2024-03-29T00:18:30Z
https://mjms.mums.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=645
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
رابطه ی کمبود ویتامین D با اختلالات متابولیک در بیماران با سندرم تخمدان پلی کیستیک
زهرا
مظلوم خراسانی
شکوفه
بنکداران
مقدمه طبق آمار جهانی بیماری تخمدان پلی کیستیک (PCOS) حدود 10% زنان سنین باروری را تحت تاثیر قرار می دهد و بیماری زائی فراوانی دارد. کمبود ویتامینD از مشکلات شایع کل جوامع است.PCOS و کمبود ویتامین D هر دو همراهی با سندرم متابولیک ومقاومت به انسولین دارند. هدف از این مطالعه بررسی نقش کمبود ویتامین D در بیمارانPCOS در تشدید اختلالات متابولیک این بیماران است. روش کار در این مطالعه مقطعی 50 بیمار مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک در فواصل سالهای 1390- 1389 در بیمارستان قائم مشهد مورد بررسی قرار گرفتند. در تمام بیماران آزمایشات ناشتا شامل سطح قند خون ناشتا، سطح انسولین، پروفایل لیپیدی وسطح 25 هیدروکسی ویتامین D انجام شد. سپس بیماران 75 گرم گلوکز خوراکی جهت انجام تست تحمل گلوکز خوراکی دریافت کردند و قند دو ساعت بعد از دریافت گلوکز در آنها اندازه گیری شد. میزان مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول HOMA-IR برای بیماران محاسبه شد. سطوح ویتامین D در بیماران با هم مقایسه گردید و رابطه کمبود سطح ویتامین D با شاخص های متابولیک در بیماران سنجیده شد. اطلاعات با آزمون های آنوا، کای اسکوئر، پیرسون، اسپیرمن بررسی شد. نتایج در این بررسی 7/62% از بیماران با معیار سطح 25 هیدروکسی ویتامین D کمتر از 20 نانوگرم در میلی لیتر کمبود ویتامین D داشتند.تفاوت معنی داری در میزان میانگین قند ناشتا، قند دو ساعت بعد از دریافت گلوکز، سطح کلسترول تام، لیپوپروتین با دانسیته پایین، لیپوپروتیین با دانسیته بالا و فشار خون در بین بیمارانی با و بدون کمبود ویتامین Dوجود نداشت. بر خلاف انتظار سطح سرمی انسولین و مقاومت به انسولین و همچنین تری گلیسیرید در گروه ویتامین D کافی بیشتر از گروه دچار کمبود ویتامین D بود که بعد از حذف اثرات مداخله ای وزن این تفاوت دیگر معنی دار نبود. نتیجه گیری به نظر می رسد سطح ویتامین D اثرات مستقلی در اختلالات متابولیک بیماران PCOS ندارد و بیشترین فاکتور موثر در ایجاد اختلالات متابولیک افزایش وزن در این بیماران است.
insulin resistance
Polycystic Ovarian Syndrome
Vitamin D
2015
03
21
1
6
https://mjms.mums.ac.ir/article_4114_430050d8835789d8b2737886f28829c7.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
بررسی عوامل مساعد کننده مرتبط با شیردهی در نوزادان با نارسایی حاد کلیه
حسن
بسکابادی
سهیلا
محمدی ریزی
مقدمه
نارسایی حاد کلیه در دوره نوزادی یکی از مشکلات بالینی شایع در بخش مراقبت های ویژه نوزادی است که در اثر عوامل مختلف تشدید می شود . هدف از این مطالعه بررسی مقایسه ای عوامل خطر و شرایط تغذیه در نوزادان مبتلا به نارسایی حاد کلیه و نوزادان سالم دچار زردی می باشد.
روش کار
این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی روی 330 نفر از نوزادان در دو گروه (با و بدون تشخیص نارسایی حاد کلیه) درکلینیک نوزادان و بخش مراقبت های ویژه نوزدان بیمارستان قائم(عج)شهر مشهد در فاصله زمانی1383-1391 انجام گرفته است. دو گروه از نظر عوامل خطر نوزادی، مادری و شرایط تغذیه ای با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی تجزیه و تحلیل و مقایسه شدند.
