ORIGINAL_ARTICLE
تظاهرات عصبی و روانشناختی در بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتو سیستمیک
مقدمه: بیماری لوپوس اریتماتو سیستمیک یک بیماری خود ایمنی سیستمیک است که علت آن ناشناخته است. این بیماری تظاهرات کلینیـکی متعددی دارد. از اختلالات عمده و شدیدی که در این بیماری ممکن است پدیدار شود،اختلالات عصبی وروانشناختی است. با توجه به اهمیت تظاهرات عصبی، نیاز به بررسی زود هنگام و درمانهای جدی است. هدف این تحقیق بررسی تظاهرات عصبی روانی بیماران مبتلا به لوپوس بوده است.
روش کار: این تحقیق، توصیفی که از سال81 تا 83 بر 88 بیمار لوپوسی مراجعه کننده به بیمارستان آموزشی قائم (عج) مشهد انجام شد. بیمارانی که بر طبق معیارهای کالج آمریکائی روماتولوژی مبتلا به لوپوس سیستمیک بودند وارد مطالعه شدند. متخصص مغز و اعصاب تمام بیماران را مورد معاینات بالینی کامل قرار داده و در صورت وجود شواهدی از درگیری سیستم عصبی، ارزیابیهای فرا بالینی مورد نیاز انجام شد.27 بیمار دارای اختلالات عصبی وروانشناختی بودند. مشخصات فردی ،نتایج آزمایشگاهی ومعاینات بالینی درپرسشنامه جمع آوری وبا استفاده از آمار توصیفی وجداول توزیع فراوانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: از تعداد 88 بیمار مبتلا به لوپوس اریتماتوسیستمیک مورد مطالعه، 27 مورد تظاهر عصبی روانشــناخـتی داشتند (6/30 %). متوسط سن در این گروه 25 سال بود. متوسط زمان بروز علائم عصبی از شروع بیماری 1/2 سال بود. ابتلای سیستم عصبی مرکزی در 9/88 % موارد و سیستم عصبی محیطی در 6/29% موارد مشاهده شد. از میان انواع تظاهرات عصبی اختلالات شناخت با 5/55% موارد شایعترین تظاهر و تشنج با37% دومین تظاهر شایع بود.
نتیجه گیری: درگیری عصبی در مبتلایان به لوپوس غالباً در افراد جوان مشاهده گردید. ابتلای سیستم عصبی مرکزی در مبتلایان به این بیماری شایع تراز درگیری سیستم عصبی محیطی بود که بیشتر به صورت تشنج و سایکوز دیده شد. درمجموع اختلال شناختی شایعترین تظاهر عصبی شناخته شد که با نتایج به دست آمده از سایر تحقیقات در سطح دنیا همخوانی داشت. تنوع تظاهرات عصبی در بیماران لوپوسی و تاثیرات آنها بر پیش آگهی بیماری زمینه ای، انجام معاینه عصبی دقیقی را به طور روتین به محض تشخیص لوپوس در این افراد ضروری می سازد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5536_e8619b436c7ddfe9ba8a9d858489190c.pdf
2007-12-22
355
360
10.22038/mjms.2007.5536
لوپوس اریتماتوی سیستمیک
تظاهرات عصبی
روانشتاختی
مسعود
ثقفی
saghafim@mums.ac.ir
1
دانشیار روماتولوژی
LEAD_AUTHOR
محسن
فروغی پور
foroughipourm@mums.ac.ir
2
دانشیار نورولوژی
AUTHOR
زهرا
رضایی یزدی
rdrc@mums.ac.ir
3
دانشیار روماتولوژی،
AUTHOR
علی
سخدری
4
پزشک عمومی
AUTHOR
پرنیان
احمدی مقدم
5
پزشک عمومی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ویژگیهای های تشنج دربیماران مبتلا به تشنج مراجعه کننده به اورژانس اعصاب بیمارستان قائم(عج) مشهد
مقدمه: تشنج یکی از علائم شایع و هشداردهنده بیماریهای مغز است که اغلب خبر از صدمه جدی در پارانشیم مغز میدهد. هدف از این مطالعه بررسی علل و عوامل ایجاد کننده تشنج میباشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی 497 بیمار که به علت حملات تشنجی تأیید شده، در محدوده زمانی فروردین ماه 1383 لغایت اسفند 1384 به اورژانس اعصاب بیمارستان قائم مراجعه کردهاند، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای کلیه بیماران اقدامات تشخیصی شامل آزمایشات معمول، الکتروآنسفالوگرافی، سی تیاسکن مغز انجام شد. در تعدادی از آنهاام آر آی مغز انجام شد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشات، الکترو آنسفالوگرافی و سی تی اسکن مغز در پرسشنامه جمع آوری گردید وبا استفاده ار نرم افزار Spssو آمار توصیفی پردازش شد.
