Document Type : Research Paper
Authors
1 MD, Dept. of Family Medicine, School of Medicine, Social Determinants of Health research center, Mashhad University of Medical Sciences (MUMS), Mashhad, Iran.
2 Dept. of health education & health promotion, School of Health, Social Determinants of Health research center, Mashhad University of Medical Sciences (MUMS), Mashhad, Iran
3 Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran
4 Department of Epidemiology and Biostatistics, Social Determinants of Health Research center, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad,Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
در آستانه قرن 21 میلادی، برجستهترین واقعهاى که جوامع و کادر بهداشتی با آن مواجهاند، شیوع روزافزون بیمارىهاى مزمن مىباشد که عادات و رفتارهای بهداشتی افراد به طور چشمگیری بر میزان ابتلا و شدت آنها تأثیر دارند (1). پرفشاری خون[1] سومین علت مرگ و میر در دنیاست (2). نتایج تحقیقات انجام شده در ایران و جهان نشان میدهد، میزان شیوع پرفشاری خون، در کلیه کشورها به ویژه در کشور ایران رو به افزایش میباشد (2-3). در ایران، مطالعات اپیدمیولوژیک پراکندهای در زمینه میزان شیوع فشار خون بالا انجام شده است. در گناباد شیوع فشار خون 88/20%، در کرمانشاه 14%، در تبریز 82/20% و در تهران32% گزارش شده است (4). دلیل اصلی این افزایش، عوامل متعددی مانند رشد روز افزون جمعیت، تغییرات سریع اجتماعی مانند شهرنشینی، تغییر در سبک زندگی مردم، و افزایش دوران بقای این بیماران به واسطه توسعه دانش پزشکی و کنترل بیماری گزارش شده است (1-3). فشار خون، به دلیل عدم وجود نشانههای آشکار و قابل تشخیص و عوارض ناخوشایند قلبی و عروقی ناشی از آن، به قاتل خاموش معروف است (5). این بیماری، مانند اغلب بیماریهای مزمن، با شیوه زندگی، سلامت روانی و کیفیت زندگی بیماران ارتباط تنگاتنگی دارد و در صورت عدم کنترل به موقع و مناسب، موجب بروز بیماریهای مختلف، ایجاد ناتوانی قابل توجه، کاهش بهره وری و در نهایت کاهش کیفیت زندگی مردم میشود (6-8). اغلب موارد، درمان قطعی برای مبتلایان به این بیماری وجود ندارد و هدف درمانگران عمدتا کنترل این بیماری میباشد (9). کاروالهو و همکاران در مطالعهای با عنوان تاثیر پرفشاری خون بر کیفیت زندگی گزارش کردند که افراد مبتلا به پرفشاری خون در مقایسه با افراد دارای فشارخون طبیعی کیفیت زندگی پایینتری دارند (10). همچنین، عبادی و همکاران در مطالعهای با عنوان مقایسه کیفیت زندگی مردان مبتلا به پرفشاری خون با افراد سالم به این نتیجه رسیدند که نمره کل کیفیت زندگی در افراد سالم نسبت به بیماران مبتلا به پرفشاری خون بیشتر است (11).
با توجه به موارد بالا مشخص است که یکی از عوامل مؤثر بر پیشگیری و کنترل فشار خون، برخورداری از آگاهی کافی از بیماری، عوامل مؤثر در بروز آن و نحوه پیشگیری از این بیماری میباشد. در عین حال یکی از عوامل بسیار تأثیرگذار بر سطح آگاهی و در نتیجه کنترل و پیشگیری مؤثرتر بیماری فشارخون سواد سلامت است. سواد سلامت، حاصل تشریک مساعی عوامل اجتماعی و فردی بوده و به نگرانیها و ابعاد سواد در زمینه سلامت میپردازد و به عنوان شاخص حیاتی و مهم در نتایج و هزینههای مراقبتهای بهداشتی شناخته شده است (12-13). طبق مطالعات مرکز استراتژیهای مراقبت سلامت آمریکا، افراد دارای سواد سلامت اندک با احتمال کمتری اطلاعات نوشتاری و گفتاری ارایه شده توسط متخصصان سلامت را درک و به دستورات داده شده عمل میکنند و وضعیت سلامت نامطلوبتری دارند، میزان بستری شدن و مراجعه به پزشک در آنها بیشتر است، در مهارتهای خود مراقبتی ضعیفتر عمل میکنند، مراقبت پیشگیرانه کمتری دارند و در نتیجه هزینههای پزشکی بیشتری را متحمل میشوند (14). عقیده بر این است که آموزش میتواند در تغییر رفتار بهداشتی، شناخت و درک بیماران مؤثر واقع شود (15). نتایج پژوهش خسروی و احمدزاده نشان داد سطح سواد سلامت بیماران در سطح مرزی و ناکافی قرار دارد. ناکافی بودن سواد سلامت باعث میشود تا پیامهای بهداشتی به طور درست به بیماران انتقال داده نشود (16).
