Document Type : Review article
Authors
1 MS, Virology, Razi Vaccine and Serum Research Institute, Agricultural Research Education and Extension Organization, Karaj, Iran
2 Associated professor, Molecular genetics, Razi Vaccine and Serum Research Institute, Agricultural Research Education and Extension Organization, Karaj, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
سامانه دفاعی میزبان شامل دو بخش ایمنی ذاتی و ایمنی اکتسابی است. ایمنی ذاتی، به تعداد محدودی از پذیرندههای شناسایی عامل بیماریزا (PRR) مانند Toll-like receptor (TLR) که مسؤول شناسایی الگوهای عامل بیماریزا (PAMP) هستند، متکی است. فعال شدن این گیرندهها سبب القا پاسخهای ایمنی شامل تولید اینترفرونهای نوع I (α و β) و سایتوکاینهای پیش التهابی شده که به محدود شدن تکثیر عامل بیماری زا منجر میشود، همچنین آغازگر پاسخهای ایمنی است (1). TLR در کنترل پاسخهای ایمنی ذاتی نقش مهمی دارد و تحریک آن سبب بلوغ سلولهای دندریتیک (DC) و افزایش ظرفیت ارایه آنتی ژن توسط سلول های عرضه کننده آنتی ژن (APC) میشود که برای شروع و گسترش پاسخهای ایمنی اکتسابی ضروری است. این سلولهای تخصص یافته ظرفیت بالایی برای هدایت آنتی ژن به سلولهای CD4+ و تحویل آن به سلولهای T دارند، همچنین رابط اصلی بین پاسخهای ایمنی ذاتی و اکتسابی هستند (2). DCها از سلولهای پیش ساز مغز استخوان مشتق شدهاند و پیش ساز آنها ابتدا به DCهای نابالغ تبدیل میشوند. DCهای نابالغ با سلول B واکنش میدهند و پس از پردازش آنتی ژن، به APCهای بالغ تبدیل میشوند. این سلولهای بالغ با عرضه آنتی ژنها بر روی سطح سلول، به طور مستقیم پیش برنده بیان پذیرندههای سلول B هستند که نتیجه آن برهم کنشهای متوالی با Thها برای شروع ترشح آنتی بادی است. عملکرد DCها در القا ایمنی با بلوغ و فعال شدن آنها تنظیم میشود که طی پیام رسانی باواسطه TLR صورت میگیرد. DCها بیشترین تعداد و تنوع از این پذیرندهها را بروز میدهند. بنابراین، ارتباط مهمی بین این TLRها و DCها در آماده سازی پاسخهای سلولهای T و آغاز پاسخهای ایمنی اکتسابی وجود دارد (3-4).
پتانسیل القا ایمنی اکتسابی در حضور یاور (adjuvant) افزایش مییابد. یاورها با فعال سازی APCها و افزایش تحویل آنتیژن به آنها سبب هدایت آن به سمت مولکولهای کمپلکس سازگاری بافتی (MHC) و تولید بیشتر سایتوکاینها، بالا بردن پیامهای حفاظتی سامانه ایمنی، و برانگیخته شدن هرچه بیش تر و افزایش پاسخهای ایمنی میشوند (5). با گذشت بیش از نود سال از استفاده نمکهای آلوم به عنوان افزاینده توان ایمنی زایی چندین واکسن غیرفعال انسانی و دامی، همچنان تلاش برای ساخت واکسنهای مؤثرتر با تکیه بر فناوریهای نوین ادامه دارد. واکسنهای غیرفعال اگرچه محرک تولید آنتی بادیهای خنثی کننده هستند که برای ایجاد حفاظت علیه یک بیماری مورد نیازند اما برای افزایش کارایی آنها باید از ترکیباتی استفاده کرد که سبب ذخیره در محل تزریق برای آزاد سازی تدریجی آنتی ژن، ترشح سایتوکاین و کموکاین، افزایش ظرفیت عمل آوری و ارایه آنتی ژن، افزایش ترشح فعال آنتی بادی و پاسخهای مربوط به CD8+ شوند. در روند