نتایج
نتایج نشان داد میانگین(±انحراف معیار) وزن موقع تولد در گروه با و بدون نارسایی حاد کلیه2/555± 4/3191 و 6 /479± 5/3162، آپگار دقیقه پنج 04/0± 8/8 و 05/0±4/9، سن مراجعه 8/4± 5/7، 7/4± 3/ 9 روز بود. بزرگ شده گی پستان در روزهای بعد از زایمان (011/0=p)، پرشدگی پستان قبل از شیردهی (006/0=p)، تخلیه پستان بعد از شیردهی (031/0=p)، تعدادفعات شیر خوردن در روز (025/0=p)، طول مدت شیرخوردن (042/0=p)، شدت کاهش وزن (000/0=p)، دفعات ادرار (037/0=p) و مدفوع (004/0=p) در دو گروه تفاوت معنی داری داشته است.
نتیجه گیری
کاهش بزرگ شده گی پستان در روزهای اول تولد،عدم پرشدگی پستان قبل از شیردهی ، عدم تخلیه کافی پستان بعد از شیردهی،کاهش تعدادفعات شیر خوردن در روز ،طول مدت شیرخوردن کوتاهتر،شدت کاهش وزن بیشتر ، دفعات ادرار ومدفوع کمتر از فاکتورهای خطر مادری ونوزادی، نارسایی کلیه در نوزادان می باشند.
Risk Factor
Feeding
Acute renal failure
Neonatal
2015
03
21
7
12
https://mjms.mums.ac.ir/article_4113_a28a470f3ef058b12349c78a4cddde74.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
بررسی رابطه پلی مورفیسم ژنی کالپروتکتین و بیماریهای التهابی روده
مهدی
مولوی
حافظ
فاخری
علی
بهاری
حسن
وثوقی نیا
زهره
باری
عباس
اسماعیل زاده
آزیتا
گنجی
محمد
هاشمی
محمد
خواجه دلوئی
غلامرضا
بهاری
بهاره
امین
کامران
غفارزادگان
مقدمه کالپروتکتین یک مدیاتور التهابی مهم در بیماریهای التهابی روده می باشد و از دو ساب یونیت S100A9 و 8S100A تشکیل شده است. هدف این مطالعه بررسی پلی مورفیسم ژنتیکی تک نوکلئوتیدی (Single Nucleotide Polymorphism)کالپروتکتین در سرم بیماران کولیت اولسراتیو و کرون و ارتباط آن با رفتار بیماری است. روش کار مطالعه، بر روی 166 بیماردچار کولیت اولسراتیویا کرون (84 مرد و 82 زن) انجام شد. بعد از گرفتن نمونه خون وریدی از بیماران،DNA نمونه ها تخلیص و ژنوتیپ کالپروتکتین برای دو فرم تک نوکلئوتیدی C/T 3806232rs از ژن 8S100Aو rs3014866C/T از ژن S100A9 ، به روش واکنش زنجیره ای پلی مراز (Polymerase Chain Reaction)PCR مشخص شد. ارتباط پلی مورفیسم با شرایط مختلف از جمله سن، جنس، وسعت درگیری، تعداد عود، شدت بیماری (بر اساس نیاز به داروهای خط دوم و سوم) و تظاهرات خارج روده ای (آرتریت، کلانژیت اسکلروزان، عوارض پوستی و چشمی)، دیس پلازی و سرطان کولون مقایسه گردید. نتایج شایعترین ژنوتیپ S100A9 در بیماران ، CT و شایعترین ژنوتیپ 8S100A، TTبود (05/0>P ). اکثر بیماران مبتلا به آرتریت دارای ژنوتیپ CC از S100A9 بودند و ارتباط بین این ژنوتیپ و آرتریت معنی دار بود (05/0>P ). اختلاف معنی داری بین سن، جنس، مدت زمان، وسعت درگیری وابتلا به سایرتظاهرات خارج روده ای و ژنوتیپ کالپروتکتین مشاهده نشد. ژنوتیپ TT ژن 8S100A ارتباط معنی داری در بیمارانی داشت که برای کنترل بیماری، درمانهای خط دوم شامل کورتیکوستروئیدها و آزاتیوپرین را دریافت کرده بودند (05/0>P ). در بررسی ها گرچه ارتباط معنی داری بین بیماران با 1 تا 2 بارحملات بیماری در سال و ژنوتیپ کالپروتکتین دیده نشد ، در 10 بیمارکه در سال گذشته حداقل 3 بار دچار عود بیماری شده بودند، ژنوتیپ CC ژن S100A9 شایعتر از سایر ژنوتیپها بود (05/0>P ). نتیجه گیری این مطالعه نشان می دهد که پلی مورفیسم ژنتیکی کالپروتکتین می تواند در برخی رفتار های بیماریهای التهابی روده از جمله شدت بیماری (براساس داروهای مورد نیاز برای کنترل بیماری) ، عوارض خارج روده ای (آرتریت) و حملات بیماری تاثیر گذار باشد. مطالعات بیشتری لازم است که به بررسی دقیقتر اهمیت این پلی مورفیسم در ایجاد بیماری و ارتباط آن با شدت فعالیت بیماری و سایرویژگیهای بیماری بپردازد.
