ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ارتباط بین سطح سرم HSP27 در بیماران با و بدون یووئیت مبتلا به بیماری بهجت
مقدمه بیماری بهجت یک بیماری خودایمن و مزمن است که می تواند چندین سیستم بدن را درگیر کند. اثر پروتئین های شوک گرمایی و آنتی بادیهای ضد آن از عواملی هستند که در اتیولوژی و بیماری زایی بهجت شرح داده شده اند. هدف اصلی در این مطالعه تعیین سطح سرمی HSP27 در بیماران بهجت و ارتباط آن با یووئیت در این بیماران بود. روش کار مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی متشکل از 94 نفر است که در بیمارستان خاتم الانبیاء در سال 1390تا 1392 انجام شد. بیماران به سه گروه افراد مبتلا به بهجت با یووییت، بیماران مبتلا به بهجت بدون یووئیت و بیماران مبتلا به یووئیت ایدیوپاتیک تقسیم شدند. اندازه گیری میزان 27 HSP- با استفاده از تکنیک الایزای ساندویچ خانگی صورت گرفت. اطلاعات با آزمون های کلوگروف اسمیرنوف، کای دو، فیشر و SPSS تجزیه و تحلیل و مقایسه و بررسی شد. نتایج متوسط سطح سرمی HSP27 در گروه بهجت بدون یووئیت ( ng/ml59/7±81/28)، با یووئیت (ng/ml84/6±78/31) و گروه ایدیوپاتیک (ng/ml09/7±07/24) بود. تحلیل واریانس مقایسه سطح سرمی HSP27 در گروههای مورد مطالعه نشان داد که متوسط سطح سرمیHSP27 در گروه بهجت با یووئیت همراه با گروه بهجت بدون یووئیت بیشتر از گروه ایدیوپاتیک بود (11/8=f ، 001/0=p). نتیجه گیری با توجه به اینکه سطح سرمی HSP-27 بهجت با یووئیت همراه با گروه بهجت بدون یووئیت و گروه یووئیت ایدیوپاتیک تفاوت معنی داری داشت شاید بتوان از HSP27 به عنوان تست افتراق دهنده یووئیت بهجت از یووئیت ایدیوپاتیک استفاده کرد. همچنین می تواند تست افتراق دهنده سایر بیماری ها نیز باشد. پی نوشت: این مقاله با حمایت مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی و حمایت مالی دانشگاه علوم پزشکی مشهد می باشد و تضاد منافعی وجود ندارد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3540_03668b7a5c7e7290f0c9cee2d2a38025.pdf
2014-11-22
744
750
10.22038/mjms.2014.3540
کلمات کلیدی: HSP-27
بیماری بهجت
یووییت
زهرا
میرفیضی
mirfeiziz@mums.ac.ir
1
دانشیار روماتولوژی، مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
زید
زره ساز
zerehsazz891@mums.ac.ir
2
متخصص داخلی، مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
حبیب اله
اسماعیلی
3
دانشیار گروه آمار، دانشکده بهداشت، مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
مریم
صاحباری
sahebarim@mums.ac.ir
4
استادیار روماتولوژی، مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد ،ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر فتوتراپی بر سطح منیزیم سرم در نوزادان رسیده با هیپربیلی روبینمی
مقدمه چندین عارضه و اثر در کاربرد فتوتراپی جهت درمان هیپربیلی روبینمی نوزادان گزارش شده است که از آن جمله می توان به هیپوکالمی اشاره نمود ولی به اثر آن بر منیزیم سرم کمتر پرداخته شده است. این مطالعه بر آن است تا اثر فتوتراپی را بر منیزیم سرم در نوزادان رسیده با هیپربیلی روبینمی مشخص نماید. روش کار در این مطالعه کوهورت که در سال 1391 در بیمارستان کودکان امیرکلا انجام شد، نوزادان رسیده بستری شده به دلیل هیپربیلی روبینمی غیرمستقیم با حال عمومی خوب که براساس پروتکل داخل بخشی نیاز به فتوتراپی داشتند و از سایر جهات سالم بوده و نیاز به تعویض خون نداشتند وارد مطالعه شدند. فتوتراپی به وسیله واحدهای فتوتراپی معمولی انجام شد. نمونه خون جهت اندازه گیری سطح منیزیم سرم قبل از شروع فتوتراپی معمولی و سپس 72 ساعت بعد از فتوتراپی گرفته شد و سطح سرمی آن قبل و بعد از فتوتراپی مقایسه و یک P Value کمتر از 05/0 معنی دار تلقی گردید. