2024-03-29T09:56:12Z
https://mjms.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1390
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
رابطه بین سطح پلاسمایی لیپوپروتئین (a) و ریسک فاکتورهای ماژور قلبی عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع2
هومن
بهرامی مطلق
منوچهر
نخجوانی
فاطمه
اصفهانیان
محمد علی
یعقوبی
مقدمه لیپوپروتئین (a) به عنوان یک عامل خطر در بروز بیمـاریهـای عـروق کرونـر نقـش دارد. اگرچه مطالعات زیادی در جمعیت غیر دیابتیک انجام شده است که نقش افزایش غلظت پلاسمایی (Lp(a و بیماریهای آترواسکلروتیک را نشان میدهد اما این نقش در جمعیت دیابتیک واضح نیست. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین سطح پلاسمایی لیپوپروتئین و ریسک فاکتورهای ماژور قلبی عروقی در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 است. روش کار مطالعه حاضر در کلینیک دیابت بیمارستان امام خمینی تهران طی سالهای 1384-1386انجام شد و 34۶ بیمار از میان 600 بیمار مبتلا به دیابت تیپ 2 انتخاب شدند. جهت اندازه گیری همراهی سطوح بالای (Lp(a و ریسک فاکتورهای قلبی عروقی، بیماران به دو دسته سطوح نرمال ()a)Lp (mg /dl35<(a)Lp) و سطوح افزایش یافته(a)Lp (mg /dl35>(a)Lp) تقسیم شدند و ریسک فاکتورها بین دو گروه با استفاده از آزمون آماری مقایسه شدند. نتایج نتایج نشان داد که ارتباط مستقیم و معناداری بین (Lp(a با کلسترول تام (217/0=r ، 001/0< p) ، HDL (141/0r=، 008/0P=)، LDL-C (241/0r=، 001/0>p)، آپولیپوپروتئین B (220/0r=، 001/0>P) و نمره سیستم امتیازدهی Framingham (FSS) (135/0r=، 012/0P=) در بیماران وجود داشت. میانگین سطح کلسترول، LDL، HDL، آپولیپوپروتئینB و نمره FSS در گروه (Lp(a افزایش یافته (۳۵Lp(a)≥) به طور معنی داری بیشتر از افراد با Lp(a) نرمال (35>Lp(a)) بود (05/0>p). نتیجه گیری سطوح سرمی (Lp(a ارتباط چشمگیر مثبتی بر روی متغیرهای لیپیدی (به جز تری گلیسرید) دارد و هم چنین مقادیر بالاتر از mg/dl35 با افزایش ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در بیماران دیابتی همراهی دارد. [1] (Lipoprotein (a
عوامل خطر بیماری عروق کرونر
لیپو پروتئینa
انفارکتوس میوکارد
دیابت تیپ۲
2018
01
21
727
733
https://mjms.mums.ac.ir/article_10771_e9b7af8d80f1e55531e375dd0d74c663.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
جداسازی ژنهایtetA،tetB،tetC از نمونههای اسینتوباکتر بومانی جدا شده از نمونههای بیمارستانی با روش Multiplex PCR
الهام
اسماعیل زاده آشینی
کیومرث
امینی
مقدمه اسینتوباکتر بومانی باکتری گرم منفی که به صورت کوکسی و یا کوکوباسیل دیده میشود. این باکتری فرصت طلب در عفونتهای بیمارستانی نقش بسیار مهمی دارد. تتراسایکلین آنتیبیوتیک وسیعالطیفی است که رشد بسیاری از باکتریهای گرم مثبت و منفی را مهار میکند. امروزه با فراوانی مقاومت آنتی بیوتیکی در باکتریهای بیماریزا و خطر ایجاد سویههای بسیار مقاوم به درمان آنتی بیوتیکی پاسخ مناسب نمیدهند. هدف ازاین پژوهش تعیین میزان شیوع مقاومت آنتیبیوتیکی وتوزیع ژنهای مقاوم به تتراسایکلین (tetD, tetC, tetB, tetA) درباکتری اسینتوباکتر بومانی جداشده به روش Multiplex PCR و تعیین مقاومت آنتیبیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن میباشد. روش کار در مطالعه حاضر که در سال 1396 در بیمارستان شهید افضلی پور کرمان انجام شده است، ایزولههای اسینتوباکتر بومانی از نمونههای بالینی جداسازی و سپس با استفاده ازتستهای