دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220Early Or Late Renal Replacement Therapy In AKI Patients; The Most Challenging Decision”شروع زودرس یا تأخیری درمان جایگزین کلیوی در درمان بیماران مبتلا به نارسایی حاد کلیوی949955388710.22038/mjms.2015.3887FAنرگس السادات زاهداستادیار گروه نفرولوژی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایرانهاله افشاررزیدنت رشته داخلی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایراناعظم عرفانی فررزیدنت رشته داخلی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایرانJournal Article20150126Introduction: <br /> The optimal time of initiation of renal replacement therapy (RRT) in acute kidney injury (AKI) remains uncertain and one of the most challenging decisions. The purpose of this study was to find out the best time for initiation of RRT in AKI setting. <br />Materials and Methods: <br />It was designed as a pilot study in an academic medical center in Iran .The study started with 30 AKI patients at medical ward who were divided in to two groups through 1:1 randomization and received RRT (IHD) as “early group” or “late group”. <br />Results: <br />The SPSS statistical software was used for analysis. At the start of the RRT, eGFR was 10.62 ± 7.25 (ml/min/1.73 m2) in ED group versus 11.54 ± 6.52 in LD group. After 28 days follow-up, changing in eGFR was + 48.68± 39.43 in ED and +31.27 ± 23.28 in LD group, the difference was not significant in two groups (P= 0.15). Difference in duration of regaining renal function (duration that urine output recovered to 60 ml/h or eGFR rose 30% or more) in two groups was not significant (P=0.059; 8.7 in ED and 6.8 days in LD group).The mortality rate was the same in two groups. <br />Conclusions: <br />The earlier initiation of RRT versus late RRT didn’t have any significant impact on kidney or patient survival.مقدمه <br/> در حال حاضرزمان ایده آل جهت شروع درمان جایگزین کلیوی (RRT) در شرایط آسیب حاد کلیه (AKI) همچنان نامعین و یکی از چالش برانگیزترین تصمیمات باقی مانده است.هدف این مطالعه یافتن مناسب ترین زمان برای شروع RRT در AKI می باشد. <br/>روش کار <br/> این مطالعه به صورت طرحی آزمایشی (pilot) در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی از سال 1391-1392 انجام شده است. مطالعه با 30 بیمار مبتلا به AKI بستری در بخش مدیکال شروع شد که به صورت تصادفی به 2گروه همودیالیز"زودرس ED " و "تاّخیری LD" تقسیم شده و تحت دیالیز قرار گرفتند. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. <br/>نتایج <br/> در زمان شروع RRT ، eGFR در گروه ED (ml/min/1.73m<sup>2</sup>) 25/7 ±62/10 در مقابل (ml/min/1.73m<sup>2</sup>) 52/6±54/11 در گروه LD بود. بعد از 28 روز پیگیری ، تغییر eGFR گروه ED 43/39±68/48+ در برابر 28/23±27/31+ در گروه LD بدون تفاوت معناداری از نظر آماری بدست آمد. (15/0=p) مدت زمان بازیابی عملکرد کلیوی (زمانی که دفع ادراری به ml/h 60 رسیده یا eGFR ≥ 30% افزایش یابد) در 2 گروه تفاوت معناداری از نظر آماری نداشت .(7/8 در ED و 8/6 در LD ; 059/0=p) میزان مرگ و میر نیز در 2گروه یکسان بود. <br/>نتیجه گیری <br/> احتمالا شروع زودتر RRT در مقابل شروع تأخیری ، تأثیر فاحشی بر بقای بیمار یا کلیه ندارد. <br/> دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220The study of management of soft tissue infections in patients admitted to emergency and infectious diseases wards at ImamReza general hospital in Mashhad,Iran. 2010 -2013بررسی رویکردهای تشخیصی و درمانی به عفونتهای بافت نرم در بیماران مراجعه کننده به اورژانس و بخش عفونی بیمارستان امام رضا مشهد956961388410.22038/mjms.2015.3884FAمحمدرضا سروقددانشیار بیماریهای عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانیلدا یزدان پناه- دستیار تخصصی بیماریهای عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانالهام پیش بیناستادیار طب اورژانس، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-3082-8074حمیدرضا نادری- دانشیار بیماریهای عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانامین بجدیاستادیار بیماریهای عفونی، مرکز تحقیقات کنترل عفونت و بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20150126Introduction: <br />The Skin and soft tissue infections are among the leading causes of outpatient visits to medical clinics or hospitals.These infections have a wide range of clinical severity. They can just be superficial infections with a curable course by medical treatments or they can be severe and life threatening without prompt diagnosis and justified interventions.The purpose of this study was to investigate the signs, symptoms and treatment protocols of soft tissue infections. <br />Materials & Methods: <br />In a cross-sectional study, the patients with soft