در بیماریهای مزمن، آموزش، قسمت ویژهای از برنامة مراقبتی میباشد که بیمار را به طور فعال در امر مراقبت خویش شرکت میدهد و باعث مقابلة بهتر با وضعیت موجود میشود. یکی از روشهای آموزشی که موجب ارتقای رفتار بهداشتی بیمار میشود آموزش خودمراقبتی است. این شیوة آموزشی توضیح میدهد که چرا و چطور افراد از خودشان مراقبت میکنند (17). انسان بالغ اعمالی را یاد میگیرد و انجام میدهد تا بقا، کیفیت زندگی و خوب بودن خودش را هدایت کند مراقبت از خود باید آموخته و به طور عمدی و دایمی انجام شود. فراگیری فعالیتهای خودمراقبتی میتواند فرد را به سمت حفظ سلامتی و خوب بودن سوق دهد، سازگاری فرد را با بیماری افزایش دهد، توان مراقبت از خود را در افراد بیشتر کند و میزان ناتوانی و از کارافتادگی بیماران و هزینههای درمانی را کاهش دهد (17-18). بابابیگی و همکاران در مطالعهای بر روی 112 بیمار مبتلا به فشارخون بالا در شیراز نشان دادند که برنامههای آموزشی میتوانند موجب افزایش آگاهی، بهبود خود مدیریتی و اصلاح سبک زندگی در این بیماران شوند (19). مطالعات محدودی در زمینه تاثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی و سواد سلامت بیماران مبتلا به فشار خون انجام شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مراقبت از خود بر کیفیت زندگی و سواد سلامت بیماران مبتلا به پرفشاری خون انجام شد.
روش کار
پژوهش حاضر، یک طرح آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل میباشد.
جامعه آماری این پژوهش، بیماران مبتلا به پرفشاری خون تحت پوشش مرکز بهداشتی درمانی توس مشهد در سال 1395 بود، که طی آمارگیری سال 1395 در مجموع 360 نفر بیمار مبتلا به فشار خون اساسی تحت پوشش این مرکز هستند. نمونه این تحقیق را، تعداد90 نفر از بیماران مبتلا به فشار خون اساسی تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی از بین 360 بیمار انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی، در دو گروه آزمون و کنترل قرارگرفتند (هر گروه 45 نفر). حجم نمونه بر اساس مقاله عمیدی مظاهری و همکاران که درآن درصد افرادی که در گروه آموزشی رفتار مناسب داشتهاند70/0 و در گروه کنترل 24/0 بود تعیین شد (20). لذا با اطمینان 95% و توان 80% حجم نمونه 45 نفر در هر گروه به دست آمد. این بیماران توسط پزشک معالج تشخیص فشارخون گرفته بودند.
به منظور رعایت موازین اخلاقی ابتدا پس از تصویب رساله توسط کمیته پژوهشی دانشگاه و تایید جنبههای اخلاقی پژوهش، پژوهشگر به مراکز بهداشتی درمانی معرفی و مجوز انجام تحقیق از آن مراکز اخذ گردید. کلیه شرکت کنندگان نیز آگاهانه و داوطلبانه در نمونه گیری شرکت کردند و از نظر محرمانه بودن اطلاعات به آنها اطمینان داده شد و بیان گردید که در هر زمانی قادر به ترک جلسات هستند. ملاکهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: دامنه سنی 20 تا 60 سال، سطح تحصیلات سیکل به بالا، داشتن فشارخون اولیه و رژیم دارویی مشابه (مهار کنندههای ACE، بلوک کنندههای آنژیوتانسین و بتا بلوکرها).