calprotectin
Extra intestinal manifestations
Gene polymorphism
Inflammatory bowel disease
2015
03
21
13
20
https://mjms.mums.ac.ir/article_3647_27d1e82170b598448928dc32759d786e.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
ارزیابی خاصیت ضدباکتریایی محلول بهداشت دست "درموسپت"
مائده
نخعی
مستوره
مومن هروی
کیارش
قزوینی
مقدمه دستها نقش مهمی در انتقال عفونتها در جامعه ایفا میکنند. باتوجه به اهمیت بهداشت دستها در کنترل عفونتها امروزه استفاده از محلول های بهداشت دست بر پایه الکل به دلیل عدم نیاز به آب و سرعت استفاده بالا و عدم صدمه به پوست به همراه خاصیت ضدعفونیکنندگی بالا ،بسیار مورد استقبال قرارگرفتهاست. هدف این آزمون تعیین میزان کارایی محلول بهداشت دست درموسپت در مقایسه با ضدعفونی کننده مرجع میباشد. روشکار براساس استاندارد ملی ایران بشماره 8512 ،آزمون بر 12 نفر داوطلب سالم انجام شد. به طوری که دستهای آنها در سوسپانسیون باکتری اشرشیاکلی غیربیماریزا آلوده شد، و نوک انگشتانشان قبل و بعد از استفاده از ضدعفونیکننده مرجع (پروپانل60%) و نیز محلول درموسپت در محیط TSB قرار دادهشد و پس از کشت از رقتهای مختلف برروی محیطTSA ،تعداد میکروارگانیسمها به صورت لگاریتم دهدهی تخمین زدهشد ،سپس با مقایسه ضریب کاهش درموسپت با مرجع با کمک آزمون آماری ویلکاکسون، میزان کارایی محلول درموسپت تعین گردید. نتایج میانگین لگاریتم ضرایب کاهش مرجع 5111/3 و درموسپت 7903/3 به دست آمد و بر اساس آزمون ویلکاکسون، در اختلاف لگاریتم ضریب کاهش درموسپت از پروپانل، مجموع رتبههای منفی برابر با 55 و مثبت برابر با 23 وp value = 1167/0 محاسبه شد. نتیجهگیری با توجه به اینکه مجموع رتبههای منفی به دست آمده از مجموع رتبههای مثبت بیشتر است، کارایی درموسپت بیشتر از مرجع به نظر میرسد ولی بر اساس p value به دست آمده(1167/0) در سطح معنیدار 05/0 ،اختلاف معنیداری بین ضریب کاهش درموسپت و مرجع وجود ندارد و درنتیجه کارایی آن مشابه پروپانل می باشد. درنهایت با توجه به کاربرد ساده و سریع، عدم نیاز به آب و اثرضدعفونی کنندگی قابل قبول ،استفاده از محلول درموسپت جهت بهداشت دست توصیه می گردد.