آغاز پاسخهای ایمنی اکتسابی و القا آنتی بادیهای خنثی کننده، استفاده از یاورهایی که سبب افزایش ایمنی زایی آنتی ژن میشوند بی آن که اثرات جانبی برای میزبان در بر داشته باشند، یک ایده نوین برای ارتقا سطح توانمندی واکسنهای غیرفعال است. بنابراین در ارایه اثربخشی مطلوب برای جمعیت هدف، انتخاب یاور همانند انتخاب آنتی ژن در فرمولاسیون واکسن بسیار مهم میباشد (7-6). در دهههای اخیر طراحی و توسعه یاورها برپایه بیخطر بودن و قدرت اثربخشی آنها، آگاهی داشتن از مسیرهای عملکردی و اینکه چه سلولهایی از سامانه ایمنی ذاتی و اکتسابی را فعال میکنند، و توان ایجاد ایمنی خاطره قوی استوار است. توسعه ابزار تحلیلی جدید این امکان را فراهم میکند که درک عمیقتری از ساز و کارهای یاورها در القا پاسخ ایمنی قوی داشته باشیم. بنابراین یاورهای جدید با این رویکرد طراحی میشوند که خود یک القا کننده پاسخ ایمنی باشند و ایمنی را در مسیر تحریک هر دو نوع ایمنی سلولی و ایمنی هومورال پیش برند (10-8). بهینه شدن ایمنی زایی واکسنهای نسل جدید که مزیتهای مهمی نسبت به واکسنهای زنده و غیرفعال متداول دارند، نیازمند استفاده از یاورهای ایمونولوژیک است. این ترکیبات تنظیم کننده سامانه ایمنی شامل کمپلکسهای محرک ایمنی، توالیهای نوکلئوتیدی که قابلیت آنتی ژنی نیز دارند، و پروتئینهای
محرک سامانه ایمنی مانند سایتوکاینها هستند (11-14). سایتوکاینها فاکتورهای تحریک کننده کلون لنفوسیت ماکروفاژ هستند که بهطور مستقیم ایمنی را از مسیرهایTh1 و Th2 یا تحریک ایمنی ذاتی پیش میبرند. این پروتئینها، القا کننده و تنظیم کننده ایمنی سلولی و ایمنی هومورال هستند و سه نقش عمده شامل تکثیر و تمایز سلولهای B، تغییر ایزوتیپی و بلوغ تمایل آنتیبادیها را در پاسخ ایمنی ایفا میکنند (13). فعالیت این پروتئینهای تنظیم کننده سامانه ایمنی از مسیر فعال سازی TLR تاثیر میپذیرد (15).
عملکرد و ساختار TLR
خانواده پروتئینی TLR نخستین بار در درزوفیلا کشف شده و تاکنون هویت تعدادی از آنها تعیین شده است. برآورد شده است پستانداران 13 تا 15 نوع TLR دارند که در سطح غشا داخل سلولی DC ها، ماکروفاژها و گرانولوسیتها بیان میشوند و لیگاندهای لیپیدی و یا اسیدهای نوکلئیک را از ناحیهی حفظ شده آنها شناسایی میکنند (16-17). گستره توزیع بافتی و سلولی یکی از ویژگیهای مهم و تاثیرگذار بر عملکرد TLR است، زیرا بر ظرفیت تشخیص میکروارگانیسمهای مختلف طی ورود و تکثیر آنها در بافتهای مختلف تاثیر میگذارد. این گستره الگوی مشخصی از بیان mRNA هر TLR را در بافتها و سلولهای ایمنی جدا شده از خون محیطی و طحال ارایه میکند (19، 18). برخی از آنها شامل TLR1/6/10، TLR3، TLR4 و TLR5 در بیشتر بافتها بیان میشوند، در حالی که گستره بیان TLR2 و TLR7 محدود به زیر مجموعههای سلولی ایمونولوژیک شامل DCهای میلوئیدی (mDC) و پلاسماسیتویید (pDC)، ماکروفاژها، نوتروفیلها و زیر مجموعههای سلولهای B و T است (شکل 1). pDCها که به عنوان سلولهای تولید کننده اینترفرون هم شناخته میشوند، سلولهای ایمنی تخصص یافته اند که به طور انتخابی TLR7 و TLR9 اندوزومی را بیان میکنند، بر خلاف mDCها که سایر TLRها را بیان میکنند (20).
