Investigating the impact of Residential Environment in Increasing the Risk of AIDS (Case Study of Mashhad)

Document Type : Research Paper

Authors

1 Associate Professor of Geography and Urban Planning, Department of Geography and Urban Planning, Payame Noor University, Tehran, Iran.

2 M.A, of Urban Planning, Department of Urban Planning, Payame Noor University, Tehran, Iran

Abstract

Introduction: Although many researches have been performed on the impact of the residential environment on the health status, no independent research has been conducted regarding the prevalence of behavioral diseases among the residents of the city, the village, and the margin. For this purpose, this study was carried out in Mashhad.
Materials and Methods: The present study is a descriptive-analytic research that was carried out between the population of Mashhad and its surroundings during the years 2015 to 2016. Since the number of people at risk for behavioral diseases was not known, the affected population was first determined by the statistical method of recapture according to which 300 individuals were identified as the sample from among the identified patients. Collected data were analyzed using SPSS software.
Results: The results indicated that the prevalence of these diseases among the marginalized people was 1.94 in every 10,000 people, while this value was 1.32 for other parts of the city, and about 0.013 for the rural population. In addition, the prevalence of this type of disease among men was higher than that of women, but this difference was very small among marginalized populations. Although there were differences between ethnicity and patterns of disease, the effect of this factor was more closely related to the current residential place of the population.
Conclusion: Based on these findings, because of the prevalence of these diseases in poorer and more marginalized areas, it is necessary to seek more intensive treatment interventions and prevention training in these areas.

Keywords


مقدمه

شیوع گسترده بیماری­های رفتاری به خصوص ایدز، به یکی از بزرگترین چالش­های بخش سلامت جهان در قرن بیست و یکم تبدیل شده­است. به طوری که در سال 2010، بیش از 30 میلیون از مردم، مبتلا به این بیماری بودند و هر ساله حدود 6/2 میلیون نفر به این تعداد افزوده می­شود(2) . بررسی­های آماری نشانگر آن است که روزانه 7000 نفر در جهان در معرص آلودگی قرار دارند(1). در حال حاضر واکسنی برای این بیماری وجود ندارد و پیشگیری، به عنوان مهم­ترین و اصلی­ترین روش مقابله با اپیدمی ایدز در جهان مطرح است(3). به دلیل فقر و نبود امکانات بهداشتی و درمانی و سایر تنگناهای موجود، نسبت مبتلایان به این نوع بیماری در مناطق فقیر بسیار بیشتر است. به طوری که بر اساس برخی برآوردها، قریب به 67% از مبتلایان، به گروه­های فقیر و کم درآمد مربوط است(4). با توجه به آمارهای به دست­آمده از طریق برنامه معروف وضعیت جمعیتی و سلامت[1]، امکان پیگیری وضعیت شیوع بیماری ایدز و تشخیص گروه­های فرعی که در خطر ابتلا به این بیماری هستند، وجود دارد. با این وجود، به دست آوردن تخمینی صحیح برای گروه­های فرعی چون فقرای شهری که اغلب به دلیل کمبود آمار در حاشیه قرار می­گیرند، بسیار مشکل است. در سال­های اخیر مدارکی به دست آمده­است که نشانگر بی­عدالتی بیشتر وضعیت سلامتی در بین گروه­های فقیر شهرنشین و سایر ساکنین می­باشد(5).

اولین مورد ایدز ایران در سال 1365 ثبت شد و آن هنگامی بود که یک کودک شش ساله هموفیلی از طریق خون آلوده وارداتی، مبتلا به این ویروس شد(6). همچنین اولین HIV مثبت و اولین مرگ ناشی از بیماری ایدز به ترتیب در سال­های 1368 و 1369رخ داد(7). با این حال و با وجود گذشت قریب به 40 سال از زمان مطرح شدن این بیماری، اطلاعات مربوط به آن اندک و بعضا متناقض است(جدول 1)، بدون شک نسبت مبتلایان به ایدز در مناطق شهری ایران بیش از مناطق روستایی است؛ کما این که بر خلاف اغلب کشورهای با بالاترین میزان شیوع ایدز (4)، نسبت مردان مبتلا به ایدز بیش از زنان است(8). با این وجود، اطلاعات کافی در رابطه با نرخ ابتلا به این بیماری در بین گروه‎های اقتصادی و اجتماعی مختلف ساکن در شهر، در دست نیست.