Dermosept
Hand Hygiene
Hand Rub
Antibacterial effect
2015
03
21
21
25
https://mjms.mums.ac.ir/article_4263_a24621e9833a6dd91eeeee2078cd48a3.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
بررسی سرولوژیک توکسوکاریازیس در بیماران هایپرائوزینوفیلی مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
فریبا
برنجی
محمد
حقانی
عبدالمجید
فتی
محمود
محمودی
مریم
صالحی
مقدمه توکسوکاریازیس یک عفونت انگلی است که از عوامل ایجاد کننده ائوزینوفیلی در انسان می باشد. عفونت در انسان با بلع تخم های انگل از طریق خاک یا دست آلوده ایجاد میشود.سپس لاروها در روده باریک از تخم خارج وبا سوراخ کردن روده وارد گردش خون شده واز انجا به تمام ارگانهای مختلف مهاجرت میکنند و منجر به ایجادلارو مها جر احشایی ولارو مهاجر چشمی میشوند. روش کار در این مطالعه موردشاهدی که از بهمن ماه 1391 تا دی ماه 1392 به صورت آینده نگر دربیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بر 80 بیمارازبین بیماران مراجعه کننده به این مراکز انجام شد ,پس از تشخیص 40بیمارهایپر ائوزینوفیل(ائوزینوفیلی بیش از 10%) بدون سابقه بیماری حساسیتی به عنوان گروه مورد و40بیمارفاقد ائزینوفیلی به عنوان گروه شاهداقدام به نمونه گیری و جداسازی سرم یا پلاسمای افراد مذکور نموده سپس به روش الایزا به اندازه گیری انتی بادی ضد توکسوکارا در این افراد پرداخته شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج شیوع آنتی بادی ضد توکسوکارا در افرادهایپرائوزینوفیل و گروه شاهد به تر تیب 5/22%(9نفر) و 5/2%(ا نفر) مشاهده شد. میانگین سنی گروه مورد 7/12±8/41 و گروه شاهد 9/13±3/47و جنسیت در افراد مورد مطالعه 5/52% مذکر و 5/47%مونث میباشد. نتیجهگیری مطالعات سرواپیدمیولوژیک درایران سروپروالانس بیماری را بین 2% تا 6/25%را نشان داده است. با توجه به اینکه توکسوکاریازیس توسط لارو کرم ایجاد میشود این بیماری را فقط با روش های سرولوزیک می توان تشخیص داد. لذا لازم است در افراد با هایپر ائوزینوفیلی نامشخص به توکسو کاریازیس مشکوک شده وآزمون ایمونوسرولوژی به روش الایزا انجام گردد.این مطالعه نشان می دهد که این عفونت در مشهد وجود دارد. پی نوشت: این مقاله با تضاد نویسندگان منافاتی ندارد.
ELISA
hypereosinophilia
Toxocara egg
Visceral larva migrans
2015
03
21
26
31
https://mjms.mums.ac.ir/article_4081_bb7d1be709cd0be1d03aa070b6cc1b97.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
کارکرد تحولی خانوادههای دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در مقایسه با خانوادههای دارای فرزند سالم
شهربانو
عالی
سید امیر
امین یزدی
محمد سعید
عبدخدایی
علی
غنایی
فاطمه
محرری
مقدمه داشتن فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، آشکارا تجربهای دشوار برای والدین و خانواده است. اغلب، ناتوانیهای فراگیر و شدید کودکان مبتلا به ASD با مجموعهای از مشکلات برای مراقبان همراه است. هدف از اجرای این تحقیق، تعیین توانمندیهای تحولی خانوادهی کودکان مبتلا به اوتیسم و مقایسهی قوتها و ضعفهای آنها با توانمندیهای تحولی خانوادهی کودکان سالم است. روش کار این مطالعه از نوع توصیفی پیمایشی است و در شهر مشهد در سال 1392-1393 انجام شده است. تعداد ۶۷ نفر از مادران ارزیابی شده اند؛ ۳۲ مادر کودکان مبتلا به اوتیسم از بین مراکزآموزش کودکان اوتیستیک شهر مشهد و ۳۵ مادر کودکان سالم از بین مهدکودکهای این شهر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامهی محققساختهی سنجش کارکرد تحولی خانواده (DFFAQ) برای ارزیابی آنها بهکار رفته و دادههای بهدستآمده با روش آماری تحلیل واریانس چندراهه تحلیل شدند. نتایج در تمام ابعاد تحولی، میانگین نمرات کارکرد تحولی خانوادهی کودکان مبتلا به اوتیسم، پایینتر از میانگین نمرات خانوادهی کودکان عادی بود. همچنین، در ابعاد علاقهمندی و جذبشدن به روابط انسانی، حل مسألهی اجتماعی مشترک، تفکر منطقی و انضباط، یافتهها تفاوتی معنادار را بین کارکرد تحولی خانوادهی کودکان مبتلا به اوتیسم و کارکرد تحولی خانوادهی کودکان سالم نشان دادند. نتیجهگیری میتوان نتیجه گرفت که کارکرد خانوادههای گروه اوتیستیک نسبت به گروه کنترل دارای ضعف است.