ملاکهای خروج از مطالعه شامل سابقه داشتن بیماریهای جسمی و روانی که نیاز به دارو یا رژیم خاصی داشتند بود که با استفاده از پروندههای موجود بیماران و مصاحبه بالینی تشخیص داده شده بودند و همچنین یکی دیگر از معیارهای خروج غیبت بیش از یک جلسه بود. بیماران به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پس از تخصیص واحدهای پژوهش در گروهها، فرم مشخصات دموگرافیک و پرسشنامههای کیفیت زندگی و سواد سلامت، توسط بیماران هر دو گروه، قبل و بعد از اجرای برنامه آموزش خودمراقبتی تکمیل شدند. از افراد گروه آزمایش خواسته شد که در روزهای آتی برای شرکت در کلاس آموزشی که توسط پژوهشگر در مرکز بهداشت تشکیل میشد به مرکز بهداشتی درمانی توس مراجعه نمایند. بیماران گروه آزمایش در چهار جلسه آموزش خودمراقبتی که توسط پژوهشگر هر هفته در مرکز بهداشت ارائه گردید، شرکت نمودند. هر جلسه به مدت 45 دقیقه برگزار شد.
شیوه مداخله
جلسه اول: معارفه و بیان داوطلبانه بودن پژوهش. تعریف فشارخون و معین کردن اعتقادات، افکار و احساسات بیماران در مورد بیماری
جلسه دوم: جلسات به صورت بحث گروهی درباره عوارض بیماری فشار خون و اهمیت تداوم رفتارهای خودمراقبتی در حفظ سلامتی و کنترل عوارض. ارایه جزوه در پایان جلسه
جلسه سوم: آموزش مصرف داروها، اهمیت رژیم غذایی، تحرک و فعالیت و ارایه جزوه در پایان جلسه.
جلسه چهارم: بحث راجع به عوامل ایجادکننده استرس و نقش استرس بر شروع، تشدید و تداوم بیماری فشارخون و آموزش تن آرامی و تنفس دیافراگمی. ارایه جزوه در پایان جلسه
در نهایت دادههای پژوهشی با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره، و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ابزار گرد آورى دادهها
پرسشنامه کیفیت زندگی[2]: فرم 36 عبارتی توسط اورلی در سال 1992 در کشور آمریکا طراحی شد و اعتبار و پایایی آن در گروههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از طرح پرسشنامه، ارزیابی حالت سلامت از هر دو نظر وضعیت جسمانی و روانی است که به وسیلهی ترکیب حیطههای هشتگانه تشکیل دهنده سلامت به دست میآید. این پرسشنامه دارای 36 عبارت است که هشت حیطهی مختلف سلامت را مورد ارزیابی قرار میدهد. چهار زیر مقیاس عملکرد جسمانی، محدودیت در ایفای نقش جسمانی، درد بدنی و سلامت عمومی در مجموع نمره سلامت جسمانی و چهار زیر مقیاس سلامت روانی، خستگی یا نشاط، عملکرد اجتماعی و محدودیت در ایفای نقش اجتماعی در مجموع نمره سلامت روانی را به دست میدهند (21).
این پرسشنامه دارای استاندارد جهانی است و در ایران نیز روایی و پایایی آن تایید گردیده است. در پژوهش منتظری و همکاران تحلیل همخوانی داخلی نشان داد که به جز مقیاس نشاط (65/0=α) سایر مقیاسهای پرسشنامه (SF-36) از حداقل ضرایب استاندارد پایایی در محدوده 77/0 تا 90/0 برخوردارند. همچنین آزمون روایی همگرایی به منظور بررسی فرضیات اندازهگیری با استفاده از همبستگی هر سوال با مقیاس فرضیه سازی شده نیز نتایج مطلوبی را به دست داده و تمامی ضرایب همبستگی بیش از مقدار توصیه شده 4/0 به دست آمده است (22). مفاهیمی که توسط این پرسشنامه سنجیده میشود، اختصاص به سن و گروه خاصی ندارد. دامنهی نمرات مقیاس(SF-36) در محدودهی 0 تا 100 میباشد که در هر مورد نمره بالاتر نشانگر وضعیت بهتر کیفیت زندگی از لحاظ آن بعد میباشد (21).