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون های کای دو، تی، آنوا بررسی و تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعه بر 120 نوزاد انجام شد. میانگین سن حاملگی از 37 هفته تا 40 هفته و وزن زمان تولد از 2500 گرم تا 4700 گرم بوده است. میانگین منیزیم سرم قبل از فتوتراپی mg/dL 77/2 و 72 ساعت بعد از فتوتراپی mg/dL 6/2 بوده است که نشان از اثر قابل ملاحظه فتوتراپی بر سطح منیزیوم سرم می باشد (001/0p=). نتیجه گیری فتوتراپی می تواند موجب کاهش بدون علامت بالینی در سطح منیزیم سرمی در نوزادان رسیده با هیپربیلی روبینمی گردد. نوشت: اینمقالهحاصلطرح تحقیقاتی با کد 9134826 مصوبه مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر کودکان و معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی بابل و پایان نامه دستیار فوق تخصصی نوزادان دکتر حسینسلیمانی رادمیباشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3541_5a22f2a809a73995cc585b9caa0cc099.pdf
2014-11-22
751
755
10.22038/mjms.2014.3541
کلمات کلیدی: فتوتراپی
نوزاد
هیپربیلی روبینمی
هیپومنیزیمی
موسی
احمدپور کچو
mousa_ahmadpour@hotmail.com
1
دانشیارگروه نوزادان، مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر کودکان، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران
LEAD_AUTHOR
یدالله
زاهد پاشا
2
استاد گروه نوزادان، مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر کودکان، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل ،ایران
AUTHOR
حسین
سلیمانی راد
mirok110@yahoo.com
3
دستیار فوق تخصصی نوزادان، دانشگاه علوم پزشکی بابل، بابل، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی ارتباط سطحhsCRP با وجود وشدت رتینوپاتی دیابتی
مقدمه رتینوپاتی دیابتی علت اصلی اختلال بینایی در بیماران بین سنین 25 - 74 سال است. به نظر می رسد التهاب نقش مهمی در ایجاد و پیشرفت رتینوپاتی دیابتی دارد.این مطالعه به منظوربررسی رابطه پروتئین فاز حاد با حساسیت بالا (hsCRP) با وجود و شدت رتینوپاتی دیابتی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. روش کار این مطالعه توصیفی مقطعی بر 342 بیمار دیابتی نوع دو دربیمارستان قائم (عج) و بیمارستان خاتم الاننبیای مشهد در سال 1390 انجام شد. بیماران دیابت نوع یک وبیمارانی با شرح حال از بیماری حاد یا التهابی قبلی، بدخیمی ، نارسایی کبدی یا کلیوی، حاملگی، شیردهی وهمچنین در صورت مصرف داروهای موثر برسطحhsCRP مانند گلوکوکورتیکوئید هااز مطالعه کنار گذاشته شدند. مشخصات دموگرافیک از بیماران گرفته شد. وجود و شدت درگیری چشمی در بیماران با معاینه فونوسکوپیک و در صورت نیاز فلوئوروسین آنژیوگرافی از بیماران توسط یک افتالمولوژیست متبحر انجام گردید. رابطه بین سطح hsCRP سرم با وجود و شدت رتینوپاتی دیابتی در بیماران دیابتی نوع دو بررسی شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون های تی، من ویتنی، X2 و فیشر، تجزیه و تحلیل و بررسی شد. نتایج 342 بیمار دیابتی نوع دو شامل 108 مرد و 234 زن بررسی شدند. شیوع رتینوپاتی دیابتی در بین بیماران 4/30% (104 بیمار) بود که از بین آنها 08/22%رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو و 32/8% رتینوپاتی پرولیفراتیو داشتند. این مطالعه نشان داد که هموگلوبین گلیکوزیله و طول مدت دیابت در بیماران با رتینوپاتی دیابتی به عنوان تنها فاکتورهای پیشگویی کننده مستقل در ایجاد رتینوپاتی مشاهده شد. هرچند سطح hsCRP دربیماران با وبدون رتینوپاتی با یکدیگر تفاوت داشت اما این تفاوت معنی دار نبود (47/0p=). نتیجهگیری دراین مطالعه ارتباطی بین hsCRP با وجود وشدت رتینوپاتی پیدا نشد. پی نوشت: از حمایت مالی دانشگاه علوم پزشکی مشهد برای انجام این طرح تحقیقاتی نهایت سپاسگزاری را داریم.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3542_32cfa8fa5b6a39efb1cfeedabf642191.pdf