[1]. Demographic and Health

به هر حال، از نقطه نظر مفهومی، سکونت در مناطق حاشیه­نشین را می­توان به عنوان یک متغیر واسطه­ای در نظر گرفت که تاثیر خصوصیات زمینه­ای چون سن، جنس، شرایط اقتصادی و میزان سواد در ارتباط با اثر تعیین کننده­های تقریبی وضعیت ابتلا به ایدز را تشدید و یا تضعیف می­کند (شکل 1). بر این اساس، هدف اصلی تحقیق حاضر آن است تا شیوع ابتلا به بیماری­های رفتاری و به خصوص ایدز را با استفاده از داده­های جمعیتی گردآوری شده در ارتباط با بیماری ایدز که با پیمایش میدانی مشخص شده­است، تعیین نماید. به این منظور، از داده­های گردآوری شده در مناطق حاشیه­نشین و سایر افرادی که در مناطق دیگر مشهد ساکن بودند، استفاده شد تا امکان مقایسه وضعیت ابتلای افراد فراهم گردد. براین­اساس، از متغیرهای جمعیتی و اقتصادی-اجتماعی به عنوان عوامل کنترل­کننده بهره‎برداری شد

روش کار

مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی است که به شیوه پیمایشی به انجام رسیده­است. از نظر مقطع زمانی این بررسی در سال­های 1395 تا 1396در شهر مشهد، اجرا شده­است. به دلیل مشکلات مربوط به تهیه آمار و اطلاعات در باره مبتلایان به ایدز، تقریبا هیچ نوع آماری در این ارتباط وجود ندارد و اندک موارد ثبت شده، در اختیار پژوهشگران قرار نمی­گیرد. به همین منظور، در این بررسی تعداد افراد مبتلا به این بیماری با روش شکار مجدد، به دست آمد. بنابراین، از دو گروه مستقل درخواست شد که تعداد افراد مبتلا به ایدز را در سه بخش حاشیه­نشین، روستایی و شهری به شیوه گلوله برفی[1]، تعیین نمایند. آنگاه از طریق فرمول زیر و میزان مشابهت، تعداد تقریبی مبتلایان به این بیماری تعیین شدند.

 

در این فرمول،  تعداد مبتلایان در کل جامعه،  تعداد مبتلایان شناسایی شده در گروه اول و  نیز تعداد مبتلایان شناسایی شده در گروه دوم و  تعداد نمونه مشابه در هر گروه می­باشد. بر این اساس و از آنجا که گروه بررسی کننده اول، تعداد مبتلایان به این بیماری را در مجموع 175 و گروه دوم 150 نفر به دست آورده و افراد مشابه هم حدود 58 نفر بودند؛ با توجه به فرمول فوق، تعداد مبتلایان به این بیماری در محدوده مورد بررسی حدودا 453 نفر برآورد شد. بر این اساس، تعداد کل مبتلایان به بیماری­های رفتاری در این شهر، 325 نفر انتخاب شدند که در نهایت بعد از انصراف برخی افراد،  300 نفر در نمونه باقی­مانده و با مصاحبه عمقی اطلاعات آنها گردآوری شد. با این حجم نمونه، سطح اطمینان 95% و میزان خطای معیار 5% تعیین شد. گروه شرکت­کننده از ساکنین دو حاشیه شمال و جنوب، مناطق روستایی پیرامون و شهر مشهد برای زنان 15 تا 49 سال و برای مردان 15 تا 54 سال ثبت نام شدند. بنابراین، شرط ورود به مطالعه داشتن حداقل 15 و حداکثر 49 سال برای زنان و  حداقل 15 و حداکثر 49 سال برای مردان، سکونت در نواحی سه­گانه فوق و داشتن تمایل برای انجام مصاحبه بود. برای خروج از مطالعه نداشتن تمایل شخص یا یکی از اعضای خانواده به ادامه روند تحقیق و جا به جایی از مناطق مورد اشاره، مد نظر قرار گرفت. افرادی که با توجه به شرایط اعلام شده وارد تحقیق می­شدند، کدگذاری و شماره شناسایی می­گرفتند تا امکان پیگیری تحقیق وجود داشته باشد.