تمامی TLRهای شناسایی شده پروتئینهای غشایی نوع I هستند. انتهای آمینی این پروتئین دارای دامنه اتصال به لیگاند (دامنه خارجی) و متشکل از تکرارهای غنی از اسید آمینه لوسین (LRR) است که وظیفه شناسایی و اتصال به PAMP را برعهده دارد. موتیفهای LRR، در بسیاری از پروتئینهایی که در تشخیص ایمنی دخیل هستند یافت میشوند. این دامنه یک موتیف ساختاری متشکل از توالیهای تکرار شونده 20 تا 30 اسید آمینهای دارای اسید آمینه آب گریز لوسین است که یک بخش با توالی حفظ شده LXXLXLXXN/CXL (X میتواند هر اسید آمینهای باشد) دارد. این توالیهای تکراری در هم چین خورده و یک دامنه سلنوییدی با ساختار نعل اسبی را تشکیل میدهند. هر واحد تکرارشونده دارای ساختار مارپیچ آلفا و صفحه بتا است و به نظر میرسد این موتیف یک چارچوب ساختاری بسیار کاربردی برای برهم کنش پروتئین- پروتئین مانند تنظیم بیان ژن، و پیام رسانی آپوپتوز را فراهم میکند. تغییر در قالب این قسمت، پاکتهای اتصال یا نواحی با ویژگی متفاوت اتصال به لیگاند را به وجود میآورد. در غیاب لیگاند، اعضای خانواده TLR معمولا در سطح سلولهای یوکاریوتی یا در محفظه اندوزومی قرار میگیرند. محل قرار گیری آنها با حضور موتیفهای خاص اسید آمینه در ناحیه انتقال غشایی تعیین میشود (20، 17، 15).
TLRها در دنباله سیتوپلاسمی انتهای کربنه، دارای ناحیه پیام رسانی کاملا حفظ شده هستند که به دلیل همسانی با دامنه پیام رسانی پذیرنده IL-1، دامنه TIR (Toll/interleukin-1 receptor) نامیده میشود. آرکی باکترها، قارچها و ویروسها فاقد این دامنه هستند. دامنه TIR با 200-125 اسید آمینه یکی از تکامل یافته ترین ساختمانهای بسیار محافظت شده در سیستم ایمنی است و نقش مهمی در القا پاسخ ایمنی ذاتی ایفا میکند (21). دامنه TIR برهم کنش های پروتئین-پروتئین و تنظیم مجموعه پیام رسانی سیستم ایمنی را تحریک میکند که به فعال شدن تعدادی از پروتئینهای داخل سلولی که تطبیـــق دهنده نامیده میشوند، و تعیین مسیر آبشـــاری پیام رسانی TLR منجر می شود. سه موتیف حفظ شده در TIR شناسایی شده اند که ویژگی آنها اتصال مستقیم به پذیرندههای IL-1 است. این اتصال به علت نقش IL-1 است که مانند پلی بین ایمنی ذاتی و ایمنی اکتسابی عمل کرده و به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر روی APC ها، و لنفوسیتهای B و T اثر میگذارد. بدین ترتیب، اساس مولکولی پیام رسانی در TLR به قسمت حفظ شده ی TIR بستگی دارد (21، 16).