نتایج: از 497 بیمار 3/51درصد مرد و 7/48درصد زن بودند که برتری با جنس مذکر بوده است. میانگین سن 6/37سال و بیشترین تعداد بیماران، در محدوده سنی میانسالی (35ـ60سال) بودند. شیوع انواع حملات تشنجی در این مطالعه به ترتیب بدین گونه بود: حملات تشنجی ژنرالیزه 8/82 درصد، حملات کانونی 5/7درصد و حملات کانونی با ژنرالیزاسیون ثانوی 7/9 درصد. شیوع علل حملات اپیلپتیک به ترتیب بدین صورت بود: ایدیوپاتیک و کریپتوژنیک 5/48 درصد، حوادث عروقی مغزی 5/13درصد، تومور مغزی (اولیه و ثانویه) 8/6 درصد، تشنج به دنبال تروما 6 درصد، بیماریهای متابولیک اکتسابی 6 درصد، محرومیت یا مسمومیت دارویی 8/4درصد، عفونت مغزی 6/4 درصد، بیماری تکاملی 6/2 درصد، بیماری کلاژن واسکولر 2/2 درصد، آنسفالوپاتی هیپوکسیک ـ ایسکمیک 8/1درصد، فاکوماتوزها 8/0 درصد، بیماریهای دژنراتیو8/0 درصد، آنسفالوپاتی هیپرتانسیو6/0 درصد، بیماری دمیلیزان 6/0 درصد و اکلامپسی2/0 درصد. در بین این بیماران 8/65درصد در گذشته تشنج داشته، 2/25درصد با اولین تشنج مراجعه و 1/9 درصد با استاتوس اپیلپتیکوس به اورژانس آورده شدند. در 3/15 درصد کل بیماران سابقه خانوادگی وجود داشت. در مطالعه انجام شده، شایعترین علت تشنج ایدیوپاتیک است ولی علل عروقی و تومورهای مغزی نیز قابل توجه می باشد.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع قابل توجه علل عروقی و تومورهای مغزی، باید سعی در پیشگیری از علل عروقی و تشخیص زودهنگام تومورهای مغزی شود تا از شدت بروز و مرگ و میر آنها کاسته شود. همچنین حملات عود کننده مکرر در بیماران صرعی به دلیل اهمال در مصرف دارو، میزان ناکافی دارو، تغییر ناگهانی دارو همگی توجه اکید طبیب را میطلبد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5537_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2007-12-22
350
354
10.22038/mjms.2007.5537
حمله تشنجی
صرع
الکتروانسفالوگرافی
کریم
نیکخواه
1
دانشیار گروه مغز و اعصاب
LEAD_AUTHOR
پیام
ساساننژاد
2
متخصص بیماریهای مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
پیمان
پترام فر
3
متخصص بیماریهای مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز
AUTHOR
علی
شعیبی
shoeibia@mums.ac.ir
4
دستیار بیماریهای مغز و اعصاب
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی عوامل خطردر بیماران مبتلا به خونریزی ساب آراکنوئید بیمارستان مطهری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
مقدمه: خونریزی ساب آراکنوئید 5% از تمامی ضربه ها را شامل میشود. عوامل خطر خونریزی ساب آراکنوئید شامل پرفشاری خون، مصرف سیگار، الکل و قرص های ضدبارداری خوراکی می باشد. در این مطالعه عوامل خطر خونریزی ساب آراکنوئید را در بیماران بستری شده در مرکز آموزش درمانی شهید مطهری ارومیه از فروردین 80 تا اسفند 84 مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش کار: این تحقیق مورد-شاهدی میباشد که به مدت 5 سال از فروردین 1380 تا اسفند 1384 در مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری شهرستان ارومیه و بر اساس مدارک و پروندههای تمام بیماران بستری شده و دادههای رایانهای موجود در بایگانی بیمارستان صورت پذیرفته است. 375 نفر به عنوان گروه مورد و 750 نفر به عنوان گروه شاهد با هم مقایسه شدند. به این ترتیب که عوامل خطر مشخصات فردی در هر گروه ، در پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss و آمار توصیفی ،جداول توزیع فراوانی و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد.برای تطبیق اثر متغیرهای مخدوشگر و بررسی تعامل اثر متغیرهای مستقل ازالگوی لجستیک رگرسیون استفاده شد.
نتایج: 60% از جمعیت بیماران را زنان تشکیل داده و بیشترین محدوده سنی 60-40 سال می باشد. نسبت شانس1 محاسبه شده برای سیگار 46/3، برای الکل 69/2 ، برای فشار خون 59/3 و برای قرص های جلوگیری از بارداری 19/2 می باشد که همگی بالاتر از یک میباشند بنابراین ارتباط معنی داری بین عوامل خطرتعریف شده فوق با خونریزی ساب آراکنوئید وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه تا حدودی مشابه مطالعات دیگر (همچون مطالعه ترومسو نروژ، اوترخت هلند و سان فرانسیسکو)می باشد اما نکته مهم این مطالعه قابلیت پیشگیری هر یک از عوامل خطر فوق می باشد که طبعاً باعث کاهش شیوع خونریزی سابآراکنوئید در جامعه خواهد گردید.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5538_37630218ad347c681563d6b9d388a585.pdf
2007-12-22
367
370
10.22038/mjms.2007.5538
خونریزی ساب آراکنوئید
سیگار
الکل
قرص جلوگیری از بارداری
ابوالفضل
صرصرشاهی
1
استادیار دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
AUTHOR
رضا
بوستانی
boostnir@mums.ac.ir
2
استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
سیامک
صرصرشاهی
3
پزشک عمومی
AUTHOR
رضا
کیانی
4
دستیار مغز و اعصاب
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارتباط کمّی ریتم آلفای مغزی با ضریب هوشی
مقدمه: یکی از شاخصهایی که در بیماریهای مغزی ممکن است مورد تاثیر قرار بگیرد ضریب هوشی (IQ) میباشد. از سالها قبل سعی شده با تعیین روشی جهت کمی کردن میزان هوش از آن به عنوان یک شاخص جهت تشخیص و سیر بیماری استفاده نمود. از بهترین روشهای تعیین هوش در حال حاضر آزمون های روانشناختی وکسلر میباشد. که البته محدودیتهای خاص خود را دارد از جمله این که این روشها وقتگیر هستند و به توجه و همکاری طرف مقابل نیازمندند .هدف از این مطالعه بررسی ارتباط کمی ریتم آلفای مغزی با ضریب هوشی بوده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی در مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی کرمان به انجام رسیده است. 71 دانش آموز پسر 10 ساله مورد مطالعه قرارکرفته اند. ازکلیه دانش آموزان آزمون هوش WISC-R و EEGhg; jv, hkstکمی الکتروانسفالوگرافی کمیتی به عمل آمد و نتایج آزمون هوش در سه نمره کلی، آزمون عملی و آزمون کلامی با ریتم آلفا در مناطق مختلف مغزی و همین طور شاخصهای میانگین توزیع شاخصهای آلفا و توالی اوج آلفا مقایسه گردیده است. مشصات فردی؛ نتایج آزمون های الکتروانسفالوگرافی وضریب هوش در پرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی وجداول توزیع فراوانی پردازش شد. جهت پی بردن به ارتباط بین ضریب هوشی و ریتم آلفا از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده گردید.
نتایج: نتایج حاصل از این مطالعه به طور خلاصه نشان میدهند که بین ضریب هوشی و موارد غیرطبیعی در نقشه برداری از مغز ارتباط واضحی وجود دارد. یعنی نقشه برداری غیرطبیعی با هوشی پائینتر مربوط است. بین ضریب هوشی، دیس ریتمی واالکتروانسفالوگرافی ارتباط واضحی وجود دارد یعنی دیس ریتمی در االکتروانسفالوگرافی با هوش پایینتر مربوط است.
