Combined effect of rope skipping and supplementation of cumin cyminum L. on anthropometric, body composition, metabolic, antioxidant and inflammatory in overweight men: a randomized controlled clinical trial

Document Type : Research Paper

Authors

1 Department of Sport Sciences, Faculty of Sport Sciences , Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran.

2 Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran.

Abstract

Introduction: Today, overweight and associated metabolic disorders have become one of the major health concerns. The purpose of the present study was to investigate the effect of rope skipping and supplementation of cumin cyminum L. on anthropometric, body composition, metabolic, antioxidant and inflammatory in overweight men.
 Materials and Methods: In this clinical trial study, 40 overweight young men were randomly divided into four groups of control, exercise, supplementation and combination. The exercise group program included eight weeks of selected creeping training. The supplementation and combined groups consumed 2 caps of 25 mg cumin cyminul daily. Blood samples were taken after 10 to 12 hours of fasting before and after eight weeks.
Results: The results showed that after 8 weeks, there was a significant difference between body weight values of all groups and control group (P≤0.05). Also, there was a significant difference between body fat, BMI, leptin and CRP in the training and combination groups. This difference was apparent in TAC values only in complementary and combination groups (P≤0.05).
Conclusion: According to the findings of this study, it can be concluded that the use of cranberries and cumin in reducing the amount of leptin and inflammatory agents and increasing total antioxidant capacity plays an important role in regulating the body weight of overweight men. Although it seems, cumin and creeping exercises creeping and cumin exercises each independently show significant impacts.