پرسشنامه سواد سلامت عملکردی در بزرگسالان[3]: پرسشنامه سواد سلامت توسط منتظری و همکاران در سال 1393 طراحی گردیده است که شامل 33 گویه و 5 مولفه میباشد مولفهها عبارتند از: دسترسی شامل گویههای 1 الی 6 ، مهارت خواندن شامل گویههای 7 الی10، فهم شامل گویههای 11 الی 17، ارزیابی شامل گویههای 18 الی 21 و تصمیم گیری و کاربرد اطلاعات سلامت شامل گویههای 22 الی 33 میباشد. کل سواد سلامت که میتوانست عددی بین 0 تا 100 باشد، محاسبه شد. در نهایت نمره سواد سالمت عملکردی آزمودنیها، بر اساس نقاط برش 59 و 74 به سه سطح ناکافی (59-0)، مرزی (74-60) و کافی (100-75) تقسیم گردید. پایایی پرسشنامه در کل مقدار 89/0 به دست آمد (22).
نتایج
تحلیلهای آماری در مورد سن، جنس و تحصیلات نشان داد که دو گروه از نظر این متغیرها همگن بودند. (24 نفر)%53 از گروه آزمون زن و (21 نفر)%46 مرد میباشند. همچنین (25 نفر)%55 از گروه کنترل، زن و (20 نفر)%44 مرد میباشند. میانگین سنی آزمودنیها در گروه آزمایش 04/8±60/37 و در گروه کنترل 90/7±77/36 سال بود و در دامنه سنی 60-25 سال قرار داشتند. از نظر وضعیت تحصیلی، گروه آزمایش (22 نفر)%49 راهنمایی، (19 نفر)%42 دبیرستان و (4 نفر)%9 دانشگاهی بودند؛ گروه کنترل (17 نفر)%38 راهنمایی، (23 نفر)%51 دبیرستان و (5 نفر)%11 دانشگاهی بودند.
[1] - Essential Hypertension
2 - Quality of Life Questionnaire
[3] - Functional Health Literacy in Adults (TOFHLA) The Test of
جدول 1 میانگین و انحراف معیار نمرات مربوط به کیفیت زندگی و سواد سلامت در مراحل در مراحل قبل و بعد از مداخله در دو گروه آزمون و کنترل را به تفکیک نشان میدهد. مقادیر نمایش داده شده در جدول 1 حاکی از آن است که میانگین نمرات پسآزمون گروه آزمون نسبت به پیشآزمون در متغیرهای کیفیت زندگی و سواد سلامت افزایش پیدا کرده است، در حالیکه در گروه کنترل این تفاوت ناچیز است. بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش و از بینبردن اثر پیشآزمون بر پسآزمون از تحلیل کواریانس استفاده گردید. ابتدا پیشفرضهای لازم جهت استفاده از این تحلیل (بررسی همگنی واریانسها، نرمال بودن توزیع نمرات و همگنی شیب رگرسیون) ورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پیش فرضها نشان داد که میتوان از تحلیل کواریانس استفاده کرد.
جدول 2 تأثیر آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی و سواد سلامت را در پسآزمون نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود، تأثیر عضویت گروهی بر کیفیت زندگی و سواد سلامت معنادار است و بین گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). در نتیجه تأثیر آموزش خودمراقبتی بر بهبود کیپفیت زندگی و سواد سلامت معنادار است.
بحث و نتیجه گیرى
نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره ابعاد کیفیت زندگی (سلامت جسمی و سلامت روانی) قبل از مداخله، در هر دو گروه آزمون و کنترل پایین بود. این یافته با نتایج مطالعه عبادی و همکاران (2011) و کاروالهو و همکاران (2013) همسو است و آنها نیز گزارش نمودند که ابعاد کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماری فشار خون در سطح پایین قرار دارد (10-11). لاورنس و همکاران در مطالعات خود، دلایل کاهش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به فشار خون نسبت به افراد سالم را مراجعات مکرر افراد مبتلا به مراکز درمانی، استرس و علایم غیر اختصاصی فشار خون گزارش کردند (23).
و همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در گروه آزمون، آموزش خودمراقبتی موجب بهبود ابعاد کیفیت زندگی این بیماران شده است، در حالی که در گروه کنترل، ابعاد کیفیت زندگی، قبل و بعد از مداخله تغییری نداشته است. نتایج مطالعه بابایی بیگی و همکاران (2014) نشان داد که آموزش خودمراقبتی موجب افزایش آگاهی، تغییر سبک زندگی و بهبود تبعیت دارویی بیماران فشار خون میشود (19). مدیریت موفق بیماری پرفشاری خون نیازمند تعهد بیمار در دستیابی و حفظ فشار خون در حد طبیعی میباشد و رفتارهای سبک زندگی سالم و خودکارآمدی به دنبال آموزش در مبتلایان به بیماری فشاری خون بهبود مییابند (24). مطالعه آقاجانی و همکاران (2013) نشان داد که هر دو روش آموزش سخنرانی و بسته آموزشی میتوانند برخی ابعاد کیفیت زندگی مبتلایان به پرفشاری خون را بهبود بخشند (25). هانت و همکاران (2004) گزارش دادند که ارسال پستی دو بسته آموزشی در فواصل 3 ماهه به مبتلایان پرفشاری خون تاثیری بر فشارخون سیستولیک و دیاستولیک ندارد (26). در بررسی اثر آموزش در مبتلایان به پرفشاری خون پارک و همکاران (2011) نشان دادند که اجرای برنامه آموزشی همراه با انجام ورزش میتواند در کنترل فشارخون، بهبود خودکارآمدی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی در مبتلایان به پرفشاری خون موثر باشد (27). فرناندز و همکاران (2008) دریافتند که آموزش با هدف ارائه مشاوره در زمینه اصلاح سبک زندگی میتواند فشار خون را کم کند و تبعیت از رژیم دارویی را افزایش دهد (28). همانگونه که گفته شد بیماران تمایل به کسب اطلاعات درباره بیماری خود دارند و انتظار دارند پزشک این اطلاعات را در اختیار آنان قرار دهد؛ اما آنها همیشه در کسب اطلاعات موفق نیستند. از جمله موانع انتقال اطلاعات از پزشک به بیمار عبارتند از: کم حوصلگی پزشک، مهارتهای ضعیف ارتباطی طرفین، بی توجهی به احساس نیاز بیمار به اطلاعات و تفاوت در مفاهیم زبانی پزشک و بیمار (پزشک از کلمات تخصصی استفاده می کند که برای بیمار قابل فهم نیست و یا زبان بیمار و پزشک کاملا متفاوت است). اگر نیاز و تمایل بیمار در دسترسی به اطلاعات مورد توجه قرار گیرد، می تواند روند درمان، بهبودی و پیشگیری از عوارض ثانویه بیماری و دوره نقاهت را کوتاه نماید؛ چون بیماران به پزشک اعتماد بسیاری دارند. حال اگر پزشک زبان بیمار را بشناسد و در سطح آن زبان گفتاری با وی گفتگو نماید این انتقال دانش بر پایه رغبت و اعتماد با سرعت و کیفیت بالا صورت میگیرد (29).
