ORIGINAL_ARTICLE
الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در سویه های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین جدا شده از نمونه های بالینی: بیمارستان امام رضا (ع) مشهد
مقدمه استافیلوکوکوس اورئوس یک عامل بیماریزای فرصت طلب بوده و اغلب بیماری بدون علامت ایجاد می کند. سویه های بیمارستانی مقاوم به متی سیلین (MRSA)، پاتوژن های خطرناکی هستند که به اغلب آنتی بیوتیک های رایج مقاوم شده و میتوانند درمان اختصاصی بیماری را به چالش بکشند. هدف از این مطالعه بررسی فراوانی و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های MRSAدر بیمارستان امام رضا (ع) مشهد میباشد. روش کار این مطالعه توصیفی- تحلیلی از فروردین ماه 1392 تا شهریور ماه 1394 انجام شد. تعیین هویت سویه های MRSA به روش فنوتیپی انجام شد. بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه های MRSA با روش انتشار دیسک در مقابل 8 آنتی بیوتیک بر اساس پروتکل CLSI انجام گردید. داده ها با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج در این مطالعه، از مجموع 7335 باکتری جدا شده از بیماران بستری در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد، 925 (6/12 %) سویه استافیلوکوکوس اورئوس در بیماران تشخیص داده شد. فراوانی MRSA 382 (7/41 %) مورد بود. بیشترین جدایه های MRSA از نمونه های کشت خون و زخم جداسازی گردید. بیشترین فراوانی MRSA از بخش های اورژانس عدالتیان، داخلی، سوختگی و قلب گزارش شد. نتیجه گیری شیوع MRSA می تواند ناشی از بستری شدن طولانی مدت بیماران در بخش و استفاده بیشتر از حد از آنتی بیوتیک ها به منظور درمان عفونت باشد. در نتیجه نظارت بیشتر و همچنین گسترش شیوه های صحیح و نتیجه بخش کنترل عفونت در این بخش ها لازم و ضروری به نظر می رسد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7328_8721f2c45515a1f6e348c6509e147368.pdf
2016-05-21
64
70
10.22038/mjms.2016.7328
استافیلوکوکوس اورئوس
متی سیلین
مقاومت آنتی بیوتیکی
MRSA
سمیرا
طبائی
samira.tabaee@gmail.com
1
مرکز تحقیقات کنترل عفونت و بهداشت دست، بیمارستان امام رضا (ع)، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
مهدی
کوهی نقندر
kouhim@mums.ac.ir
2
بخش میکروب شناسی، بیمارستان امام رضا (ع)، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد ، ایران
AUTHOR
محبوبه
محمدزاده
mohammadzadehm6@mums.ac.ir
3
بخش میکروب شناسی، بیمارستان امام رضا (ع)، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد ، ایران
AUTHOR
لیلا
عطائی
4
بخش میکروب شناسی، بیمارستان امام رضا (ع)، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد ، ایران
AUTHOR
سعید
عامل جامه دار
ameljs@mums.ac.ir
5
استادیار، مرکز تحقیقات مقاومتهای میکروبی، پژوهشکده بوعلی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کنترل درد با هیپنوتیزم برای بیماران لوسمی میلوئید تحت شیمی درمانی