2014-11-22
756
761
10.22038/mjms.2014.3542
کلمات کلیدی: التهاب
پروتئین فاز حاد
دیابت
رتینوپاتی
محمد علی
یعقوبی
yaqubima@yahoo.com
1
متخصص بیماریهای داخلی، مشهد، ایران
AUTHOR
شکوفه
بنکداران
bonakdaransh@mums.ac.ir
2
دانشیارگروه غدد، مرکز تحقیقات غدد درون ریز و متابولیسم، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
ناصر
شعیبی
shoeibin@mums.ac.ir
3
استادیارگروه چشم، مرکز تحقیقات شبکیه، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
امین
نبوی
nabavia@mums.ac.ir
4
دانشجوی پزشکی،دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کیفیت خواب و عوامل موثر بر آن در بیماران بستری در بخش های زنان و جراحی عمومی
مقدمه خواب از نیازهای فیزیولوژیک اساسی بشر و یک حالت منظم تکرار شونده و به آسانی برگشت پذیر است که با بی حرکتی نسبی و بالارفتن قابل توجه آستانه واکنش به محرکهای خارجی در مقایسه با حالت بیداری مشخص است. روش کار این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که در بیمارستان بعثت سنندج در سال 1389 انجام شده است. تعداد نمونه شامل ۲۹۶ نفر بود.ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ایندکس کیفیت خواب پیتسبرگ((PSQI استکه کیفیت خواب را بررسی می کند. اطلاعات با نرم افزار SPSS و ازمون کای دو، تجزیه و تحلیل و بررسی شد. نتایج نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که بین جنس بیماران و کیفیت خواب رابطه آماری معنی داری ) 003/0≥p، df،7/4=(x2 وجود دارد (1). به طوری که کیفیت خواب مردان نسبتا" بهتر از زنان می باشد. و بین وضعیت تاهل بیماران و کیفیت خواب رابطه معنی دار آماری ( 001/0≥p، (5)df،5/6= x2) وجود دارد. به طوری که کیفیت خواب افراد مجرد بهتر از افراد متاهل بوده است. با توجه به توجه به نتایج مطالعه حاضر ، بین سن بیماران و کیفیت خواب رابطه معنی دار آماری وجود دارد همچنین،.با توجه به نتایج مطالعه حاضر، و بین ساعات کار در هفته بیماران و کیفیت خواب رابطه معنی دار آماری( 001/0≥p، df،2/18=x2) وجود دارد (4). نتیجه گیری بر اساس نتایچ به دست آمده از مطالعه حاضر، بین سن و کیفیت خواب رابطه معنی داری وجود دارد . همچنین، مطابق نتایج به دست آمده از این مطالعه ، بین ساعت کاری در هفته با کیفیت خواب افراد مورد مطالعه رابطه معنی داری وجود دارد. پی نوشت: این مقاله استخراج یافته از پایان نامه پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی کردستان می باشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3543_7af77d07d23c593662298b49817bd1bb.pdf
2014-11-22
762
769
10.22038/mjms.2014.3543
کلمات کلیدی : بیماران بستری
بخش زنان
بخش جراحی عمومی
بیمارستان
خواب
عوامل موثر
مدبر
آراسته
1
- استادیار روانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان،کردستان، ایران
AUTHOR
فایق
یوسفی
fyousefi_kms@yahoo.com
2
استادیار روانشناسی کودک، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، کردستان، ایران
LEAD_AUTHOR
ژیلا
شریفی
arastehmd@yahoo.com
3