نتیجه گیری: در کل می توان نتیجه گرفت تغییرات کمی الکتروانسفالوگرافیک را می توان به عنوان یک شاخص هوشی مد نظر داشت.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5539_bfc9270a9790b134602a0a252ae42399.pdf
2007-12-22
371
378
10.22038/mjms.2007.5539
الکتروانسفالوگرافی
هوش
ریتم آلفا
بهره هوشی
اکبر
حمزه ای مقدم
1
دانشیار بیماریهای مغز واعصاب
LEAD_AUTHOR
رستم
سیف الدینی
2
استادیار بیماریهای مغزواعصاب
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه نتایج کوتاه مدت جراحی بای پس کامل عروق کرونر بدون استفاده از پمپ در بیماران دیابتیک و غیر دیابتیک
مقدمه: بای پس کامل عروق کرونر در بیماران دیابتیک به دلیل باریک بودن و یا کوچکتر بودن عروق کرونر در آنها از مشکلات عمده جراحی قلب به شمار می آید.با توجه به عوارض متعددی که در جراحی به روش پمپ وجود دارد روش جراحی بدون پمپ برای بیماران دیابتیک مطرح شده است. این مطالعه با هدف مقایسه نتایج کوتاه مدت بای پس کامل عروق کرونر در بیماران دیابتیک با غیر دیابتیک انجام شده است.
روش کار: این مطالعه مورد -شاهدی در بیماران بستری در بخش جراحی قلب بیمارستان امام رضا (ع)مشهد طی سالهای 1381تا 1385 انجام شده است.500 بیمارکه به روش بدون پمپ جراحی شده اند مورد مطالعه قرار گرفتند. این بیماران به دو گروه235 بیمار دیابتیک (گروه مورد) و 265 بیمارغیر دیابتیک (گروه شاهد) تقسیم شدند.روش نمونه برداری به صورت غیر احتمالی آسان بوده است.مشخصات فردی بیماران , عوامل خطر قبل از عمل، ملاحظات حین عمل، اندازه گیریهای کرونر در محل آناستوموز و تعداد گرافت درپرسشنامه ثبت شد. متغیرهای حین و بعد از عمل در دو گروه (دیابتیک و غیر دیابتیک) با یکدیگر مقایسه شدند. تعداد گرافت های انجام شده بعد از جراحی (O) با تعداد گرافتهای پیش بینی شده قبل از جراحی (P) مقایسه شدند. نسبت O/P یا شاخص کامل مساوی یا بیش از یک نشانه ریواسکولاریزاسیون کامل بود.اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارspssو آمارتوصیفی و جداول توزیع فراوانی, پردازش شده است.
نتایج: بیماران دیابتیک مسن تر وعوامل خطر بیشتری (نارسائی احتقانی قلب ، یا بیماریهای عروق محیطی و دیالیزی) داشتند. تعداد گرافتها در بیماران دیابتیک1/3 ± 4/2 بود. قطر شریانها اندازه گیری شد که اختلاف آماری وجود نداشت. همه نسبتها در دو گروه بین 0/9 تا 1/2 بود. تنهاعامل خطر مهم در ارتباط با مرگ و میر عمل پائین بودن عملکرد بطن چپ بود .(EF)
نتیجه گیری: بیماران دیابتیک علیرغم این که بیمارتر بودند ولی همانند بیماران غیردیابتیک جراحی بدون پمپ را تحمل کردند. تعداد گرافتها در هر بیمار و نسبت O/P حاکی ازامکان انجام ریواسکولاریزاسیون کامل بود. بنابراین امکان انجام بای پس در عروق کرونر کوچک وجود دارد. دیابت به عنوان یک فاکتورمنع انجام بای پس بدون پمپ و همچنین به عنوان یک فاکتورپیش بینی کننده نتیجه درمان نیست.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5540_e1de830e7df128f5366fa4d50e191931.pdf
2007-12-22
379
386
10.22038/mjms.2007.5540
جراحی عروق کرونر بدون پمپ
بیماری دیابت
ریواسکولاریزاسیون کامل
محمد حسن
نظافتی
1
استادیار جراحی قلب
LEAD_AUTHOR
محمد
عباسی تشنیزی
2
استادیار جراحی قلب
AUTHOR
قاسم
سلطانی
3
دانشیارگروه بیهوشی
AUTHOR
علیرضا
کرم رودی
4
فلوشیپ جراحی قلب
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نتایج توراکوسکوپی در بیماران با ریزش مایع جنبی اگزوداتیو با علت نامعلوم
مقدمه: توراکوسکوپی یکی از روشهای متداول تشخیصی و درمانی کم تهاجم در بیماران با تجمع مایع پلورال با تشخیص نامعلوم میباشد که این توانایی را به جراح داده که با دید وسیع از فضای پلورال و پریکارد اقدام به نمونهگیری دقیق از محل مورد نظر نمایید. هدف از این مطالعه بررسی نتایج و عوارض توراکوسکوپی در بیماران با تجمع مایع حفره پلورال اگزوداتیو با تشخیص نامعلوم می باشد.
روش کار: این مطالعه توصیفی در سالهای 1377- 1385 در بیماران بستری در بخش جراحی قفسه سینه بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. 65 بیمار با تجمع مایع پلورال اگزوداتیو که با نمونه برداری سوزنی تشخیص آنها قطعی نشده بود مورد مطالعه قرار گرفتند. این بیماران تحت توراکوسکوپی قرار گرفته و نمونه برای آسیب شناسی فرستاده شد. بیماران به مدت 6 ماه پیگیری شدند. مشخصات فردی، نتایج آسیب شناسی، نتایج و دقت تشخیصی توراکوسکوپی و پیگیری در پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
نتایج: از مجموع 65 بیمار مورد مطالعه که تحت توراکوسکوپی قرار گرفته بودند، 8/33% زن و 2/66% مرد بودند و میانگین سن در جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق، 57/14±90/58 سال بوده است. شایعترین شکایت بالینی تنگی نفس بود که در 7/87% از بیماران دیده شد و در 4/55% افیوژن با رنگ زرد و در 6/44% افیوژن خونی وجود داشت. در بررسی سیتولوژی تنها 1 مورد (5/1%) سلول بدخیم در مایع پلور گزارش گردید و بیوپسی سوزنی پلور در 2/86% پلوریت، در 8/10% فیبروز و در 1/3% مشکوک بود. توراکوسکوپی در 4/95% از بیماران تشخیصی بوده است و تنها 3 مورد (6/4%) تشخیص قطعی حاصل نشد که در آنها بیوپسی باز انجام شده و نتیجة پاتولوژی در 2 مورد مزوتلیوما گزارش گردید و 1 مورد بیمار با سابقة عمل جراحی عروق کرونری قبلی بود که در پیگیری 6 ماهه بهبود یافت. شایعترین یافته در نتایج توراکوسکوپی، کارسینوم متاستاتیک بود که در 37 نفر (9/56%) گزارش گردید. در 64 نفر (5/98%) هیچ گونه عارضهای دیده نشد، تنها در 1 مورد (5/1%) خونریزی رخ داد. میزان مرگ و میر به علت توراکوسکوپی در این مطالعه صفر بود. دقت تشخیصی توراکوسکوپی در مطالعه حاضر 4/95% بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به دقت تشخیصی بالا و عوارض اندک توراکوسکوپی استفاده از این روش در تشخیص و درمان بیماران مبتلا به پلورال افیوژن با علت نامشخص توصیه میگردد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5541_cf5361ed7ed13f4f4f0ea078eec30da7.pdf
2007-12-22
387
392
10.22038/mjms.2007.5541
توراکوسکوپی
پلورال افیوژن
اگزوداتیو
رضا
باقری
1
استاد یار جراحی قفسه سینه
LEAD_AUTHOR
سید ضیاء ا...