باکتریولوژی و بیوشیمیایی، تعیین هویت شدند. تست آنتی بیوگرام با روش استاندارد CLSI تعیین گردید. با روشPCR حضور ژن های مقاومت به تتراسایکلین بررسی شد. نتایج بیشترین مقاومت در بین ایزولههای مقاومت به سیپروفلوکساسین بود. از تمامی60 ایزوله، شیوع ژنهای tetA،tetB،tetC و tetD به ترتیب6/91%، 6/91%، 15% و 0% بودند. بررسی اینکه ژنهای مقاومت وجود دارند یا خیر مرتبط است با افزایش مقاومت میزان حساسیت کاهش یافته نسبت به بسیاری از گروههای آنتی بیوتیک وجود داشت. نتیجه گیری مکانیسمهای مقاومت به تتراسایکلین از طریق کسب ژن tet با فعالیت پمپهای افلاکس، محافظت ریبوزومی و غیرفعال شدن آنزیمی است. با تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و استفاده از آنتیبیوتیکهای مناسب، میتوان از مقاومت آنتیبیوتیکی جلوگیری به عمل آورد و از انتشار سویههای مقاوم در جامعه در بین جمعیتهای انسانی ممانعت کرد.
اسینتوباکتر بومانی
دیسک دیفیوژن
ژنهای مقاومت تتراسایکلین
واکنش زنجیرهای پلیمراز چندگانه
2018
01
21
734
742
https://mjms.mums.ac.ir/article_10772_0a85dff1883879f0f96ef6ec2374af4e.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
بررسی اثر پس حفاظتی مورفین سولفات برcorrected TIMI frame count در بیماران سکته حاد قدامی قلبی،که تحتمداخله اولیه از طریق پوست بر روی شریان نزولی قدامی قلب قرار گرفته اند
رامین
خامنه باقری
علی
اشراقی
مصطفی
احمدی
مقدمه شمارش اصلاح شده فریمهای تیمی(CTFC)[1] روش ارزیابی کمی جریان خون کرونری است که میتواند پیامدهای قلبی عروقی را دربیماران با درگیری عروق کرونر از جمله بیماران سکته قلبی همراه با صعود قطعه ST پیش بینی کند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر پس حفاظتی مورفین بر CTFC در بیمارانی است که تحت مداخله اولیه بر روی عروق کرونر از طریق پوست روی شریان نزولی قدامی قلب قرار گرفته اند. روش کار این مطالعه مقطعی بر روی چهل بیمار مراجعه کننده به اورژانس قلب بیمارستانهای قایم (عج) و امام رضا(ع)در طی سال 1396 که مبتلا به STEMIناحیه قدامی بودند و تحت PPCI روی شریانLAD قرار گرفتند انجام شد. بیماران بر حسب دریافت یا عدم دریافت مورفین (5 میلیگرم در بازه زمانی 30 دقیقه تا PPCI) به 2 گروه تقسیم شدند (به ترتیب 14 و 26 نفر). نتایج میانگین سنی بیماران 56/12±32/59 سال بود. دو گروه از نظر سن، جنس، دیابت، فشار خون و میزان CTFC قبل ازPCI با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشتند. میزان CTFC بعد از PCI در گروه دریافت کننده مورفین کمتر از گروه کنترل بود (مورفین در برابر کنترل: 80/6 ± 10/13 در برابر84/4±23/13؛000/0=p). در هر دو گروه میزان CTFC بعد از PCI نسبت به میزان قبل از PCI کاهش معنی داری داشت. میانگین این میزان کاهشCTFC، در گروه بیماران دریافت کننده مورفین بیشتر از افراد گروه کنترل بود اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. نتیجهگیری مصرف مورفین قبل از PPCIباعث کاهش میزان CTFC پس از PCI میشود ولی این میزان از نظر آماری قابل توجه نیست. [1] corrected TIMI frame count
مورفین
آنژیوپلاستی
پس حفاظتی
CTFC
2018
01
21
743
755
https://mjms.mums.ac.ir/article_10773_4bec022327f1d29e16cbf880ae1aed4e.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
اثر تمرینات بازتوانی قلبی به همراه کوآنزیم کیوتن بر ظرفیت عملکردی و کسرتخلیه در بیماران با نارسایی قلبی مزمن
سمیرا
استکی
خسرو
ابراهیم
ماندانا
غلامی
رزیتا
جلالیان
