Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor, Pharmaceutical Sciences Research Center, Department of Pharmacology and Toxicology, Faculty of Pharmacy, Mazandaran University of Medical Sciences, Sari, Iran
2 General Physician, Golestan Department of Forensic Medicine, Gorgan, Iran.
3 MSc in Toxicology, Department of Pharmacology and Toxicology, Faculty of Pharmacy, Mazandaran University of Medical Sciences, Sari, Iran
4 BS in Applied Mathematics, Golestan Department of Forensic Medicine, Gorgan, Iran.
5 Forensic Medicine and Toxicology Specialist, Golestan Department of Forensic Medicine, Gorgan, Iran
6 MSc in Toxicology, Health Management and Social Development Research Center, Golestan University of Medical Sciences, Gorgan, Iran.
Abstract
Keywords
مقدمه
فسفید آلومینیوم[1] از خطرناکترین سموم دفع آفات بوده که در ایران به نام قرص برنج[2] شناخته میشود (1-2). این ترکیب اولین بار در سال 1973 به عنوان یک آفت کش ایده آل مطرح و در حال حاضر بارنگ خاکستری تیره و یا به شکل کریستالهای زرد رنگ و با نامهای تجاری مختلف به عنوان آفت کش، حشره کش و جونده کش استفاده میگردد (3-4). این ماده در انسان جذب پوستی نداشته و راه اصلی ایجاد مسمومیت توسط آن از طریق مصرف دهانی و مواجهه تنفسی میباشد. همچنین مکانیسم اصلی ایجاد مسمومیت توسط این ماده تولید گاز فسفین(PH3) بوده که در اثر تماس فسفید آلومینیوم با آب تولید میشود (2).
شدت مسمومیت با فسفید آلومینیوم در هر دو مسیر مصرف گوارشی و تنفسی بالا بوده و فسفین تولیدی به راحتی از دستگاه گوارش و اپیتلیوم ریه جذب میشود (3). این گاز باعث مهار سیتوکروم اکسیدازc، زنجیره انتقال الکترون و نهایتا توقف تنفس سلولی میشود. متعاقب این تغییرات رادیکالهای آزاد تولید میشود که میتوانند به ارگانها آسیب برسانند (5). پیامد اصلی کشنده فسفید آلومینیوم معمولا اختلال در سیستم قلبی و عروقی از طریق اثر مستقیم گاز فسفین بر میوکارد و آریتمی است. متاسفانه آنتی دوت خاصی جهت درمان وجود نداشته و مسمومیت با فسفید آلومینیوم در 48 – 24 ساعت اول با درصد بالای مرگ همراه میباشد(1، 3-5).
از دیدگاه کلی مسمومیت با فسفید آلومینیوم از شایعترین علل مرگ در بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه میباشد (1). غالب مسمومیتها به قصد خودکشی و گاها به صورت تصادفی و به ندرت به قصد جنایت رخ میدهد (4). این ترکیب اولین بار در هندوستان به بازار عرضه شد و در همین کشور سالانه حدود 15000 مسمومیت اتفاقی یا عمدی را در بر داشته که دو سوم آنها منجر به مرگ میشود (5). در نپال نیز بیش از 50% خودکشیها ناشی از آفت کشها بوده که 14% آنها به دلیل مصرف فسفید آلومینیوم بوده است (6).
در ایران نیز مصرف فسفید آلومینیوم شیوع بالا و روزافزون داشته به طوری که این ماده از علل شایع مرگ ناشی از مسمومیتهای عمدی بوده که اکثرا به قصد خودکشی و در گروه سنی جوان رخ میدهد (2). طی 4 ماه نخست سال 1391 در استانهای تهران، مازندران، گیلان و لرستان 116 نفر به دلیل مسمومیت ناشی از فسفید آلومینیوم فوت نموده اند (1). در شهرستان رشت نیز 116 مورد مسمومیت ناشی از مصرف فسفید آلومینیوم از سال 1379 تا 1382 ثبت گردیده که در سال 1384 به 284 مورد رسیده است (5). گزارشات متعدد دیگر نشان از مصرف فسفید آلومینیوم جهت خودکشی در دهههای اخیر در تهران و سایر مناطق کشور دارد (7).