پزشک عمومی، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، کردستان، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تاثیر روانشناختی جراحی حفظ پستان در مقایسه با جراحی ماستکتومی رادیکال مدیفیه در زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر مشهد
مقدمه بررسی تاریخجه سرطان پستان نشان می دهد نخستین مداخله های درمانی بسیار تهاجمی و وسیع بوده است. با درک بهتر عوامل دخیل در ایجاد این بیماری و مقایسه روش های مختلف درمان، درمانگران به روش های کمتر تهاجمی با نتایج مشابه روی آوردند. . هدف از این پژوهش ارزیابی آثار روانی حذف کامل پستان در برابر جراحی حفظ پستان می باشد. روش کار در این مطالعه توصیفی مقطعی که در سال 1390-1392 در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد، انجام شد، ابتدا کلیه خانم های مبتلا به سرطان پستان به دو گروه ماستکتومی و حفظ پستان تقسیم شدند. دو ابزار جهت ارزیابی بیماران به کار رفتند. اول چک لیست وضعیت روانی 90 یا 90- (SCL-90-R) و دوم سیستم نمره دهی زونگ که هر کدام در دو نوبت به فاصله شش ماه به بیماران عرضه شده و نتایج با آزمون تی مستقل و با استفاده از نرم افزاز SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج گروه جراحی حفظ پستان که در ابتدا شرایط روانشناختی نزدیکی به گروه ماستکتومی داشتند، پس از گذشت شش ماه وضعیت بسیار مطلوب تری را نشان دادند. شرایط مطلوب تر گروه جراحی حفظ پستان پس از شش ماه از لحاظ آماری نیز معنادار است. نتیجهگیری بر خلاف شرایط بلافاصله بعد از عمل، در بلند مدت وضعیت روانشناختی بیماران جراحی حفظ پستان بهتر از ماستکتومی است. به نظر می رسد توضیح مزایای تکنیک و بویژه حضور روانپزشک در تیم درمان سرطان بتواند به طور موثری ظهور نتایج مثبت روانشناختی روش جراحی حفظ پستان را تسریع کند. پینوشت: این مقاله در مرکز تحقیقات جراحی سرطان وبا حمایت مالی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است و تضاد منافعی وجود ندارد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3544_9196301445de20e427f71ba4e65e2028.pdf
2014-11-22
770
775
10.22038/mjms.2014.3544
کلمات کلیدی: جراحی حفظ پستان
سرطان پستان
ماستکتومی رادیکال مدیفیه
احمد
نژاد رحیم
1
دستیار تخصصی جراحی عمومی، مرکز تحقیقات جراحی سرطان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
فرهاد
فریدحسینی
2
استادیار روانپزشکی، مرکز تحقیقات روانپزشکی و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
مهدی
اسدی
asadimh@mums.ac.ir
3
استادیار گروه جراحی عمومی، مرکز تحقیقات جراحی سرطان، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیرآموزش بر انجام ورزش های پس از زایمان با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی
مقدمه زندگی امروزه، سلامت زنان را به مخاطره افکنده که بدون حمایت های سازمانی، زنان درگیر شیوه های زندگی ناسالم می شوند. با توجه به کاربرد مدل های آموزش بهداشت، هدف مطالعه حاضر: تعیین تاثیر آموزش براساس مدل اعتقاد بهداشتی بر میزان انجام ورزش های پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی بندرعباس در سال92-91 بود. روش کار مطالعه حاضر یک مطالعه تجربی، بر 195 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی منتخب شهرستان بندرعباس در سال 1391-1392، بود. با نمونه گیری تصادفی، زنان در سه گروه آزمون، کنترل اول و کنترل دوم قرار گرفتند. آموزش براساس مدل اعتقاد بهداشتی، طی 4 جلسه آموزشی جهت زنان گروه آزمون آغاز گردید. به نمونه های گروه کنترل دوم، سی دی و جزوه آموزشی داده شد. در گروه کنترل اول نیز هیچ مداخله ای انجام نشد و صرفا مراقبت های روتین پس از زایمان را دریافت نمودند. در نهایت اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری و نرم افزار Spss، و با در نظر گرفتن سطح معناداری 05/0>p تجزیه، تحلیل و تفسیر گردید. نتایج میانگین سازه های مدل اعتقاد بهداشتی در گروه آزمون تفاوت معنی داری نسبت به گروه های کنترل نشان داد. (000/0>p). تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که موانع درک شده موثرترین عامل در سازه های این مدل بر عملکرد زنان بوده است (000/0>p). نتیجه گیری آموزش براساس مدل تاثیرات موثری بر بهبود عملکردهای رفتاری افراد دارد. پی نوشت: این مقاله با کد IRCT201211179463N6 در سامانه کارآزمایی بالینی ثبت شده است.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3545_f29533a30ef10e3cafd794c6dd5063ee.pdf
2014-11-22
776
784
10.22038/mjms.2014.3545
کلمات کلیدی: زنان نخست زا
مدل های آموزش بهداشت
ورزش های پس از زایمان
ساناز
صفرزاده
sa_sa_arshad90@yahoo.com
1
کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری مامایی بندرعباس، بندرعباس، ایران
LEAD_AUTHOR
زهرا
بهبودی مقدم
bahar_behboodi@yahoo.com
2
استادیار پرستاری، دانشگاه پرستاری مامایی، تهران، تهران، ایران
AUTHOR
محسن
صفاری
saffari.ac@gmail.com
3
استادیار گروه آموزش بهداشت، دانشگاه بهداشت بقیه الله تهران، تهران، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اختلالات عملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید توسط اکوکاردیوگرافی
مقدمه آرتریت روماتوئید شایع ترین بیماری اتوایمیون در جهان است. خطر بروز مرگ و میر به علل عوارض قلبی عروقی با افزایش سن دو برابر می شود. در این مقاله به بررسی عملکردی و ساختمانی قلب با تاکید بریافته های کوکاردیوگرافی وعملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پرداخته شده است. روش کار این مطالعه توصیفی مقطعی در بیمارستان قائم مشهد در سال 1391 انجام شده است. چهل بیمار با آرتریت روماتوئید بر اساس معیارهای ACR1 که حداقل 5 سال از بیماری آنها سپری شده باشد،وارد مطالعه شدند. متوسط سن بیماران در این مطالعه 48/15±4/46 سال بود.90% موارد زن بودند. اکوکاردیوگرافی دو بعدی(2D)وتک بعدی (M.Mod).و داپلراکو برای تمامی بیماران انجام شده و اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون های کای دو، دقیق فیشر، من ویتنی ... تجزیه و تحلیل شد. نتایج شایعترین اختلالات دریچه ای نارسایی تریکوسپید و میترال بود (به ترتیب 5/72% و 52% ). در 70% بیماران عملکرد دیاستولیک طبیعی بود. شیوع اختلال عملکرد دیاستولیک در این بیماران 30% بود که در مقایسه باجامعه کنترل طبیعی و همسان سازی شده، تفاوت معنی دار داشت (05/0=p). شیوع در جامعه کنترل 10% بود. ارتباط معنی داری بین عملکرد سیستولیک EF2 و اختلال دیاستولیک وجودداشت (05/0=p). در آنالیز پارامتر های دیاستولیک واکوکاردیوگرافی داپلر بافتی ارتباط معنیداری بینEm3 و D4 و همچنینSm5 و S6 مشاهده گردید (به ترتیب 043/0 و 001/0=p). حالآنکه بینAm7 و A8و همچنین بین Em و E9 ارتباط معنی داری وجود نداشت (به ترتیب 432/0و844/0 =p). این مطالعات نشان داد، که اختلال عملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا آرتریت روماتوئید شایع است. نتیجه گیری شیوع اختلال عملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا آرتریت روماتوئید، با طول مدت بیماری و در سنین بالا مشاهده می شود. پی نوشت: این مقاله با حمایت مرکز تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی مشهد می باشد و تضاد منافعی وجود ندارد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3549_8cfd8b337bc4cb80df815719c22324ed.pdf