پیام رسانی TLR
پیام رسانی TLR، برای فعال سازی سیستم ایمنی ذاتی و اکتسابی ضروری است. پیامهای TLR توان و ظرفیت عرضه آنتی ژن در DCها را افزایش داده و آبشارهای چند پیامی را فعال میکنند. شکل گیری دایمرهای دامنه TIR سیتوپلاسمی و اتصال قسمت حفظ شده آن به لیگاندهای مختلف سبب فعال شدن واکنشهای آبشاری از مسیرهای پیام رسان میشود که در گونههای حشرات، گیاهان و انسان حفظ شده اند (22، 15). دامنههای TIR واسطه برهم کنش بین TLR و IL-1 و اتصال بخشهای پروتئین-پروتئین در فرآیند پیام رسانی میباشند (21). پیام رسانی داخلی TLR هم چنین به انتخاب یک پروتئین تطبیـــق دهنده یا ترکیبی از آنها توسط پذیرندههای مختلف نیاز دارد، در نتیجه یک شبکه پاسخ پیچیده شکل میگیرد. از پنچ پروتئین تطبیـــق دهنده شناخته شده به عنوان واسطه پیام رسان، Myeloid differentiation primary response protein 88 (MyD88) وToll/interleukin-1 domain-containing adaptor protein (TIRAP) به عنوان پروتئینهای پیام رسان TLR در نظر گرفته میشوند (24-23، 20). فعال شدن آبشار پیام رسانی نتیجه ی فسفوریله شدن، یوبی کوئیته شدن، و اتصال پروتئینهای مختلف مانند IRAK1، IRAK2، IRAK4، TRAF6 و NEMO میباشد که طی مسیر پیام رسانی وابسته به پروتئین تطبیق دهنده و برهم کنش با دامنههای TIR انجام میشود (26-24). تشکیل کمپلکس توسط ناحیه بسیار محافظت شده بین موتیفهای TIR برای پیام رسانی پذیرنده بسیار مهم بوده و با سه روش امکان پذیر است. اولین برهم کنش واسطه الیگومریزه شدن موتیفهای TIR پذیرنده است که با مشارکت موتیفهای خارج سلولی پذیرنده ها، تسهیل میشود. برهم کنش دوم با الیگومریزه شدن موتیفهای TIR فرودست مولکول MyD88 میانجی شده و ممکن است با برهم کنش دامنههای مرگ در این مولکول تسهیل شود. برهم کنش سوم واسطه ارتباط بین پذیرنده IL-1 و موتیفهای TIR است. آبشار پیام رسانی در نهایت به انتقال هسته ای فاکتورهای رونویسی مانند NF-κB وفعال شدن MAPK (Mitogen-activated protein kinases) منجر میشود (27، 26، 23). فعال شدن این فاکتورهای رونویسی سبب افزایش سطح mRNA اینترفرون نوع I، فعال شدن فاکتورهای تنظیم کننده اینترفرون شامل IRF7 وIRF3، القای بیان ژنهای سایتوکاینهای پیش التهابی و IL-1، و رونویسی از ژن اینترفرونهای نوع I (α و β) شده و در نتیجه پاسخهای ایمنی القا میشود (30-28، 25) (شکل2).
مسیرهای پیام رسانی TLR به دو دسته وابسته به پروتئین MyD88 و وابسته به پروتئین TRIF طبقه بندی میشوند. در پاسخ به لیگاندها و برای تولید سایتوکاین های التهابی، تمامی TLRها به جز TLR3 از مسیر پیام رسانی وابسته به پروتئین MyD88 بهره میبرند (شکل 2). این مسیر آبشارهای MAPK، IRF1، IRF3، و IRF7 را برای تحریک تولید سایتوکاینها شامل اینترفرونهای نوع I و سایتوکاینهای پیش التهابی فعال میکند. فسفریله شدن فاکتورهای تنظیمی اینترفرون (بهویژه TLR3 و (TLR7 که توسط کمپلکس کینازی IKKε و TBK1 در سلولهای اپیتلیال فعـال میشوند، میانجـی تولید IFN-β وابسته به TRIF است. پروتئین IRF فعال شده با برهم کنش با پروتئین اتصال- CREB رونویسی از IFN-β را فعال میکند. افزون بر IRF-3، فعال سازی فاکتور رونویسی NF-κB وابسته به TRIF در مسیر انتقال پیام TLR واسطه تولید IFN-β است. فعال شدن TRIF سبب آغاز یکسری از برهم کنشها بین TRAF6 و یک کمپلکس پروتئین کیناز متشکل از TAK1، TAB1، TAB2 و TAB3 میشود. کمپلکس TAK1 کیناز فعال شده، سپس مسیر انتقال پیام IKK/NF-κB، همچنین MEKK6/JNK و MEKK6/p38 MAP کیناز را فعال میکند (24-25).پیام رسانی TLR3 با دیگر TLRها متفاوت بوده و فقط وابسته به مسیر TRIF است. در پیام رسانی TLR3 و پیام رسانی TLR4 غیروابسته بهMyD88 ، پروتئینهای TRIF، TBK1، و TRAF6 به دامنه سیتوپلاسمی TLR3 متصل میشوند. پروتئین IRF-3 اینترفرونهای نوع I را فعال میکند و P13K سبب افزایش فعالیت این پروتئین میشود. در سلولهای اپیتلیال میزبان، پروتئینTRIF کمپلکس TBK1/IKKε کیناز را فعال کرده و TRAF6 و RIP1 را برای تحریک مسیر انتقال پیام NF-κB القا میکند. علاوه بر این، پروتئین TRAF6 برای فعال کردن آبشارهای MAPK با کمپلکس TAK1-TAB1/2/3 برهم کنش دارد. پروتئین های تطبیق دهندهدیگری نیز ممکن است در القا اینترفرون توسط سایرTLR ها، مانند TLR7 و TLR9 شرکت داشته باشند (31، 17، 15).