مقدمه نارسایی قلبی از شایعترین و بحثانگیزترین مسایل پزشکی است که علیرغم درمانهای موجود با میزان بالایی از بیماریها و مرگومیر همراه است. هدف این تحقیق، بررسی اثرات بازتوانی قلبی و کوآنزیم کیوتن بر ظرفیت عملکردی و کسرتخلیه در بیماران با نارسایی قلبی مزمن بود. روش کار در این مطالعه، 40 بیمار داوطلب به طور تصادفی در چهار گروه بازتوانی، کوآنزیم کیوتن، بازتوانی+ کوآنزیم کیوتن و کنترل قرارگرفتند. هر گروه شامل 10 نفر بود. گروه بازتوانی تمرینات را سه بار در هفته، هر جلسه بین 25 تا 45 دقیقه، با شدت 60 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب انجام دادند. گروه دوم کوآنزیم کیوتن 100 میلی گرمی را روزانه دو بار و گروه سوم علاوه بر تمرین، کوآنزیم کیوتن را مصرف کردند. قبل و بعد از 8 هفته مداخله، جهت تعیین ظرفیت عملکردی بیماران (METs)، تست ورزش و برای تعیین درصد کسرتخلیه (EF)اکوکاردیوگرافی انجام شد. نتایج بر اساس آزمون تی زوجی افزایش معنیداری در میزان METs و EF در سه گروه مداخله مشاهده گردید (05/ 0˂p). این افزایش در گروه کنترل معنیدار نبود. تحلیل کواریانس نشان داد که میزان METs و EF در گروه بازتوانی و بازتوانی به همراه کوآنزیم کیوتن در مقایسه با گروه کوآنزیم کیوتن افزایش معنیدار داشت. میزان METs و EFدر سه گروه مداخله در مقایسه با کنترل تفاوت معنیداری داشتند (05/ 0˂p). نتیجه گیری انجام بازتوانی و مصرف کوآنزیم کیوتن، به ویژه توام کردن آن دو منجر به افزایش ظرفیت عملکردی و کسرتخلیه شد که میتواند موجب بهبود نارسایی قلبی بیماران شود.
بازتوانی قلبی
کوآنزیم کیوتن
ظرفیت عملکردی
کسرتخلیه
نارسایی قلبی
2018
01
21
756
766
https://mjms.mums.ac.ir/article_10774_b7d2a80043a42441c40d88bb67da491a.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
بررسی سطح سرمی هموسیستئین در بیماران مبتلا به سکتۀ مغزی ایسکمیک
سجاد
جمالی
بهزاد
جمالی
هاشم
یعقوبی
مقدمه سکته مغزی سومین علت شایع مرگ و میر در دنیا است. از ریسک فاکتورهای نوظهور برای سکته مغزی، هموسیستئین پلاسما است. در مطالعه حاضر به بررسی هموسیستئین در بیماران مبتلا به سکتۀ مغزی ایسکمیک پرداختیم. روش کار در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد 100 نفر از بیماران مبتلا به بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک که به آزمایشگاه های سطح استان تبریز مراجعه کرده بودند صورت گرفت. اطلاعات بیماران از قبیل اطلاعات هیپرتانسیون (HTN)، هایپرلیپیدمی (HLP)، دیابت ملیتوس (DM)، حوادث قلبی-عروقی (CVA)، سکته قلبی (MI) و مصرف سیگار به همراه نتایج آزمایشگاهی سنجش هموسیستئین نمونه خونی در فرم اطلاعاتی ثبت شد. سطح سرمی هموسیستئین به روش الیزا به صورت ناشتا در همه بیماران اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار spss نسخه18 و آزمون های آماری ANOVO , t-test انجام گردید. نتایج براساس نتایج حاصل، میانگین سنی بیماران در محدوده 82/15±52/61 سال، 58% مرد و 42% زن بود. 61% از بیماران سکته مغزی را قبلاً تجربه نکرده بودند. ارتباط مستقیم و معنی داری بین ریسک فاکتورهای عروقی HLP، DM ، CVA و MI با سطح سرمی هموسیستئین مشاهده نشد. آنالیز داده ها نشان داد که ارتباط بین HTN با سطح هموسیستئین به طور قابل توجهی معنادار بود (05/0< p). نتیجه گیری نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که هموسیستئین در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک که دارای سابقه هایپرتانسیون داشتند، از فراوانی بالایی برخوردار است.
