دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522Evaluation of Serum Cardiac “Troponin I” in Acute Exacerbation of Chronic Obstructive Pulmonary Disease (COPD)بررسی وجود تروپونین I قلبی در سرم بیماران با حمله حاد بیماری انسدادی مزمن ریه727684510.22038/mjms.2013.845FAفریبا رضایی طلبدانشیار گروه ریه ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانافسون فضلینژاددانشیار گروه قلب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمحمد تقی شاکریدانشیار گروه آمار، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-8287-9594Journal Article20130625<em>Introduction</em> <br />Chronic obstructive pulmonary disease (COPD) is a limiting air flow disease that does not cure completely, and is estimated that will be the third cause of death until 2020. COPD exacerbation is the main cause of reception of patients with status COPD in hospitals. Life quality in patients with COPD is related to frequency of attacks. Biomarkers such as serum cardiac troponin I, like cardiac diseases, may become positive in COPD during acute attacks and may have a prognostic role in patients admitted due to COPD. <br /><em>Materials and Methods </em><br />Patients with COPD exacerbation presented and admitted in Imam Reza hospital and Research center of pulmonary diseases from Jan 2010 to Mar 2011enrolled for our study. Sample size was determined as non-randomized, simple and available and was estimated 72 patients. <br /><em>Results </em><br />In our patients, cardiac troponin I did not have any relationship with sex or age, mean arterial blood CO2, and FEV1, but mean arterial blood O2 in patients with negative cardiac troponin I, was 44.40±10.25 and in patients with positive cardiac troponin I, was 50.97±15.77 mmHg, that had significant difference (p=0.03). <br /><em>Conclusion</em> <br />In positive cardiac troponin I patients, arterial blood O2 was more than patients with negative cardiac troponin I; that may be due to prescription of more oxygen due to worse clinical status.مقدمه <br/>بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) بیماری با محدودیت جریان هوا است که به طور کامل برگشت پذیر نیست این نوع بیماری تخمین زده می شود که تاسال 2020 سومین علت مرگ ومیر خواهد بود. کیفیت زندگی بیماران COPD از نظر سلامتی با تعداد وشعله ور شدن بیماری رابطه دارد. بیومارکرهایی مانند تروپونین I قلبی سرم، علاوه بر بیماریهای قلبی ممکن است در بیماری COPD طی حمله حاد شعله ور شدن نیز مثبت بوده و در بیماران بستری شده، نقش پروگنوستیک داشته باشد. <br/>روش کار <br/>این مطالعه توصیفی مقطعی آینده نگر بر بیماران با حمله حاد COPD از دیماه 1388 تا اسفند ماه 1389 انجام شد. با توجه به محدودیت دسترسی به بیماران مبتلا به حمله حاد COPD، حجم نمونه به صورت غیر احتمالی، آسان و در دسترس تعیین گردید. در طی این مدت، حدود 72 نفر وارد مطالعه شدند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های کای دو، دقیق فیشر و تی تجزیه و تحلیل شد. <br/>نتایج <br/>تروپونین I قلبی در افراد، ارتباطی با سن یا جنس نداشت. همچنین، تروپونین I قلبی با میانگین سطح دیاکسید خون شریانی و FEV1 ارتباطی نداشت. اما میانگین سطح اکسیژن خون شریانی در بیماران با تروپونین I قلبی سرم منفی، 25/10±40/44 و در بیماران با تروپونین I قلبی سرم مثبت، 77/15±97/50 میلیمتر جیوه بود که اختلاف معنیداری بین دو گروه مشاهده شد (03/0p=). <br/>نتیجه گیری <br/>در افراد دارای تروپونین I قلبی سرم مثبت، سطح اکسیژن خون بیشتر از افراد تروپونین I قلبی سرم منفی بود که میتواند به علت تجویز اکسیژن بیشتر به علت حال عمومی بدتر باشد. <br/> دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522The Effect of Diet and Physical Activity on Obese Women with Polycystic Ovary Syndromeبررسی مقایسهای تاثیر رژیم غذایی و برنامه ورزشی در خانمهای چاق مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک778484610.22038/mjms.2013.846FAزهرا مهدی زاده تورزنیکارشناس ارشد مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایرانمانی میرفیضی- استادیار گروه مامایی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایرانسیده زهرا میرفیضیاستادیار گروه روماتولوژی، مرکز تحقیقات بیماری های روماتیسمی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمحمد اصغری جعفر آبادی-استادیار آمار زیستی، مرکز تحقیقات پیشگیری از مصدومیتهای ترافیکی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانشهلا حجتاستادیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایرانJournal Article20130625<em>Introduction</em> <br />Polycystic ovarian syndrome (PCOS) is the most common endocrinopathy in women before menopause. However, changing the life style is mentioned as the first line of therapeutic strategy; the researches have shown the different results. The purpose of this study was to investigate the effects of a conducted program based on diet and physical activity on clinical and laboratory characteristics of obese PCOS women. <br /><em>Materials and </em><em>Methods</em> <br />Fifty women with PCOS randomly divided into two groups. The intervention plan consisted of a 12-week exercise and diet program for one of the group, while the other did not receive such interventions. Participant’s characteristics including demographic, menstrual status, clinical characteristics of hyper-androgenemia, as well as biochemical, hormonal and abdominal ultra-sonography data were evaluated at baseline and 3 months after intervention. <br /><em>Results</em> <br />The mean (Standard deviation) of age and body mass index (BMI) were 25.9 (4.13) year, 22.11 (3.96) year and 31.4 (4.85) kg/m<sup>2</sup> and 28.81 (3.81) kg/m<sup>2</sup> in experimental and control groups respectively. There were significant differences between experimental and control groups for follicle stimulating hormone (FSH) and luteinizing hormone (LH) (p=0.01), total testosterone (p=0.005), free testosterone (p=0.004), estradiol (p=0.03), sex- hormone bounding globulin (SHBG), triiodotyronine (T3), thyroxine (T4) and TSH (p=0.001), 17 hydroxy progesterone and triglycerides (p=0.03), total cholesterol (p=0.05), BMI (p=0.03), the ultrasound exam, oligomenorrhea, hirsutism and acne (p <0.001) and alopecia (p=0.01). <br /><em>Conclusion</em> <br />Regular exercise and dietary intervention can be recommended as non-pharmacological interventions to PCOS patientsمقدمه <br/>سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) شایعترین بیماری غدد درون ریز در زنان قبل از سنین یائسگی میباشد. تنظیم رژیم غذایی و برنامههای ورزشی، خط اول درمان این بیماران است،با این حال مطالعات مختلف نتایج متفاوتی را نشان داده اند. پژوهش حاضر تاثیر رژیم غذایی و برنامه ورزشی را بر علائم بالینی و آزمایشگاهیخانمهای چاق مبتلا به PCOS بررسی نموده است. <br/>روش کار <br/>پنجاه زن مبتلا به PCOS ضمن درمان متداول بیماری، به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد تحت برنامه رژیم غذایی و فعالیت ورزشی به مدت 12 هفته قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیکی، وضعیت قاعدگی، هیپرآندروژنمی، آزمایشات بیوشیمیایی، هورمونی و سونوگرافی شکمی، در آغاز و انتهای مطالعه در دو گروه بررسی و مقایسه شد. <br/>نتایج <br/>میانگین (انحراف معیار) سنی و شاخص توده بدنی در گروه مورد به ترتیب (13/4) 29/25 سال و kg/m<sup>2</sup> (85/4) 4/31 و در گروه شاهد به ترتیب (96/3) 11/22 سال وkg/m<sup>2</sup> (81/3) 81/28 بود. انجام فعالیت ورزشی و رژیم غذایی باعث تغییر در مقادیر آزمایشات هورمون محرک فولیکولی (FSH )، هورمون لوتینیزه کننده (LH)، تستسترون تام، تستسترون آزاد، استرادیول، گلوبولین باند شونده به هورمون جنسی (SHBG)، تری یدوتیرونین (T3)، تیروکسین (T4)، TSH،17هیدروکسی پروژسترون، تری گلیسیرید و کلسترول تام شده و با بهبود شاخص توده بدنی (BMI)، الیگومنوره، وضعیت هیرسوتیسم، آکنه، آلوپسی ویافته های سونو گرافی همراه بود. <br/>نتیجه گیری <br/> برنامه ورزشی منظم و رژیم غذایی در کنار سایر درمانهای دارویی بیماران مبتلا به PCOS توصیه میشود.