روش نمونه­گیری به این شیوه بود که در ابتدا، یک نمونه آزمایشی با حضور تعدادی از مشارکت­کنندگان در حد 30 نفر در مناطق حاشیه­نشین شمال و جنوب شهر، مورد آزمون قرارگرفت. وقتی نتایج این آزمایش موفقیت­آمیز اعلام شد، نمونه به 325 نفر افزایش پیدا نمود تا قادر باشد برآورد دقیقی از شیوع این بیماری بر اساس خصوصیات جمعیت­شناسی و اقتصادی- اجتماعی به دست دهد. حدود 78% از زنانی که در نمونه انتخابی شرکت داشتند، در بررسی جدید هم مشارکت نمودند؛ در حالی که این مقدار برای مردان 68% بود. در طی بررسی، گروهی از شرکت کنندگان به دلیل جا به جایی از محل و ... از گروه بررسی خارج شدند و در نهایت تعداد افراد مورد بررسی به 300 نفر رسید که 43% از آنها زن بودند. با وجود آن که طبق تعریف سازمان ملل، خانواریِ حاشیه­نشین تلقی می­شود که یکی از خصوصیات عدم دسترسی به آب تصفیه­شده، فقدان سیستم­های بهداشتی و فاضلاب، نبود امنیت لازم در ارتباط با تصرف مکان سکونت، نداشتن مسکن دائمی و در اختیار نداشتن فضای کافی برای سکونت(13) را داشته باشد، اما به دلیل هماهنگ نبودن این شرایط با وضعیت شهر مشهد، تنها گروهی به عنوان حاشیه­نشین انتخاب شدند که سه خصوصیت آخر را دارا بودند.

پس از انتخاب نمونه مورد نیاز، اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. قبل از کاربرد پرسشنامه مورد اشاره، روایی و پایایی آن با نمونه­ای مستقل مورد تایید قرارگرفت و مشخص گردید که بر پایه روش آلفای کرونباخ اعتبار پرسشنامه در حد 90/0 بوده و توانایی تامین اهداف تحقیق حاضر را دارا می­باشد.

نتایج

جدول شماره 2، توزیع تمام پاسخ­دهنده­ها را بر اساس مکان سکونت و ویژگی­های زمینه­ای نشان می­دهد. حدود 29% از پاسخ دهندگان در گروه مورد آزمون، از مناطق حاشیه­ای شمال، 2/3 % از مناطق حاشیه­ای جنوب(سیدی)، 54 % از نواحی شهری غیر حاشیه­ای و 2/8% از نواحی روستایی بودند. ترکیب سنی پاسخ­گویان نشانگر آن است که گروه­های سنی 20 تا 29 سال از فراوانی بیشتری برخوردارند. از نظر جنسیت، بررسی­ها نشان می‎دهند که در نمونه­های حاشیه­ای، مردان بیش از زنان هستند. از نظر تحصیلات، جمعیت حاشیه­نشین دارای تحصیلاتی در حد ابتدایی بودند. در مقابل، حدود 70% از پاسخ دهندگان در مناطق غیرحاشیه­ای دوره راهنمایی و یا بالاتر را طی کرده و در سایر نواحی غیر­حاشیه­ای، این درصد در حدود 57% بود. با توجه به ترکیب قومی و نژادی، باید گفت که قریب به 85% ساکنین حاشیه به چهار گروه قومی عمده یعنی(فارس، کرد، ترک و عرب) تعلق داشتند. این در حالی است که افراد غیر ایرانی از نظر قومی و نژادی، عرب، پاکستانی و افغانستانی بودند.



[1]. Snowball Sampling

جدول شماره 3، شیوع بیماری­های رفتاری و ایدز را بر اساس ویژگی­های انتخابی نشان می­دهد. به طور­کل، 94/1 نفر از هر 10 هزار نفر ساکنین حاشیه­نشین، مبتلا به یکی از انواع بیماری‎های رفتاری هستند. این در حالی است که این مقدار برای شهرنشینان غیر­حاشیه­ای 32/1 نفر و ساکنین مناطق روستایی 013/0 نفر بوده­است. علاوه بر آن، میزان شیوع در میان مردان بیشتر از زنان می‎باشد. الگوی سنی ابتلا به بیماری‎های رفتاری بر اساس جنس و محل سکونت متفاوت می­باشد. با توجه به توزیع وضعیت جنسی، شیوع HIV در میان مردانی که در مناطق حاشیه­نشین زندگی می­کنند، این میزان برحسب سن، در حال افزایش است و همانطور که مشاهده می­شود، افزایش در سنین 40 تا 44 سال قابل ملاحظه­است. در ارتباط با مردان روستایی شیوع این بیماری‎ها بعد از سن 35 سال رو به کاهش می­گذارد. به جز گروه سنی 15 تا 19 سال، شیوع این بیماری برای زنان غیر­حاشیه­نشین شهری، برای تمام گروه­های سنی، کمتر از زنان ساکن در حاشیه است. الگوی مورد نظر برای مردان نشان می­دهد، میزان شیوع این بیماری برای ساکنین در مناطق حاشیه­نشین بسیار بالاست. به هر جهت، عدم تشابه الگوی مردان و زنانی که در نواحی شهری غیر­حاشیه­ای زندگی می­کنند، کاملا مشخص است.