مقدمه سرطان بیماری مربوط در سلول های بدن است و درد شایع ترین علامت در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هیپنوتیزم برمدیریت درد بیماران مبتلا به لوسمی میلوئید حاد تحت درمان شیمی درمانی انجام شده است. روش کار روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به لوسمی میلوئید حاد تحت درمان شیمی درمانی درکلینیک باغبان و بیمارستان امام خمینی شهرستان ساری که دارای پروند پزشکی و آزمایش فلوسایتومتری در تشخیص لوسمی میلوئید حاد بودندکه تعدادشان 86 نفر بوده و نمونه به حجم 26 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) قرار گرفتند.پرسشنامه ای که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شد عبارت بود از مدیریت درد مک گیل (MPQ) شش جلسه هیپنوتیزم درمانی برای گروه آزمایش اجرا شد و برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS 22 استفاده شد. نتایج نتایج نشان داد که هیپنوتیزم به طور معنادار موجب کاهش ادراک حسی درد ، ادراک عاطفی درد ، ارزیابی درد، دردهای متنوع و مدیریت درد شده که از لحاظ آماری معنادار بوده(p<0/001). نتیجه گیری درنتیجه میتوان گفت که مداخله هیپنوتیزم یک مداخله موثر بر ابعاد مدیریت درد در بیماران مبتلا به لوسمی میلوئید حاد تحت درمان شیمی درمانی است و می تواند به عنوان یک روش غیر تهاجمی دردسترس تیم مراقبان بهداشتی قرار گیرد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7329_b83336167da77f30df5b9cbc22868eab.pdf
2016-05-21
71
81
10.22038/mjms.2016.7329
شیمی درمانی
لوسمی میلوئید حاد
مدیریت درد
هیپنوتیزم
فاطمه
فتحی
fatemeh_fathi67@yahoo.com
1
دانشجو کارشناسی ارشد روان شناسی باینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری ، پایان نامه کارشناسی ارشد
AUTHOR
مهدی
پوراصغر
me_pourasghar@yahoo.com
2
استاد یار گروه روانپزشکی ،مرکز تحقیقات روان پزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مازندران
LEAD_AUTHOR
قاسم
جان بابایی
3
دانشیار، فوق تخصص آنکولوژی بزرگسالان ، عضو هیت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی سطح سرمی ویتامین ب 12 در بیماران دیابتی تیپ 2 و ارتباط آن با دوز و مدت زمان مصرف متفورمین
مقدمه
دیابت جزو شایعترین بیماریهای متابولیک با بروز پیشرونده است. مت فورمین اولین درمان در بیماران دیابتی می باشد. امروزه شواهدی دال بر کاهش ویتامین ب 12 در مصرف متفورمین وجود دارد. در این مطالعه ارزیابی سطح این ویتامین دربیماران دیابتی و رابطه ی آن با مصرف مت فورمین بررسی می شود.
روش کار
این مطالعه توصیفی مقطعی در سال در بیمارستان قائم مشهد انجام شد.90 بیمار دیابتی تیپ 2 انتخاب شده و پرسشنامه ای شامل اطلاعات فردی- طول مدت دیابت و داروهای مصرفی جهت بیماران پر شد. آزمایشاتCBC ,FBS ,HbA1c, و ویتامین ب 12 انجام شد. ویتامین ب 12 کمتراز 200 پیکوگرم در میلی لیتر به عنوان کمبود در نظر گرفته شد. بیماران به دو گروه باوبدون مصرف مت فورمین تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار SPSS و آزمون های تی، من ویتنی و کای دو انجام شد انجام شد.
نتایج
در 90 بیمار میانگین سن بیماران 72/5 ±5/52 سال بود. 76 بیمار درحال مصرف متفورمین و14 بیماربدون مصرف متفورمین بودند. میانگین مدت مصرف 57/4±95/4 سال بود. پره والانس کمبود ویتامین ب 12 در مجموع 3/73% بود. میانگین سطح ویتامین ب 12 در گروه مصرف کننده مت فورمین 5/132±.7/159 و در گروه غیر مصرف کننده متفورمین 2/116 ± 4/125 پیکوگرم بر میلی لیتر بود) 79/0= p). سطح MCV در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
در گروه کمبود ویتامین ب 12 رابطه ای با میزان مصرف متفورمین (801/0p=)یامدت مصرف متفورمین (637/0p=) مشاهده نشد. تفاوت پارامترهای دیگر بین دو گروه بیماران با و بدون کمبود ویتامین ب 12 معنی دارنبود.