سطح سرمی
هموسیستئین
سکتۀ مغزی ایسکمیک
2018
01
21
767
778
https://mjms.mums.ac.ir/article_10783_70e469eed69ab5f585117e6960dc9f78.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
تاثیر شش هفته تمرین اینتروال کم حجم با شدت زیاد بر دفاع آنتی اکسیدانی و توان هوازی در زنان نجات یافته از سرطان پستان
سمیرا
عمادی
اکبر
اعظمیان جزی
سیمین
همتی
مقدمه دفاع آنتی اکسیدانی و آمادگی هوازی بیماران مبتلا به سرطان پستان در مراحل ابتلا به بیماری، درمان و پس از درمان وضعیت مطلوبی ندارد. با توجه به نقش احتمالا مثبت تمرین ورزشی بر وضعیت آنتیاکسیدانی، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شش هفته تمرین اینتروال کم حجم با شدت زیاد بر دفاع آنتیاکسیدانی و توان هوازی زنان نجات یافته از سرطان پستان انجام شد. روش کار مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی است که بیست بیمار نجات یافته از سرطان پستان با میانگین سنی2/82±44/90 به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10=تعداد) و کنترل (10=تعداد) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی به مدت شش هفته (سه جلسه در هفته) در تمرین اینتروال کم حجم با شدت زیاد شرکت کردند. ظرفیت آنتیاکسیدانی تام و سطوح مالوندیآلدئید با استفاده از کیتهای الیزا و توان هوازی با پروتکل بالک اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون t وابسته و مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ظرفیت آنتیاکسیدانی تام به طور معنی داری بهبود یافت (0/007=p) و سطح سرمی مالوندیآلدئید به طور معنیداری کاهش یافت (0/009=p) همچنین، توان هوازی آزمودنیها به طور معنیداری بهبود یافت (0/001=p). نتیجه گیری شش هفته تمرین اینتروال کم حجم با شدت زیاد میتواند آمادگی هوازی و دفاع آنتیاکسیدانی زنان نجات یافته از سرطان پستان را بهبود بخشد و با توجه به نقش مهم وضعیت آنتیاکسیدانی در بروز و پیشرفت سرطان، ممکن است تمرین ورزشی پژوهش حاضر نقش مهمی در پیشگیری از عود سرطان داشته باشد.
