اعمال مدیریت ،تعداد روزهای مصرف وانکومایسین از 294 به 178 روز به ازای 1000 روز بیمار کاهش یافت (001/0=p). تعداد روزهای مصرف کارباپنم از 433 به 193 روز به ازای 1000روز بیمار کاهش یافت (001/0=p). متوسط طول اقامت بیماران از 4/11 روز به 4/8 روز کاهش یافت (06/0=p). میزان مرگ و میر از 2/10% به %7 کاهش یافت (4/0=p). نتیجه گیری در شرایط PICU بیمارستان دکتر شیخ، مدیریت مصرف وانکو مایسین و کارباپنم ها به روش بررسی دستور های آنتی بیوتیکی و ارائه بازخوراند به پزشک مسئول، تاثیر بسیار مطلوبی در کاهش مصرف آنتی بیوتیک دارد.
2015
08
23
310
315
https://mjms.mums.ac.ir/article_4996_e3f6e9a33384b3d53087772f1e121c88.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
تأثیر چهار هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل ال-کارنیتین بر نیمرخ لیپیدی سرم و قند خون در مردان دیابتی
محمدرضا
رمضان پور
محمد
مطبوع
سید محمود
حجازی
مقدمه مطالعات نشان می دهد میزان ال-کارنیتین سرم در بیماران دیابتی پایین است. مصرف ال-کارنیتین می تواند منجر به بهبود فرآیندهای متابولیکی بیماران دیابتی شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل ال-کارنیتین بر پارامترهای قندی و لیپیدی در بیماران دیابتی نوع 2 می باشد. روش کار در این پژوهش نیمه تجربی، 20 بیمار دیابتی با میانگین سنی58/2±2/51 بطور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه اول تمرین هوازی همراه با مصرف روزانه 500 میلی گرم ال-کارنیتین و گروه دوم تمرین هوازی همراه با مصرف دارونما داشتند. تمرین به مدت چهار هفته (3 روز در هفته) با فشار 60 تا 80 % ضربان قلب بیشینه انجام شد. آزمایشات خون قبل و بعد از دوره تمرینی انجام و داده ها با آزمون تی در گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج قند خون ناشتا در گروه ال-کارنیتین نسبت به گروه دارونما، کاهش معنی داری نشان داد. تغییر معنی داری در سطح سرمی تری گلیسرید، کلسترول، LDL و HDL بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری یافته ها نشان می دهد ال-کارنیتین کاهش معنی داری در قند خون ناشتا ایجاد می کند ولی تغییر معنی داری در نیمرخ لیپیدی سرم مردان دیابتی ایجاد نمی کند.
تمرین هوازی
ال-کارنیتین
دیابت
نیمرخ لیپیدی سرم
2015
08
23
316
321
https://mjms.mums.ac.ir/article_5060_ae75aeac4f36541501f0c1fe002bda15.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
فراوانی کلبسیلا پنومونیه تولیدکننده کارباپنماز KPCدرنمونه های بالینی مشهد
فاطمه
رودباری
کیارش
قزوینی
سمیه
حیدری فورک
مهدی
کوهی نقندر
سعید
عامل جامه دار
مسعود
یوسفی
مقدمه امروزه تولید بتالاکتاماز توسط کلبسیلا پنومونیه، مشکلات زیادی در درمان این عفونت ها در دنیا ایجاد نموده است.هدف از این مطالعه شناسایی و تعیین شیوع کلبسیلا پنومونیه تولیدکننده بتالاکتاماز های وسیع الطیفKPC در نمونه های بالینی شهر مشهد در سال 1393 می باشد. روش کار در این مطالعه مقطعی که در سال 1393 در بیمارستان قائم و امام رضا مشهد انجام شد، 280 ایزوله کلبسیلا پنومونیه جداشده از نمونه های بیماران پس از تعیین هویت بااستفاده از روش های معمول و تست های بیوشیمیایی مورد مطالعه قرار گرفت. حساسیت این سویه ها در برابر 10 آنتی بیوتیک مختلف با استفاده از روش دیسک دیفیوژن ارزیابی شد و به منظور بررسی وجود آنزیم کارباپنمازKPC از آزمون هاج تغییریافته(MHT) به روش آگار دایلوشن برای مروپنم استفاده شد. نتایج بیشترین میزان مقاومت این باکتری در مقابل آنتی بیوتیک های سفازولین(54.44%) ، سفپیم (49.46%) ، سفتازیدیم(45.19) ، تری متوپریم سولفامتوکسازول (46.26%) می باشد. در این بررسی 136 نمونه کلبسیلا پنومونیه ESBL بود که 20 عدد از آن ها دارای تست هاج مثبت بوده ، 3 نمونهMIC آن مساوی 4 می باشد. 15 نمونه MIC آن ها بیشتر یا مساوی 8 است. نتیجه گیری به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان می دهد که مقاومت آنتی بیوتیکی به خصوص مقاومت به کارباپنم ها در این باکتری به دلیل ظهور بتالاکتاماز روبه افزایش می باشد. لذا توجه جدی و پایش مستمر مقاومت جهت کنترل مقاومت ها ضرورتی انکارناپذیر است.