2014-11-22
785
792
10.22038/mjms.2014.3549
کلمات کلیدی: آرتریت روماتوئید
اکوکاردیوگرافی
بیماری قلبی
نیره
سعادتی
saadatin@mums.ac.ir
1
دانشیار روماتولوژی، مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
AUTHOR
افسون
فضلی نژاد
fazlinejada@mums.ac.ir
2
-دانشیار کاردیولوژی، مرکز تحقیقات قلب ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
AUTHOR
کاملیا
هاشم زاده
3
استادیار روماتولوژی،دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
AUTHOR
مهسا
موسوی
4
فلو شیپ ریه، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
AUTHOR
بهرام
نقیب زاده
naghibzadeh@gmail.com
5
پزشک عمومی، مرکز تحقیقات بیماریهای روماتیسمی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
کیانوش
شهرکی
6
اینترن، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر داروی Antiaging COQ10 plus در درمان نوروپاتی دیابتی
مقدمه یکی از عوارض مزمن مهم دیابت گرفتاری سیستم عصبی است که به صورت دردهای سوزشی اندام تحتانی، پارستزی و بی حسی قسمت دیستال اندامها بروز می کند . نوروپاتی دیابتیک گاهی اوقات ممکن است به داروهای ضد درد و آنتی دپرسانت تری سیکلیک، یا بعضی از داروهای ضد تشنج پاسخ دهد. یکی از درمانهای جدید استفاده ازCoQ10 Plus Antiaging است. روش کار این مطالعه به صورت pilot و آینده نگر بر بیماران دیابت نوع 2 که به مرکز تحقیقات یا درمانگاه غدد بیمارستان قائم درسال 1391- 1392 مراجعه و از علائم نوروپاتی شکایت داشتند، انجام شد. ازبیماران ابتدا فرم رضایت آگاهانه گرفته شد .سپس توسط همکار نورولوژیست معاینه عصبی شدند و سرعت هدایت عصبی در آنها بررسی شد. داروی Antiaging coQ10 plus روزانه تجویز شد. در ابتدا 32 بیمار دراین مطالعه شرکت نموده ولی 15 بیمار مطالعه را به پایان رساندند . پس از 3 ماه اندازه گیری سرعت هدایت عصبی دو باره بررسی و نتایج قبل و بعد از درمان باهم مقایسه شد. نتایج با آزمون تی بررسی شد. نتایج پانزده بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. در4 مورد علایمNCV به صورت نوروپاتی حسی حرکتی قرینه آکسونال خفیف بود. ودر 8 نفر درگیری عصبی متوسط و 3 بیمار نوروپاتی شدید داشتند. نتایج NCV قبل و بعد از درمان با هم مقایسه شد که موید کاهش معنی دار موارد نوروپاتی شدید بعد از درمان می باشد (006/0=p). HbA1C و قندخون ناشتا بعد از درمان به میزان معنی داری بترتیب (001/0>p) و (024/0=p) کاهش پیدا کردند. اثر این دارو بر سایر متغیر های آزمایشگاهی )میزان لیپیدهای سرم و کراتینین ) معنی دار نبود. نتیجه گیری داروی AntiagingcoQ10 PLUS در کاهش علائم نوروپاتی می تواند موثر باشد وبه طور قابل ملاحظه ای سبب تسکین دردهای بیماران می شود. پی نوشت: از شرکت دارویی آدونیس کیش به دلیل تامین رایگان دارو واز همکاری پرسنل محترم بخش اعصاب بیمارستان قائم تشکروقدردانی می شود.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3550_37e101c661b20cd5a1402afef10be307.pdf
2014-11-22
793
798
10.22038/mjms.2014.3550
کلمات کلیدی: پارستزی
نوروپاتی دیابتیک
رباب
ابوترابی
aboutorabirb@mums.ac.ir
1
دانشیار گروه غدد، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم ،دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
مرتضی
سعیدی
saeedi1344@yahoo.com
2
- دانشیار گروه اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر پروبیوتیک ها در پیشگیری از پنومونی بیمارستانی