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522Crimean Congo hemorrhagic fever in the Razavi Khorasan province of Iranتب خونریزی دهنده کریمه کنگو در استان خراسان رضوی ایران859284710.22038/mjms.2013.847FAعلی اکبر حیدریدانشیار بیماریهای عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمسعود رضا موحد دانش- متخصص بیماریهای عفونی، مشهد، ایرانJournal Article20130626<em>Introduction</em> <br />CCHF is a health problem in Iran and khorasan. The main purpose of this study was to determine the most important clinical characteristics, complications and risk factors of disease acquisition. <br /><em>Materials and Methods</em>: <br /> In this case-series study, 29 patients with confirmed diagnosis of CCHF, reported to the health center of Khorasan, province of Iran were studied. Epidemiologic, demographic and clinical picture were examined. <br /><em>Results</em> <br />In this study, 12 (41.1%) cases were male and 17 (58.6%) were female, with a mean age of 31 (±15) years. Most of patients were admitted in summer.Clinical features included: high fever (93.1%), nausea & vomiting (75.9%), headache (72.4%), myalgia (72.4%), hemorrhagia (72.4%). Laboratory abnormalities were: anemia, leukopenia, thrombocytopenia, increased AST/ALT levels, prolonged bleeding time, prothrombin time (PT), and activated partial thromboplastin time (PTT). Contact with livestock, working in slaughterhouse, consumption of Crude liver, and living in the village were risk factors for acquisition of infection. The incubation period was 3 (±1). The most common differential diagnosis was immune (idiopathic) thrombocytopenia (17.2%). <br /><em>Conclusion</em> <br />Contact with livestock, working in slaughterhouse, consumption of raw liver, and living in villages, the short incubation period [3 (±1)] ,further increase in lactate dehydrgenase & aspartate transferase levels, leukocytosis and further reduction in platelet count, are more likely to prove the diagnosis of disease . Risk factors of death included: severe leukocytosis, critical bleeding (respiratory & gastrointestinal). مقدمه <br/> ایران وخراسان یکی از مناطقی است که تب هموراژیک کریمه کنگو در آن مشکل آفرین است. اهداف اصلی این مطالعه تعیین مهم ترین ویژگیهای بالینی، آزمایشگاهی و اپیدمیولوژیک وعوامل خطر اکتساب بیماری و عوارض آن است. <br/>روش کار <br/> این یک مطالعه توصیفی مقطعی است که بر پرونده 29 نفر از بیماران قطعی مراجعه کننده درفاصله زمانی 1385- 1390 در استان خراسان رضوی انجام شد. جنبه های بالینی، آزمایشگاهی و اپیدمیولوژیک و دموگرافیک مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد. <br/>نتایج <br/> از29 بیمار مبتلا 12 مورد (4/41%) مونث و17 مورد (6/58%) مذکر بودند. میانگین سن موارد قطعی31 (15±) سال بود. فصل مراجعه بیماران در فصل تابستان بود. تابلوی بیماری به ترتیب شیوع شامل: تب (1/93%)، تهوع واستفراغ (9/75%)، سردرد (4/72%)، درد عضلانی(4/72%)، خونریزی(4/72%) بود. اختلالات آزمایشگاهی شایع شامل آنمی لوکوپنی ترومبوسیتوپنی، افزایش میزان آنزیمهای کبدی، افزایش زمان خونریزی زمان پروترومبین می باشد. تماس با دام، کارگری کشتارگاه، مصرف جگر خام، سکونت در روستا واشتغال به حرف پزشکی از عوامل خطر اکتساب عفونت است. دوره کمون در بیماران (1±3) بود. شایعترین تشخیص افتراقی(2/17%)، ترمبوسیتوپنی ایدیوپاتیک ایمیون بود. <br/> نتیجه گیری <br/>تماس با دام، کارگری کشتارگاه، مصرف جگر خام و سکونت در روستا واشتغال به حرف پزشکی و نیز دوره کمون کوتاه (1±3)، افزایش بیشتر میزان لاکتات دهیدروناژسرم، اسپارتات ترانسفرازسرم، لکوسیتوز وکاهش بیشتر تعداد پلاکت با احتمال بیشتر اثبات تشخیص بیماری همراه است. افزایش شدت لکوسیتوزو افزایش خونریزیهای حیاتی گوارشی وتنفسی با افزایش خطر مرگ در بیماران فوت شده همراه است.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522The Comparison of HS-CRP, TG, LDL-c and HDL-c in Active and Non Active Middle-aged Womenمقایسه مارکر التهابی HS-CRP ، تری گلیسرید، LDL-c و HDL-c