این ترکیب در استانهای شمالی کشور به راحتی در دسترس عموم قرار داشته و یکی از ابزارهای شایع خودکشی به حساب میآید (2). همچنین استان گلستان یکی از قطبهای مهم کشاورزی در شمال کشور بوده و با توجه به دسترسی آسان به فسفید آلومینیوم در این منطقه، انتظار میرود شیوع بالایی از مسمومیت را شاهد باشیم. لذا با توجه به قدرت کشندگی بالای این ماده، سهولت دسترسی، شیوع مصرف به ویژه با انگیزه خودکشی و نیز به دلیل فقدان آمار و اطلاعات دقیق از میزان فوت ناشی از این ماده در استان گلستان، مطالعه حاضر به منظور مقایسه میزان مرگ ناشی از مسمومیت با فسفید آلومینیوم با سایر مرگهای ناشی از مسمومیت در سالهای 1389 تا 1394 انجام گرفته است.
روش کار
مطالعه به شکل توصیفی- مقطعی بر روی تمامی اجساد ارجاعی به اداره کل پزشکی قانونی استان گلستان که به دلیل مرگ ناشی از مسمومیت در سالهای 1389 لغایت 1394 فوت شده بودند به صورت سرشماری انجام شده است. تشخیص مرگ ناشی از فسفید آلومینیوم در آزمایشگاه پزشکی قانونی با انجام آزمایشات سم شناسی بر روی نمونههای تهیه شده از امعا و احشاء صورت گرفته است. جهت تشخیص مسمومیت با فسفید آلومینیوم از نیترات نقره استفاده شده که در این روش بعد از اضافه کردن آب مقطر به نمونههای چرخ شده امعا و احشا، نمونه را حرارت داده و به آن نیترات نقره اضافه مینمایند. مشاهده بخارات سیاه رنگ در لوله آزمایش نشانه وجود فسفین در نمونه بوده که به عنوان مورد مثبت مسمومیت با فسفید آلومینیوم تلقی میشود. جمع آوری اطلاعات از پرونده افراد متوفی با کمک چک لیستی مشتمل بر 16 سوال، شامل 9 سوال مربوط به مشخصات دموگرافیک و 7 سوال مربوط به مشخصات زمینهای و شرایط ایجاد مسمومیت انجام گرفته است. اطلاعات مربوطه به کمک برنامه SPSS(نسخه 16) و روشهای توصیفی و نیز آزمون کای اسکوار جهت بررسی ارتباط متغیرها مورد پردازش قرار گرفته است. همچنین سطح معنی داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد و مجوزهای لازم و تاییدیه کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان (کد اخلاق: IR.GOUMS.REC.1394.31) در ابتدای کار اخذ و محرمانه بودن نام و مشخصات هویتی افراد لحاظ گردیده است.
نتایج
در فاصله زمانی بین ابتدای سال 1389 تا پایان سال 1394 از کل 5516 مورد اجساد ارجاعی به اداره کل پزشکی قانونی استان گلستان، تعداد 420 مورد ، فوت به دلیل مسمومیت داشتهاند. از نظر نوع ماده سمی مواد مخدر با فراوانی172 مورد(%41)، بیشترین درصد مسمومیت را دارا بوده است. فسفید آلومینیوم با 105مورد (%25) در رتبه دوم و در ادامه گاز مونوکسید کربن، 59 مورد(%14)، دارو، 41مورد(%10)،آفت کش 29 مورد(9/6 %)، الکل 4مورد(%95)، آمفتامین 4مورد(%95)، کراک و شیشه 4مورد(%95) و مرگ موش(فسفید روی) 1 مورد(%2)، قرار داشته است (نمودار شماره1). لذا با توجه به نتایج بدست آمده و بر اساس یافتههای آزمون کای اسکوار مشخص شدکه بین فراوانی مرگ ناشی از مسمومیت با نوع ماده سمی در بررسی حاضر ارتباط معنادار آماری وجود دارد (001/0>p).
[1] Aluminum Phosphide
[2] Rice Tablet
از کل 105 مورد مسمومیت ناشی از فسفید آلومینیوم، 67 نفر مرد(8/63 %) و 38 نفر زن(2/36 %) میباشند. میانگین سنی جامعه آماری 08/13± 45/29 سال و دامنه سنی بین 2 تا 76 سال بوده است. از نظر ملیت، تمامی افراد متوفی ایرانی و راه ورود فسفید آلومینیوم در همه موارد دهانی(خوراکی) بوده است. طبق جدول شماره 1 غالب افراد به تعداد 45 نفر(9/42 %) متعلق به گروه سنی 29 – 20 سال بودهاند. در توزیع گروههای سنی بر حسب جنس نیز مشخص شد که سنین 29 – 20 سال شایعترین رده سنی در هر دو جنس بودهاند. از نظر شغلی اکثریت شاغل بودهاند 43نفر(%41). از نظر فراوانی شغل در هر دو جنس، 18نفر(4/47 %) زنان خانه دار و 42نفر(3/62 %) مردان شاغل بودهاند. غالب افراد دارای تحصیلات متوسطه 42نفر(%40)، ساکن شهر 87نفر(9/82 %) و متاهل 50نفر(6/47 %) بودهاند. از نظر توزیع زمانی، زمستان با فراوانی 35 نفر(3/33 %) بیشترین فوت را نسبت به سایر فصول داشته است.