TLRها به عنوان مولکولهای فزاینده پاسخهای ایمنی
ایمن سازی موفق مستلزم انجام یک سری برهم کنشهای ایمنی در میزبان است. سلولهای ایمنی شامل لنفوسیتهای B و APCها (DCها و ماکروفاژها) آنتی ژن واکسن را گرفته و ذخیره میکنند (32). DCها کارآمد ترین سلولهای عرضه کننده آنتی ژن برای فعال سازی سلولهای T و پیامد آن آغاز پاسخهای ایمنی هستند. عملکرد این سلولها در القا ایمنی با بلوغ و فعال شدن آنها تنظیم میشود که طی پیام رسانی TLR و تولید سایتوکاینهای پیش التهابی، کموکاینها و اینترفرونهای نوع I صورت میگیرد (33، 3، 1). پاسخ ایمنی ذاتی، ایمنی اکتسابی را به دنبال داشته و میتواند القای پاسخهای خاص واکسن را افزایش دهد. TLRها به طور اختصاصی بر روی DCها عمل کرده و با افزایش تحویل آنتیژن به APCها سبب هدایت آن به سمت مولکولهای MHCI و MHCII و تولید بیشتر اینترفرونها و سایتوکاینهای التهابی میشوند. اینترفرون نوع I القا کننده ایمنی با تحریک DC و مشارکت آنتی ژنهای MHC است که DCها را قادر به فعال کردن سلولهای B میکند (24، 16). DCهای بالغ با عرضه آنتی ژن بر روی سطح سلول، به طور مستقیم پیش برنده بیان پذیرندههای سلول B هستند که نتیجه آن برهم کنشهای متوالی با Thها برای شروع ترشح آنتی بادی است (29). سایتوکاینها نیز نقش زیستی خود را با پیوند به پذیرنده هـای ویـژه روی غشای سلول های هدف انجام میدهند. این پذیرندهها از نظر ساختاری بسیار گوناگون هستند شامل پذیرندههای سایتوکاینی رده I وII ، TNF، اینترفرون، و ایمونوگلوبولین. پذیرنده IL-1 عضوی از خانواده پذیرندههای ایمونوگلوبولین است که بر روی سلولهای B و سلولهای دیگر بیان میشود. افزایش پاسخهای ایمنی با استفاده از این یاورهای زیستی به دلیل ایجاد پیامهای کمک تحریکی برای هدایت لنفوسیتها به سمت پاسخ ایمنی و ترشح فاکتورهای محرک مانند IL-1 است که بر روی تکثیر لنفوسیتها تاثیر میگذارد (34، 13).دامنه TIR در تنظیم TLR و مسیر انتقال پیام داخلی IL-1 دخالت میکند. این سایتوکاین سبب فعال سازی Th1 و القا افزایش بیان ژن هایی میشود که در تکثیر و پایداری سلولهای B نقش دارند (21). دامنه TIR فعالیت خود را از چندین مسیر انتقال پیام داخلی مانند به خدمت گرفتن پروتئین MyD88، و فعال کردن فاکتورهای تنظیمی اینترفرون پیش میبرد که سبب تکثیر لنفوسیتهای T فولیکولاری در pDCها میشوند. این سلولهای فولیکولاری نوعی T CD4+ هستند که به دنبال شروع آبشار انتقال پیام TLR، ایمنی هومورال را در واکنش علیه آنتیژنهای پروتئینی فعال میکنند (23، 21، 3).