Keywords


مقدمه

امروزه در کشورهای توسعه‌یافته، پیشرفت فنّاوری و تغییر شیوۀ زندگی و الگوهای غذایی نامناسب منجر به رشد چاقی و بیماری‌های مرتبط با کاهش فعالیت بدنی در میان افراد جوان، باعث شده که نیاز به بحث در مورد روش‌های مؤثر کاهش وزن و اختلالات متابولیکی ناشی از افزایش وزن ضروری به نظر رسد (1). در حال حاضر به‌خوبی نشان داده‌شده که بافت چربی تعدادی پروتئین فعال زیستی به نام آدیپوکین ترشح می‌کند و از این راه در هموستئاز انرژی (مانند آدیپوکین لپتین) و التهاب سیستمیک نقش بازی می‌کند (2). برخی پژوهشگران لپتین را سازوکاری هشداردهنده در تنظیم محتوای چربی بدن ذکر کرده‌اند (3). همچنین شواهد فراوانی وجود دارد که چاقی با افزایش سطوح پلاسمایی سایتوکاین­های التهابی همراه بوده و درواقع، چاقی را به‌عنوان یک وضعیت التهابی معرفی کرده‌اند. بنابراین بافت چربی منبع مهم التهاب سیستمیک در افراد چاق است و آدیپوکاین ها، رابطه بالقوه چاقی و سایر اجزای سندروم متابولیک هستند(4). یکی از این سایتوکاین­های حساس التهاب سیستمی که سطوح آن در افراد چاق نسبت به افراد دارای وزن طبیعی، افزایش پیدا می‌کند، پروتئین واکنشی سی CRP)[1]) است (5-6). شواهد موجود بیانگر این است که چاقی با افزایش استرس اکسایشی و یا کاهش توانایی آنتی‌اکسیدانی بدن همراه است (7). تصور می‌شود که فعالیت ورزشی منظم و رژیم غذایی مناسب می‌تواند موجب کاهش فشار اکسیداتیوی از طریق افزایش قدرت آنتی‌اکسیدانی(افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام یا TAC[2]) شده و تأثیر مطلوبی بر تغییرات سایتوکاین ها داشته باشد(7-8). همچنین چاقی به علت افزایش بیان ژن سایتوکاین ها، ارتباط تنگاتنگی با مقادیر زیاد التهاب دارد و ازجمله عواملی که گفته می‌شود می‌تواند این عوامل خطرزا و شاخص‌های التهابی را تعدیل و تصحیح کند تمرین و فعالیت بدنی است (5،9). استفاده از پروتکل‌های تمرینی منحصربه‌فرد (با مزایایی چون سادگی اجرا، کم‌هزینه بودن و تناوبی بودن) امروزه موردتوجه پژوهشگران و افراد جامعه قرارگرفته است(10). مشخصه‌های طناب زدن شبیه تمرین‌های هوازی و استقامتی مانند آهسته دویدن و دوچرخه‌سواری است(11). پژوهش‌ها نشان داده‌اند، که تمرین با طناب  علاوه بر این‌که دارای فواید جسمانی مختلفی است موجب کاهش اینترلوکین 18و کاهش التهاب در نوجوانان دارای اضافه‌وزن و چاق، تأثیر مثبت بر پروتئین ABCA1 و پروفایل‌های چربی خون در نوجوانان با وزن زیاد و چاق، کاهش ویستافین پلاسما، درصد چربی، نمایه توده بدن، مقاومت انسولین، دور کمر و تری گلیسیرید پلاسما، بهبود ترکیب بدن و سیستم ایمنی بدن نوجوانان چاق،کنترل وزن و پیشگیری از بیماری‌های ناشی از چاقی می‌شود (4،10-12). قربانی و همکارانش نشان دادند شش هفته تمرین هوازی از نوع طناب زنی باعث تقویت قدرت قلب و عروق، سلامت روانی و شاخص توده بدنی در دانشجویان دختر می­شود (13). علاوه بر تحریکات عضلانی و نیز سازگاری‌های عضلانی ناشی از تمرین‌های ورزشی، استفاده از برخی گیاهان دارویی به‌منظور ایجاد سازگاری‌های بهینه، می‌تواند در پیشگیری و کنترل چاقی نقش بسزایی ایفا کند. یکی از مهم‌ترین گیاهان دارویی کشورمان با این خاصیت، زیره سبز می‌باشد. زیره سبز بانام علمی Cuminum cyminum گیاه علفی یک‌ساله و معطر بوده که میوه این گیاه قسمت دارویی آن می‌باشد. زیره ‌سبز حاوی ترکیبات مفیدی مانند فنل ها، فلاونوئیدها و آلکالوئیدها است. فلاونوئید ها و ترکیبات فنلی متعدد موجود در عصاره زیره سبز از طریق مکانیسم‌های مختلفی مانند خاصیت آنتی‌اکسیدانی قوی می‌تواند اثرات درمانی متعددی داشته باشند (14). از دیرباز زیره سبز به‌عنوان یک عامل کاهش‌دهنده چربی و کاهش وزن در بین گیاهان دارویی مطرح بوده است. خواص دارویی مختلفی که تاکنون برای این گیاه سنتی معرفی‌شده است عبارت‌اند از: خاصیت آنتی‌اکسیدانی،کاهش گلوکز سرم در بهبود دیابت، ضد باکتری و ضد قارچ، عامل کاهش غلظت چربی‌های سرم و چاقی شکمی و عامل افزایش حافظه و ضد استرس، ضد تشنج، ضد صرع، مدر و مقوی معده و ضد سرطان (14-16). تقی زاده و همکارانش کاهش وزن و شاخص توده بدن را به دنبال هشت هفته مصرف زیره سبز در افراد دارای اضافه‌وزن نشان دادند (17). زارع و همکارانش نشان دادند پودر زیره سبب کاهش سطح سرمی کلسترول، تری گلیسیرید و LDL و افزایش HDL  شده و همچنین وزن، BMI، دور کمر، توده چربی و درصد آن را به‌طور قابل‌توجهی در زنان دارای اضافه‌وزن و چاق کاهش می‌دهد(18). علاوه بر این جعفری و همکارانش نشان دادند مصرف کوتاه‌مدت مکمل 100 یا 50 میلی‌گرمی زیره سبز موجب کاهش سطح سرمی انسولین، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیز شاخص‌های التهابی hsCRP و TNF-α در افراد دیابتی می‌شود (15). با توجه به شیوع گسترده چاقی در ایران و در سراسر جهان و افزایش عوارض و بیماری‌های ناشی از آن، شناخت روش‌های مؤثری که بتواند عوامل خطرزا و عوارض ناشی از آن را در افراد چاق کاهش دهد، می‌تواند کاربردهای بسیار مهمی ازنظر بالینی داشته باشد. با توجه به نبود پژوهشی که به‌طور تعاملی تمرین و مصرف زیره را موردبررسی قرار دهد، هدف از پژوهش حاضر بررسی این موضوع و پاسخ به این پرسش‌ها است که آیا مصرف زیره به همراه تمرین طناب زنی می‌تواند باعث تغییر شاخص­های تن‌سنجی، ترکیب بدن، متابولیک (لپتین)، آنتی‌اکسیدانی(TAC) و التهابی(CRP) در مردان جوان مبتلا به‌اضافه وزن شود؟ آیا می‌توان این مکمل گیاهی و بی‌خطر را برای کاهش برخی عوارض مرتبط با چاقی در برنامه‌های تندرستی و سلامتی به افرادی که فعالیت بدنی انجام می‌دهند توصیه کرد؟