در زنان میانسال فعال و غیرفعال939884810.22038/mjms.2013.848FAمحمدرضا رمضان پوراستادیار گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایرانسید محمود حجازی- استادیار گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایرانمعصومه حسین نژادمربی و کارشناس ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20130626<em>Introduction</em> <br />Results of studies revealed that there is relationship between cardio-vascular diseases and sedentary lifestyle. According to these results, the new markers of cardio-vascular diseases are more sensitive in predicting these diseases. The purpose of this study was to compare the inflammatory marker of HS-CRP and TG, LDL-c and HDL-c in active and non-at HS-CRP, TG, LDL-c, HDL-c, activemiddle-aged women ive and middle-aged women. <br /> <em>Materials and Methods</em> <br />The present research was causal-comparative. A total of 30 women with the mean age of: 41/34±3/51 year, heigh: 158/89±5/136 cm, weight: 76/69±4/749 kg, BMI: 27/61±1/96 kg/m<sup>2</sup> participated in this research. They were randomly divided in to two groups (active group, n=15, non-active group, n=14). Active group of women had regular physical activity for one year and non active group didn`t have any physical activity in the past year. In this study, the Kulumogrof-Smirnof test to assume normality of data and also independent groups T-test were used to compare means. <em>Results</em> <br />Findings showed that there were significant differences in the level of Hs-CRP (P=0/001) and HDL-c (P=0/001) in active and non-active groups. But there was no significant difference between the two groups in the level of LDL-c (P=0/982) and TG (P=0/777). <br /><em>Conclusion</em> <br />According to the results regular physical activities can probably be effective in preventing cardio-vascular diseases in overweight middle-aged women.مقدمه <br/>نتایج پژوهش ها نشان می دهد که بین بیماری های قلبی- عروقی و کم تحرکی رابطه وجود دارد. به علاوه نشانگرهای جدید بیماری های قلبی- عروقی در پیش بینی بروز این بیماری ها از حساسیت بیشتری برخوردارند. هدف این پژوهش مقایسه مارکر التهابیHS-CRP و نیمرخ لیپیدی در زنان میانسال فعال و غیرفعال است. <br/>روش کار <br/>این پژوهش از نوع مورد شاهدی و علی- مقایسه ای است که در سال 1390 در مشهد انجام شده است. 30 زن در این پژوهش شرکت نمودند و به طور تصادفی، در دو گروه فعال (14 نفر) و غیرفعال (14 نفر) قرارگرفتند. گروه فعال به مدت یکسال سابقه فعالیت ورزشی منظم داشتند، گروه غیرفعال زنانی بودند که در یکسال گذشته، هیچ گونه سابقه فعالیت ورزشی نداشتند. در این پژوهش از آزمون کولوموگروف- اسمیرنف جهت فرض طبیعی بودن داده ها و از آزمون تی در گروه های مستقل برای مقایسه میانگین ها استفاده شد (p<0/05). <br/>نتایج <br/>نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میزان HS-CRP و HDL-cسرم زنان فعال و غیرفعال وجود دارد (p<0/05). اما در سطح LDL-c و TG سرم دو گروه تفاوت معنادار مشاهده نگردید (p>0/05). <br/>نتیجه گیری <br/>با توجه به کاهش معنادار HS-CRP و افزایش معنادار HDL-c سرم، فعالیت های بدنی منظم احتمالأ می تواند در پیشگیری از بروز بیماری های قلبی- عروقی در زنان میانسال دارای اضافه وزن موثر باشد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522Correlation of Urinary Albumin Creatinine Ratio with Gasometric Parameters in Patients with Chronic Obstructive Pulmonary Disease (COPD)بررسی ارتباط بین نسبت آلبومین به کراتینین ادرار با متغیرهای گازومتری در بیماران با بیماری انسدادی مزمن ریه9910384910.22038/mjms.2013.849FAعباسعلی زراعتیاستادیار نفرولوژی، مرکز تحقیقات عوارض پیوند کلیه، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-2872-6941فریبا رضایی طلب- دانشیار بیماری های ریه، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانیاسمین نصرتپزشک عمومی، مشهد، ایرانفرزانه شریفی پوراستادیار نفرولوژی، مرکز تحقیقات عوارض پیوند کلیه، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانشهرزاد محمدزاده لاریاستادیار بیماری های ریه ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانسید سیف اله بلادی موسویفوق تخصص نفرولوژی، ، مرکز تحقیقات نارسایی مزمن کلیه، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20130626<em>Introduction</em> <br />To assess urinary albumin