tissue infections referred to Imam Reza Hospital during the years 1388-1391, who had the inclusion criteria, were enrolled.After collecting the data, the statistical analysis using SPSS software and chi-square and t-tests were performed. <br />Results: During the study period, 300 patients with a mean age of 42.9 ±17.32 years were evaluated. The mean hospital stay was 4.1 ±2.41 days.The most common underlying condition among them was intravenous drug abuse in 85 patients (28.5 percent). In 254 patients (84.6%) the initial diagnosis was cellulitis.In 56% of patients a single antibiotic regimen was prescribed from the beginning to the end of the treatment course.Overal, 6% of the patients eventually died. <br />Conclusions: <br /> The most common soft tissue infection in the patients studied was cellulitis and the empirical antibiotic therapy resulted in good response and recovery in more than half of the patients.مقدمه <br/>عفونتهای پوستی و بافت نرم از علل مهم مراجعات سرپایی به کلینیکهای پزشکی و یا بیمارستان است. این عفونتها دارای طیف گسترده ای است و می تواند از یک عفونت سطحی که نیازمند زمان برای بهبودی است تا موارد شدید و خطرناک که بدون تشخیص سریع منجر به مرگ می شوند، متفاوت باشد. هدف از این مطالعه بررسی علائم، عوارض و درمانهای عفونتهای بافت نرم است. <br/>روش کار <br/>در یک پژوهش توصیفی تحلیلی مقطعی بیماران دچار عفونت بافت نرم مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) در فاصله سالهای 1388-1391 که دارای معیارهای ورود بودند، بررسی شدند. پس از جمع آوری داده ها، با کمک نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای مجذور کای و تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. <br/>نتایج <br/> طی مدت مطالعه 300 بیمار با میانگین سنی بیماران 32/17±9/42 سال و میانگین مدت بستری برابر 41/2±1/4 روز بررسی شدند. شایعترین بیماری زمینه ای این بیماران اعتیاد تزریقی در 85 بیمار (5/28%) بود. در 254 بیمار(6/84%) تشخیص اولیه سلولیت بود. در 56 % بیماران از ابتدا تا انتهای دوره درمانی از یک رژیم آنتی بیوتیکی واحد استفاده شد. 6 % بیماران در نهایت فوت شدند. <br/>نتیجه گیری <br/> شایعترین عفونت بافت نرم در بیماران مورد بررسی سلولیت بود و در بیش از نیمی از بیماران با درمان آنتی بیوتیک امپریکال پاسخ مناسب و بهبودی حاصل شد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220Prevalence of vitamin D deficiency among Iranian elderly and nursing home residentsمطالعه میزان کمبود ویتامین D در سالمندان ایرانی و ساکنان خانه های سالمندان962968362010.22038/mjms.2015.3620FAناصر آقا محمدزاده- استادیار غدد، مرکز تحقیقات استخوان، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانفرزاد نجفی پوراستادیار غدد، مرکز تحقیقات استخوان، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانعلیرضا مهدی زاده- فلوشیپ غدد، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانعلیرضا مهدی زاده- فلوشیپ غدد، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایراناکبر علی عسگرزادهدانشیار غدد، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانامیر بهرامی- استاد غدد، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانمیترا نیافر- استادیار غدد، مرکز تحقیقات استخوان، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانزهره رزاقیکارشناس ارشد آمار زیستی، مرکز تحقیقات استخوان، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20141207<em>Introduction:</em> <br />Vitamin D (Vit D) deficiency is an important health problem that is prevalent the among elderly and probably is more prevalent in nursing home residents. So we conducted a study to evaluate the prevalence of Vit D deficiency in elderly nursing home residents and compared it with the other elderly population. <br /><em>Materials and Methods </em><br /> In a cross-sectional study 140 aged nursing home residents (G1) & 140 elderly in the community (G2) were enrolled. Serum 25(OH) D, parathyroid hormone (PTH), Alkaline phosphatase (alp), Calcium, Phosphor, Albumin were measured in all subjects. We used t test ,chi square test, ANOVA and correlation for statistical analysis of hypothesis. <br /><em>Results:</em> <br />mean serum 25(OH) Vit D was 16.1±16.64 ng/ml in G1 and 39.62 ± 24.78 in G2 (p= 0.000) Vit D level less than 20 IU/ml was found in 75% of G1 and 24% of G2. There was a significant correlation between serum 25(OH)D and PTH in both groups, and between 25(OH)D and Alp in cases.(P=.001) <br /><em>Conclusion:</em> <br />In this study we showed that Vit D deficiency among the elderly in nursing home residents was higher than the adjusted population out of nursing homes. So we recommend to use replenishment methods or Vit D for the elderly who were more at risk.