نتایج آزمون کای اسکوار گویای آن بود که بین فراوانی مرگ ناشی از مسمومیت و سال بررسی ارتباط معنادار آماری مشاهده شده است (779/0 p=) به طوری که بیشترین موارد مسمومیت در طی سال 92 و 94 گزارش شده است (نمودار شماره 2). از نظر جنس، در مردان به جز کاهش مقطعی در سال 93 میزان مرگ ناشی از مسمومیت با فسفید آلومینیوم صعودی بوده ولی در زنان طی چهار سال انتهایی، این نوع مسمومیت کاهش یافته است.
از نظر نوع مسمومیت، تمامی موارد ابتلا عمدی بوده که در این میان 104 مورد (%99). به دلیل خودکشی و 1 مورد (%1) به دلیل دگر کشی بوده و در این خصوص با توجه به نتایج آزمون کای اسکوار بین فراوانی مرگ ناشی از مسمومیت و نوع مسمومیت ارتباط معنادار آماری مشاهده شده است (001/0 p<).
بحث
مطالعه حاضر که به منظور مقایسه میزان مرگ ناشی از فسفید آلومینیوم با میزان مرگهای ناشی از سایر مسمومیتها در استان گلستان انجام شده است که مشخص شد فسفید آلومینیوم بعد از مواد مخدر دومین علت مرگ ناشی از مسمومیت میباشد. این نتایج هم سو با بررسیهای انجام شده در مازندران، خرم آباد و هندوستان بوده است (8-9،2). همچنین بررسیهای صورت گرفته در کشور موید این موضوع بوده که مسمومیت با سموم آفت کش در مناطق شمالی نسبت به سایر نقاط کشور به طور چشمگیری بیشتر میباشد (10). از طرفی این روند با نتایج بررسیها در تهران که بیشترین علل فوت ناشی از مسمومیت را مواد مخدر و در درجه دوم مونوکسید کربن معرفی کرده است متفاوت بوده و این اختلاف را میتوان ناشی از یکسان نبودن شرایط اقلیمی و نوع دسترسی به سموم در نقاط مختلف دانست (5،2).
در بررسی حاضر غالب مسمومیتها با انگیزه خودکشی اتفاق افتاده که این روند در مازندران، گیلان و تهران مشاهده شده است (11،7،2). در بررسی دیگری در تهران نیز مشخص شد که فسفید آلومینیوم اولین عامل مرگ ناشی از مسمومیتهای عمدی در این شهر بوده است (12). در همین خصوص بررسیهای مقدم نیا و عبداللهی، فسفید آلومینیوم را سومین علت خودکشی طی سالهای 1379- 1376 در بابل معرفی نموده است. سایر گزارشات حاکی از مصرف فسفید آلومینیوم در طی دهههای اخیر جهت خودکشی در تهران و سایر مناطق کشور بوده است (2). همچنین این روند در خارج از کشور مانند موروکو و هند نیز مشاهده شده است (9،4). از طرفی بررسیها نشان میدهد که خودکشی با استفاده از سموم، سومین روش مورد استفاده در کشور بوده و بیشترین درصد خودکشی با این شیوه در مردان به استان گلستان (9/52 %) و در درجات بعدی به استانهای کرمان (%44) و سمنان (7/26 %) اختصاص داشته است (13). لذا با توجه به نتایج میتوان فسفید آلومینیوم را از ابزارهای مهم خودکشی در نظر گرفت که متاسفانه شیوع آن روند صعودی داشته و نیازمند انجام اقدامات سریع و وسیع جهت کاهش این مشکل میباشد.