rate (urinary albumin to creatinine ratio: UACR) in patients with chronic obstructive pulmonary disease (COPD), and to determine its correlation with gasometrical parameters <br /><em>Materials and Methods</em> <br />In this description cross-sectional study, twenty-one cases (Male: 13, Female: 8) with COPD who had been hospitalized because of an acute exacerbation were included. We measured UACR, arterial blood gas analysis (Pa O₂, pH and pCO2). UACR between 30 to 300 mg/gr was accepted as microalbuminuria. Pearson’s correlation coefficient method was used to assess correlation between UACR with gasometrical parameters. <br /><em>Results</em> <br />The mean age of patients was 64.84 ± 10.20. Microalbuminuria was detected in 9 (56%) subjects. There was a negative correlation between PaO₂ and UACR (r = -0.40, P < 0.001). There was no relation between the UACR values and arterial pH and pCO2. <br /><em>Conclusion</em> <br />Based on the results in COPD patients, Microalbuminuria was common and may have relation with hypoxemia in them. Further studies are necessary to determine whether these changes are progressive or have any prognostic relevance in patients with COPD<em>.</em> <br /><em> </em>مقدمه <br/>بررسی ارتباط بین نسبت آلبومین به کراتینین ادرار (UACR)با متغیرهای گازومتری در بیماران با بیماری انسدادی مزمن ریه هدف از این مطالعه است. <br/>روش کار <br/> این مطالعه مقطعی توصیفی در بیمارستان امام رضا مشهد درسال1389 انجام شد. تعداد 21 بیمار (13 مرد و 8 زن ) با بیماری انسدادی مزمن ریه که به علت تشدید حاد بیماری در بیمارستان بستری شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. در این بررسی UACR، متغیر های گاز خون شریانی (PH, PO2 ,PCO2) اندازه گیری شد. مقادیر UACR بین 30 - 300 میلی گرم به گرم به عنوان میکروآلبومینوری در نظر گرفته شد.از آزمون همبستگی پیرسون جهت بررسی ارتباط بین UACR و متغیر های گازومتری استفاده شد. <br/>نتایج <br/>میانگین سنی بیماران20/10 ± 84 /68 سال بود. میکرو آلبومینوری در 9بیمار (43% )تشخیص داده شد. ارتباط معنا دار و معکوسی بین UACR و PaO2 مشاهده شد (0001/0p<، 40/0-.r=). ولی با سایر متغیر های گازومتری ارتباط معنا داری مشاهده نشد. <br/>نتیجه گیری <br/>با توجه به نتایج به دست آمده میکروآلبومینوری در بیماران COPD به کرات وجود داشته و با هیپوکسیمی مرتبط می باشد. مطالعات بیشتر به منظور تعیین این که آیا این تغییرات پیشرونده هستند یا ارتباط پیشگویی کننده ای ضروری می باشد. دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522Comparative Effectiveness Relaxation Training on Anger Reduction and Blood Glucose Control in One and Two Diabetics Patientsمقایسه اثربخشی آموزش آرامسازی عضلانی بر کاهش خشم و کنترل قندخون در بیماران دیابتی نوع یک ودو10411285010.22038/mjms.2013.850FAمریم اسعدیکارشناس ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، ساری، ایرانعبدالحکیم تیرگریاستادیار گروه پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ساری، ساری، ایرانرمضان حسن زادهدانشیار گروه روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری، ساری، ایرانJournal Article20130626<em>Introduction</em> <br />Diabetes is one of the most common and the most complicated disease in the world. This study was done to evaluate and compare the effectiveness of relaxation on blood sugar control and reduce anger in patient with diabetes type one and two. <br /><em>Materials and Methods</em> <br />Statistical society comprised all diabetic patients’ who were members of Tabarestan association located in sari city. Between them 40 people were selected by the available sampling method. In each experimental group 10 people and in each control group 10 people were allocated randomly. In pretest for each patient, the last 6 HbA1c test and anger inventory scores were recorded. The muscle relaxation training techniques for 6 sessions as a weekly 90 minutes in each experimental group was held at the forum. Diabetic patients types one and two were trained in separate groups.Then 3 