مقدمه <br/>کمبود ویتامین D یک مشکل مهم بهداشتی جامعه است که در افراد مسن شایع تر است و ممکن است در افراد مسن ساکن خانه سالمندان نیز بیشتر باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع کمبود ویتامینD در افراد مسن ساکن خانه سالمندان و مقایسه آن با افراد مسن خارج خانه سالمندان می باشد. <br/>روش کار <br/> در یک مطالعه موردی- شاهدی که در سال 1387-1388 در شهر تبریز انجام شد، 140 فرد مسن ساکن خانه سالمندان و 140 فرد مسن خارج از خانه سالمندان وارد مطالعه شدند. سطوح سرمی 25(OH)D ،هورمون پاراتورمون (PTH)، آلکالین فسفاتاز (Alp)،کلسیم (Ca)، فسفر(P)، آلبومین (Alb) در این افراد اندازه گیری شدند. از روش های تی، کای دو، آنوا وهمبستگی برای تجزیه وتحلیل آماری فرضیات استفاده شد. <br/>نتایج <br/>میانگین سطح سرمی 25(OH)D در افراد ساکن خانه سالمندان ng/ml 65/16±10/16و در افراد خارج از خانه سالمندان ng/ml 78/24± 62/39 بود (001/0= p . شیوع کمبود ویتامین D (کمتراز 20 ng/ml) در گروه ساکن خانه سالمندان 75% و در گروه خارج خانه سالمندان 1/20% افراد را شامل میشد. سطح سرمی ویتامین D با سطح سرمی PTH در دو گروه مورد و شاهد و با سطح Alp در گروه مورد ارتباط معکوس داشت (001/0 = p). <br/>نتیجهگیری <br/>در این مطالعه شیوع بالایی از کمبود ویتامین D در افراد مسن ساکن خانه سالمندان نشان داده شد که میزان آن در مقایسه با افراد همسن و همجنس خارج از خانه سالمندان بیشتر بود. توصیه میشود از روش هایی همانند غنی سازی مواد غذایی با ویتامین D و یا مکمل های ویتامینD در گروه های در معرض خطر بیشتر استفاده شود. <br/> دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220The effect of 8 weeks selective training programs with instructions focus of attention on walking speed of patients with multiple sclerosisتاثیرهشت هفته برنامه تمرینی منتخب همراه با دستورالعمل های توجهی برسرعت راه رفتن بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(MS)969975391510.22038/mjms.2015.3915FAآتنا شمسکارشناسی ارشدتربیت بدنی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایرانحمیدرضا طاهریدانشیار رفتار حرکتی درتربیت بدنی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران0000-0002-3032-7675کریم نیکخواه- دانشیار گروه مغز و اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20150129Introduction: Multiple sclerosis (MS) is a chronic, autoimmune, inflammatory nervous system disease. It leads to the loss of myelin in the white matter of brain, spinal cord and optic nerves, and causes tiredness, muscle cramp, tremor, unsteady gait and some inability to move. <br /> <br />Material and Method: <br />The present quasi-experimental study used a pretest-posttest design.This study was conducted in 2013 on 24 women, referring to MS association in Mashhad, Iran. The subjects with the age of 27-37, expanded disability status scale or EDSS 1-4 , were purposefully and voluntarily selected and randomly allocated to the experimental and control groups (n = 8 in each group).Training program for groups was carried out in 8 weeks, three sessions per week, and each session lasted about one hour. Patients walking speed was measured, using 25-foot walk test, before and after exercise. The data were analyzed by descriptive statistics and using analysis of Repeated measures at a significance level of P ≤ 0.05. <br /> <br />Result: <br />after training program, the subjects walking speed were significantly increased. Significant improvements observed in walking speed characteristics of the experimental group(P ≤ 0.05).significant differences observed between post test scores in the experimental and control groups(P ≥ 0.05).The results of within-group analysis of variance showed that the external intervention was significantly(p < .05). <br /> <br /> Conclusion: <br />Because of increased effect on walking speed, we recommended training program as a complementary treatment alongside medicinal treatments for MS patients. <br /> <br />Acknowledgements: <br /> The authors would like to thanks all the workers Mashhad Multiple sclerosis’s Disease Association. The authors would also like to thank participants ,For her assistance in performed programs trainingمقدمه <br/>مولتیپل اسکلروزیس MS))، بیماری خودایمنی، التهابی ومزمن است که تحت تاثیرضایعات تخریب میلین در جسم سفید مغز، طناب نخاعی واعصاب بینایی بروزمی کند. عمده ترین عوارض این بیماری خستگی ،گرفتگی عضلات، لرزش،عدم تعادل واختلال در راه رفتن می باشد. <br/>روش کار <br/>تحقیق حاضر از نوع توصیفی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بایک گروه کنترل بود.ازمیان بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر مشهد24 نفردرسال 1392 به عنوان نمونه با EDSS کمتراز 4 ودامنه سنی 27تا 42 سال انتخاب وبه صورت تصادفی به دوگروه تجربی(توجه درونی وبیرونی)وکنترل تقسیم شدند.