مقدمه پنومونی های بیمارستانی یک علت مهم مرگ و میر در بیماران بد حال بستری در بیمارستان هستند که شیوعی حدود 5-10 مورد در هر 1000 مورد بستری دارند.پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های زنده ای هستند که اوروفارنکس و دستگاه گوارش میزبان را کلونیزه می کنند و مانع از تغییر فلور طبیعی به فلور پاتوژن می شوند و لذا اثر آن ها در پیشگیری از پنومونی های بیمارستانی مطرح شده است. هدف از این مقاله مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه ی اثر پروبیوتیک ها بر رخداد پنومونی های بیمارستانی، مرگ و میر این بیماران و همچنین مدت بستری آن هاست. جستجوی مطالعات مرتبط با این بحث در دو مرحله انجام شد.در مرحله اول منابع PubMed، Scopusو Google Scholar با واژه های کلیدی "probiotic and"" pneumonia "جستجو شد و مطالعات مرتبط استخراج گردید.در مرحله دوم رفرنس های مقالات مرتبط از نظر وجود مقاله مرتبط دیگر مورد بررسی قرار گرفت. سپس مطالعات RCT بین سالهای 2008 تا 2014مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی انجام شده 8 مطالعه بر روی اثر پروبیوتیک ها در پیشگیری از پنومونی بیمارستانی انجام شده بود که فقط دو مطالعه کاهش معناداری در رخداد پنومونی مرتبط با ونتیلاتور نشان داد. بررسی اثر پروبیوتیک ها در پنومونی بیمارستانی نیازمند مطالعات بیشتری با در نظر گرفتن انواع مختلف پروبیوتیک ها و نحوه و دزاژ و مدت تجویز است. پی نوشت:تمام جنبه های مالی این مطالعه با حمایت دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. در این مطالعه تضاد منافعی وجود نداشت.از استاد محترم جناب اقای دکتر علی صادقیان، سپاسگذاری می شود.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3551_a985e52b1fede70c5b49fa9dac97c627.pdf
2014-11-22
799
803
10.22038/mjms.2014.3551
کلمات کلیدی:پروبیوتیک
پره بیوتیک
سیمبیوتیک
فرهاد
حیدریان
1
دانشیار اطفال ، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
مریم
خالصی
khalesim@mums.ac.ir
2
-استادیار اطفال، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
LEAD_AUTHOR
احمد
اله یاری
bahreinim@mums.ac.ir
3
رزیدنت اطفال، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گزارش یک مورد استئومیلیت چند کانونی سلی
مقدمه سل اسکلتی چند کانونی با ابتلای همزمان دو یا تعداد بیشتری از کانون های استئوآرتیکولار مشخص می شود و ممکن است هر استخوانی را درگیر کند. معرفی بیمار مورد گزارش شده دختر 22 ساله ای است که با ابتلای مزمن و توام مفاصل مچ پای راست، مچ دست راست و ستون فقرات مراجعه کرده بود. در این مطالعه، ما علاوه بر گزارش این مورد نادر از استئومیلیت چند کانونی سل، مروری بر مطالعات موجود با موضوع "سل اسکلتی چند کانونی" ارائه می شود. نتیجه گیری استئومیلیت چند کانونی سلی اگر چه بیماری نادری است، اما یافته های بالینی و رادیوگرافیک آن ممکن است غیر قابل افتراق از بیماری بدخیم باشد و بدین منظور باید در تشخیص افتراقی بیمار با ضایعات تخریبی متعدد در استخوانها در نظر گرفته شود. تشخیص استئومیلیت سلی چند کانونی نیازمند ظن تشخیصی بالاست، تا با تشخیص زودهنگام از عوارض درازمدت آن پیشگیری به عمل آید. پی نوشت: این مقاله فاقد منابع مالی و تضاد منافع است.
https://mjms.mums.ac.ir/article_3553_6586f7e1a3cb53144dbe957f6067a1e6.pdf
2014-11-22
804
813
10.22038/mjms.2014.3553
کلمات کلیدی: استئومیلیت
سل
اسپوندیلیت
فرشته
شیبانی
fereshtesheybani@gmail.com
1
استادیار گروه بیماری های عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
محمدجواد
قبولی
2
- استادیار گروه بیماری های عفونی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
AUTHOR
حمیدرضا
نادری
naderihr@mums.ac.ir
3
LEAD_AUTHOR