TLRها اگرچه بر روی DC ها، ماکروفاژها و لنفوسیتها بیان میشوند اما از نظر مکان یابی (غشا پلاسما یا درون سلول)، استفاده از پروتئینهای تطبیق دهنده برای القا و پیام رسانی (TIRAP، TRIF، TRAM و MyD88)، نوع لیگاند و پاسخی که القا میکنند (Th1 یا Th2 و پاسخهای التهابی) از یکدیگر متفاوت هستند. TLRهای یک تا شش بجز سه، روی غشا پلاسمایی سلول قرار دارند و TLRهای هفت تا نه در محدودهی اندوزومی مکان یابی میشوند. این تفاوتها، ماهیت پاسخهای ایمنی سلولی و ایمنی هومورال را به هنگام استفاده از TLRها به عنوان یاور تحت تاثیر قرار میدهد (20، 15). به عنوان مثال، تحریک TLR2 سبب القای بلوغ DC شده که به تنظیم فرادست پیامهای محرک مولکولهای MHC کلاس II، CD80، CD83 و IL-12، و آزادسازی سایتوکاینهای TNF، و IL-1 منجر میشود. در نهایت بلوغ و فعالیت سلولهای B، افزایش تولید IgG و پاسخ ایمنی هومورال را در پی خواهد داشت (36-35). TLR3 فقط با پروتئین TRIF پیوند برقرار میکند. با تحریک این پذیرنده، فعال شدن آبشار انتقال از طریق NF-kB، MAP kinases و IRF3 صورت میگیرد و تولید سایتوکاینهای التهابی و اینترفرونهای نوع I به بالاترین حد خود میرسد. راه اندازی این آبشار، سبب تسهیل ارایه آنتی ژن به مولکول هایMHC کلاس I و تسریع تولید سلولهای T سیتوتوکسیک میشود. بنابراین، با هدف راه اندازی پاسخ ایمنی سلولی قوی تر در ایمن سازی علیه عوامل بیماری زا، TLR3 یاور مناسبی خواهد بود (37، 27). علاوه بر سلولهای سیستم ایمنی ذاتی، TLR4 توسط بسیاری از سلولهای غیرایمنی مانند فیبروبلاست و سلولهای اپی تلیال بیان میشود. این پذیرنده تولید اینترفرونهای نوع I را از هر دو مسیر MyD88 و TRIF تحریک میکند. فعال سازی TLR4 سبب تولید IL-12p70 میشود که به طور قابل توجهی پاسخهای ایمنی سلولی و ایمنی هومورال را افزایش میدهد (38، 20). TLR5 در سطح بسیاری از سلولهای ایمنی مانند مونوسیتها، mDCها، سلولهای لانگرهانس، سلولهای T و سلولهای NK یافت میشود. این پذیرنده سبب بلوغ DC و تنظیم پیامهای محرک مولکولهای CD80، CD83، CD86، TNFα، IL-8، IL-1β، CCL2، و CCL5 میشود. TLR5 با مشارکت آنتی ژنهای MHC کلاس II که در سطح سلولهای APC بیان میشوند، DCها را قادر به فعال کردن سلولهای B و القا ایمنی هومورال میکند (40، 39).