بر طبق آمارهای ارائه شده در جدول شماره 3، تفاوت قابل ملاحظه­ای بین شیوع در بین گروه­های قومی مختلف دیده می‎شود. نرخ شیوع در بین گروه­های قومی متعلق به قبایل کرد نسبت به بقیه، بالاتر است. میزان ابتلا با فعالیت­های جنسی و اعتیاد، به خصوص در میان مردان، رابطه داشت.

جدول شماره 4، نتایج رگرسیون لجستیک را برای داده­های طبقه­بندی شده به تفکیک زن و مرد، نشان می­دهد. اولین بخش این جدول، نشانگر نرخ­های متفاوت شیوع بر اساس محل سکونت، بدون توجه به سایر متغیرهای زمینه­ای می­باشد. دومین بخش، نرخ­های تعدیل شده را نشان می­دهد. در این بررسی اندرکنش­ها بر اساس رگرسیون چند متغیره لجستیک مورد آزمون قرار­گرفت و تنها در یکی از مدل‎ها، جایگاه مردان در موقعیت بالاتری قرارداشت. همچنین بین محل سکونت و قومیت، بین شرایط جنسی و محل سکونت برای مدل زنان بسیار اندک و تنها 05/0 به دست­آمد. این عدد نشانگر آن است که احتمال مثبت بودن وجود ویروس در بین زنان روستایی کمتر می­باشد. با مراجعه به بخش اول جدول، تفاوت بین مردان و زنان و سکونت در مناطق جغرافیایی مختلف کاملا بارز می­باشد. اما بعد از تعدیل بر اساس سن، قومیت و وضعیت ازدواج، داشتن تجربه جنسی و تزریق در سنین پایین، وضعیت تحصیلی و سلامتی، میزان شانس مثبت بودن برای زنان حاشیه­نشین بیشتر از مردانی بود که در مناطق غیرحاشیه­نشین شهر زندگی می­کردند(شانس معادل 51/0) و در نواحی روستایی این مقدار(61/0) بود. برای زنان ارتباط بین محل سکونت و قومیت معنی­دار بود، اما در حد ناچیز. مردان و زنانی که هرگز ازدواج نکرده بودند، شانس کمتری در ارتباط با مثبت بودن ویروس در مقایسه با افرادی که طلاق گرفته و یا بیوه بودند(شانس 6/3 برای زنان و 8/3 برای مردان) داشتند. از نظر آماری تفاوت معنی­داری بین احتمال مثبت بودن ویروس کسانی که هرگز ازدواج نکرده و آنانی که به روابط جنسی رسمی وفادار بودند، مشاهده نگردید.

یافته­ها نشان داد که شیوع بیماری‎های رفتاری در میان قوم­های کرد و بعد از آن عرب، بالاست. یافته قابل توجه آن بود که ارتباط قابل ملاحظه­ای بین قومیت و مکان زندگی در مدل مربوط به مردان وجود دارد. به طور­کلی، شیوع بیماری در میان حاشیه­نشینان بیش از غیر حاشیه­نشینان شهری است، اما الگوهای متفاوت دیگری نیز مطرح است که باید با بررسی­های بیشتر مورد پژوهش قرارگیرد. در میان مردان فارس، بالاترین احتمال مثبت بودن ویروس در میان آنانی بود که در مناطق شهری ساکن بودند(25/0) و بعد از آن کسانی بودند که در حاشیه­ها سکونت داشتند(23/0) و این مقدار برای مردان شهرنشین غیر حاشیه‎ای(21/0) بود.

متغیرهای اجتماعی-اقتصادی، ارتباط معنی­داری با شانس مثبت بودن ویروس نداشتند. برای دستیابی به نتایج بهتر، داده­های مربوط به حاشیه به تنهایی نیز تجزیه و تحلیل گردید تا مشخص شود که اهمیت نسبی متغیرهای اجتماعی-اقتصادی در میان گروه­ها، چگونه است. یافته­های به دست­آمده نشان داد که سطح تحصیلات اثر قابل ملاحظه­ای در دو مدل مردان و زنان ندارد.