تمرینات به مدت 8 هفته و3جلسه درهفته انجام گرفت.سرعت راه رفتن بیماران قبل ازتمرینات وپس ازتمرینات با استفاده از تست 25فوت راه رفتن درمسیرمستقیم (25ft) اندازه گیری شد.تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی مرکب درسطح 05/0 < p انجام شد. <br/>نتایج <br/>بعد از ورزش، سرعت راه رفتن بیماران به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 .(p=نتایج نشان دادکه هشت هفته برنامه تمرینی همراه بادستورالعمل های توجهی برسرعت راه رفتن بیماران مبتلابه ام اس تاثیرمعنی داری داشت (05/0>p). همچنین نتایج حاکی ازتفاوت معنی داری بین داده های پس آزمون آزمودنی هادرگروه های تجربی وکنترل بود (05/0>p) .نتایج درون گروهی نشان دادکه گروه توجه بیرونی ازگروه درونی بهترعمل کردند. <br/>نتیجه گیری <br/>اجرای برنامه تمرینی منتخب باعث افزایش سرعت راه رفتن دربیماران ام ا.س می شود. باتوجه به این نتایج، متخصصان مربوطه می توانند ازاین تمرینات به عنوان یک مکمل درکنار درمان های دارویی برای بیماران ام .اس استفاده کنند.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220Effects of aerobic exercise on glucose control and cardiovascular risk factor in type 2 diabetes patientsبررسی اثر فعالیت ورزشی هوازی بر کنترل قند خون و عوامل خطرزای قلبی- عروقی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2976984388210.22038/mjms.2015.3882FAپیمان یوسفی پورکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانوحید تأدیبی- دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران0000-0003-4560-5006ناصر بهپور- استادیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانعبدالحسین پرنو- استادیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانمحمد احسان دلبریکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانصیاد رشیدیکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانJournal Article20150126Aknowledment: This research is based on a master’s thesis under the supervision of the second author at the Faculty of Physical Education of Razi University. <br />Introductoin: <br />Type 2 diabetes is associated with increased cardiovascular risk factors such as: high blood pressure, hyperlipidemia, glycated hemoglobin, fasting blood glucose and lack of physical activity. Common type of exercises are aerobic exercises that improve glycemic control, lipid profile and blood glucose. The purpose of this study was to investigate the effects of aerobic exercise on changes of fasting blood glucose, glycosylated hemoglobin and cardiovascular risk factors in type 2 diabetes. <br />Materials and Methods: <br />In this study, from patients visiting the Kermanshah Diabetes Association, 16 volunteers participated in the study as subjects and allocated into aerobic (n=8) and control group (n=8), randomly. Training program for the aerobic group included 3 sessions of running per week with 60 to 80% maximal heart rate for 8 weeks. Before and after the intervention, body weight, BMI, fasting blood glucose, HbA1c, lipid profile, systolic and diastolic blood pressure and vo<sub>2</sub>max were measured. <br />Results: <br />HbA1c, LDL-c, TG and fasting blood glucose were significantly decreased in aerobic group after intervention, but had no significant changes in control group. Vo<sub>2</sub>max was significantly increased in aerobic group. No significant changes were observed for HDL-c, cholesterol, systolic and diastolic blood pressure, body weight and BMI. <br />Conclusion: <br />performing 8 weeks of aerobic reduced HbA1c, fasting blood glucose and improved lipid profiles but could not significantly affect blood pressure, body weight andBMI in these patients.مقدمه <br/> دیابت نوع 2 در ارتباط با افزایش عوامل خطرزای اختلالات قلبی- عروقی از جمله؛ افزایش فشار خون بالا، هیپرلیپیدمی،هموگلوبین گلیکوزیله، افزایش گلوکز خون ناشتا و کمبود فعالیت بدنی است. تمرینات هوازی، نوع رایج فعالیت ورزشی هستند که باعث بهبود در کنترل گلیسیمیک، وضعیت لیپیدهای سرم و کاهش گلوکز خون میشود. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی هوازی بر تغییرات گلوکز خون، هموگلوبین گلیکوزیله و عوامل خطرزای قلبی- عروقی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 است. <br/>روش کار <br/> در این مطالعه نیمه تجربی در سال 1391، از مراجعهکنندگان به انجمن دیابت کرمانشاه تعداد 16 نفر به طور داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کرده و به صورت تصادفی در دو گروه هوازی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی گروه هوازی شامل 3 جلسه دویدن در هفته با شدت 60 تا 80 % ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته بود. پیش و پس از مداخله، وزن، BMI، گلوکز خون ناشتا،HbA1c، پروفایل لیپیدی، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و Vo<sub>2</sub>max اندازهگیری شدند. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون کولوگروف اسمیرنوف و تی تجزیه و تحلیل و بررسی شدند. <br/> نتایج <br/> بعد از 8 هفته تمرین هوازیHbA1c،LDL-c،TG, گلوکز خون ناشتا در گروه هوازی کاهش معنادار یافتند و تغییر معناداری در گروه کنترل نداشتند. Vo<sub>2</sub>max در گروه هوازی افزایش معنادار پیدا کرد.در HDL-c، کلسترول، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، وزن و BMI هیچگونه تغییر معناداری مشاهده نشد. <br/> نتیجهگیری <br/> انجام 8 هفته فعالیت هوازی باعث کاهش HbA1c ،گلوکز خون ناشتا و بهبود در پروفایل لیپیدی میشود اما باعث تغییرات معنادار در فشار خون، وزن و BMI در این دسته بیماران نمیشود. <br/> دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220Evaluation of hyperlipidemia in different types of coronary involvements needing bypass surgeryبررسی هیپر لیپیدمی در بیمارانی که نیاز به عمل جراحی بای پس کرونر دارند در سه گروه درگیری تک رگی، دو رگی و سه رگی عروق کرونر قلب985989391410.22038/mjms.2015.3914FAاسدالله میرزائی-استاد گروه جراحی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانحامد شریعت رضویمرکز تحقیقات جراحی سرطان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانزهرا رجاییدانشجوئ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20150129Acknowledgement: Our deepest regards goes toopen heart surgery department of ghaem hospital colleagues ,Surgical Oncology Research Center and Surgical endoscopic research center whom without their sincere help this study could not be performed. <br /> <br />Introduction: <br /> hyperlipidemia is one of the major risk factors for coronary artery disease and progression of atherosclerosis. Severity of coronary artery stenosis and the extent of arterial involvement are important indicators in therapeutic planings. In this study we have evaluated the relation between increases in different serum lipids and the number of involved coronary arteries among candidates of coronary artery bypass. <br /><em>Method and materials:</em> <br />A total of 150 patients who underwent coronary artery bypass in open heart surgery department of Qhaem hospital were divided into three groups of single vessel, two vessels and three vessels involvement according to angiographic findings. Then lipid profile and prevalence of different hyperlipidemias were compared between these three groups. <br />Results: <br /> among our cases, single vessel disease was reported in 2.7%, two vessels disease was reported in 26% and three vessels disease was reported in 71.3%. Male to female ratio was 86 to 64. like other studies, prevalence of coronary artery disease was higher in male gender. Mean age was 58.2 years in our study. All groups were almost similar in age, sex and prevalence of MI and history of smoking. Comparing different types of hyper lipidemia between three groups, based on the number of involved coronary arteries , prevalence of total cholesterol and LDL hyper lipidemia were significantly higher in multi vessel disease. <br />Conclusion: <br /> Total serum cholesterol and LDL level were important prognostic factors and indicators for prediction of extent of coronary artery disease.مقدمه <br/> هیپر لیپیدمی یکی از عوامل خطر شناخته شده ایجاد بیماری عروق کروناری و پیشرفت آترواسکلروز می باشد و شدت درگیری انسدادی و تعداد رگهای درگیر در برنامه ریزی های درمانی بیماران مهم تلقی می شود . در این مطالعه افزایش یکی از انواع چربیهای سرمی در پیشگویی تعداد عروق کروناری درگیر در آنژیو گرافی به سه گروه تک رگی ، دو رگی و سه رگی و شیوع انواع هیپرلیپیدمی در این گروهها مورد مقایسه قرار گرفت . <br/>روش کار <br/> در این مطالعه به صورت مقطعی صورت گرفت 150 بیمار مراجعه کننده به بخش جراحی قلب بیمارستان قائم که در سال 89-90 مبتلا به بیماری عروق کروناری که کاندید عمل بایپس عروق کرونر بوده اند بر اساس تعداد رگ درگیر در آنژیو گرافی در سه گروه درگیری تک رگی ، 2 رگی و 3 رگی تقسیم شده و سطح چربیهای سرمی در آنها مقایسه گردید.