months after the beginning of training, all patients in the experimental and control groups were tested for HbA1c and they again filled the anger inventory. For data analysis of research and test hypothesis, the descriptive statistics, t independent, Levin test and covariance analysis were used. <br /><em>Results</em> <br />The results showed that relaxation training on glucose control and reduction of anger in patients with diabetes types one and two is effective (P=0/05). And there was no difference between the two groups in the effectiveness of relaxation on controlling the blood glucose (P=0/69) and reduction of anger (P=0/08). <br /><em>Conclusion</em> <br />Muscle relaxation is effective on reducing the anger and better control of blood glucose. مقدمه <br/> هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش آرامسازی عضلانی بر کنترل قند خون و کاهش خشم در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 و 2 است. <br/>روش کار <br/>این مطالعه مورد شاهدی در سال 1391در شهر ساری انجام شد. جامعه آماری، بیماران دیابتی عضو انجمن دیابت طبرستان شهر ساری بودند. 20 نفر از بیماران دیابتی نوع یک و 20 نفر از بیماران دیابتی نوع دو ، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه 10 نفره کنترل 1و 2 و آزمایش 1 و 2 قرار گرفتند . برای پیش آزمون نمرات پرسشنامه خشم اسپیلبرگر2، آزمایش Hba1c 6 ماهه اخیر این بیماران ثبت شد. پس از آن گروه های آزمایش به صورت جداگانه در یک دوره آموزش آرامسازی عضلانی که طی 6 جلسه 5/1 ساعته هفتگی و به صورت گروهی برگزار شد، شرکت کردند. 3 ماه بعد از آغاز آموزش بیماران به پرسشنامه خشم اسپیلبرگر پاسخ دادند و آزمایش خون در مورد هر چهار گروه کنترل و آزمایش اجرا شد.برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی، آزمون لوین، تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل استفاده شد. <br/>نتایج <br/> پس از آموزش ، میانگین قند خون و خشم در هر دو گروه بیماران دیابتی تحت آموزش به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p=) ولی بین بیماران دیابتی نوع یک و دو از نظر اثربخشی آرامسازی بر کنترل قند خون (69/0p=) و کاهش خشم (08/0p=) تفاوت معناداری یافت نشد. <br/> نتیجه گیری <br/> آرامسازی عضلانی بر کاهش خشم وکنترل بهتر قندخون موثر است.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522Prevalence of benign bone tumors in our referral orthopedic clinic over the 10 yearsبررسی فراوانی ده ساله انواع تومورهای خوشخیم استخوانی در بیماران بستری شده یک مرکز دانشگاهی11311785210.22038/mjms.2013.852FAسید مهدی مظلومی- دانشیار گروه ارتوپدی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، مشهد، ایرانمحمدحسین ابراهیم زاده- دانشیار گروه ارتوپدی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، مشهد، ایرانهادی مخملبافدانشیار گروه ارتوپدی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، مشهد، ایرانسید علی مهدویاندانشجوی دکتری عمومی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20130626<em>Introduction</em> <br />Benign bone tumors are common in all races and countries. The Prevalence of these tumors is about 1 per 120000 populations. Most of them are asymptomatic and have insidious behavior. Some of them like osteochondroma and giant cell tumor have the ability to transform to malignant Tumors. So it is very important to diagnose as soon as possible to prevent physiological damages to other organs and negative psychological impact of malignant forms. <br /><em>Materials and Methods </em><br />In this retrospective study we considered some factors as age, localization of tumor, sex, city of birth, clinical presentation, treatment and some laboratory data related to bone tumors such as ESR, ALP, hemoglobin, serum calcium in these patients. Analysis of data was done with SPSS. <br /><em>Results </em><br />In this study, 268 patients with bone tumor which admitted to our department between 1999 and 2009, enrolled .Of these, 102 patients had benign bone tumors (38%),117 patients had malignant tumors (44%) and 49 patients with metastatic lesions (18%) was rule out. Osteochondroma and multiple exostosis were the most common benign bone tumors (28.4 %). Femur was the most frequent site of involvement (29.4 %). The most common age was between 18 and 40 (55.9 %). Pain, swelling and tenderness were the most common sign and symptom (40.2 %). Prevalence of benign tumors in men was much more than women as 56.9 percent /43.1 percent respectively. Resection was the most common surgical treatment. A total of (67.6 %). 