بحث

در میان اغلب کشورهای جهان، شیوع بیماری‎های رفتاری به طور مشخص در نواحی شهری بیش از مناطق روستایی است و محدوده مورد مطالعه نیز از این قاعده مستثنی نمی­باشد. مطالعات صورت گرفته نشان می­دهد که ساکنین مناطق حاشیه­نشین با خطر اساسی بیماری‎های رفتاری نسبت به سایر گروه‎ها قرار دارند. این مطالعه نیز در ارتباط با شیوع بیماری‎های رفتاری و به خصوص ایدز در مناطق حاشیه­نشین شهر مشهد اولین موردی بود که وجود تفاوت میزان خطر ابتلا به این ویروس را در این مناطق تایید می­کرد. در واقع، نتایج بیان داشت که بالاترین میزان شیوع بیماری در حاشیه­ها دیده می­شود. این در حالی است که مطالعات مربوط به این حوزه به قلمروهای جغرافیایی وارد نشده و اغلب گروه­های سنی را مورد توجه قرار داده­اند. بر اساس این مطالعات، در ایران شیوع بیماری ایدز در حال افزایش است، به طوری که در گروه­های پرخطر به بیش از 5% رسیده­است(14).

تغییرات قومیتی بیماری‎های رفتاری بر اساس تفاوت­های فرهنگی، مربوط به نوع عملکرد افراد است. به عنوان مثال، گروه قومی کرد که دارای بالاترین نرخ ابتلا هستند، بیشتر از درمان‎های سنتی، خالکوبی، ازدواج با بیوه برادران و... بهره برداری می‎کنند. یافته جالب توجه این مطالعه آن بود که در میان مردان، الگوهای نژادی به صورتی ظاهر شده­است که به وسیله محل کنونی سکونت قابل تبیین می­باشد. به نظر می­رسد که زندگی در مناطق شهری، نوعی تغییر در خطر سرایت­ مربوط به یک گروه قومی خاص ­باشد. یکی از دلایل این امر آن است که احتمالا مردمی که در نواحی شهری زندگی می­کنند، ممکن است کمتر آداب و مراسم مربوط به فرهنگ سنتی قبلی خود را که در افزایش یا کاهش خطر سرایت بیماری اثرگذارند، مراعات می­کنند. در ایران مطالعات مربوط به زمان ازدواج و تاثیر آن بر شیوع بیماری‎های رفتاری وجود ندارد، اما مطالعات صورت گرفته در سطح جهان، متفاوت بوده و برخی نشان می‎دهد تاخیر در ازدواج، با احتمال بیشتر شیوع بیماری‎های رفتاری رابطه دارد. دلیل این امر آن است که این شرایط روابط جنسی خارج از عرف و تغییر شرکای جنسی را بیشتر می­کند(15). در مطالعه کنونی، تفاوتی در میزان ابتلا میان مردان و زنان متاهل و غیر متاهل مشاهده نشد. در این بررسی، عوامل اقتصادی و اجتماعی چون آموزش و وضعیت بهداشت و سلامت، ارتباط قابل ملاحظه­ای با افزایش بیماری‎های رفتاری نداشت. این در حالی است که رابطه بین وضعیت بهداشت و سلامت و مثبت بودن ویروس ایدز در برخی از مطالعات مقایسه­ای، به اثبات رسیده­است(16). یکی از دلایلی که برای ارتباط مثبت بین وضعیت بهداشت و سلامت و ابتلا به ایدز و یا مثبت بودن آزمایش HIV در اولین مطالعات عنوان شده بود، آن است که در اولین مراحل اپیدمی، مردم ثروتمند دارای تمایل به تغییر بیشتر شرکای جنسی خود دارند. زیرا این افراد قادرند از پس مخارج مربوطه بر آمده و از تحرک بیشتری نیز برخوردارند(12). با این وجود، اختلاف نظر در این ارتباط زیاد بوده و برای جلوگیری از اطاله کلام از ذکر همگی آن‎ها خودداری می­شود.