نتیجه گیری
در این مطالعه کمبود ویتامین ب 12در بیماران دیابتی شایع بود ولی ارتباطی با مصرف ومدت زمان ومقدار مت فورمین نداشت.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7335_933132cb31f470c6c214d531c08bf60e.pdf
2016-05-21
82
87
10.22038/mjms.2016.7335
آنمی مگالوبالاستیک
دیابت شیرین
متفورمین
ویتامین ب12
رباب
ابوترابی
aboutoraborb@mums.ac.ir
1
فوق تخصص غدد و متابولیسم، دانشیار، مرکز تحقیقات غدد بیمارستان قائم، مشهد، ایران
AUTHOR
محمد
خواجه دلویی
khajeh dalueim@mums.ac.ir
2
- استاد، گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
زهرا
مظلوم خراسانی
:mazloomz1@mums.ac.ir
3
فوق تخصص غدد و متابولیسم، استادیار، مرکز تحقیقات غدد بیمارستان قائم، مشهد، ایران
AUTHOR
محمد تقی
حسن زاده
hassanzadehmt@mums.ac.ir
4
پزشک عمومی، مشهد، ایران
AUTHOR
شکوفه
بنکداران
bonakdaransh@mums.ac.ir
5
- فوق تخصص غدد و متابولیسم، دانشیار، مرکز تحقیقات غدد بیمارستان قائم، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارتباط نوبت کاری با عوامل خطر بیماری قلبی-عروقی در کارکنان بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقدمه
مطالعات مربوط به اثر نوبت کاری بر بیماریهای قلبی عروقی نتایج ضد ونقیضی داشته است.این مطالعه به منظور بررسی ارتباط میان نوبت کاری و عوامل خطر بیماری قلبی عروقی انجام شده است.
روش کار
مطالعه به روش توصیفی مقطعی در سال 1393-1394 در دانشگاه علوم پزشکی مشهدانجام گردید . شرکت کنندگان شامل دو گروه نوبت کار (ساعت کاری 3 بعد از ظهر تا 7 صبح) و روزکار بودند .گروه نوبت کار از میان کارکنان چهار بیمارستان بزرگ آموزشی مشهد و گروه روز کار از میان کارکنان اداری به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. مشخصات دموگرافیک، عادت به سیگار و ورزش منظم، سابقه کاری و پزشکی فرد به وسیله چک لیست و مصاحبه به دست آمد. معاینه توسط پزشک انجام شد و سطح قندخون ناشتا، کلسترول و تری گلیسیرید با رعایت ناشتایی کافی سنجیده شد.اطلاعات با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج
439 نفر شامل 218 خانم و 221 آقا با میانگین سنی 6/34 سال در مطالعه شرکت کردند. 229 نفر (52%) روز کار و 210 نفر (48%) نوبت کار بودند. اثر سایر متغیرها مانند سن ، سابقه کاری و ورزش منظم بر متغیرهای پیامد به روش آماری حذف شد. از میان عوامل مورد بررسی، میان فشار خون دیاستولی mmHg ≤ 90 و سطح خونی تری گلیسیرید ≤ mg/dl150 و نوبت کاری همراهی مشاهده شد. )001/0 ( p <
نتیجه گیری
نوبت کاری با افزایش فشارخون دیاستولیک و سطح تری گلیسرید همراهی دارد. این همراهی ممکن است به دلیل تغییر الگوی زندگی مانند تغذیه و رفتارهای سلامتی و یا مربوط به اثر مستقل آن باشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7336_d02244adc9cda093e2536a9d3b1485d7.pdf
2016-05-21
88
96
10.22038/mjms.2016.7336
ایران
بیماری قلبی-عروقی
سلامت شغلی
عوامل خطر
نوبت کاری
احسان
رفیعی منش
rafeemaneshe@mums.ac.ir
1
- استادیار، گروه طب کار، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
فرزانه
رحیم پور
rahimpourf@mums.ac.ir
2
- استادیار، گروه طب کار، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
مریم
معاون سعیدی
3
متخصص طب کار ، مشهد، ایران
AUTHOR
لحیا
افشاری صالح
afsharisl@mums.ac.ir
4
- استادیار، گروه طب کار، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه سطح ویتامین D در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد سالم در سال 1393