83.3 percent of patients were from Razavi Khorasan, 6 cases of hypocalcaemia and 14 cases of anemia were detected among these patients. <br /><em>Conclusion</em> <br />In this study osteochondroma and multiple exostosis (28.4 percent) were the most common benign bone tumors in patients admitted at Ghaem Hospital Medical School in recent 10 years (1999-2009).مقدمه <br/>بیشتر تومورهای خوش خیم استخوانی بدون علامتند. برخی از آنها مثل استئوکندروما و تومور باسلول ژانت، توانایی تبدیل شدن به تومور بدخیم را دارند. بنابراین با تشخیص سریع نوع تومور از عوارض فیزیکی منفی تومورهای بدخیم، جلوگیری می شود. <br/>روش کار <br/> این مطالعه توصیفی گذشته نگر در بیماران بستری شده با تشخیص بالینی تومور خوش خیم استخوانی در فاصله سالهای 1377-1378 در بیمارستان قائم مشهد انجام شد. عواملی مثل سن، محل تومور، جنس، ... و اطلاعات پاراکلینیکی نظیر هموگلوبین، کلسیم، بررسی شدند. اطلاعات توسط پرونده بیماران در بایگانی بیمارستان استخراج شده و توسط ترم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. <br/>نتایج <br/>استئوکندروما و اگزوسیتوزیس متعدد با 4/28% شایعترین تومور خوش خیم استخوانی بود. استخوان ران شایعترین محل درگیری بود (4/29 %)، شایعترین گروه سنی بین 18-40 سالگی بود، درد و تورم و حساسیت درمحل در 2 /40 % موارد به عنوان شایعترین علامت بالینی است. شیوع تومورها در مردان(56/9%) بیشتر از زنان(43./1%) بود و رزکسیون بیشترین روش درمانی است (6/67 %). در بررسی سری بیماران 6 مورد هایپرکلسمی و 14 مورد کم خونی دیده شد. <br/>نتیجه گیری <br/> دراین بررسی استئوکندروما و اگزوسیتوزیس متعدد با 4/28% بیشترین تومور خوشخیم استخوانی در بیماران بستری شده در بیمارستان قائم در 10 سال اخیر بود.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522Reliability and Validity of Residents’’ Evaluation of the Mashhad University of Medical Sciences Faculty Members, in Different Clinical and Para-Clinical Groupsبررسی روایی و پایایی ارزیابی دستیاران از اساتید گروه های مختلف آموزشی بالینی و پایه دانشگاه علوم پزشکی مشهد11812285310.22038/mjms.2013.853FAرضا حکمتاستادیار گروه داخلی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانسمیه سالاریکارشناس آموزشی گروه داخلی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانسید علی علمداراناستادیارگروه رادیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20130626<em>Introduction</em> <br /><em> </em> <br />Evaluation in education is common, the most complex type of evaluation is the evaluation of professors <br /><em>Materials and Methods</em> <br />Evaluation of 311 Mashhad University of Medical Sciences faculty members, in different clinical and para-clinical groups in the educational year 1390 was performed by 1 to 47 residents in 13 items. Reliability of residents’ evaluation was determined by Cronbach's alpha measurement. Factor analysis was used to determine the validity of the residents’ evaluation. <br /><em>Results</em> <br />Obtained Cronbach's alpha of more than 0.95 demonstrated good reliability of residents’ evaluation of professors. Validity evaluation of the questionnaire showed that only 68% of the total variation was explained by it, also extraction of more than one component for improvement in the interpretation of the results was not possible. None of the 13 items in the questionnaire had eigen-value of more than 1. These results showed that the assessment was without validity. Students may be more affected by the characteristics of the teacher like: reputation, religion, appearance or adornment, political and cultural information, class attendance, administrative position, manner and conduction; than the content and methods of his/her teaching. <br /><em>Conclusion</em> <br />The questionnaire was completed by respondent bias; had reliability but lacked validity, students may have had evaluated other characteristics of the professors, rather than the 13 questions asked in the questionnaire.