کلبسیلا پنومونیه
کارباپنماز
تست هاج تغییر یافته
2015
08
23
322
329
https://mjms.mums.ac.ir/article_5059_c46bb5c2b7daee5753f4b99c113d4071.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
تاثیر 12 هفته فعالیت ورزشی مقاومتی بر سطوح پلاسمایی آپلین-12، نسفاتین-1 و ضربان قلب استراحتی در زنان مسن مبتلا به پرفشاری
مریم
مختاری
فرهاد
دریانوش
مقدمه آدیپوکینها از بافت چربی ترشح میشوند. از جملهی آنها، میتوان به آپلین و نسفاتین اشاره کرد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر بررسی 12 هفته فعالیت ورزشی مقاومتی بر سطوح پلاسمایی آپلین -12، نسفاتین-1 و ضربان قلب استراحتی در زنان مسن مبتلا به پرفشاری بود. روش کار در این مطالعه نیمه تجربی توصیفی در سال 93 در شهر شیراز، 30 زن مسن مبتلا به پرفشارخونی انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. برنامه تمرینی، شامل تمرینات مقاومتی که سه جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا شد. نمونههای خونی و ضربان قلب آزمودنیها، در قبل از تمرینات و 24 ساعت پس از آخرین جلسه جمع آوری شد. ارزیابی دادهها با استفاده از آزمون تی تست وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0 p ≤ انجام شد. نتایج پس از 12 هفته در گروه آزمایش، کاهش معنیداری در سطوح آپلین (02/0=p) و ضربان قلب استراحتی (03/0=p) رخ داد؛ اما در گروه کنترل، در سطوح آپلین (50/0=p) و ضربان قلب استراحتی (12/0=p) تغییرات معنیدار نبود. همچنین در گروه آزمایش تغییرات سطح نسفاتین (15/0=p) معنیدار نبود درحالیکه در گروه کنترل، در سطح نسفاتین افزایش معنی داری(05/0=p) داشت. نتیجه گیری به نظر میرسد 12 هفته فعالیت ورزشی مقاومتی، باعث کاهش ضربان قلب استراحتی و فشار خون میشود و در نتیجه نیاز به افزایش آپلین برطرف میگردد و کاهش آپلین مشاهده میشود (فیدبک منفی). همچنین برنامه ورزشی تحقیق حاضر نتوانسته است به عنوان یک عامل تحریکی برای کاهش نسفاتین موثر واقع شود.