حقی
2
استاد جراحی قفسه سینه
AUTHOR
علی
صدری زاده
sadrizadeha@mums.ac.ir
3
استاد یار جراحی قفسه سینه
AUTHOR
محمد تقی
رجبی مشهدی
rajabimt@mums.ac.ir
4
دانشیار جراحی قفسه سینه
AUTHOR
علی
فوزی
5
رزیدنت جراحی عمومی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه ی اثرات سالبوتامول، بکلومتازون استنشاقی بالیدوکائین وریدی در پیشگیری ازبروز سرفه ناشی از فنتانیل قبل از اینداکشن بیهوشی
مقدمه: فنتانیل که یک مخدر مصنوعی می باشد کاربرد گسترده ای در بین متخصصین بیهوشی دارد. تزریق بولوس فنتانیل قبل از اینداکشن بیهوشی در 45-28% از بیماران موجب سرفه می گردد. سرفه ناشی از تزریق فنتانیل همیشه خوش خیم نیست و گاهی به صورت انفجاری بوده و نیاز به اقدامات خاصی دارد. هدف این مطالعه مقایسه اثرات سالبوتامول و بکلومتازون استنشاقی و لیدوکائین وریدی در پیشگیری از سرفه ناشی از فنتانیل قبل از اینداکشن بیهوشی بوده است.
روش کار: این مطالعه کار آزمایی بالینی در سال 1385 در بیماران بستری در بخش جراحی استخوان بیمارستان قائم (عج) انجام شده است.320 بیمار که بین 60-20 سال و در کلاس II و I ASA که قرار بود تحت اعمال جراحی ارتوپدیانتخابی قرار گیرند به طور تصادفی به 4 گروه 80 نفری تقسیم شدند. گروه I به عنوان کنترل و گروه II و III و IV به ترتیب سالبوتامول، بکلومتازون استنشاقی و لیدوکائین وریدی دریافت کردند. بدنبال تزریق فنتانیل وریدی (μg/kg 2)بروز سرفه در هر گروه ، به صورت خفیف (2-1 سرفه)، متوسط (4-3 سرفه) و شدید (5 ≤ سرفه ) ثبت شد.مشخصات فردی ،نتایج استفاده از داروها و تعداد سرفه ها در پرسشنامه جمع آوری وبا استفاده از آمار توصیفی پردازش شد. P.Value کمتر از 05/0 قابل اهمیت در نظر گرفته شد.
نتایج: بروز سرفه در گروه کنترل 40% و در گروه سالبوتامول، بکلومتازون و لیدوکائین به ترتیب 25/6% و 25/1% و 25/11% بود. بروز سرفه در سه گروه درمانی به طور قابل ملاحظه ای پایین بود با این حال بین سه گروه اختلاف قابل ملاحظه ای وجود نداشت.
نتیجه گیری: تجویز سالبوتامول و بکلومتازون استنشاقی و لیدوکائین وریدی قبل از تزریق فنتانیل موجب کاهش سرفه ناشی از فنتانیل شده و در مواردی همانند پارگی قرینه و افزایش فشار داخل چشم که سرفه کردن بیمار خطرناک است می تواند مفید باشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5542_f58fc198a66085bb0d81f3d13fe3a04a.pdf
2007-12-22
393
398
10.22038/mjms.2007.5542
فنتانیل
سرفه
سالبوتامول
بکلومتازون
لیدوکائین
رضا
جلائیان تقدمی
1
استادیار گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
LEAD_AUTHOR
علیرضا
شریفیان
2
استادیار گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
قاسم
سلطانی
3
استادیار گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نتایج لوله سینه ای دوطرفه بعد از ازوفاژکتومی ترانس هیاتال در بیماران مبتلا به سرطان مری
مقدمه: مری در جریان بیماریهای مختلف از قبیل تومورهای خوش خیم و بدخیم، سوختگی، پارگی و بیماری های حرکتی دچار اختلال می شود. درمان نهایی اغلب این بیماریها ازوفاژکتومی می باشد. به جز در مراحل اولیه سرطان بدخیم که هدف دیسکسیون لنفاتیک ها است، بهترین روش ازوفاژکتومی در این بیماران ترانس هیاتال می باشد. مزایای این روش پرهیز از توراکوتومی و آناستوموز در توراکس است که در کاهش عوارض مرگ و میر مؤثر است. در این روش درناژ دو طرفه حفره جنبی با لوله سینه ای به صورت روتین توصیه می شود. هدف از این مطالعه بررسی نتایج استفاده از لوله سینه ای و تعیین معیارهای استفاده از آن بعد از عمل می باشد.
روش کار: این مطالعه توصیفی در سال 1380-1384 دربیماران مبتلا به سرطان مری بستری در بخش جراحی بیمارستان امام رضا مشهد (ع )انجام شده است. 123بیمارکه تحت ازوفاژکتومی ترانس هیاتال به علت سرطان مری قرار گرفتند وارد مطالعه شدند. از کلیه بیماران آزمایش خون، رادیوگرافی قفسه سینه، اولتراگرافی کبد وشکم بلع باریم برسی عملکرد قلب وریه آندوسکوپی مری ومعده و گروه خونی انجام شد. نتایج آزمایشات و رادیوگرافیهای فوق و مشخصات فردی ومیزان ترشحات وعوارض عمل جراحی مرگ ومیر در پرسشنامه جمع آوری شد.اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمارتوصیفی وجداول توزیع فراوانی پردازش گردید.