: Autism Spectrum Disorder
Developmental Capacities
Developmental Functioning Family
2015
03
21
32
41
https://mjms.mums.ac.ir/article_3768_3ad88e457a5dc1734738eab58754cbf7.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
رابطه سطح منیزیوم و رتینوپاتی در بیماران دیابتی نوع دو
شکوفه
بنکداران
علی
اوسط لطفی
مقدمه رتینوپاتی از علل شایع ایجاد ناتوانی در بیماران دیابتی است. در ایجاد رتینوپاتی عوامل متعددی دخالت دارد. به نظر می رسد منیزیوم نقشی در افزایش ترشح انسولین و حساسیت به انسولین ایفا کند. بیماران دیابتی به علت هیپرمنیزیوری در خطر کمبود منیزیوم و در پی آن افزایش مقاومت به انسولین هستند. مطالعات متعددی در رابطه با هیپومنیزیمی با ایجاد عوارض دیابت وجود دارد. هدف این مطالعه، ارزیابی ارتباط بین سطح منیزیم و وجود و شدت رتینوپاتی در بیماران دیابتی نوع دو بود. روش کار 178 بیمار دیابتی انتخاب شدند. سطح قند ناشتا- هموگلوبین گلیکوزیله، لیپید ها، کراتی نین، انسولین و منیزیوم در بیماران بررسی شد . نمونه ادراری جهت بررسی نسبت میکروآلبومین به کراتینین گرفته شد. ریسک بیماری قلبی عروقی در بیماران محاسبه شد. وجود رتینوپاتی توسط افتالمولوژیست بررسی شد. ارتباط بین تمام اندکس های سرمی به ویژه منیزیوم و رتینوپاتی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج 9/71% بیماران زن و 1/28% آنها مرد بودند. 59 بیمار (1/33%) رتینوپاتی داشتند. ارتباط معنی دار آماری بین رتینوپاتی با طول مدت دیابت (0.001>0= p )، وجود شرح حال قبلی پای دیابتی (006/0= p)، وجود نفروپاتی دیابتی (014/0= p)، فشار خون بالا (019/0= p)، افزایش سن بیماران (049/0= p)، افزایش سطح هموگلوبین گلیکوزیله (001/0>(pو نیز ریسک قلبی عروقی ( 004/0= p) در این مطالعه به دست آمد. ارتباط معنی داری بین وجود و شدت رتینوپاتی و سطح سرمی منیزیم به دست نیامد. نتیجه گیری در این مطالعه ارتباط معنی داری بین سطح سرمی منیزیم و وقوع رتینوپاتی دیابتی وجود نداشت.
Diabetes
magnesium
Retinopathy
2015
03
21
42
48
https://mjms.mums.ac.ir/article_4264_61b4842ddcaf74b4ec1f1669e2ce2e53.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
ارزیابی وضعیت تغذیهای بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به کلینیک سرپایی سرطان شناسی پرتودرمانی در مشهد
سارا
موحد
سیده ندا
موسوی
وحید
مظفری
یاشا
مخدومی
عباسعلی
زراعتی
سیدجواد
پورافضلی فیروزآبادی
عبدالرضا
نوروزی
مقدمه سوءتغذیه ناشی از سرطان و درمانهای آن میزان مرگ و میر بیماران را افزایش و کیفیت زندگی را کاهش می دهد و پیش آگهی بیماران را بدتر میکند. با این حال، مراقبت های تغذیه ای می توانند عوارض را بهبود بخشند. در حال حاضر در ایران مطالعات محدودی درباره وضعیت تغذیه ای بیماران سرطانی در دسترس می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی خطر ابتلا به سوءتغذیه در بیماران مبتلا به سرطان در مرکز سرپایی سرطان شناسی در شرق کشور میباشد. روش کار مطالعه به صورت مقطعی از نوع طرح ممیزی بالینی (Audit) می باشد که با مشارکت همه افراد بالاتر از 18 ساله که برای اولین بار به مرکز پرتودرمانی سرطان شناسی رضا (ع) (RROC) در اردیبهشت و خردادماه 1391 مراجعه کرده اند انجام شد. 166 نفر در