داده ها توسط نرم افزارspss آنالیز شد. <br/>نتایج <br/> در میان بیماران 2/7 در گیری تک رگی ، 26% درگیری 2 رگی و 3/71% درگیری 3 رگی داشتند و شیوع مرد به زن در کل 86 به 64 بود و مانند سایر مطالعات انجام شده ، در تمام گروهها و به خصوص گروههایی با درگیری چند رگی غلبه با مردان بود . میانگین سن بیماران 2/58 سال بود . گروهها از نظر جنس ، سن و مصرف سیگار و سابقه MI همسان بوده و در مقایسه میزان هیپرلیپیدمی در هر مورد درگروههای مختلف به تفکیک تعداد رگ درگیر در آنژیوگرافی، مشاهده شد که شیوع هیپرلیپیدمی کلسترول تام و LDL در بیماران چند رگی به طور معنی داری بیشتر از تک رگی می باشد . <br/>نتیجه گیری <br/> کلسترول تام وLDL شناخته مهمی برای پیشگویی وسعت درگیری عروق کرونری می باشند . <br/> دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220The dermatophytes species frequency in referral patients to medical mycology lab of Kermanshah-2012گونههای درماتوفیتی جداشده بیماران درماتوفیتوزیس در کرمانشاه (1391)990994387610.22038/mjms.2015.3876FAعلی میکائیلیدانشیار گروه قارچ شناسی پزشکی و انگل شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانآزیتا محمودی- دانشجوی دکترای حرفهای پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانمنصور رضایی- دانشیار گروه آمار زیستی و اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقای سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانعلی ابراهیمیدانشیار پوست، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایرانJournal Article20150125Introduction: <br /> Dermatophytosis is the most common fungal infection of human and animal. This study aimed to investigate the frequency of dermatophytes species among patients referred to medical mycology lab of clinic Vijeh in Kermanshah University of Medical Sciences and some of the factors affecting their frequency. <br /><em>Materials and Methods </em><br />: In this study ,all patients admitted to the Mycology Laboratory in 2012 were examined for dermatophytosis. Distinguish based on direct test with, KOH preparation and culture on Sabouraud Dextrose Agar with or without chloramphnicole and cyclohexamide. Other data such as, age, sex, job, contact with animal , pool , sport saloons and underlying disorders were collected with check list. <br />Results: <br />During the one year study, 91 patients with dermatophytosis were diagnosed in medical mycology laboratory. The most common isolated dermatophyte was Trichophyton verrucosum with 47 cases(51.65%) and nearly %60 of these were women.Overall, 51 infected patients were females and 40 were males. The most frequent age group was 21-40 years with 57 cases. <br />Conclusion: <br /> In this study the most common isolated dermatophyte was Trichophyton verrucosum. A high percentage of patients had a history of contact with animals and infected sites that could be anoided by teaching sanitation to prevent people from getting fungus. <br />Acknowledgment: This study has no conflict of interest.<br /><br />مقدمه <br/> درماتوفیتوزیس شایعترین عفونت قارچی انسان و حیوان است و یکی از پرهزینهترین بیماریهای قارچی محسوب میشود. این مطالعه به منظور بررسی فراوانی گونههای درماتوفیتی و برخی از عوامل مرتبط با آن شامل: فصل، سن، جنس، محل زندگی، شغل، تماس با حیوان، خاک و میزان استفاده از مکانهای عمومی چون استخر و سالنهای ورزشی، دفعات استحمام هفتگی، داشتن بیماریهای زمینهای و مدت ابتلا به درماتوفیتوزیس در مبتلایان به درماتوفیتوزیس مراجعه کننده به کلینیک ویژه دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام گرفت. <br/>روشکار <br/> در این مطالعه توصیفی، همه بیمارانی که در سال 1391 به آزمایشگاه قارچشناسی مراجعه نمودند و دارای ضایعات مشکوک درماتوفیتی در پوست، مو و ناخن بودند با روشهای، آزمایش مستقیم میکروسکوپی و کشت در محیطهای کشت اختصاصی مورد بررسی قرار گرفتند. عوامل مرتبط با درماتوفیتوزیس نیز توسط فرم جمعآوری دادهها از بیماران اخذ گردید. <br/>نتایج <br/> کل بیماران مبتلا به یکی از اشکال درماتوفیتوزیس، 91 نفر بودند. شایعترین درماتوفیت جدا شده تریکوفیتون وروکوزوم با 47 مورد (6/51 %) بود. 51 نفر زن و 40 نفر مرد بودند. بیشترین فراوانی (57 مورد) در گروه سنی 21-40 سال بود. <br/>نتیجهگیری <br/> شایعترین درماتوفیت جداشده در این مطالعه تریکوفیتون وروکوزوم بود. از آن جایی که این گونه حیوان دوست است و درصد بالایی از بیماران سابقه تماس با حیوانات را ذکر کردند، شایع بودن این گونه قابل توجیه است. <br/> دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220The correlation between chondral lesions and the chronicity of anterior cruciate ligament tearبررسی اثر زمان بر شدت ضایعات غضروفی در بیماران مبتلا به پارگی رباط صلیبی قدامی9951001402710.22038/mjms.2015.4027FAامیر محمد نوالیدانشیار اورتوپدی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانسعید مهاجرزاده- رزیدنت اورتوپدی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20150226<em>Introduction</em>:
Anterior cruciate ligament (ACL) reconstruction is one of the most common procedures in orthopedic surgery but no clear guideline regarding the timing of reconstruction has been established. It is assumed that the delay in ACL reconstruction may predispose the patient to cartilage destruction. The purpose of this study was to determine the association between chondral lesions and the chronicity of ACL tear and to estimate the best timing of ACL reconstruction following injury in order to reduce the rate of secondary chondral lesions.