نتایج: 84 مرد(3/68%) و 39 زن(7/31%)با میانگین سنی7/57 سال تحت عمل جراحی قرار گرفتند. تشخیص بالینی در 94% موارد سرطان سلولهای سنگفرشی مری بود. عوارض عمل شامل، پارگی ورید آزیگوس در 1 مورد، شیلوتوراکس در2 مورد، آسیب برونش اصلی راست در یک مورد، فیستول محل آناستوموز در 2 مورد و عفونت زخم در 4 مورد بودند. در 41 بیمار(3/33%) در پایان عمل و در 19 مورد(4/15%) بعد از عمل لوله گذاشته شد. میزان کل ترشحات لوله سینه ای در 29% موارد بیش از 400 سی سی بود. 51% بیماران بیش از 4 روز لوله سینه ای داشتند.
نتیجه گیری: ازوفاژکتومی ترانس هیاتال روش کم عارضه ای در بین روش های مختلف ازوفاژکتومی می باشد که از سال 1933 شروع شده است. گذاشتن لوله سینه ای به صورت دو طرفه باعث کاهش تحرک بیمار و اختلال تهویه شده، عوارض ترمبوآمبولی، آمپیم، آتلکتازی و عفونت ریه را زیاد می کند. با توجه به یافته های این مطالعه توصیه می شود در موارد زیر لوله سینه ای تعبیه شود: 1- مواردی که حین عمل خونریزی از مدیاستن زیاد باشد. 2- دلیل دیگری برای گذاشتن لوله مثل وجود مایع جنبی بدون ارتباط با عمل جراحی وجود دارد. 3- بعد از عمل بیمار دیسترس تنفسی همراه با تجمع مایع جنب داشته باشد. 4- مایع جنبی زیاد باشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5543_620881c8437f03b8082baa67866fc0ea.pdf
2007-12-22
399
404
10.22038/mjms.2007.5543
لوله سینه ای
سرطان مری
ترانس هیاتال
ازوفاژکتومی
علی
جنگجو
jangjooa@mums.ac.ir
1
استادیار جراحی عمومی
LEAD_AUTHOR
مصطفی
مهرابی بهار
mehrabim@mums.ac.ir
2
دانشیار جراحی عمومی
AUTHOR
لیلا
مهاجرزاده
3
متخصص جراحی عمومی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تظاهرات رادیولوژیک در بالغین مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت و منفی
مقدمه: همان طور که می دانید کشور ما با میزان 9/17 مورد در یکصد هزار نفر، دارای مقام هفدهم از لحاظ بروز سل در سال 1998 بوده است که نشان دهنده بروز بالای این بیماری می باشد. تشخیص سریع بیماری در درمان بیماران مبتلا به سل و پیشگیری از ابتلای افراد جامعه به این بیماری حائز اهمیت است. لذا این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه تظاهرات رادیولوژیک بیماران مبتلا به سل ریو ی بااسمیر مثبت ومنفی انجام شده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی به مدت سه سال از سال 1383 تا 1385 بر بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) انجام شده است. بیمارانی که مشکوک به سل ریوی بودند، تحت آزمایش خلط قرار گرفتند و عده ای که اسمیر خلطشان از لحاظ سل مثبت شد، به عنوان بیماران مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت و بیمارانی که اسمیر خلطشان در سه نوبت منفی شد، تحت برونکوسکوپی تشخیصی قرار گرفتند و آنان که نمونه برونکوآلوئولار لاواژ یا بیوپسی آنها مؤید سل بود، تحت عنوان بیماران مبتلا به سل ریوی اسمیر منفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مجموع اطلاعات 58 بیمار مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت و 64 بیمار مبتلا به سل ریوی اسمیر منفی در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده و تظاهرات رادیولوژیک دو گروه با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمونهای کای دو و تی مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: از 122 بیمار مورد مطالعه، 63 نفر (63/51%) زن و 59 نفر (36/48%) مرد بودند. کوچکترین بیمار 16 ساله و بزرگترین آنها 90 ساله بوده است و میانگین سنی آنها 37/56 سال (با انحراف معیار 88/18) می باشد.
شایعترین طرح رادیولوژیک کانسولیدیشن همراه با فضاهای هوا می باشد که در 52 نفر دیده شده است (6/42%) شامل 19 نفر اسمیر مثبت و 33 نفر اسمیر منفی. سایر تظاهرات رادیولوژیک به ترتیب شیوع عبارتند از: ایرکانسولیدیشن + کاهش حجم در 24 نفر (7/19%) شامل 8 نفر اسمیر مثبت و 16 نفر اسمیر منفی، انتشار برونش + ایرکانسولیدیشن در 17 نفر (9/13%) شامل 16 نفر اسمیر مثبت و 1 نفر اسمیر منفی، در 16 نفر (1/13%) شامل 12 نفر اسمیر مثبت و 4 نفر اسمیر منفی و کدورت بینابینی (ارزنی)، در 13 نفر (5/10%) شامل3 نفر اسمیر مثبت و 10 نفر اسمیر منفی.