روش کار

پژوهش حاضر از نوع کار آزمایی بالینی کنترل‌شده تصادفی موازی چند گروهی می­باشد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دانشگاه­های غیرانتفاعی شهر مشهد بودند که پس از فراخوان در فضای مجازی و اطلاع‌رسانی در میان دانشجویان، 40 دانشجوی مرد سالم با دامنه سنی 19 تا 29 سال بر اساس معیارهای ورود به مطالعه به‌صورت هدفمند انتخاب شدند. معیار­های ورود به مطالعه عبارت بودند از: داشتن اضافه‌وزن با شاخص توده بدنی(BMI) بیشتر از 25 کیلوگرم بر مترمربع، غیر ورزشکار بودن، عدم مصرف هر‌گونه مکمل یا دارو، عدم استفاده از سیگار و مشروبات الکلی، نداشتن سابقه بیماری و عدم ابتلا به بیماری­های خاص(این معیارها توسط یک پزشک عمومی آموزش‌دیده شده ارزیابی شد). همچنین معیار­های خروج از مطالعه عبارت بودند از: عدم حضور بیش از دو جلسه در تمرین، بروز هرگونه عارضه جانبی در طی مدت‌زمان مداخله،  شرکت در برنامه ورزشی غیر از برنامه ورزشی مطالعه حاضر و عدم تمایل فرد به ادامه تمرین. معیار تعیین حجم نمونه، پژوهش­های هم‌راستا و  بر اساس فرمول‌ها و نرم‌افزارهای آماری بود.  قبل از شروع مطالعه افراد در یک سالن ورزشی جمع شده و به‌عنوان یک جلسه توجیهی، کلیه برنامه‌ها، شیوه انجام تمرین‌ها و مصرف مکمل و خطرات احتمالی برای شرکت‌کنندگان توسط پژوهشگر توضیح داده شد و همه افراد بعد از پر کردن پرسشنامه‌ی سلامتی و آگاهی از مراحل تحقیق، مشارکت خود را با رضایت‌نامه کتبی محقق ساخته اعلام نمودند. همچنین در این جلسه، آزمودنی‎ها به‌منظور تأیید سلامت عمومی علاوه بر پرسش‌نامه توسط پزشک معتمد بررسی شدند. از آزمودنی‌ها درخواست شد (توسط یک کارشناس تغذیه آموزش‌دیده) که رژیم معمول و روزانه خود را تغییر ندهند و از مصرف هر نوع غذای اضافی و مکمل غذایی پرهیز کنند و در طول دوره، دارویی مصرف نکنند و در صورت استفاده اطلاع دهند. در پایان به آزمودنی‎ها این اطمینان داده شد که اطلاعات آن‌ها به‌صورت کلی گزارش خواهد شد و به آنان نیز این اختیار داده شد که در صورت عدم تمایل به ادامه همکاری در هر مرحله از تمرین و مصرف مکمل می­توانند انصراف دهند، که خوشبختانه با موردی مواجه نشدیم. سپس آزمودنی‌ها به‌صورت تصادفی ساده و با نسبت 1:1:1:1 در چهار گروه زیر قرار گرفتند: گروه تمرین طناب زنی (10نفر)، گروه مصرف مکمل زیره (10نفر)،گروه تمرین و مکمل(10نفر) و گروه کنترل(10نفر). گروه اول به مدت 8 هفته تمرینات طناب زنی منتخب را انجام دادند. گروه دوم  روزانه 2 عدد قرص (25میلی‌گرمی) زیره مصرف کردند و گروه سوم علاوه بر تمرین طناب زنی، مصرف مکمل داشتند(همانند دو گروه قبل). افراد گروه کنترل هیچ تمرین و مکملی نداشته و تنها پیگیری شدند. پروتکل تمرینی شامل اجرای طناب زنی به مدت8 هفته، 4 جلسه در هفته و هر جلسه 40 دقیقه با شدت­های 60،70،80 و90 پرش با طناب در یک دقیقه بود. شروع برنامه تمرینی با 5 دقیقه  گرم کردن در ابتدای کار و سپس 30 دقیقه فعالیت اصلی  و درنهایت به 5دقیقه سرد کردن در پایان برنامه ختم می­شد. پروتکل تمرینی در جدول 1 به‌صورت کامل و با جزییات ارائه‌شده است. این طرح تمرینی بر اساس مطالعه قاسم نیا و همکاران و قربانیان و همکاران (4) انتخاب شد. لازم به ذکر است که کلیه­ی مراحل پروتکل مطالعه توسط کمیته اخلاق در پژوهش مورد تائید قرارگرفته است.

 



1 C-Reactive Protein

[2] Total antioxidant capacity

مکمل زیره سبز از شرکت باریج اسانس با شماره بهداشت 10552/40 خریداری شد. نحوه مصرف این مکمل طبق دستورالعمل شرکت سازنده 2 بار در روز(هنگام ناهار و شام) و هر بار یک کپسول نرم(25 میلی‌گرم) همراه با مقداری مایعات بعد از غذا بود، که به‌صورت هفتگی در اختیار آزمودنی‌ها قرار داده می­شد. لازم به ذکر است موارد منع مصرف این دارو تنها در دوران بارداری است و تاکنون هیچ عوارض جانبی و تداخل دارویی برای این مکمل گزارش نشده است. علاوه بر متغیر­های بیوشیمیایی(به‌عنوان پیامد­های اصلی) برخی متغیرها (به‌عنوان پیامدهای فرعی) مثل سن، قد، وزن، درصد چربی بدن، BMI و