سرطان پستان
استرس اکسیداتیو
پراکسیداسیون لیپیدی
تمرین اینتروال با شدت زیاد
2018
01
21
779
791
https://mjms.mums.ac.ir/article_10742_8b2112b7db880fb1be47c491b2ef72eb.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
بررسی تاثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی و سواد سلامت بیماران مبتلا به پرفشاری خون
سوسن
گنجی
نوشین
پیمان
سهیلا
میسمی بناب
حبیب الله
اسماعیلی
مقدمه فشار خون بالا به علت عوارض و مرگ بالا یک مشکل عمده بهداشتی محسوب میشود که کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی و سواد سلامت مبتلایان به پرفشاری خون انجام شد. روش کار روش پژوهش تجربی و دارای گروه آزمون و کنترل بوده است. از بین افراد مبتلا به پرفشاری خون مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی مشهد در سال 1395، 90 نفر انتخاب شدند وبه صورت تصادفی به دو گروه آزمون (45 نفر) و کنترل (45 نفر) تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 و پرسشنامه سواد سلامت عملکردی بزرگسالان بود. برنامه آموزشی خود مراقبتی در 4 جلسه انجام شد. دادههای به دست آمده با توجه به فرضیه تحقیق توسط تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج میانگین کیفیت زندگی در مطالعه حاضر که به دو بعد کلی سلامت روانی و سلامت جسمی تقسیم شده بود قبل از انجام مداخله در بعد روان در گروه مداخله برابر 72/48 و در بعد سلامت جسمی برابر 47/51 بود و بعد از انجام مداخله این میانگین به 97/71 در بعد روان و 37/77 در بعد سلامت جسمانی رسید در گروه کنترل نیز میانگین در بعد روان قبل از مداخله برابر 69/46 بود و در بعد سلامت جسمی نیز برابر 56/52 بود که بعد از انجام مداخله این میزان به 03/45 در بعد روان و به 47/49 در بعد سلامت جسمی رسید. این تفاوت از لحاظ آماری در بعد روان و جسمی معنادار نبود. میانگین سواد سلامت افراد در گروه مداخله، قبل از مداخله برابر 46/97 بود که بعد از انجام مداخله آموزشی به 31/130 رسید در گروه کنترل نیز این میزان قبل از مداخله برابر 64/96 بود که بعد از انجام مداخله این میزان به 46/98 رسید و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود. نتیجهگیری اجرای برنامه آموزش خودمراقبتی میتواند باعث بهبود کیفیت زندگی و سواد سلامت بیماران مبتلا به پرفشاری خون شود. پیشنهاد میشود با اجرای این برنامه آموزشی برای بیماران مبتلا به پرفشاری خون توسط مراقبین بهداشتی، گامی موثر در جهت ارتقاء کیفیت زندگی و سواد سلامت این بیماران برداشته شود.
آموزش خودمراقبتی
سواد سلامت
پرفشاری خون
کیفیت زندگی
2018
01
21
792
803
https://mjms.mums.ac.ir/article_10784_94182ff1423329cd007ffc85e7af51c2.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
تأثیر انواع تمرینات مقاومتی براشتها و سطوح سرمی اورکسین ،گرلین و نوروپپتید yدر مردان غیرفعال
عبدالرضا
جعفری چاشمی
مقصود
پیری
محمد علی
آذربایجانی
حسن
متین همایی