<em>Materials and Methods </em>
In this cross sectional study, 438 consecutive patients who underwent ACL reconstruction between Aug 2007 and Feb 2013 in Shahid Gazi Hospital (Tabriz/Iran) were enrolled. Arthroscopic findings related to chondral lesions and the study variables including age, sex, BMI, time from injury and the mechanism of trauma were recorded. The data were analyzed using descriptive and inferential statistical tests using SPSS software.
Results:
The mean age of the patients was 29.3 (range: 17-53) years, and the mean BMI was 25 (range: 18-33) kg/m². The mean time from injury (TFI) was 24 (range 1–180) months. A total of 298(67.8%) patients had one or more chondral lesions and 56 (12.8%) had grade 3 and 4 chondropathies. We found a significant correlation between the age of the patients and the existence of chondropathy (R=0.32, p<0.001). According to our analysis the age of the patients was the best predictor of chondral lesions and each year of aging increases the chance of severe chondropathy around 8% (OR=1.08, 95%CI (1.04-1.13)). Significant correlation was also found between time from injury and chondral lesions .The cut-off point to predict significant increases of chondral lesions was around 12 months after injury. (Area under the curve [AUC] = 0.57; with 51% -63% CI; sensitivity = 62%; specificity = 50%).
Conclusions:
The age of the patients and the time interval from injury are the main predictors of chondral lesions associated with ACL injury. ACL reconstruction is best carried out within the first 12 months post injury in order to minimize the risk of secondary chondral lesions.
مقدمه
پارگی رباط صلیبی قدامی (ACL) یکی از آسیب های شایع در تروماهای زانو می باشد. در صورت ازمان پارگی رباط صلیبی قدامی احتمال آسیب به سایر بخش های زانودراثرناپایداری وجود دارد. در این مطالعه به بررسی آسیب غضروفی زانو در پارگی رباط صلیبی قدامی پرداخته شده است. هدف اصلی این مطالعه مشخص کردن ارتباط فاصله زمانی از پارگی ACL در ایجاد ضایعات غضروفی زانو و بهترین زمان برای انجام عمل جراحی بازسازی ACL جهت کاهش عوارض و آسیب های غضروفی بوده است.
روش کار
در این مطالعه 438 بیمار با پارگی رباط صلیبی قدامی که در یک دوره شش ساله (1386-1392) در مرکز درمانی بیمارستان شهید قاضی تبریز تحت بازسازی ACL به روش ارتروسکوپیک قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. موارد مورد بررسی شامل: مکانیسم تروما، فاصله زمانی آسیب تا عمل جراحی، ضایعات غضروفی همراه، BMI ومعیار های دموگرافیک بود. تحلیل اطلاعات با آزمون های رگرسیون پیرسون ، اسپیرمن با نرم افزار SPSS انجام شد.
نتایج
بیماران شامل 22 زن و 416 مرد با میانگین سنی3/29 سال بودند. ضایعاتغضروفی همراه در 298(9/67%) بیمار موجود بود. ارتباط مستقیم بین سن وشدت آسیب غضروفی مشخص شد به طوری که با هر سال افزایش در سن احتمال ایجاد موارد آسیب غضروفی شدید 8% افزایش می یابد. افزایش وزن نیز با شدت آسیب غضروفی مرتبط بود. همچنین ارتباط مستقیم بین ازمان پارگی رباط صلیبی قدامی وشدت آسیب غضروفی یافت شد بطوریکه پس از 12 ماه از ایجاد آسیب ACL میزان آسیب غضروفی به طور مشخصی افزایش می یابد. در این مطالعه سن بهترین پیشگویی را برای وجود آسیب غضروفی داشت.