امروزه دولتها و سیستمهای بهداشتی و درمانی در سراسر جهان به بهبود کیفیت زندگی مردم خود توجه دارند و میکوشند تا با به کارگیری خدمات بهداشتی- درمانی و شیوههای نوین درمانی، رفاه جسمی، روانی و اجتماعی افراد و جامعه را بیشتر تامین کنند و آثار ابتلا به بیماریها را کاهش دهند(8،30). ابتلا به بیماری فشار خون موجب محدودیتهای فراوانی در رژیم غذایی مثل محدودیت در مصرف نمک و چربیهای اشباع شده، تغییر در نحوه انجام کارهای روزانه و فعالیتهای ورزشی- تفریحی و غیره در این بیماران میشود. در کنار این محدودیتها، عدم درمان قطعی بیماری و لزوم رعایت رژیم غذایی به صورت منظم و طولانی، باعث ایجاد فشار روانی بر بیمار میشود که این مساله میتواند بر کیفیت زندگی فرد تاثیر منفی بگذارد (31). آمار و همکاران (2003) با طرح این سوال که چرا فشار خون در پیشگیری سطح دوم به خوبی کنترل نمیشود، به این موضوع مهم تاکید نمودند که فشار خون بالا، از همه رویدادهای مهم زندگی اثر میپذیرند و این رویدادها قادرند، کیفیت زندگی بیماران را تحت تاثیر خود قرار دهند. آنان بر این اصل مهم تاکید دارند که هر گونه درمان موفقیت آمیز در فشار خون بالا، میبایست علاوه بر دارودرمانی بر نقش عوامل روان شناختی و جامعه شناختی نیز توجه جدی داشته باشد و از این عوامل برای درمان موفق بیماران استفاده نمایند (32).
همچنین یافتههای این پژوهش نشان داد تمامی بیماران گروه آزمون تمایل به بهبود سواد سلامت خود داشتند. پس از بکارگیری آموزش خودمراقبتی، نمره سواد سلامت در بیماران گروه آزمون بعد از آموزش تفاوت معناداری با گروه مداخله داشت، که این تفاوت نشان دهنده مؤثر بودن آموزش خودمراقبتی بر سواد سلامت بیماران گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بود. این پژوهش نشان داد که با آموزش درست به بیماران میتوان تغییرات رفتاری مناسبی در آنها ایجاد کرد. این یافته با یافتههای اغلب پژوهشهای انجام شده قبلی مانند یافتههای رئیسی و همکاران (2015)، قنبری و همکاران (2011)، نکویی مقدم و همکاران (2012) در داخل کشور و لی و همکاران (2010)، جاویس-ورانر و همکاران (2011) در خارج از کشور همسو می باشد (33-37). این در صورتی است که سواد سلامت کافی برای مشارکت بیمار در سیستمهای مراقبت بهداشتی و اخذ تصمیمات مناسب بهداشتی کاملاً ضروری است و منجر به توانمندسازی مردم در به کاربستن اطلاعات و دستورهای مربوط به سلامت می شود.
اسچیلینگر و همکاران (2002) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که بیمارانی که از سواد سلامت کافی برخوردار بودند، کنترل قند خون آنها بهتر از بیمارانی بود که سواد سلامت ناکافی داشتند (38). این نتایج با نتایج مطالعه موشر و همکاران (2012) هم خوانی دارد، نتایج مطالعه آنها نشان داد که بین سواد سلامت و دانش و آگاهی از داروها ارتباط معنی داری وجود دارد (39).
در مطالعه مروری نگو و و همکاران (2009) بین سواد سلامت پایین با سطح سلامت پایین، عدم پیروی از رژیم غذایی، خطاهای دارویی، افزایش هزینههای دارویی و افزایش بستری در بیمارستان ارتباط معنی دار مشاهده شد (40). مطالعه گچی و همکاران (2006) نشان داد که آموزش مراقبت از خود به مدت 1 ماه توانست مهارت مراقبت از خود را در بیماران افزایش دهد، و نتیجه گرفتند ایجاد انگیزه در بیماران عامل مهمی در افزایش آگاهی و عملکرد بیماران میباشد (41). مهم ترین هدف آموزش دادن در بیماران ایجاد رفتارهای درست و ماندگار میباشد (42).
در مطالعهای نشان داده شد که با استفاده از دو روش مراقبتهای تلفنی و مداخله حمایتی میتوان آگاهی بیماران دیابتی از بیماری خود و سواد بهداشتی آنان را بالا برد و به اختلاف معناداری با نتایج قبل از مداخله آموزشی رسید (43). همچنین کاندولانیز (2009) در تحقیق خود به نتایج مشابه مطالعه حاضر دست یافت، به طوری که 79% بیماران بعد از دریافت آموزش از سواد بهداشتی کافی برخوردار شدند (44). شارپ نیز در زمینه افزایش آگاهی بیماران دیابتی در خصوص بیماری شان به نتایج مشابهی دست یافت که نتایج مطالعه حاضر را تأیید مینماید مطالعه دیگری توصیه میکند که در طی ملاقاتهای بالینی بیماران ، لازم است پزشکان ارتباط متناسب با سواد سلامت واقعی بیمار برقرار نمایند. برخی تکنیکهای ساده برای این منظور، استفاده از زبان گفتاری ساده، سرعت کم و شرکت اعضای مهم خانواده در بحثها است (45).