 VO2MAX در ابتدا و انتهای پژوهش موردسنجش قرار گرفتند(توسط پژوهشگر و دو کارشناس ورزشی). در این پژوهش وزن آزمودنی‌ها بدون کفش با حداقل لباس با استفاده از ترازوی دیجیتالی سکا ساخت کشور آلمان، با دقت اندازه‌گیری1/0کیلوگرم محاسبه شد و قد نیز با استفاده از قد سنج دیواری سکا در وضعیت ایستاده کنار دیوار بدون کفش ودرحالی که کتف‌ها در شرایط عادی بودند اندازه‌گیری شد. شاخص تودۀ بدنی از تقسیم وزن فرد(کیلوگرم) بر مجذور قد (متر) محاسبه شد. حداکثر توان هوازی آزمودنی‌ها (VO2MAX) از طریق آزمون راه رفتن راکپورت و درصد چربی بدن با استفاده از کالیپر مدل SAEHAN-SH5020 ساخت انگلستان در سه ناحیه سینه، شکم و ران از طریق فرمول جکسون پولاک محاسبه شد.برای بررسی متغیرهای بیوشیمیایی، خون‌گیری بعد از 10 تا 12 ساعت ناشتایی در دو مرحله (پیش از شروع تمرینات و مصرف مکمل و بعد از 8 هفته تمرین) انجام گرفت. در مرحله اول آزمودنی‌ها در آزمایشگاه حاضر شدند و در ساعت 8 تا 10 صبح عمل نمونه‌گیری خون، از ورید بازویی دست راست هر آزمودنی در وضعیت نشسته و در حالت استراحت با حجم 5 میلی‌لیتر انجام شد. نمونه‌های خونی سپس با سرعت 4 هزار دور در دقیقه به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شدند(توسط کارشناس علوم آزمایشگاهی). سرم حاصل در دمای 24 - درجه سانتی‌گراد نگهداری شد تا در زمان لازم برای تشخیص شاخص­های موردنظر استفاده شود. پس‌ازاین مرحله، آزمودنی‌ها به مدت 8 هفته تحت تأثیر متغیرهای مستقل قرار گرفتند و بعد از سپری شدن این مدت و گذشت 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین بار دیگر همه آزمودنی‌ها در آزمایشگاه حاضر شدند و با حفظ شرایط مرحله اول از آن‌ها خون‌گیری به عمل آمد. برای اندازه‌گیری لپتین سرمی از کیت­های مدیاگونست، ساخت کشور آلمان با حساسیت1/0 نانوگرم بر میلی‌لیتر و ضریب تغییرات درون سنجی 5/0% و روش الایزا استفاده شد. همچنین TAC با استفاده از کیت‎های Zellbio ساخت شرکت آلمان و سنجش غلظت CRP از روش الایزا با حساسیت بالا و با استفاده از کیت Diagnostic Biochem ساخت کشور کانادا انجام شد.برای تجزیه‌وتحلیل داده­های جمع‌آوری‌شده، نرمال بودن داده‌ها به‌وسیله آزمون کلموگروف- اسمیرونف و نیز از آزمون لون جهت بررسی تجانس واریانس استفاده شد. بررسی تغییرات درون‌گروهی با استفاده از آزمون t وابسته و همچنین از آزمون تحلیل واریانس عاملی (4*2) با آزمون تعقیبی توکی برای تعیین محل تفاوت بین گروهی و زمان استفاده شد. لازم به ذکر است کلیه محاسبات آماری در سطح معنا‌داری 05/0≤  pو با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 18 انجام شد.

 

 

نتایج

با توجه به جدول دو که در زیر آمده است نتایج درون‌گروهی نشان  داد پس از 8 هفته مقادیر وزن، لپتین و CRP در گروه­های تمرین، مکمل و تمرین همراه با مکمل کاهش معناداری داشته است در حالی که مقادیر  درصد چربی بدن و  BMI تنها در گروه­های تمرین و تمرین همراه با مکمل کاهش معناداری را از خود نشان داده است (05/0p ≤). همچنین مقادیرTAC در گروه­های تمرین، مکمل و تمرین همراه با مکمل افزایش معناداری داشت در حالی که مقادیر VO2max  تنها در گروه­های تمرین و تمرین همراه با مکمل افزایش معناداری داشته است(05/0p ≤). در صورتی که در گروه کنترل هیچ یک از این تغییرات معنادار نبود. هم چنین نتایج نشان داد بین تاثیر مداخلات مختلف اختلاف معناداری در مقادیر برخی شاخص ها وجود دارد. که نتایج آزمون توکی نشان دهنده اختلاف معنی دار مقادیر وزن بین گروه مکمل، تمرین و تمرین همراه با مکمل با گروه کنترل بود. همچنین اخلاف معناداری در مقادیر چربی بدن،BMI ،VO2max ، لپتین و CRPگروه­های تمرین و تمرین همراه با مکمل با گروه کنترل بود. در صورتی که مقادیر TAC تنها در گروه­های مکمل و تمرین همراه با مکمل اختلاف معناداری با گروه کنترل داشت.