مقدمه تمرینات مختلف بدنی از طریق تأثیربر هورمونهای تنظیم کننده اشتها نقش مهمی در تعادل انرژی و کنترل وزن ایفا میکنند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر انواع تمرینات مقاومتی (بالا تنه، پایین تنه و ترکیبی) برمیزان اشتها و هورمونهای مرتبط با آن در افراد کمتحرک میباشد. روش کار چهل مرد جوان با میانگین سنی ۷/۰± ۱۵/۲۲ و شاخص توده بدنی ۵/۳± ۱۲/۲۴ به طور تصادفی در چهار گروه ۱) کنترل، ۲) تمرینات مقاومتی بالا تنه، ۳) تمرینات مقاومتی پایین تنه و ۴) تمرینات ترکیبی قرار داده شدند. تمرینات مقاومتی ۸ هفته (۳ جلسه در هفته) انجام شد. چهل و هشت ساعت قبل از شروع تمرینات و ۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی، ۵ میلی لیتر خون ناشتا، از سیاهرگ آنتی کوبیتال آزمودنیها گرفته شد و سپس هورمون رشد، اورکسین، گرلین و نوروپپتیدy به صورت الایزا مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج در پاسخ به ۸ هفته تمرینات مقاومتی پایین تنه و ترکیبی میزان هورمونهای رشد، اورکسین، گرلین و نوروپپتیدy به طور معناداری نسبت به قبل از تمرینات افزایش پیدا کردند. از طرفی، تمرینات بالا تنه فقط موجب افزایش معنادار نوروپپتیدy نسبت به حالت پایه شد(049/0p=). میزان افزایش هورمون اورکسین در گروه تمرینی پایین تنه نسبت به گروه کنترل بیشتر بود(001/0p=). همچنین، میزان افزایش گرلین در پاسخ به تمرینات پایین تنه (001/0P=) و ترکیبی(021/0p=) نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. از طرفی، در هر سه گروه تجربی میزان نوروپپتیدy بیشتر از گروه کنترل بود. تمایل به غذا خوردن در پاسخ به هر سه نوع مدل تمرینی افزایش یافت، اما تفاوت معناداری بین سه گروه تمرینی وجود نداشت. نتیجه گیری تمرینات قدرتی به ویژه تمرینات پایین تنه و ترکیبی از طریق افزایش هورمونهای رشد، اورکسین، گرلین و نوروپپتیدy موجب افزایش اشتها میشود. همچنین، نوع تمرین مقاومتی بر میزان تغییرات اشتها پس از سازگاری با تمرینات تاثیر دارد.
تمرینات مقاومتی
اورکسین
نوروپپتیدy
اشتها
2018
01
21
804
815
https://mjms.mums.ac.ir/article_10787_afcb50773deb00392b3bf9920def9166.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبتنگر و خوددلسوزی شناختی بر خودکارآمدی، فرسودگی و خودتنظیمی تحصیلی دانشجویان
محمد
عباسی
حسین
داودی
حسن
حیدری
ذبیح
پیرانی
مقدمهپژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش روانشناسی مثبتنگر و خوددلسوزی شناختی خودکارآمدی، فرسودگی و خودتنظیمی تحصیلی دانشجویان صورت گرفت.روش کارروش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دو گره آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک در سال تحصیلی 98-97 بود که تعداد 45 نفر از دانشجویان با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. شرکتکنندگان پرسشنامههای خودکارآمدی تحصیلی میجلی و همکاران(2000)، فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997) و خودتنظیمی تحصیلی بوفارد (1995) را تکمیل کردند. فرضیهها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل واریانس یکطرفه آزمون شدند.نتایجنتایج نشان داد که در متغیر خودکارآمدی تحصیلی به ترتیب آموزش روانشناسی مثبتنگر و سپس خوددلسوزی شناختی اثربخش بودند. در متغیر فرسودگی تحصیلی به ترتیب آموزش خوددلسوزی شناختی و سپس روانشناسی مثبت نگر اثربخش بودند. در متغیر خود تنظیمی تحصیلی به ترتیب روانشناسی مثبتنگر و سپس خوددلسوزی شناختی اثربخش بودند.نتیجه گیری آموزش روانشناسی مثبتنگر و خوددلسوزی شناختی باعث ارتقاء خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی و همچنین کاهش فرسودگی تحصیلی میگردد.