خزرلو و فیضی (2012) در زمینه اهمیت خودمراقبتی دریافتند بیمارانی که به نوعی در مراقبت از خود مشارکت میکنند، در زمینه دستیابی به اهداف سلامتی موفقتر میباشند. اجرای برنامههای آموزشی خودمراقبتی در افزایش توان خودمراقبتی بیمار موثر است. نتایج مطالعات نشان میدهد در صورتی که بتوان در امر آموزشها از مشارکت بیماران استفاده کرد و آنها را در امر یادگیری فعال نمود، خودمراقبتی و آگاهی شان افزایش مییابد. همچنین مطالعهای گزارش کرد، بیماران شرکت کننده در جلسات آموزشی توانمد سازی از قدرت بیشتری برای مقابله با چالشهای روانی و اجتماعی همراه با فشار خون برخوردار هستند. یکی از اهداف برنامه خودمراقبتی، افزایش دانش و آگاهی بیماران از ماهیت بیماری شان است. دانش بیماری درباره بیماری و نحوه کنترل آن اهمیت بسزایی دارد و بر کنترل بیماری اثر گذار است. هیچ یک از بیماریها به اندازه فشارخون به مداخله شخصی و سعی و تلاش خود فرد بستگی ندارد. هدف از خودمراقبتی در فرد مبتلا به فشار خون این است که بیمار قادر باشد با آگاهی و امیدواری فراوان و با مشارکت کامل خود در درمان و مراقبت از بیماریش کوشا بوده و در این را مداومت داشته باشد (46).
اجرای برنامه آموزش خودمراقبتی میتواند باعث بهبود کیفیت زندگی و سواد سلامت بیماران مبتلا به پرفشاری خون گردد. پیشنهاد میشود با اجرای این برنامه آموزشی برای بیماران مبتلا به فشار خون توسط مراقبین سلامت، گامی موثر در جهت ارتقاء کیفیت زندگی و سواد سلامت این بیماران برداشته شود. با توجه به گستردگی سیستم خدمات بهداشتی-درمانی در کشور ما، و ادغام بهداشت روان به عنوان اصل نهم خدمات بهداشتی اولیه در نظام شبکه بهداشتی درمانی کشور (PHC) و استقرار روانشناس در این مراکز، توصیه میشود، توجه به سلامت عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پرفشاری خون، مورد تاکید و توجه جدی نیروهای مستقر در این مراکز اعم از سطح اول (خانههای بهداشت روستایی) و مراکز بهداشتی درمانی و بیمارستانهای تابعه دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی کشور (سطح دوم) قرار گیرد و در جلسات بازآموزی مراکز بهداشتی و درمانی مورد آموزش قرار گیرد. پژوهش حاضر به رغم نتایج قابل توجهی که داشت با محدودیتها و نقاط ضعفی نیز روبرو بود، مراجعان مرکز بهداشت را بیشتر طیف بیماران با سطح اجتماعی اقتصادی پایین و تحصیلات پایین تشکیل میدهند، در نتیجه نمونه موجود بیانگر خصوصیات جمعیت عمومی ایران نمیباشد. از آنجا که پر فشاری خون یک بیماری مزمن است و خانواده نیز میتواند در روند مراقبت این بیماران شرکت نماید، توصیه میشود در پژوهشهای آتی آموزشهایی برای خانواده مبتلایان به بیماری پرفشاری خون انجام شود.
تشکر و قدردانی
مطالعه نتیجه طرح تحقیقاتی مصوب دانشگاه علوم پزشکی مشهد در تاریخ 07/08/1394 با کد 931375 می باشد. حمایت مالی این پژوهش بر عهده ی معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. بدینوسیله از مسئولین محترم دانشگاه و تمامی بیمارانی که ما را در این طرح یاری نمودند، سپاسگزاری میشود.