بحث

نتایج پژوهش حاضر نشان داد پس از هشت هفته تمرین طناب زنی مقادیر لپتین و CRP (به ترتیب 88/29 و 93/32 %)کاهش و TAC (17/9%) افزایش داشته است. همسو با یافته­های پژوهش حاضر می­توان به مطالعه زکویی و همکارانش (11)، مارتیز[1] و همکارانش (19)، چورچ[2] و همکارانش (20) و مویلارت[3] و همکارانش (21) در کاهشCRP  اشاره کرد.

در مقابل کلی[4] و  همکارانش (22)  و وانگ[5] و همکارانش (23) در تحقیقات خود گزارش کردند تمرینات هوازی تأثیری بر میزان CRP ندارد. آن‌ها اعلام کردند عدم کاهش میزان CRP به دلیل عدم‌تغییر در بافت چربی و مدت‌زمان ناکافی تمرینات برای تغییر میزان CRP بوده است. در تمرین، دو عامل شدت و طول دوره تمرینی از مهم‌ترین دلایل تأثیرگذاری بر CRP است، که از دلیل موافق یا مخالف بودن نتایج این پژوهش با مطالعات گذشته می­باشد. با توجه به اینکه نتایج این پژوهش بیانگر این بودند که تمرین­ طناب زنی باعث کاهش وزن و درصد چربی بدن می‌شود، احتمالاً این نوع تمرین‌ها از طریق کاهش چربی بدن، می­تواند باعث کاهش تولید سایتوکاین‎های التهابی شود. نتایج پژوهش حاضر با مجموع تحقیقات انجام‌گرفته در مورد تأثیر فعالیت‎های ورزشی بر لپتین سرم همخوانی دارد. می‎توان گفت فعالیت بدنی منظم از هر نوع استقامتی، مقاومتی یا ترکیبی که تعادل منفی انرژی به همراه داشته باشد، به‌احتمال‌قوی قادر است به کاهش مقدار لپتین منجر شود (24). لویمالا[6] وهمکاران دریافتند که 6 ماه تمرین‎های هوازی و مقاومتی، باعث تغییر معنادار در سطوح لپتین پلاسما در بیماران دیابتی نوع 2 نمی‎شود (25). ازجمله دلایل تناقض در این یافته‎ها می‎توان به تفاوت در برنامه‎های تمرینی، نوع آزمودنی‎ها و به‌ویژه مدت‌زمان و شدت تمرین‎ها اشاره کرد. تحقیقات نشان داده‎اند تمرین طناب زنی بر کاهش چاقی و به‌ویژه کاهش حجم چربی بدن مؤثراست. با کاهش حجم چربی، لپتین نیز کاهش می‎­یابد، زیرا فعالیت بدنی تعادل انرژی منفی را در بدن به وجود می‎­آورد. با توجه به مطالبی که در بالا ذکر شد و عواملی که در فعالیت بدنی به کاهش سطوح لپتین می‎­انجامد، شاخص وزن که یکی از عوامل اصلی اثرگذار در این کاهش به شمار می‎رود. در مطالعه حاضر، کاهش وزن و کاهش درصد چربی بدن آزمودنی‎ها کاهش میزان لپتین را توجیه می‎­کند. در توجیه افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام بدن می­توان گفت، یک ارتباط معکوس بین TAC و شاخص توده بدنی وجود دارد. چاقی و افزایش توده بدن نقش کلیدی در پاتوژنز استرس اکسیداتیو سیستمیک در طول عمر بازی می‎کند. استرس اکسیداتیو نقش محوری در شروع بیماری‎های مزمن مرتبط با چاقی دارد (26). ازجمله مکانیسم‎های احتمالی که تمرین­های ورزشی از طریق آن‎ها می‎تواند بر مقادیر لپتین و CRP وTAC تأثیر بگذارند، می‎توان به مواردی همچون: تغییر سایتوکاین‎های پیش التهابی و سایتوکاین‎های ضدالتهابی، افزایش حساسیت به انسولین و بهبود عملکردآندوتلیال، کاهش وزن، نمایه توده بدنی و درصد چربی بدن اشاره کرد که در مطالعه حاضر قابل توجیه است           (19،23،26-11). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد استفاده از کپسول عصاره زیره به مدت هشته هفته باعث کاهش مقادیر لپتین و CRP (به ترتیب 22/11 و 49/7 %) و افزایش TAC  (82/6%) می‎شود.به علت محدود بود مطالعات انجام‌شده بر روی زیره سبز، امکان مقایسه نتایج پژوهش حاضر به‌طور کامل وجود ندارد. ریاحی و همکاران کاهش میزان لپتین را متعاقب مصرف زیره سبز نشان دادند(27). همسو با نتایج پژوهش حاضر، جعفری و همکارانش نشان دادند مکمل یاری با عصاره زیره سبز، موجب بهبود سطح سرمی انسولین می‌گردد، که احتمال می‎رود بهبود وضعیت انسولین، به روشی نامشخص منجر به کاهش سطح فاکتورهای التهابی(CRP) می‎شود (15). ترکیبات زیره سبز شامل: کومین آلدهید، گاما ترپینین، سابینین، آلفا فلاندرن و آلفا کادینین می‎باشد. فلاونیدها و ترکیبات فنلی متعدد موجود در عصاره زیره سبز از طریق مکانیسم‎های مختلفی مانند خاصیت آنتی‌اکسیدانی قوی می‎تواند اثرات درمانی متعددی داشته باشند. پژوهش‎های مختلف نشان داده‎اند که در اثر چاقی نقص آنتی‌اکسیدانی در بدن حاصل می­شود، که با اضافه کردن ترکیبات آنتی‌اکسیدانی در رژیم غذایی افراد چاق می‎توان به دفع چربی اضافی و افزایش میزان سوخت‌وساز و کاهش وزن این افراد کمک کرد (27). در کل می­توان نتیجه گرفت سطح TAC در چاقی کاهش می­یابد و استفاده از آنتی‌اکسیدان‌ها به‌عنوان مکمل می‎تواند روش درمانی مناسبی برای افزایش TAC در چاقی به‌حساب آید. درواقع زیره سبز خاصیت آنتی‌اکسیدانی دارد و آنتی‌اکسیدان‌ها تأثیرات