مقدمه در دهههای اخیر، امکان کمبود ویتامین D در دیابت نوع 2 و ارزش سطح سرمی 25- هیدروکسی ویتامین D به عنوان عامل پیشگویی کننده عوارض دراز مدت دیابت مثل بیماری قلبی- عروقی در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف مقایسه سطح ویتامین D در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد سالم انجام گرفت. روش کار در این مطالعه مورد- شاهدی، که در سال در کلینیک دیابت استان کرمانشاه انجام شد، 90 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و 90 فرد سالم همسان شده از نظر سن و جنس به عنوان گروه شاهد بررسی شدند. پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک، قد، وزن، BMI و اندازه گیری فشار خون برای همه افراد، سطح سرمی قند خون ناشتا، کراتینین، کلسیم، فسفر، آلکالن فسفاتاز و 25- هیدروکسی ویتامین D برای دو گروه اندازهگیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Stata 12 و آزمون های کای دو، تی ومن ویتینی صورت گرفت. جهت سنجیدن اثر متغیرهای مختلف بر روی سطح ویتامین D نیز رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج میانگین سنی افراد 37/9±47/56 سال بود. 8/72% از افراد زن و بقیه مرد بودند. در مبتلایان به دیابت 2/82% کمبود ویتامین D و در افراد سالم 1/61% دچار کمبود بودند. میانگین سطح 25- هیدروکسی ویتامین D در گروه بیماران دیابتی 1/6±4/12 و در گروه شاهد 18±7/20 نانوگرم بر میلیلیتر بود و اختلاف معناداری بین دو گروه دیده شد (001/0p<). بین فشارخون، کراتینین و کلسیم و سطح ویتامین D ارتباط معناداری یافت نشد (05/0p>). بر اساس رگرسیون خطی چندمتغیره، در افراد سالم نسبت به بیماران دیابتی، سطح ویتامین D بطور متوسط 06/7 نانوگرم بر میلی لیتر افزایش و در افراد دارای اضافه وزن نسبت به افراد با BMI نرمال نیز، سطح ویتامین D بطور متوسط 4/5 نانوگرم بر میلی لیتر کاهش می یابد. نتیجه گیری بر اساس نتایج، میانگین سطح ویتامین D در بیماران دیابتی به طور معنی داری پایین تر از افراد سالم بود، بنابراین بررسی سطح ویتامین D و مکمل درمانی با این ویتامین در بیماران دیابتی پیشنهاد می گردد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7337_2062c838f87044d24d60741ee08954b9.pdf
2016-05-21
97
105
10.22038/mjms.2016.7337
افراد سالم
دیابت نوع 2
ویتامین D
مهرعلی
رحیمی
1
دانشیار، مرکز تحقیقات دیابت، گروه داخلی دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
ندا
ایزدی
neda.izady@yahoo.com
2
-کارشناس ارشد اپیدمیولوژی، معاونت امور درمان، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
الهام
نیرومند
elhamniromand@gmail.com
3
- استادیار، مرکز تحقیقات دیابت، گروه داخلی دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
LEAD_AUTHOR
فاطمه
رضوان مدنی
neda.izdy@yahoo.com
4
پزشک عمومی، مرکز تحقیقات دیابت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
فرید
نجفی
neda.izay@yahoo.com
5
دانشیار، گروه اپیدیمیولوژی، مرکز تحقیقات عوامل محیطی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
مژده
عصاره زادگان
nea.izady@yahoo.com
6
- پزشک عمومی، بیمارستان محمد کرمانشاهی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
AUTHOR
الهه
رفیعی
neda.iady@yahoo.com
7
کارشناس ارشد اپیدمیولوژی، معاونت تحقیقات و فناوری، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، رشت، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر مواجهه با سروصدا بر فشارخون کارگران بخش صنایع استیل
مقدمه
در محیط کار منابع متفاوتی از انرژی وجود دارندکه در صورت رعایت نشدن شرایط استاندارد می توانند به ریسک فاکتورهای پیدایش برخی عوارض یا اختلالات در محیط کار تبدیل شوند. یکی از این عوارض افزایش فشار خون است که می تواند در اثر عواملی چون سر و صدا به وجود آید. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر آلودگی صوتی محیط بر فشار خون کارگران می باشد.