مطالعه شرکت کردند. وضعیت تغذیه بر اساس ابزار غربالگری سوءتغذیه جهانی (MUST) مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمون های کلموگراف اسمیرنوف، کای دو، فیشر، آنوا تجزیه و تحلیل و بررسی شد. نتایج از مجموع 166 نفر، 81 نفر مرد (8/48٪) و85 زن (2/51٪) با دامنه سنی 18 تا 90 سال با متوسط سن 16 ± 7/53. سال در این مطالعه شرکت کردند. بر اساس روش ارزیابی MUST، 8/48٪ از بیماران در معرض خطر سوءتغذیه کم و65/12% در معرض خطر متوسط سوءتغذیه و5/38٪ از آنها در معرض خطر سوءتغذیه زیاد بودند. این مطالعه نشان داد که ارتباط معنی داری بین سوءتغذیه و نوع سرطان وجود دارد. اکثریت بیماران در معرض خطر سوءتغذیه زیاد به ترتیب در مبتلایان به سرطان دستگاه گوارش تحتانی، مغز و دستگاه گوارش فوقانی بودند. بیشترین نوع سرطان، سرطان پستان بود که کمترین خطر ابتلا به سوءتغذیه را دارا بود. در نهایت ارتباط معنی داری بین شدت سوءتغذیه با ساکن شهر یا روستا بودن و روش زندگی به صورت زندگی با خانواده یا تنها زندگی کردن وجود داشت. نتیجه گیری این مطالعه خطر سوءتغذیه قابل توجهی را در بیماران مبتلا به سرطان نشان داد. با توجه به ارتباط معنی دار میان نوع سرطان و شدت سوءتغذیه، مداخله تغذیه ای بر اساس نوع بدخیمی از اهمیت اساسی برخوردار است.
Malignancy
Malnutrition
Malnutrition Universal Screening Tool (MUST)
Cancer Type
2015
03
21
49
55
https://mjms.mums.ac.ir/article_4266_1972059684342a933605ec7ed816772b.pdf
medical journal of mashhad university of medical sciences
1735-4013
1735-4013
1394
58
1
دریافت ویتامینD، سطوح سرمی ویتامین D و خطر ابتلا به سرطان معده
سیدسعید
خیاطزاده
آوات
فیضی
احمد
اسماعیل زاده
سرطان معده یک بیماری مزمن با نسبت بالای شیوع و مرگ و میر در سراسر دنیا شناخته می شود. این مطالعه برای مرور سیستماتیک و همچنین متاآنالیز شواهد موجود در مورد ارتباط بین دریافت ویتامین D و سطح سرمی 25- هیدروکسی ویتامین D با خطر ابتلا به سرطان معده انجام شد. یک جستجوی کامل از مقالات موجود با موضوع ارتباط وضعیت ویتامین D و خطر سرطان معده در پایگاههای الکترونیکی ISI، Scopus، PubMed/Medline،Ovid ،EMBASE و Google scholar تا ماه دسامبر 2012 انجام شد. از 132 مقاله یافت شده در جستجوی اولیه، فقط 7 مقاله ارتباط وضعیت ویتامین D و خطر ابتلا به سرطان معده را گزارش دادند. . آنالیز های آماری با استفاده از نرم افزار Stata 11.2 انجام گردید. وجود ناهمگونی بین مطالعات و سوگرایی انتشار نیز مورد تست قرار گرفت. بر پایه ی اندازه اثر تجمیعی، نسبت شانس ابتلا به سرطان معده در قیاس بالاترین و پائین ترین سطح دریافت ویتامین D (26/0p:؛25/1 ،94/0) 09/1بود؛ همچنین، میزان خطر نسبی ابتلا به سرطان معده در قیاس بالاترین و پائین ترین سطح سرمی ویتامین D (429/0 p: ؛14/1 ،74/0) 92/0 بود که هیچ ارتباط معناداری بین سطح سرمی ویتامین D و خطر ابتلا به سرطان معده یافت نشد. هیچ شاهدی برای ناهمگونی بین مطالعات وجود نداشت. هیچ شاهدی مبنی بر ارتباط معنادار بین وضعیت ویتامین D و خطر ابتلا به سرطان معده یافت نشد.
Vitamin D Intake
Serum 25(OH) D
Stomach
Cancer
2015
03
21
56
64
https://mjms.mums.ac.ir/article_4267_fcc049a11eb08ac73873333f45bcc911.pdf