ضدالتهابی دارند و به این دلیل ممکن است استعداد لیپیدها را برای اکسایش کاهش دهد و به تثبیت لیپیدهای غشایی، از استرس اکسایشی بکاهد (26). همچنین زیره سبز غنی از منگنز، روی و آهن است که می‎­تواند به‌عنوان منبع تأمین‌کننده این عناصر به‌ویژه آهن در افراد با فقر آهن باشد. منگنز در ساختمان آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز[7] وجود دارد. زیره سبز به‌واسطه داشتن منگنز احتمالاً باعث فعال شدن این آنزیم شده و فعال شدن این آنزیم منجر به کاهش رادیکال­های آزاد می‎­گردد (14). در پژوهش حاضر مصرف زیره سبز، موجب کاهش معنادار وزن توده چربی و شاخص توده بدنی افراد گردید. اما هرگونه اظهارنظر در خصوص توجیه مکانیسم ارتباطی میان کاهش وزن توده چربی بدن و نیز آدیپوکاین­های سرم با مصرف زیره سبز، محتاج مطالعات دقیق‌تر و گسترده‌تری می­باشد. پژوهش‌ها نشان داده است زیره باعث کاهش مقدار بافت چربی می­شود که این توجیه‌کننده کاهش مقدار لپتین است. همچنین احتمال می­رود زیره با تأثیر بر اشتها میزان دریافت انرژی را کاهش و مصرف آن از منبع چربی را افزایش می­دهد. همچنین ممکن است بعضی از آنزیم­های درگیر در اکسیداسیون چربی را نیز فعال کند که نتیجه آن کاهش لپتین سرم به‌واسطه کاهش توده چربی بدن است. ازآنجاکه در پژوهش حاضر درصد چربی بدن کاهش معناداری داشته است، کاهش معنادار لپتین نیز قابل توجیه است (15-16). پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در افراد مبتلا به دیابت نوع2، سطح خونی TNF-αو CRP افزایش می­یابد. همچنین در پژوهشی انجام‌شده بر روی رت­های مبتلا به پرفشاری خون، مشاهده شد که مکمل یاری با زیره سبز، موجب کاهش عوامل التهابی ازجمله  hsCRPو TNF-αمی­شود (15). مصرف گیاه زیره، می­تواند با حفظ یکپارچگی سلول­های بتا در جزایر لانگرهانس لوزالمعده اثر مفیدی بر کاهش وزن و شرایط متابولیک بدن داشته باشد. طبق نظر پژوهشگران، وجود پرنیل فلاونوئیدها در این گیاه سبب کاهش وزن می­شود، هرچند سازوکار دقیق این کاهش وزن هنوز مشخص نیست. شاید فاکتورهای رشد شبه انسولینی (IGFs) و پروتئین­های اتصالی آن‌ها هم، در این سازوکار دخیل باشند. همچنین زیره فرایند هضم را تسهیل می­کند و با افزایش دمای بدن باعث افزایش سرعت متابولیسم و همچنین با بهبود سیستم دفع و جلوگیری از تجمع مواد هضم نشده در بدن، از چاقی جلوگیری می­کند.(13-16).علاوه بر این نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمرین طناب زنی به همراه مصرف مکمل زیره باعث کاهش مقادیر لپتین و  CRP  (به ترتیب 78/32 و 82/29 %) و افزایش TAC  (79/8%) می­شود.باید گفت تا جایی که ما بررسی کردیم تاکنون پژوهشی که آثار توأم تمرین طناب زنی و عصاره زیره سبز بر مقادیر موردمطالعه در این پژوهش را  بررسی کند پیدا نکردیم تا بتوانیم نظرات دیگر محققان را نیز در این زمینه بیان  کرده و مورد مقایسه قرار دهیم. مطالعات بیان کرده‌اند تمرین و مکمل‌هایی که با کاهش سطح چربی بدن میزان اینترلوکین 6 را کاهش می­دهند، باعث تغییر در میزانCRP می­شود. همچنین نتایج تحقیقات متعددی بیان می‎­کنند که مقدار لپتین با آمادگی جسمانی ارتباط معکوس و با شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن همبستگی مثبت دارد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد میانگین درصد چربی کل آزمودنی‌ها پس از اجرای پروتکل تمرینی و مصرف زیره  کاهش معناداری می­یابد، همچنین وزن و BMI به‌طور معنا‌داری کاهش می‌یابد. کاوانو  عنوان کرده است که در طی این نوع تمرین‌ها، اشتها دچار تغییرات قابل‌توجهی می­گردد. وی تغییرات اشتها در اثر تمرین با طناب را به تغییرات هورمون‌هایی مانند گرلین، لپتین، گلوکاگون، و پپتید YY نسبت داده است(28). ورزش در تعامل با رژیم غذایی برای ایجاد تعادل منفی انرژی، رایج‌ترین روش توصیه‌شده برای کاهش وزن است. درعین‌حال، نشان داده‌شده این نوع تمرینات باعث کاهش چربی بدن می‎­شود و رابطه مستقیمی بین درصد چربی بدن با مقادیر لپتین و CRP  و رابطه معکوسی با ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام بدن وجود دارد. بااین‌حال، محقق مجموع سازوکارهای بیان‌شده در بخش­های قبلی را در به دست آمدن این نتیجه دخیل می‎­داند و توضیحات تکراری را ضروری نمی‎­بیند. با توجه به کاهش وزن و درصد چربی بدن در پژوهش حاضر، کاهش لپتین و CRP و افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام بدن قابل توجیه است. از محدودیت­های این پژوهش می­توان به حجم نمونه نسبتاً کوچک، عدم تعمیم‌پذیری نتایج به زنان، عدم کور سازی و فقدان دارونما اشاره کرد.