روش کار
این مطالعه توصیفی مقطعی در استان خراسان در سال 1393-1394، بر 604 نفر از کارگران صنعت انجام شده است.اطلاعات دموگرافیک،شغلی و ریسک فاکتورهای فشارخون بالا و میانگین دو نوبت اندازه گیری فشارخون در چک لیستی ثبت شد.هر ایستگاه کاری صداسنجی شد.افراد مورد مطالعه براساس میزان مواجهه با سروصدا دو گروه تقسیم شدند: افراد در مواجهه با سروصدای کمتر از 85 دسی بل (گروه 1)و افراد در مواجهه با سرو صدای بیشتر-مساوی 85 دسی بل (گروه 2).اطلاعات بانرم افزارSPSS و آزمون های آنوا و تی و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل و بررسیشد.
نتایج
در این مطالعه در کل شیوع فشارخون 6/11%،مصرف سیگار3/15% بود و 4/56 % از کارگران در مواجهه با سروصدای بیشترمساوی 85 دسی بل قرار داشتند. میانگین فشارخون سیستولیک ودیاستولیک دو گروه ،تفاوت معنی دار آماری نشان داد .تفاوت شیوع هایپرتانسیون سیستولیک و هایپرتانسیون دیاستولیک معنادار بود. افراد در مواجهه با صدای ≥ 85 دسی بل، 3/2 برابر در خطر بیشتری برای ابتلا به فشارخون بالای سیستولیک (049/0p=) و ، 5/2 برابر در خطر بیشتری برای ابتلا به فشارخون بالای دیاستولیک بودند (009/0p=).
نتیجه گیری
در این مطالعه میان مواجهه با سروصدای بیشتر از حد مجاز و میزان فشار خون بالا، شیوع و خطر ابتلا به آن رابطه معناداری مشاهده شد پیشنهاد می شود که با پایش مداوم فشارخون کارگران در معرض صدا از عوارض آن جلوگیری شود.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7338_add1c159c7c9374012b1bfb0ab575c48.pdf
2016-05-21
106
113
10.22038/mjms.2016.7338
سلامت شغلی
فشارخون
کارگر
سروصدا
فرزانه
رحیم پور
rahimpourf@mums.ac.ir
1
استادیار گروه طب کار، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد،ایران
AUTHOR
لیدا
جراحی
jarahil@mums.ac.ir
2
- استادیار پزشکی اجتماعی، مرکز تحقیقات اعتیاد، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد،ایران
AUTHOR
احسان
رفیعی منش
rafeemaneshe@mums.ac.ir
3
- استادیار گروه طب کار، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد،ایران
AUTHOR
صبا
اقبالی
eghbalis921@mums.ac.ir
4
دستیار تخصصی رشته طب کار دانشگاه علوم پزشکی مشهد،مشهد،ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر هشت هفته مصرف چای سبز، تمرین هوازی و ترکیب آن ها بر آنزیم های کبدی و آپولیپوپروتئین های سرمی زنان دارای اضافه وزن غیرفعال
مقدمه
وجود ترکیبات کاتچینن ها در چای سبز از پراکسیداسیون لیپیدی توسط مواد شیمیایی در کبد و کلیه جلوگیری می کند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته مصرف چای سبز، تمرین هوازی و ترکیب آن ها بر آنزیم های کبدی و آپولیپوپروتئین های سرمی زنان دارای اضافه وزن غیرفعال بود.
روش کار
دراین مطالعه نیمه تجربی که در سال 1394 در مشهد انجام شد، 40 زن غیرفعال دارای اضافه وزن با دامنه سنی 35 تا 50 سال و نمایه توده بدنی 25 تا 27 کیلوگرم بر متر مربع به روش نمونه گیری انتخابی در دسترس و هدفدار انتخاب شدند؛ و بصورت تصادفی در چهار گروه مساوی، چای سبز، تمرین هوازی، ترکیبی وکنترل؛ تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به مدت 45 تا60 دقیقه با شدت معادل 65-75 % حداکثر ضربان قلب بود. گروه مصرف چای سبز در همین زمان، روزانه 3 نوبت و بعد از گذشت 2 ساعت از هر وعده غذایی، 2 گرم چای خشک را در100 میلی لیتر آب دم کرده و مصرف میکردند. برای مقایسه میانگین های درون و بین گروهی به ترتیب از روش تی همبسته و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه گروه ها با یکدیگر، از آزمون تعقیبی (LSD) استفاده گردید.(سطح معناداری کمتر از 05/0 در نظرگرفته شد).