نتیجهگیری: به طور کلی در 85% بیماران مبتلا به سل ریوی حفره ای، اسمیر خلط مثبت شده است ولی فقط درکمتر از 35% بیماران دارای کلاپس وکمتر از 25% بیماران دارای طرح اینترستیشیل اسمیر خلط مثبت می باشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5544_a274eba75b2fd560524c93b8dcfb986e.pdf
2007-12-22
405
410
10.22038/mjms.2007.5544
سل
اسمیر مثبت
اسمیر منفی
برونکوسکوپی
اشرف
توانایی ثانی
1
استادیار و متخصص بیماریهای عفونی
LEAD_AUTHOR
فریبا
رضایی طلب
rezaeitalabf1@mums.ac.ir
2
استادیار و فوق تخصص بیماری های ریوی
AUTHOR
دنیا
فرخ
farrokhd@mums.ac.ir
3
دانشیار و متخصص رادیولوژی
AUTHOR
امیرمنصور
کلالی
4
رزیدنت تخصصی بیماری های عفونی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آلودگی قارچی آردهای موجود در نانوایی های شهر تبریز
مقدمه: آلودگی مواد غذایی به انواع کپکهای مولد مایکوتوکسینها از مشکلات شایع مواد غذایی میباشد که منجر به تولید و حضور میزان زیادی از انواع مایکوتوکسینها در مواد غذایی با طیف وسیعی از اثرات بالینی موسوم به مایکوتوکسیکوز اولیه و ثانویه بر روی انسانها و حیوانات می شود. هدف در این مطالعه با توجه به اهمیت فراوان آرد در جیره غذایی مردم ایران، میزان آلودگی های قارچی آردهای موجود در نانواییهای شهر تبریز به انواع کپکهای مولد مایکوتوکسین ها، بوده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی طی سالهای 85 – 1383 در نانوایی های شهر تبریز انجام گرفت. نمونههای آرد جمعآوری شده از 89 نانوایی در تبریز، ، متعاقب اندازهگیری درصد رطوبت نمونهها بر اساس دو استاندآرد 2393 و 997 ایران مورد آزمایش قرار گرفتند. از محلول نمونه آردها رقتهای 2-10، 3-10، 4-10، 5-10، 6-10 تهیه شده و بر روی 1 سانتی متر مکعب از کلیه رقتها، 20-15 میلی لیتر از محیط کشت استریل YCGA ریخته شد. پلیتها به مدت حداکثر 21 روز در Co25 انکوبه شده و در طی این مدت اقدام به شمارش و شناسایی کلنیهای قارچی گردید.
نتایج: از 89 نمونه مورد آزمایش قرار گرفته 61 نمونه (5/68%) فاقد آلودگی قارچی و 28 نمونه 5/31% دارای آلودگی قارچی بیش از حد مجاز 104 کلونی در گرم آرد بودند. که از 28 نمونه فوق الذکر بیشترین آلودگی به ترتیب مربوط به آسپرژیلوس نیجر و آکرومونیومبودند. همچنین میانگین درصد رطوبت اندازه گیری شده در نمونه مورد آزمایش 76/0 ± 8/12 بود که در محدوده استاندارد (کمتر از 14%) می باشد (000/0 = p).
نتیجه گیری: نتایج این مطلعه با مطالعات انجام شده در ایران و سایر کشورها تطابق دارد و با توجه به این که قوت غالب مردم ایران نان می باشد؛ لزوم توجه و پیگیری مقامات مسئول در کلیه مراحل تولید و توزیع و نگهداری گندم و آرد با هدف به حداقل رساندن آلودگی های قارچی توصیه می گردد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5545_1c80a618bb4bb4601121c0faa6d2d6ef.pdf
2007-12-22
411
418
10.22038/mjms.2007.5545
آرد
آلودگی های قارچی
مایکوتوکسین ها
عبدالحسن
کاظمی
1
دانشیار
LEAD_AUTHOR
سید ولی
رضویه
2
استادیار
AUTHOR
آرزو
رضازاده
3
فوق لیسانس تغذیه
AUTHOR
لاله
پیرزه
4
کارشناس دانشکده بهداشت و تغذیه
AUTHOR
مریم
حسینی
5
کارشناس دانشکده بهداشت و تغذیه
AUTHOR
مرتضی
واحد جباری
6
کارشناس دانشکده بهداشت و تغذیه
AUTHOR
سید جمال
قائم مقامی
7
مربی دانشکده بهداشت و تغذیه
AUTHOR
عباسعلی
جعفری
8
استادیار دانشکده پزشکی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تأثیر دو داروی استرپتاز و هبرکیناز رایج در درمان بیماران انفارکتوس حاد قلبی با صعود قطعه ST
مقدمه: از استرپتاز به عنوان رایج ترین داروی حل کننده لخته در درمان انفارکتوس حاد قلبی در کشور ما استفاده می شود. در مطالعات اخیر کیفیت برخی ازاسترپتازهای مصرف شده درکشورهای در حال توسعه مورد تردید واقع شده است.
روش کار: این مصالعه کارازمایی بالینی در سالهای 85-1384 ه.ش دربیماران انفارکتوس حاد قلبی در بیمارستانهای قائم، جواد الائمه مشهد و شریعتی فسا صورت گرفته است.260 بیمار با انفارکتوس حاد قلبی و صعود قطعه ST مورد مطالعه قرار گرفتند. این بیماران به طور تصادفی به دو گروه مساوی 130 نفر استرپتاز (1) وگروه هبرکیناز (2) تقسیم شدند. میزان تجویز استرپتاز و هبرکیناز 5/1میلیون واحد در عرض یک ساعت بود. میزان پاسخ به درمان در دو گروه با پارامترهای کلینیکی (آنژین، انفارکتوس مجدد، نارسایی قلبی، مرتالیتی)، آزمایشگاهی (CK-MB)، الکترو (افت قطعهST ، آریتمی) و اکوکاردیوگرافی (کسر جهشی بطن چپ) با استغاده از آمار توصیفی و آزمون کای اسکوِِیر و Z مقایسه شد.
نتایج: بیماران از نظر میانگین سنی، جنس، عوامل خطرزا، محل آنفارکتوس وکلاس کلیپ تفاوتی نداشتند .سقوط بیش از 50% قطعه ST در 9/76% گروه (1)ودر 1/53% گروه (2) مشاهده شد (000/0 =p) آنزیم CKMB در 8/70% گروه (1) و 60% گروه (2) در ساعت ششم به اوج رسید (01/0=p). آنفارکتوس مجدد در 53/1 % گروه (1) و 76/0% گروه (2)ایجاد شد (56/0=p). ادم حاد ریه و شوک کاردیوژنیک به ترتیب در گروه (1) 2/9 %، 9/6% و در گروه (2) 2/19%، 2/19% اتفاق افتاد به ترتیب (02/0=p) و )003/0 =pv) متوسط کسر جهشی درگروه (1) 8/50% و در گروه (2) 5/40% (0001/0 =pv)، و نارسائی میترال مهم 3/3% در مقایسه با 3/8% بود (03/0=pv) موارد فوت در دو گروه تفاوتی نداشت ) 06/0 =pv).