خودتنظیمی تحصیلی
خوددلسوزی شناختی
خودکارآمدی تحصیلی
روانشناسی مثبت نگر
فرسودگی تحصیلی
2018
01
21
1649
1660
https://mjms.mums.ac.ir/article_14260_108649aef44499a81f4c82b2e7bd18f8.pdf
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده اززخم بیماران سوختگی
مژده
جهان تیغ
حامد
طهماسبی
محمد
بکاییان
زمینه و هدف :سودوموناس آئروژینوزا نقش مهمی در عفونتهای شدید در بیماران سوختگی ایفا میکند. سپسیس ناشی از این باکتری یک عارضه جدی متعاقب عفونت سوختگی است.هدف از این مطالعه بررسی فراوانی و تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سودوموناس آئروژینوزاهای جداشده از زخم بیماران بستریشده در بخش سوختگی در شهر زاهدان است. روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی70 ایزوله سودوموناس آئروژینوزا از نمونه زخم سوختگی از بیمارستان آموزشی زاهدان جمعآوری شد. پس از انجام آزمونهای بیوشیمیایی و تائید گونه باکتری، مقاومت آنتیبیوتیکی سویهها برای 9 آنتیبیوتیک به روش دیسک دیفیوژن و بر اساس استاندارد Clinical Laboratory Standards Institute (CLSI) تعیین شد. همچنین حداقل غلظت مهارکننده (MIC) ایمیپنم، پیپراسیلین تازوباکتام و سفتازیدیم با استفاده از استریپ های E-test مشخص شد.یافتهها: در این مطالعه از مجموع 70 ایزوله سودوموناس آئروژینوزا بیشترین میزان مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های سولفومتوکسازول تری متوپریم (3/84%) و سفپیم(8/70%) بوده است. همچنین کمترین میزان مقاومت نسبت به آنتیبیوتیکهای پیپراسیلین تازوباکتام(8/20%)، و کولیستین(3/8%) مشاهده گردید.نتایج Etest نشان داد که بیشترین حساسیت مربوط به پیپراسیلین تازوباکتام بود.نتیجهگیری: طی این مطالعه سویههای سودوموناس آئروژینوزا کمترین مقاومت را به کولیستین و پیپرایسیلین تازوباکتام به خود نشان دادند که این آنتیبیوتیکها میتوانند گزینه اصلی درمان عفونتهای سودوموناسی ناشی از سوختگی باشد.
مقاومت آنتیبیوتیکی
عفونت بیمارستانی
سودوموناس آئروژینوزا
2018
01
21
1121
1131
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مجله دانشکده پزشکی
1735-4013
1735-4013
1396
60
6
تاثیر مداخله های آموزش والدین(بر پایه رویکرد ارزیابی رفتار کارکردی)، نوروفیدبک و دارودرمانی بر میزان توجه ،مشکلات رفتاری و سازگاری هیجانی- اجتماعی کودکان اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
محبوبه
امیدی نژاد
ژاسنت
صلیبی
هومن
نامور
مقدمه : رشد کودکان در طول زندگی دارای مراحل مشخصی است .برخی از کودکان بنابر دلایل مختلف قادر به گذراندن موفق این مراحل و تامین انتظارات و تکالیف رشدی خود به روال طبیعی نیستند که همین امر سبب میگردد که در حیطه رفتارهای اجتماعی، هیجانی، تحصیلی با مشکلات حادی مواجه شوند هدف مطالعه حاضرتاثیر مداخله های آموزش مدیریت رفتاری والدین(بر پایه رویکرد ارزیابی رفتار کارکردی( نوروفیدبک و دارودرمانی بر میزان توجه و تمرکز، مشکلات رفتاری و سازگاری هیجانی- اجتماعی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی بود.روش کار: پژوهش به صورت شبه آزمایشی، در قالب پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. که نمونه ای به تعداد 80 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه و به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه تخصیص داده شدند. برای این افراد از بسته آموزش مدیریت رفتاری والدین، آزمون عملکرد پیوسته رزولد و همکاران (1956)، سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) و سیاهه رفتارکودک آخنباخ در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. در این پژوهش از محاسبات آماره توصیفی و استنباطی تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده بیست و دومین ویرایش نرم افزارSPSS نسخه 12مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد اثربخشی رویکرد مداخله ای دارودرمانی در مقایسه با آموزش مدیریت رفتاری والدین و نوروفیدبک به ترتیب بر کاهش مشکلات کودکان بیش فعال در سه زمینه مورد پژوهش فوق بیشتر بود. (001/0>P)نتیجه گیری: آموزش مدیریت رفتاری والدین، نوروفیدبک و دارودرمانی در افزایش بهبود آزمودنی های گروه آزمایشی تاثیر جالب توجهی داشت.
آموزش مدیریت رفتاری والدین
توجه و تمرکز
سازگاری هیجانی اجتماعی
مشکلات رفتاری کودکان
2018
01
21