TLR9 توسط سلولهای B انسان و pDC بیان میشود. این پذیرنده موتیفهای CpG غیرمتیله موجود در DNA را پیدا میکند. شناسایی CpG DNA توسط سلولهایی که TLR9 را بیان میکنند دارای اثر آبشاری بر سیستم ایمنی بدن است و به بلوغ، تمایز و تکثیر سلولهای NK، سلولهای T، سلولهای B، منوسیتها و ماکروفاژها منجر میشود. پاسخ ایمنی با واسطه سلولی با تولید سایتوکاینهای پیش التهابی بر پایه Th1 (مانند IL-1، IL-6، TNFα، IFNɣ و IL-12) ایجاد میشود (42-41، 20). TLR7 و TLR8 از نظر فیلوژنتیکی و ساختاری شبیه هم هستند و بلوغ سلولهای لانگرهانس و مهاجرت آنها از پوست به گرههای لنفاوی را افزایش میدهند. پیامهای داخل سلولی TLR7 فقط توسط pCD گرفته میشوند در حالی که فعال سازی TLR8، سبب تولید IL-12 توسط mDCsها میشود (43). پیامد فعال شدن مسیر آبشاری پیام رسانی TLR7، این مولکول پروتئین MyD88 را از طریق دامنه TIR به خدمت میگیرد. MyD88، پروتئین IRAK که پذیرنده IL-1 است را فعال میکند. فعال شدن TLR7 به تولید سایتوکاین التهابی شامل اینترفرون نوع I، IL-6، IL-12، TNF-α، تنظیم فرادست CD40، CD86، و مولکولهای MHC منجر میشود. پیامد پاسخهای سایتوکاینها و اینترفرون ها، pCDها به APCها تمایز یافته و توانایی تنظیم ایمنی اکتسابی باواسطه سلول T را کسب میکنند (44، 23، 20). تحریک TLR7 هم چنین پیش برنده تعویض کلاس ایمنوگلوبولین و تولید آنتی بادی است. فسفریله شدن پروتئین MAPK یکی از عوامل پیش برنده فعال شدن سلول B و پدیدار شدن سلولهای پلاسما ترشح کننده آنتی بادی، و در نهایت تولید آنتی بادی است. از طرف دیگر، تشکیل کمپلکسی از پروتئینهای پذیرنده TNF و IL-1 (IRAKs/TRAF6) به فعال شدن IRF7 که تنظیم کننده عمده تولید اینترفرون نوع I است منجر میشود. اینترفرون نوع I مشتق از pDC و گیرنده آن برای تنظیم پاسخهای TLR7 در سلولهای B مورد نیازند زیرا پیامهای TLR7 با پیامهای گیرنده سلولهای B در پیشبرد سلولهای عرضه کننده آنتی ژن از طریق تنظیم فرادست مولکولهای محرک و تولید سایتوکاین هم خوان هستند و ظرفیت عرضه آنتی ژن در DCها را افزایش میدهند. در تنظیم پاسخهای سلول B وابسته به TLR، TLR7 به عنوان یک کوفاکتور سلولهای B که دارای CD40 هستند عمل میکند. برآیند پیام هایCD40 و سایتوکاینها که APCها را فعال میکند به افزایش توانایی این سلولها در پردازش و عرضه آنتی ژن و در نتیجه به افزایش بیان مولکولهای کمک محرک و ترشح سایتوکاینها میانجامد. این امر افزایش فعال سازی سلولها یT را به همراه دارد. این برهم کنش دوطرفه بین APCها و لنفوسیتهای T شناسایی کننده آنتی ژن، چرخه بازخورد (فیدبک) مثبتی است که به تقویت پاسخ ایمنی کمک کرده و با تنظیم فرادست تولید سایتوکاینها سبب تعویض کلاس ایمنوگلوبولین و پیشبرد تولید آنتیبادی میشود (29، 28، 25، 3). دامنه TIR این پذیرنده نقش کلیدی در القای اینترفرون نوع I و افزایش پاسخهای ایمنی هومورال دارد. افزایش اثربخشی آن بر پاسخ ایمنی به دلیل ایجاد پیامهای کمک تحریک برای هدایت لنفوسیتها به سمت پاسخ ایمنی و ترشح فاکتورهای محرک مانند IL-1 است که بر روی تکثیر لنفوسیتها تاثیر میگذارد (21، 11، 8).