نتیجه گیری: طبق یافته های این پژوهش، بر مبنای پاسخ کلینیکی، آنزیمی، الکترو و اکوکاردیوگرافیک استرپتاز در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی با صعود قطعه ST انفارکتوس حاد میوکارد به طور مهم مؤثرتراز هبرکیناز می باشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5546_02134fb4d5802eaa6cd31e750aee90f7.pdf
2007-12-22
419
424
10.22038/mjms.2007.5546
انفارکتوس حاد میوکارد با صعود قطعه ST
استرپتاز
هما
فال سلیمان
1
استاد یار قلب و عروق
LEAD_AUTHOR
غلامعباس
ولی زاده
2
متخصص قلب و عروق
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی بقاء آلوگرافت در بیماران با سوختگی شدید در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد
مقدمه: پوشاندن کامل و دائمی زخم اصلی اساسی در بیماران سوخته می باشد که باید هرچه سریعتر مورد توجه قرار گیرد، تا از اختلالات متابولیک و عوارض عفونی زخم باز جلوگیری گردد . استفاده از آلوگرافت بهترین جایگزین جهت بیمارانی است که پوست سالم کمی به عنوان دهنده گرافت، دارند. این مطالعه با هدف بررسی بقاء آلوگرافت در بیماران سوختگی شدید انجام شده است.
روش کار: این مطالعة توصیفی مقطعی در سالهای 83 – 1385 در بخش سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد صورت گرفته است. 17 بیمار زن با سوختگی شدید که میزان درصد سوختگیشان 60 تا 90% از کل بدن بود مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت پوشاندن محل سوختگی از آلوگرافت (مادر، پدر، برادر، خواهر) استفاده شد و سپس بیماران برای 6 ماه پی گیری شدند. مشخصات فردی، نتایج عمل جراحی، آزمایشگاهی و پی گیری و بقاء پیوند در پرسشنامه جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.
نتایج : طی دوره درمان، از 22 مورد آلوگرافت در طی درمان برای 17 بررسی بیمار با سوختگی شدید استفاده گردید . در 5 بیمار (29%) از دو مورد آلوگرافت و در 12 بیمار (71%) از یک مورد آلوگرافت استفاده شد. در 9 بیمار(53%) هیچ گونه ردپیوند پوستی دیده نشد. در 3 مورد (18%) از بیماران در یکی از موارد آلوگرافتهای به کار رفته ردپیوند دیده شد و در 5 بیمار (29%) تمام پوست پیوند شده پس زد.
نتیجهگیری: در بیماران با سوختگی شدید در مواردی که خود بیمار پوست چندانی به عنوان دهنده ندارد، آلوگرافت یک درمان جایگزین مؤثر جهت پوشاندن زخم و درمان میباشد. درصد ردپیوند پوستی، خیلی کمتر از سایر مطالعات انجام شده است.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5547_5f5703590d107ede80af47a1d9f47418.pdf
2007-12-22
425
432
10.22038/mjms.2007.5547
آلوگرافت
اتوگرافت
پیوندپوستی
لیلا
مهاجرزاده
1
متخصص جراحی عمومی
LEAD_AUTHOR
محمد حسن
آموزگار
2
استادیار جراحی پلاستیک
AUTHOR
محمد
قائمی
3
استاد جراحی عمومی
AUTHOR
علی
جنگجو
jangjooa@mums.ac.ir
4
استادیار جراحی عمومی،
AUTHOR
محمودرضا
اصحاب یمین
5
دستیار جراحی عمومی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه عوارض و مدت بهبودی بیهوشی عمومی توسط رمی فنتانیل و پروپوفول و بی حسی موضعی همراه آرام بخشی هوشیارانه در جراحی های آب مروارید ساده به روش فیکو
مقدمه: جراحیهای چشم به خصوص آب مروارید به صورت سرپایی قابل انجام است و از بی حسی موضعی و یا بیهوشی عمومی استفاده می شود. رمی فنتانیل از مخدرهای بسیار کوتاه اثر و پروپوفول از هوشبرهای کوتاه اثر می باشندکه هر دو می توانند جهت نگهداری بی هوشی مورد استفاده قرار گیرند. هدف این مطالعه بررسی و مقایسه تغییرات همودینامیک و سرعت و مدت بهبودی و عوارض بیهوشی عمومی توسط رمی فنتانیل و پروپوفول و بی حسی موضعی همراه آرام بخشی هوشیارانه در جراحیهای آب مروارید ساده به روش فیکو بوده است.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در مدت شش ماه در سال 1385 در بیمارستان تخصصی چشم خاتم الانبیا (ص) انجام شده است. 75 بیمار که برای جراحی آب مروارید انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به سه گروه 25 نفری کنترل، رمی فنتانیل و پروپوفول تقسیم شدندو مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه اول بی حسی موضعی استفاده شد. در گروه دوم و سوم القاء با پروپوفول و آتراکوریوم و ماسک لارنژه انجام شد. نگهداری بیهوشی در گروه دوم با انفوزیون پروپوفول (5mg/kg/h( و در گروه سوم با انفوزیون رمی فنتانیل (μg/kg/min 25/0) انجام شد. تمام بیماران توسط یک جراح تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بیماران از ابتدا تا انتها تحت مونیتورینگ مداوم فشار خون، ضربان قلب و پالس اکسیمتری قرار داشتند و عوارض در مدت بهبودی در نظر گرفته شد. بیماران با مشکلات قلبی و ریوی و فشارخون بالا و مصرف داروهای مهار کننده بتا از تحقیق حذف شدند. مشخصات فردی، نتایج بیهوشی و عوارض در مدت بهبودی در پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزار Spss13 و با آنالیز واریانس، کای اسکوئر، دقیق فیشر و رگرسیون تحلیل و p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: از گروه اول یک نفر و از گروه دوم 2 نفر به علت انجام نشدن جراحی یا ایست قلبی از مطالعه حذف شدند. تفاوت دموگرافیک بین سه گروه وجود نداشت. شیوع کاهش فشار خون و ضربان قلب در گروه رمی فنتانیل بیشتر از گروه پروپوفول و کنترل بود (005/0 =p). سرعت ریکاوری بین دو گروه در رمی فنتانیل بیشتر از پروپوفول (000/0 =p) و میزان یادآوری اطلاعات حین عمل در پروپوفول بیشتر بود (024/0 =p). شیوع تهوع و استفراغ تفاوت چندانی بین گروهها نداشت.