نتیجه‌گیری

به‌طورکلی، به علت محدود بودن تعداد مطالعات انجام‌شده درزمینه تأثیر مصرف مکمل زیره سبز بر متغیر­های این پژوهش  و فقدان مطالعه مشابه در تعامل تمرین و مکمل زیره سبز، نمی­توان قاطعانه اظهارنظر کرد و به مطالعات وسیع‌تری نیاز است. بااین‌حال، نتایج این پژوهش نشان داد که انجام تمرینات طناب زنی به‌صورت مجزا یا همراه با مصرف مکمل زیره سبز و یا مصرف زیره سبز به‌تنهایی با کاهش میزان لپتین و عوامل التهابی و افزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام، نقش مهمی در تنظیم وزن بدن مردان دارای اضافه‌وزن ایفا می­کنند.

تشکر و قدردانی

از کلیه آزمودنی‎هایی که وقت خود را در اختیار ما قراردادند و در اجرای این پژوهش ما را یاری کردند سپاسگزاری می‎شود.



[1] Martis

[2] Church

[3] Muylaert

[4] Kelley

[5] Wong

[6] Loimaala

1 Superoxid dismutase

1. Smit C, De Hoogd S, Bruggemann RJM, Knibbe CAJ. Obesity and drug pharmacology: a
review of the influence of obesity on pharmacokinetic and pharmacodynamic parameters.
Expert Opin Drug Metab Toxicol 2018; 14:275-85.
2. Mechanick JI, Zhao S, Garvey WT. Leptin, an adipokine with central importance in the global
obesity problem. Glob Heart 2017; 13:113-27.
3. Engin A. Obesity-associated breast cancer: analysis of risk factors. Adv Exp Med Biol 2017;
960:571-606.
4. Ghasemnian A, Ghaeini A, Kordi M, Hedayati M, Rami M, Ghorbanian B. Effect of interval
endurance training program on plasma eotaxin, adiponectin levels , insulin resistance, serum
lipid profile and body composition in overweight and obese adolescents. Urmia Med J 2013;
24:430-40.
5. Ambrosio G, Kaufmann FN, Manosso L, Platt N, Ghisleni G, Rodrigues ALS, et al. Depression
and peripheral inflammatory profile of patients with obesity. Psychoneuroendocrinology 2018;
91:132-41.
6. Pearson MJ, Mungovan SF, Smart NA. Effect of aerobic and resistance training on
inflammatory markers in heart failure patients: systematic review and meta-analysis. Heart Fail
Rev 2018; 23:209-23.
7. Pourvali K, Abbasi M, Mottaghi A. Role of superoxide dismutase 2 gene Ala16Va l
polymorphism and total antioxidant capacity in diabetes and its complications. Avicenna J Med
Biotechnol 2016; 8:48-56.
8. Azizbeigi Boukani K, Atashak S, Etemad Z, Mohammad Zadeh Salamat K, Yekta Yar M.
Effect of moderate-intensity resistance exercise training on plasma antioxidant capacity and
inflammation factors in healthy males. Sci J Kurdistan Univ Med Sci 2013; 18:1-7.
9. Belfort-DeAguiar R, Seo D. Food cues and obesity: overpowering hormones and energy
balance regulation. Curr Obes Rep 2018; 7:122-9.
10. Miyaguchi K, Sugiura H, Demura S. Possibility of stretch-shortening cycle movement training
using a jump rope. J Strength Cond Res 2014; 28:700-5.
11. Zakavi I, Sharifi M, Panahizadeh M, Valipour AA. Effect of eight weeks roping on interleukin
18 and creative protein the in overweight and obese adolescents. Sport Biomotor Sci 2014;
6:37-48. (Persian)
12. Ghorbanian B, Kordi MR, Ravasi AA, Hedayati M, Ghasemnian AA. The effects of eight
weeks interval endurance training on lymphocyte ABCA1 protein expression, plasma
apolipoprotein AI and lipid profiles in overweight and obese boy adolescents. Sport Biosci
2015; 2:375-90. (Persian)
13. Ghorbani F, Heidarimoghadam R, Karami M, Fathi K, Minasian V, Bahram ME. The effect of
six-week aerobic training program on cardiovascular fitness, body composition and mental