نتیجهگیری
در بیماران با پارگی ACL با افزایش سن، BMI و ازمان پارگی احتمال همراهی با آسیب های شدید غضروفی افزایش می یابد و توصیه می شود که جراحی در نزدیکترین زمان بعد از آسیب وحداکثر در حدود 12 ماه پس ازپارگی ACL انجام گردد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220A survey of the common etiologic agents of community-acquired pneumonia in Iranبررسی فراوانی عوامل اتیولوژیک شایع گزارش شده در پنومونی اکتسابی از جامعه در ایران – مروری بر مقالات10021015389310.22038/mjms.2015.3893FAفرشته شیبانی-استادیار بیماری های عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمحمدجواد قبولی شاهرودی-استادیار بیماری های عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانحمیدرضا نادری-دانشیار بیماری های عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20150126Introduction: Pneumonia is a leading cause of death in early life, and it is the most common cause of hospital admission and mortality due to an infectious disease in adults worldwide, especially in developing countries. Despite the fact, basic and epidemiological studies of the etiologic agents, common pathogens and the outcome of the disease are negligible and inadequate in these communities. To date, so few studies of epidemiological and demographic patterns of this clinical syndrome, as well as its more common bacterial or atypical pathogens, have been conducted in Iran. <br />Materials & Methods: This review article is a survey of the published articles about the most common etiologic agents of community-acquired pneumonia (CAP) in Iran, with especial emphasis on comparing the results. <br />Results: A total of 21 studies regarding community-acquired pneumonia in Iran were found. Of these, 11 studies were conducted in the pediatric age group. 7 in adult age group and one in both. In two studies age group was not specified. <br />Conclusion: Knowing the etiologic agents of community-acquired pneumonia is a key to its justified treatment. Considering the insufficient data, designing and conducting more comprehensive studies in this regard seems necessary in the region. <br />Acknowledgment: This study has no Funding source and no Conflict of Interests.علیرغم اینکه در کشورهای با درآمد پایین و متوسط، پنومونی سردسته علل مرگ دوران کودکی و شایع ترین علت بستری و یکی از مهمترین علل مرگ و میر ناشی از عفونت در بالغین است، اما مطالعات پایه و اپیدمیولوژیک در ارتباط با عوامل اتیولوژیک و پیش آگهی بیماری در چنین جوامعی اندک و ناکافیست. متاسفانه در کشور ما نیز تاکنون مطالعات بسیار اندکی در رابطه با ویژگی های اپیدمیولوژیک و دموگرافیک این سندرم بالینی و بررسی عوامل اتیولوژیک آن صورت گرفته است. <br/>در این مطالعه مروری، متون به چاپ رسیده با موضوع پنومونی اکتسابی از جامعه در ایران و جستجوی عوامل اتیولوژیک مسبب آن را مورد بررسی قرار داده و نتایج به دست آمده را مقایسه و توصیف کرده ایم. <br/>در مجموع 21 مطالعه در ارتباط با پنومونی اکتسابی از جامعه در ایران به دست آمد، که از این میان 11 مورد در گروه سنی اطفال انجام شده بود. 7 مورد در بالغین و یک مورد در بالغین و کودکان و در 2 مورد گروه سنی مشخص نشده بود. <br/>نتیجه گیری: با توجه به اینکه درمان تجربی پنومونی اکتسابی از جامعه بر مبنای شناسایی عوامل اتیولوژیک مسبب آن است و با در نظر گرفتن ناکافی بودن مطالعات در این زمینه، تحقیقات بیشتر بر روی اپیدمیولوژی پنومونی در ایران امری ضروری به نظر می رسد.دانشگاه علوم پزشکی مشهدمجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد1735-401357920150220Case presentation: Sleep Apnea Syndrome in an adolescent with psychiatric presentationمعرفی نوجوان مبتلا به آپنه خواب با تظاهرات روان پزشکی10161019391610.22038/mjms.2015.3916FAفریبرز رضائی طلباستادیار نورولوژی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانفاطمه محرریدانشیار روان پزشکی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانمریم توکلیروان پزشک، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایرانJournal Article20150129 Acknowledgement: The authors had no conflict of interest. <br /> <br />Introduction: <br />Obstructive sleep apnea syndrome (OSAS) is characterized by nocturnal episodes of upper airway obstruction and may be complicated by psychiatric disorder. <br />Case presentation: <br /> An 18 year old female was admitted at Ebn-e-Sina psychiatry hospital with depression and suicidal attempts. Because of poor response antidepressants, she underwent electroconvulsive therapy for 3 sessions which was not effective and each session was followed by severe vomiting, vertigo and dyspnea. <br />As the patient was severely obese and had hypertrophied adenoids, she underwent polysomnography study which revealed severe sleep apnea with an apnea-hypopnea index of 58.5. Treatment with continuous positive airway pressure (CPAP) subsided the depressive symptoms. <br />Conclusion: <br /> As OSAS patients are not often aware of their nightly apnea, the diagnosis may be delayed.Mood disturbances accompanied by obesity and history of snoring should suspect for having this condition.مقدمه <br/> سندرم وقفه تنفسی خواب با دوره های مکرر قطع یا کاهش جریان هوای تنفسی در طول خواب مشخص میشود و می تواند با نشانه های روان پزشکی همراه باشد. <br/>معرفی بیمار <br/>دختر 18 ساله با تشخیص افسردگی و به علت دو بار اقدام به خودکشی در بیمارستان روان پزشکی بستری شد. به علت عدم پاسخ دارویی ، تحت درمان با شوک الکتریکی قرار گرفت. معاینه، چاقی شدید و هیپرتروفی آدنوییدها نشان داد. جهت بیمار پلی سومنوگرافی انجام شد و با اندکس آپنه-هیپوپنه 5/58 ، تشخیص سندرم وقفه تنفسی شدید خواب گذاشته شد.با درمان موثر اختلال تنفسی خواب، کاهش علائم خلقی مشاهده شد. <br/>نتیجه گیری <br/> تشخیص وقفه های تنفسی خواب معمولا با تاخیر صورت می پذیرد. در بیمار مبتلا به علائم خلقی همراه با اضافه وزن و خروپف ، ظن به وجود این اختلال باید ایجاد شود. <br/>