نتیجه­گیری

این مطالعه اهمیت تفاوت­های مربوط به میزان شیوع بیماری ایدز را در مناطق سکونتی مختلف مشخص ساخت. در این بررسی معلوم شد که شیوع این بیماری­ها در مناطق شهری عمدتاً به دلیل شیوع آن در بین گروه­های حاشیه­نشین می­باشد. بر اساس نتایج این تحقیق، می­توان ادعا نمود که بالاترین خطر ابتلا در گروه­های حاشیه­نشین است. با این وجود، این اثر وقتی عواملی چون سن، نژاد و سن ورود به فعالیت­های غیر ایمن مورد توجه قرار می­گیرد، تعدیل می­شود. در میان ساکنین مناطق حاشیه­ای خطرات مربوط به ابتلا به بیماری‎های رفتاری حتی در بین بزرگسالان نیز بالاست. به همین منظور، باید در بررسی تحقیقات مربوط به ابتلا به این بیماری‎ها این گروه­ها نیز در نمونه­های مورد بررسی، مد نظر قرار گیرند تا شرایط آنان نیز به دقت تجزیه و تحلیل گردد. در این مطالعه همچنین مشخص گردید که زنان در مقابل خطرات مربوط به ابتلا به بیماری‎های ویروسی بسیار آسیب­پذیر می­باشند. این شرایط وقتی این گروه در سنین بسیار پایین به فعالیت­های غیر ایمن روی می­آورند، بحرانی­تر است. یکی از راهبردهایی که می­تواند در کاهش نرخ ابتلا در بین گروه­های ساکن در مناطق حاشیه­ای اثر بخش باشد، اطلاع­رسانی و آگاهی بخشی به این افراد می­باشد. بر خلاف بسیاری از گزارش­هایی که در این ارتباط منتشر شده­است، در این مطالعه مشخص شد که شرایط اقتصادی و اجتماعی ارتباط مثبت و معنی­داری با ابتلا به بیماری‎های رفتاری ندارد. اما مشخص گردید که سن فعلی، وضعیت تاهل و نژاد، مهم­ترین عوامل تشریح­کننده تفاوت‎ها می­باشند. در نهایت، باید عنوان داشت که تلاش­های مربوط به پیش­گیری و برنامه­های درمانی بایستی عمدتا گروه‎های فقیر شهری را هدف قرار دهند.

تقدیر و تشکر

نویسندگان از دانشگاه پیام نور برای فراهم آوردن امکان اجرای تحقیق سپاسگزاری می‎نمایند.

 

 

 

References

1. Archibald C. Knowledge and attitudes toward HIV/AIDS and risky sexual behaviors among Carribean African Amirican female adolescents. J Assoc Nurses AIDS Care 2007; 14:64-72.

2. Joint United Nations Programme on HIV/AIDS. Global report: UNAIDS report on the global AIDS epidemic 2010. Geneva: Joint United Nations Programme on HIV/AIDS; 2010.

3. Li X, Lin C, Gao Z, Stanton B, Fang X, Yin Q, et al. HIV/AIDS knowledge and the implications for health promotion programs among Chinese college students: geographic, gender and age differences. Health Promot Int 2004; 19:345-56.

4. Madise NJ, Ziraba AK, Inungu J, Khamadi SA, Ezeh A, Zulu EM, et al. Are slum dwellers at heightene drisk of HIV infection than other urban residents? Evidence from population-based HIV prevalence surveys in Kenya. Health Place 2012; 1:1144-52.

5. Bocquier P, Madise NJ, Zulu EM. Is there an urban advantage in child survival insub-Saharan Africa? Evidence from18 countries in the1990s. Demography 2011; 7:531-58.

6. Tavoosi A, Zaferani A, Enzevaei A, Tajik P. Knowledge and Attitude towards HIV/AIDS among Iranian Students. BMC Public Health 2004; 4:17.

7. Tavani ME. Overview on HIV/AIDS and women in Iran. In25th International Congress of the Medical Women's International Association, Tehran, Iran; 2011.

8. Pakfetrat A, Shahabi Nezhad H. A study on general knowledge of the patients referring to Mashhad dental school about AIDS. J Mashhad Dent Sch 2004; 28:141-50.

9. Control/CfD. HIV/AIDS statistics in the country by the end of March 2005. Tehran: Tehran Ministry of Health and Medical Education; 2006.

10. Radfar RS, Sedaghat A, Banihashemi AT, Gouya M, Rawson RA. Behaviors influencing human immunodeficiency virus transmission in the context of positive prevention among people living with HIV/acquired immunodeficiency syndrome in Iran a quqlitative study. Int J Prev Med 2014; 5:976-83.