در مطالعه حاضر فوت ناشی از مسمومیت با فسفید آلومینیوم در مردان بیش از زنان بوده و بررسیهای مشابه در داخل و خارج از کشور نیز وضعیت مشابهی را گزارش نموداند (14،4،2). در برخی مطالعات از جمله در تهران و آلبانی زنان جمعیت غالب را دارا بوده اند (15-16). بنا به اظهارات محققین علی رغم اینکه زنان حدود 5 – 3 برابر مردان خودکشی مینمایند ولی مردان بیشتر از زنان خودکشی موفق دارند (17). با توجه به اینکه فسفید آلومینیوم بیشتر با نیت اقدام به خودکشی مصرف شده و از طرفی با توجه به میزان کشندگی بالای آن، میتوان نتیجه گرفته که مردان احتمالا به دلیل دسترسی بیشتر و یا داشتن انگیزه بیشتر در پایان دادن به زندگی نسبت به زنان، بیشتر از این ماده استفاده مینمایند و ضروری است در این گروه اقدامات پیشگیرانه با اهتمام بیشتری انجام گردد (5،2).
در مطالعه حاضر مشخص شد بیشتر مسمومین با فسفید آلومینیوم در رده سنی 29 – 20 سال بودهاند و بررسیهای صورت گرفته در مناطق شمالی کشور و همچنین در تهران نیز موید این موضوع میباشد (12،5،2). از طرفی در برخی مطالعات از جمله در اردن و هند سن شایع مسمومیت با فسفید آلومینیوم به ترتیب 19 – 15 و نیز 20 – 16 سال بوده که این موضوع نشان از لزوم توجه به اقشار جوان دارد (18). از طرفی جوان بودن هرم پایه جمعیتی را نیز میبایست در این خصوص مد نظر قرار داد. به طور کلی دوره جوانی یکی از مهمترین دورانهای گرایش به خودکشی در شرایط خاص اجتماعی روانی میباشد و خودکشی در جوانان به طور عمده به عدم موفقیتهای اجتماعی آنان و روابط با والدین، دگرگونی جسمانی همراه با بلوغ، احساس تنهایی و مسائل مربوط به ابراز هویت و بحران شخصیت اتفاق میافتد(19،13).
در زمینه وضعیت تاهل بیشتر افراد متاهل بودهاند که این الگو در گیلان و مازندران نیز تکرار شده ولی مغایر با بررسیهای صورت گرفته در تهران میباشد(20،4،2). احتمالا عواملی مانند مشکلات مربوط به زندگی مشترک و ناتوان بودن برخی زوجین به خصوص زوجین جوان در برطرف کردن آنها و اقدام تکانهای جهت خودکشی را میتوان در روند افزایش فوت ناشی از فسفید آلومینیوم در متاهلین موثر دانست (5،2).
علی رغم دسترسی روستائیان به فسفید آلومینیوم جهت استفاده در محصولات کشاورزی، در بررسی حاضر بیشتر موارد ساکن شهر بودهاند. این نتایج هم سو با بسیاری از مطالعات مانند بررسیهای مشابه در نپال و آلبانی میباشد (16،6). به نظر میآید عواملی مانند سطح اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی در این مورد موثر میباشد (4). از طرفی بیشتر بودن جمعیت پایه در مناطق شهری را نیز میبایست مورد توجه قرار داد.
در بررسی حاضر غالب افراد دارای تحصیلات در مقطع متوسطه بودهاند. احتمالا بیشتر بودن افراد دارای این سطح تحصیلات در جامعه و نیز مشکلات خاص این طیف از جامعه در این روند موثر میباشد. همچنین با توجه به اینکه در بررسی حاضر غالب موارد مسمومیت با نیت خودکشی رخ داده است میتوان به نظریه Kaplan توجه نمود که ایشان اعتقاد داشتند هر اندازه سطح تحصیلات در جامعه افزایش یابد احتمال خودکشی بیشتر میگردد که این نظریه در مطالعه حاضر تا تحصیلات مقطع متوسطه صادق میباشد (21).
نتیجه گیری
فسفید آلومینیوم دومین عامل مرگ ناشی از مسمومیت در استان گلستان بوده که بیشتر با انگیزه خودکشی و در مردان متاهل گروه سنی 29 – 20 سال ساکن شهر مشاهده میگردد. لذا مقتضی است اقدامات پیشگیرانه شامل افزایش آگاهی عموم و کاهش دسترسی از طریق محدودیت در عرضه و فروش و نیز جایگزین نمودن ترکیباتی به جای فسفید آلومینیوم جهت استفاده در منازل و صنعت کشاورزی مد نظر قرار گیرد.
تشکر و قدردانی
مقاله حاضر تحت حمایت دانشگاه علوم پزشکی گلستان و حاصل طرح تحقیقاتی مصوب با کد 931121253 میباشد. از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی گلستان و هم چنین سازمان پزشکی قانونی استان گلستان سپاسگزاری میشود.