مقدمه <br/> ارزشیابی در آموزش امری متداول است، از این میان پیچیده ترین نوع ارزشیابی ارزشیابی استاد است وعلت پیچیدگی این روش را کم اعتباری و بی دقتی وسایل وروش های سنجش و اندازه گیری مورد استفاده دانسته اند. <br/>روش کار <br/>این مطالعه مقطعی توصیفی در سال1390 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. تعداد 311 استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد، توسط 47 دستیار ارزیابی شدند و در مجموع 4293 مورد ارزیابی دستیار از استاد در 13 آیتم ارزیابی به عمل آمد. پایایی ارزیابی دستیاران از اساتید با اندازه گیری ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. روش تحلیل عامل(Factor analysis) برای تعیین روایی پرسشنامه ارزیابی دستیاران از اساتید به کار رفت. <br/>نتایج <br/> میزان آلفای کرونباخ به دست آمده از ارزیابی دستیاران از اساتید بیش از 95/0 بوده است و نشانگر پایایی مناسب ارزیابی دستیاران از اساتید است. تحلیل داده های به دست آمده از نظر روایی نشان داد،که ارزیابی فاقد روایی است. در تکمیل هر پرسشنامه Respondent bias احتمال دارد، مطمئنا پرسشنامه ارزیابی دانشجو از استاد نیز از این عیب مستثنی نیست. <br/>نتیجه گیری <br/> وجود پایایی و عدم وجود روایی در ارزیابی دستیاران از اساتید نشان می دهد که به خصوصیات دیگری از اساتید بجز 13 موضوع مورد پرسش امتیاز داده شده هرچند در مورد آن مشخصات اتفاق نظر وجود داشته است.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401356220130522Intraabdominal Ruptured Hydatid Cyst in a Pregnant Woman during First Trimesterپارگی داخل شکمی کیست هیداتیک در یک خانم حامله در سه ماهه اول بارداری12312685410.22038/mjms.2013.854FAروح ا... سبحانیمتخصص جراحی عمومی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایرانسمیرا آل سعیدی- متخصص بیماریهای داخلی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایرانعلیرضا محمود آبادی- استادیار گروه رادیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایرانJournal Article20130626<em>Introduction</em> <br />Hydatid disease is a parasitic infection which often present as a liver cyst. In pregnancy, misdiagnosis may happen which may result in cyst rupture, anaphylactic shock and death <br /><em>Case report</em> <br />In this case we presented an 11 weeks pregnant patient who admitted with abdominal pain followed by anaphylactic shock and treated with emergent laparotomy. Multiple cysts were detected in liver, one of them was ruptured. Pathologic and serologic surveys demonstrated Hydatidosis as the cause. Then treatment with albendazole began for patient. Serial monitoring of liver enzymes and abdominopelvic sonography were performed. <br /><em>Conclusion</em> <br />It is important to consider the hydatid cyst as one of the differential diagnoses of abdominal pain (an acute abdomen) during pregnancy in endemic regions.مقدمه <br/>بیماری هیداتید عفونتی انگلی است که بیشتر به صورت کیستهای کبدی بروز می کند. این بیماری در دوران بارداری ممکن است تشخیص داده نشود وپاره شدن کیست در حفره شکم منجر به عوارض خطرناک آنافیلاکسی و مرگ ناگهانی شود. <br/>معرفی بیمار <br/>گزارش حاضر یک بیمار حامله 11 هفته با شکم حاد که دچار شوک آنافیلاکسی شده را معرفی میکند که تحت لاپاروتومی اورژانس قرار گرفت. کیستهای متعدد در کبد که یکی ازآنها پاره شده بود رویت گردید. بررسی پاتولوژی و سرولوژی تشخیص هیداتیدوز را تایید کرد. بیمار تحت درمان با آلبندازول خوراکی قرار گرفت و با اندازه گیری سریال آنزیم های کبدی و سونوگرافی مانیتورینگ شد. <br/>نتیجه گیری <br/>کیست هیداتید وعوارض ناشی از آن باید به عنوان یکی از تشخیص افتراقیهای شکم حاد جراحی در طول حاملگی، به خصوص در افرادی که در نواحی اندمیک زندگی می کنند، در نظر گرفته شود.