بحث: در این مطالعه به علت عارضه کمتر و سرعت ترخیص بیشتر بی حسی موضعی با آرام بخش سبک بهتر از بیهوشی عمومی بود.در صورت استفاده از بیهوشی عمومی به علت بهبودی سریع تر و یادآوری کمتر اطلاعات رمی فنتانیل انتخاب مناسبتری برای اعمال جراحی چشم نسبت به پروپوفول است ولی به علت شیوع بیشتر کاهش فشار خون و ضربان قلب بهتر است از مقادیر کمتری برای انفوزیون استفاده کرد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5548_f7d0caca626bb25eb1f96f9e748bcfee.pdf
2007-12-22
433
438
10.22038/mjms.2007.5548
رمی فنتانیل
پروپوفول
تغییرات همودینامیک
تهوع و استفراغ
جراحی سرپایی چشم
محمد
غروی
1
استادیار بی هوشی
LEAD_AUTHOR
مهریار
تقوی گیلانی
2
استادیار بی هوشی
AUTHOR
مجید
رضوی
razavim@mums.ac.ir
3
متخصص بی هوشی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گزارش یک مورد مرکل سل کارسینوما در جوشگاه گاز خردل
مقدمه: مرکل سل کارسینوما یک کارسینوم اولیه نوروآندوکرین نادر پوستی می باشد که در افراد مسن در مناطق در معرض آفتاب به خصوص سر و گردن دیده می شود. تماس بیش از حد با اشعه ماورای بنفش ممکن است در اتیولوژی آن نقش داشته باشد. تماس با گاز خردل می تواند باعث ایجاد واکنش های پوستی و افزایش نئو پلاسم های پوستی و احتمالا مرکل سل کارسینوما شود. هدف از این مطالعه گزارش موردی از مرکل سل کارسینوما در یک مجروج شیمیایی و بررسی مقالات تاکنون منتشر شده درباره این بیماری می باشد.
معرفی بیمار: بیمار آقای م .ن 60 ساله با سابقه مواجهه با گازهای شیمیایی خردل در جنگ تحمیلی ایران و عراق و ایجاد توده ندولر خونریزی دهنده با سابقه سه ماهه در پوست سر می باشد که در بررسی هیستولوژی و رنگ آمیزی ایمنوهیستوشیمی ضایعه تشخیص مرکل سل کارسینوما داده شد.
نتیجه گیری: این اولین مورد مرکل سل کارسینوما گزارش شده در ایران در زمینه مواجهه با گاز شیمیایی خردل می باشد و ممکن است گاز خردل یک عامل اتیولوژیک برای این تومور باشد
https://mjms.mums.ac.ir/article_5549_a95644a52f6d9a702d56bbd5c42fbb0c.pdf
2007-12-22
444
450
10.22038/mjms.2007.5549
مرکل سل کارسینوما
گاز خردل
سلاح شیمیایی
مسعود
ملکی
maleki.masoud@gmail.com
1
دانشیار بیماری های پوست
LEAD_AUTHOR
ناصر
طیبی میبدی
2
استادیار پاتولوژی
AUTHOR
زری
جاویدی
3
استاد بیماریهای پوست
AUTHOR
یلدا
ناهیدی
4
رزیدنت بیماری های پوست
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گزارش یک مورد بیماری گرانولوماتوز مزمن در سن 23سالگی با تشخیص و درمان مکرر بیماری سل
مقدمه: بیماری گرانولوماتوز مزمن ازگروه بیماریهای نقص ایمنی ارثی غیر اختصاصی و نادر است که اغلب با عفونتهای مکرر با ارگانیسم های کاتالاز مثبت تظاهر می یابد .سلولهای نوتروفیل و دیگر سلولهای بیگانه خوار این بیماران دچار اختلال در حذف و کشتن میکروبهای فاگوسیته شده هستند. هدف این مقاله گزارش بیماری گرانولوماتوز مزمن در یک بیمار با درمان مکرر بیماری بوده است.
معرفی بیمار: مردی 23 ساله با عفونتهای مکرر ریوی و لنفادنیت های مکرر مراجعه کرده است. این بیمارسه نوبت با تشخیص احتمالی توبرکلوز تحت درمان با داروهای ضد سل قرار گرفته است تا در نهایت تشخیص این بیماری گرانولوماتوز مزمن مشخص می شود.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت در نظر گیری نقایص ایمنی (سلولی یاهومورال) در عفونتهای مکرر می توان با تشخیص به موقع از درمانهای نابجا پرهیز کرد و با درمان پیشگیری کننده از شدت بیماری کم کرد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5550_8415450a7011a46b4601053ed8f1a01e.pdf
2007-12-22
451
455
10.22038/mjms.2007.5550
بیماری گرانولوماتوز مزمن
آزمون نیتروبلوتترازولیوم/ عفونتهای مکرر
اختلال عملکرد نوتروفیلی
شکوفه
بنکداران
dr.bonakdaran@yahoo.com
1
فوق تخصص غدد ومتابولیسم
LEAD_AUTHOR
محمد
قره باغی
2
دکترای علوم آزمایشگاهی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گزارش یک مورد پارگی قلب به دنبال سکته حاد قلبی
مقدمه: پارگی بطن به دنبال انفارکتوس میوکارد یکی از مشکلات کلینیکی وخیم همراه با مرگ و میر بالا است. هدف از این مطالعه معرفی یک بیمار با پارگی قلب می باشد.
معرفی بیمار: یک مرد 73 ساله با پارگی بطن چپ و تامپوناد به دنبال انفارکتوس میوکارد طی یک عمل جراحی اورژانس با موفقیت تحت درمان قرار گرفت. عمل جراحی با استفاده از پمپ قلبی- ریوی انجام شد. طبق روش Nunez و با استفاده از یک تکه پچ PTFE محل پارگی ترمیم شد. بیمار طی یک پی گیری 12 ماهه همچنان زنده می باشد.
https://mjms.mums.ac.ir/article_5551_325c6fb861972bc71012ef7863855486.pdf
2007-12-22
456
459
10.22038/mjms.2007.5551
انفارکتوس میوکارد
پارگی بطن
ترمیم با پچ
محمد
عباسی تشنیزی
1
فوق تخصص جراحی قلب و عروق، استادیار گروه جراحی،
LEAD_AUTHOR
قاسم
سلطانی
2
استادیار گروه بیهوشی
AUTHOR
رامین
خامنه باقری
3
دستیار قلب و عروق
AUTHOR