آپلین
پرفشارخونی
تمرینات مقاومتی
ضربان قلب استراحتی
نسفاتین
2015
08
23
330
337
https://mjms.mums.ac.ir/article_5002_3a0a4a213417fec1fe6cd16f9222d034.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
مقایسه یافته های تصویر برداری در بیماران کرون و سل روده ای و پریتونال جهت اقتراق آنها افتراق یافته های سی تی توبرکلوز از کرون
جهانبخش
هاشمی
دنیا
فرخ
امین
بجدی
احسان
خوشبخت
معین
خیراللهی
مقدمه این مطالعه جهت تشخیص افتراقی بیماری سل روده ای و پریتونال از بیماری کرون انجام شد. تصاویر ct شکم و لگن همراه با ترانزیت روده باریک بیماران مورد بررسی قرار گرفت و یافته های رادیولوژیک آنها به تفکیک نشان داده شد. علائم مشخصی که باعث افتراق دو بیماری از یکدیگر میگردیدند نیز در جداول مطرح شده است. روش کار داده هایاینمطالعه گذشته نگر تحلیلی مقطعی از نتایج پرونده های 26 بیمار کرون و 22 مورد سل روده ای مراجعه کننده به بیمارستان های قائم و امام رضا در 1380- 1390 حاصل شد. در این مطالعه از روش های مختلف تصویر برداری روده و مزانتر شامل سی تی اسکن شکم و لگن با کنتراست خوراکی و تزریقی، سی تی انتروگرافی و ترانزیت روده باریک استفاده شد. ده متغیر رادیوگرافیک قابل مشاهده این دو بیماری و ارزش تشخیص افتراقی هر کدام مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج مقایسه ی دو گروه نشان داد که ارتباط معنی داری میان سن دو گروه (013/0=p)، ضخیم شدگی جدار روده و تنگی های متعدد (01/0=p)، استریفیکاسیون مورال (015/0=P)، کلسیفیکاسیون مورال (038/0=p)، هایپر وسکولاریتی مزانتر (001/0>p)، آسیت (001/0>p)، لنفادنوپاتی (001/0>p)، پرولیفراسیون fibrofatty(015/0=p)، نکروز (001/0=p) وجود داشت. بررسی همراهی میان استریفیکاسیون مورال و هایپر وسکولاریتی مزانتر در بیماران با توبورکلوز روده ای و کرون حاکی از یک ارتباط معنی دار میان این دو متغیر بود (001/0>p) . نتیجه گیری سی تی در مشخص کردن علایم رادیولوژیک توبرکلوز روده ای و یافتن کلسیفیکاسیون جداری در افتراق ان از بیماری کرون کمک کننده است. کلسیفیکاسیون جدار روده به عنوان عامل افتراقی کرون از سل روده ای می تواند کمک کننده باشد. نکروز غدد لنفاوی نیز به عنوان معیار قابل قبول جهت افتراق دو بیماری می تواند مفید باشد.
بیماری کرون
تصویربرداری رادیولوژیک
سل روده ای
2015
08
23
338
345
https://mjms.mums.ac.ir/article_4994_205b7ebad0f52c5e53f34d3918f19471.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1394
58
6
گزارش یک مورد بسیار نادر فیبروالاستوم پاپیلری دریچه ائورت در بیمار مبتلا به انژین صدری پایدار
حمید
حسینی خواه
علیرضا
سپهری شاملو
مهدی
وحدتی
علی اصغر
معینی پور
غلامرضا
گرگیجی
مقدمه فیبروالاستوم پاپیلری دریچه ائورت شایع ترین تومور خوش خیم مربوط به دریچه های قلب است که اکثرا بدون علامت بوده و تشخیص آن به صورت کاملا اتفاقی صورت می گیرد. در موارد علامتدار فیبروالاستوم پاپیلری دریچه ائورت شایع ترین تظاهرات آن حملات ایسکمیک قلبی، اریتمی های دهلیزی و بطنی و عوارض ترومبوآمبولیسم بخصوص در سیستم عصبی مرکزی است. در این مقاله به گزارش یک مورد از بیماری بسیار نادر فیبروالاستوم پاپیلری دریچه ائورت در فردی مسن مبتلا به انژین صدری پایدار پرداخته می شود. معرفی بیمار بیمار معرفی شده یک خانم 60 ساله می باشدکه به علت آنژین صدری پایدار تحت بررسی قرار گرفت. در روند اقدامات تشخیصی توده ای 1*1 سانتی متر مشکوک به تومور بر روی دریچه آئورت طی اکوکاردیوگرافی داخل مری یافت شد. آنژیوگرافی کرونری بیمار طبیعی بود. با توجه به وجود ضایعه علامت دار دریچه ای بیمار با موفقیت تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت. جواب نمونه آسیب شناسی بعد از عمل نشان دهنده فیبروالاستوم دریچه ائورت بود. پیگیری دو ماه بیمار انجام شد که نشان دهنده حال عمومی خوب و اکو طبیعی وی بود. نتیجه گیری اگرچه در مورد درمان فیبروالاستوم پاپیلری دریچه ائورت بدون علامت اختلاف نظر وجود دارد ولی برای توده های علامتدار، رزکسیون جراحی برای پیشگیری از عوارض بعدی قویا توصیه می شود. نتایج رزکسیون جراحی فیبروالاستوم پاپیلری دریچه ائورت معمولا بسیار خوب است و مرگ و میر و عوارض و عود تومور بسیار پائین است.
تومور قلبی
دریچه ائورت
درد قفسه سینه
فیبروالاستوم
2015
08
23
346
350
https://mjms.mums.ac.ir/article_5005_2fa33a332eccf4f37fe53cf31a8b14be.pdf