اینترفرون نوع I با فعال سازی DCها، تنظیم کننده سلولهای مرتبط با سیستمهای ایمنی ذاتی و ایمنی اکتسابی است. این سلولها با عرضه آنتی ژنها بر روی سطح سلول، به طور مستقیم پیش برنده بیان گیرندههای سلول B هستند که نتیجه آن برهم کنشهای متوالی با Thها برای شروع ترشح آنتی بادی است. یکی از مهمترین عملکردهای یاورها علاوه بر تسریع در برانگیخته شدن، افزایش و پایداری پاسخ ایمنی، شناسایی آنتیژن توسط DCها و تحویل آن به سلولهای T است که به فعال سازی، ازدیاد و تمایز سلولهای اختصاصی آنتیژنCD8+ یا CD4+ منجر میشود. هر یاوری که جذب آنتی ژن توسط DCها را بیشتر کند و ذخیره پایداری از آنتیژن برای APCها فراهم نماید، سبب افزایش بیان مولکولهای محرک پاسخهای ایمنی یا مولکول های MHC شده و با افزایش مهاجرت سلولی به سوی گرههای لنفاوی میتواند پاسخ ایمنی را بهبود ببخشد (44-45، 13، 6). استفاده از TLRها به عنوان القا کننده های ایمنی موثر در فعالیت و بلوغ DCها، که سبب برانگیخته شدن و افزایش پاسخ ایمنی شوند بی آن که اثرات جانبی برای میزبان در بر داشته باشند، یک ایده نوین برای ارتقا سطح توانمندی واکسنها است. بیان زیاد TLRها در DCهای سلول B و روند پیام رسانی آنها در ارایه بهتر آنتی ژن از طریق DCها، و در نهایت تحریک هرچه بهتر و پایدارتر سیستم ایمنی میزبان از مزایای این پذیرندهها به عنوان یاور زیستی درمطالعات ایمن سازی به شمار میآیند.
References
2) Allenspach EJ, Lemos MP, Porrett PM, Turka LA, Laufer TM. Migratory and lymphoid-resident dendritic cells cooperate to efficiently prime naive CD4 T cells. Immunity 2008; 29:795-806.
5) Awate S, Babiuk LA, Mutwiri G. Mechanisms of action of adjuvants. Front Immunol 2013; 4:114.
6) Lima KM, dos Santos SA, Rodrigues JR, Silva CL. Vaccine adjuvant: it makes the difference. Vaccine 2004; 22:2374-9.
7) Petrovsky N, Aguilar JC. Vaccine adjuvants: current state and future trends. Immunol Cell Biol 2004; 82:488-96.
9) Ebrahimi MM, Shahsavandi S, Shayan P, Goudarzi H, Masoudi S. An immunoinformatic assay to design bio adjuvanted vaccine against infectious Bursal disease virus. J Biol Today's World 2016; 5:13-9.
10) Soleimani S, Shahsavandi S, Madadgar O, Mahravani H, Lotfi M. In silico analysis of HA2/Mx chimera peptide for developing an adjuvanted vaccine to induce immune responses against influenza viruses. Adv Pharma Bull 2015; 5:629-36.
11) Ebrahimi MM, Shahsavandi S, Shayan P, Goudarzi H, Masoudi S. Recombinant VP2 expressed in baculovirus and adjuvanted with TIR-TLR7: a vaccine candidate against infectious bursal disease virus. Comp Clin Pathol 2018; 27:911.
12) Aiyer Harini P, Ashok Kumar HG, Praveen Kumar G, Shivakumar N. An overview of immunologic adjuvants-a review. J Vaccines Vaccinat 2013; 4:1-4.
13) Tovey MG, Lallemand C. Adjuvant activity of cytokines. Methods Mol Biol 2010; 626:287-309.
15) Takeda K, Kaisho T, Akira S. Toll-like receptors. Annu Rev Immunol 2003; 21:335-76.
23) O'Neill LA, Bowie AG. The family of five: TIR-domain-containing adaptors in Toll-like receptor signalling. Nat Rev Immunol 2007; 7:353-64.
25) Colonna M. TLR pathways and IFN-regulatory factors: to each its own. Eur J Immounol 2007; 37:306-9.
28) Honda K, Yanai H, Negishi H, Asagiri, M, Sato M, Mizutani T, et al. Nature 2005; 434:772-7.
32) Ohteki T, Koyasu S. Role of antigen-presenting cells in innate immune system. Arch Immunol Ther Exp 2001; 49:S47-52.
34) Asif M, Jenkins KA, Hilton LS, Kimpton WG, Bean AG, Lowenthal JW. Cytokines as adjuvants for avian vaccines. Immunol Cell Biol 2004; 82:638-43.
44) Bao M, Liu YJ. Regulation of TLR7/9 signaling in plasmacytoid dendritic cells. Protein Cell 2013; 4:40-52.