نتایج
مقادیر وزن و نمایه توده بدن در هر سه گروه چای سبز، تمرین هوازی و ترکیب هر دو آنها کاهش معنی دار یافته است. سطوح آپولیپوپروتئین A و B فقط درگروه تمرین هوازی معنی دار است. مقادیر ALT در گروه تمرین هوازی و تمرین هوازی با چای سبز، و مقادیر AST در گروه چای سبز و تمرین هوازی تغییرمعنی دارداشت. تفاوت میانگین ها در متغیر وزن بدن، نمایه توده بدن، آپولیپوپروتئین B و AST به لحاظ آماری معنیدار است.
نتیجه گیری
هشت هفته تمرین هوازی، مصرف چای سبز و ترکیب این دو با یکدیگر از طریق کاهش آنزیم های کبدی و برخی ریسک فاکتورهای قلبی عروقی می تواند احتمالاً درکاهش یافتن التهاب در بهبود سلامت قلب و عروق موثرباشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7339_0f88a2e846042c2a7590abaebc0ecbf9.pdf
2016-05-21
114
123
10.22038/mjms.2016.7339
آنزیم های کبدی
تمرین هوازی
چای سبز
مهرداد
فتحی
dr.mfathei@gmail.com
1
استادیار گروه فیزیولوژی ورزش، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
سمیه
خیرآبادی
2
دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزش، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
فریبرز
رمضانی
3
مربی گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه فرهنگیان مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
کیوان
حجازی
keyvanhejazi1986@gmail.com
4
دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزش، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدین مبتنی بر فرزندپروری مثبت با توجه به فرهنگ ایرانی بر پیشرفت تحصیلی و ارتباط مادر-کودک
مقدمه
با توجه به اهمیت فرزندپروری مثبت و ارتباط مادر-کودک در آینده تحصیلی و اجتماعی کودکان و پیشگیری از اختلالات رفتاری در ایشان، این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش گروهی فرزندپروری مثبت با توجه به فرهنگ ایرانی بر پیشرفت تحصیلی و بهبود ارتباط مادر-کودک صورت گرفته است.
روش کار
این کارآزمایی بالینی در سال تحصیلی 1393-1394 بر 30 نفر از مادران دارای دانش آموز دختر در پایه سوم ابتدایی در ناحیه 6 مشهد که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند انجام شد. این مادران به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. اعضای گروه آزمون به مدت 4 هفته هر هفته 2 جلسه 90 دقیقهای در جلسات برنامه آموزشی فرزندپروری مثبت قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه رابطهی مادر-کودک و معدل کارنامهی تحصیلی بود. تحلیل دادهها با آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس انجام شد.
نتایج
میانگین نمرات در گروه آزمون در زیرمقیاس پذیرش افزایش معنیدار و در بیشحمایتگری کاهش معنیداری نشان داد (0001/0p=، 006/0 p=) در حالی که در زیرمقیاس سهلگیری افراطی و طرد و همچنین در پیشرفت تحصیلی تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد (407/0p=، 875/0 p=، 08/0p=).
نتیجه گیری
به نظر می رسد رویکرد آموزش برنامه فرزندپروری مثبت با توجه به فرهنگ ایرانی موجب بهبود ارتباط مادر-کودک گردد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_7340_abbd753a074a1ab75c7288ca0450b88b.pdf
2016-05-21
124
131
10.22038/mjms.2016.7340
ارتباط مادر-کودک
پیشرفت تحصیلی
فرزندپروری مثبت
عباس
ناظمیان
nazemiana@mums.ac.ir
1
استادیار، گروه روانپزشکی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
زهرا
شمس
zahra.shams1354@gmail.com
2
کارشاسی ارشد مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان، قوچان، ایران
LEAD_AUTHOR