health among female students. J Res Health Sci 2014; 14:264-7.
14. Mnif S, Aifa S. Cumin (Cuminum cyminum L.) from traditional uses to potential biomedical
applications. Chem Biodivers 2015; 12:733-42.
15. Jafari S, Mehdizadeh A, Ghavamzadeh S. The effect of two different doses of cuminum
cyminum extract on serum glycemic indices and inflammatory factors in patients with diabetes
type II: a randomized double-blind controlled clinical trial. J Ardabil Univ Med Sci 2016;
16:200-10.
16. Haque MR, Ansari HS. Anti-obesity effect of Arq Zeera and its main components thymol and
cuminaldehyde in high fat diet induced obese rats. Drug Res (Stuttg) 2018; 10:1055.
17. Taghizadeh M, Memarzadeh MR, Asemi Z, Esmaillzadeh A. Effect of the Cumin cyminum L.
intake on weight loss, metabolic profiles and biomarkers of oxidative stress in overweight
subjects: a randomized double-blind placebo-controlled clinical trial. Ann Nutr Metab 2015;
66:117-24.
18. Zare R, Heshmati F, Fallahzadeh H, Nadjarzadeh A. Effect of cumin powder on body
composition and lipid profile in overweight and obese women. Complement Ther Clin Pract
2014; 20:297-301.
19. Martins RA, Neves AP, Coelho-Silva MJ, Veríssimo MT, Teixeira AM. The effect of aerobic
versus strength-based training on high-sensitivity C-reactive protein in older adults. Eur J Appl
Physiol 2010; 110:161-9.
20. Church TS, Barlow CE, Earnest CP, Kampert JB, Priest EL, Blair SN. Associations between
cardiorespiratory fitness and C-reactive protein in men. Arterioscleros Thrombos Vascular Biol
2002; 22:1869-76.
21. Muylaert SJ, Church TS, Blair SN, Facsm SN. Cardiorespiratory fitness (CRF) and C-reactive
protein in premenopausal women. Med Sci Sports Exer 2003; 35:S69.
22. Kelley GA, Kelley KS. Effects of aerobic exercise on C-reactive protein, body composition,
and maximum oxygen consumption in adults: a meta-analysis of randomized controlled trials.
Metabolism 2006; 55:1500-7.
23. Wong PC, Chia MY, Tsou IY, Wansaicheong GK, Tan B, Wang JC, et al. Effects of a 12-week
exercise training programme on aerobic fitness, body composition, blood lipids and C-reactive
protein in adolescents with obesity. Ann Acad Med Singapore 2008; 37:286-93.
24. Ferdosi MH, Asad MR. The effect of endurance, resistance and concurrent trainings on plasma
leptin levels of non-athlete males. Proc Soc Behav Sci 2012; 46:311-5.
25. Loimaala A, Groundstroem K, Rinne M, Nenonen A, Huhtala H, Parkkari J, et al. Effect of
long-term endurance and strength training on metabolic control and arterial elasticity in
patients with type 2 diabetes mellitus. Am J Cardiol 2009; 103:972-7.
26. Lopez-Legarrea P, de la Iglesia R, Abete I, Bondia-Pons I, Navas-Carretero S, Forga L, et al.
Short-term role of the dietary total antioxidant capacity in two hypocaloric regimes on obese
with metabolic syndrome symptoms: the RESMENA randomized controlled trial. Nutr Metab
2013; 10:22.
27. Riyahi S, Nejatbakhsh R, Mahmazi S. Study of cumin aqueous extract effect on weight control
in high fat dietary obese male Wistar rats. Quart J Animal Physiol Dev 2016; 9:79-87. (Persian)
28. Kawano H, Motegi F, Ando T, Gando Y, Mineta M, Numao S, et al. Appetite after rope
skipping may differ between males and females. Obes Res Clin Pract 2012; 6:e121-7.