11. The Latest statistic of People with AIDS in Iran in 2014. Iran AIDS Prevention Center. Iran National Center for AIDS Prevention. Available at: URL: http://aids.ir/post/823; 2014.

12. The latest HIV infection in Iran; 60% of the people still do not know about their illness! Khabaronline. Available at: URL: https://www.khabaronline.ir/(X(1)S())/detail/773083/society/health; 2018.

13. Un-habitat. State of the world's cities 2010/2011: bridging the urban divide. Routledge, UK: Earthscan; 2010.

14. Haghdoost AA, Mostafavi E, Mirzazadeh A, Navadeh S, Feizzadeh A, Fahimfar N, et al. Modelling of HIV/AIDS in Iran up to 2014. J AIDS HIV Res 2011; 3:231-9.

15. Bongaarts J. Late marriage and HIV epidemic in sub-Saharan Africa. Populat Stud 2007; 14:71-83.

16. Parkhurst JO. Understanding the correlations between wealth, poverty and human immunodeficiency virus infection in African countries. Bull World Health Organ 2010; 8:519-26.

 


 

 

1. Archibald C. Knowledge and attitudes toward HIV/AIDS and risky sexual behaviors among Carribean African Amirican female adolescents. J Assoc Nurses AIDS Care 2007; 14:64-72.
2. Joint United Nations Programme on HIV/AIDS. Global report: UNAIDS report on the global AIDS epidemic 2010. Geneva: Joint United Nations Programme on HIV/AIDS; 2010.
3. Li X, Lin C, Gao Z, Stanton B, Fang X, Yin Q, et al. HIV/AIDS knowledge and the implications for health promotion programs among Chinese college students: geographic, gender and age differences. Health Promot Int 2004; 19:345-56.
4. Madise NJ, Ziraba AK, Inungu J, Khamadi SA, Ezeh A, Zulu EM, et al. Are slum dwellers at heightene drisk of HIV infection than other urban residents? Evidence from population-based HIV prevalence surveys in Kenya. Health Place 2012; 1:1144-52.
5. Bocquier P, Madise NJ, Zulu EM. Is there an urban advantage in child survival insub-Saharan Africa? Evidence from18 countries in the1990s. Demography 2011; 7:531-58.
6. Tavoosi A, Zaferani A, Enzevaei A, Tajik P. Knowledge and Attitude towards HIV/AIDS among Iranian Students. BMC Public Health 2004; 4:17.
7. Tavani ME. Overview on HIV/AIDS and women in Iran. In25th International Congress of the Medical Women's International Association, Tehran, Iran; 2011.
8. Pakfetrat A, Shahabi Nezhad H. A study on general knowledge of the patients referring to Mashhad dental school about AIDS. J Mashhad Dent Sch 2004; 28:141- 50.
9. Control/CfD. HIV/AIDS statistics in the country by the end of March 2005. Tehran: Tehran Ministry of Health and Medical Education; 2006.
10. Radfar RS, Sedaghat A, Banihashemi AT, Gouya M, Rawson RA. Behaviors influencing human immunodeficiency virus transmission in the context of positive prevention among people living with HIV/acquired immunodeficiency syndrome in Iran a quqlitative study. Int J Prev Med 2014; 5:976-83.
11. The Latest statistic of People with AIDS in Iran in 2014. Iran AIDS Prevention Center. Iran National Center for AIDS Prevention. Available at: URL: http://aids.ir/post/823; 2014.
12. The latest HIV infection in Iran; 60% of the people still do not know about their illness! Khabaronline. Available at: URL: https://www.khabaronline.ir/(X(1)S())/detail/773083/so ciety/health; 2018.
13. Un-habitat. State of the world's cities 2010/2011: bridging the urban divide. Routledge, UK: Earthscan; 2010.
14. Haghdoost AA, Mostafavi E, Mirzazadeh A, Navadeh S, Feizzadeh A, Fahimfar N, et al. Modelling of HIV/AIDS in Iran up to 2014. J AIDS HIV Res 2011; 3:231-9.
15. Bongaarts J. Late marriage and HIV epidemic in sub-Saharan Africa. Populat Stud 2007; 14:71-83. 16. Parkhurst JO. Understanding the correlations between wealth, poverty and human immunodeficiency virus infection in African countries. Bull World Health Organ 2010; 8:519-26.