Document Type : Research Paper
Authors
1 1. Associate Professor of Ophthalmology, Retina Research Center, Mashhad University of Medical Sciences.
2 Vitreoretinal fellow, Retina Research Center, Mashhad University of Medical Sciences.
3 Assistant Professor of Ophthalmology, Retina Research Center, Mashhad University of Medical Sciences
4 Professor of Ophthalmology, Retina Research Center, Mashhad University of Medical Sciences
5 Ophthalmologist, Retina Research Center, Mashhad University of Medical Sciences
Abstract
Keywords
مقدمه
فوتوکوآگولاسیون پان رتینال (PRP)[1] روش استاندارد جلوگیری از پیشرفت دیابتیک رتینوپاتی پرولیفراتیو است که مانند سایر روش های تهاجمی می تواند با عوارضی همراه باشد(1). از عوارض احتمالی PRP ممکن است اثر آن بر لایه فیبر عصبی شبکیه باشد. بعضی از نویسندگان گزارش کرده اند فشار داخل چشم[2](IOP) به صورت گذرا پس از PRP افزایش می یابد؛ اما این یافته در کوتاه مدت بوده و به نظر نمی رسد اثری بر روی ضخامت لایه فیبر عصبی[3] (RNFL) داشته باشد(2). رنگ پریدگی دیسک اپتیک یافته ای است که غالبا در بیماران دیابتی دیده می شود. تا کنون ارتباط احتمالی بین این یافته و PRP در یک مطالعه کنترل شده ثابت نشده است. این است که هنوز مشخص نیست که رنگ پریدگی دیسک اپتیک در نتیجه دیابت به خودی خود ایجاد می شود یا PRP در آسیب فیبرهای عصبی نقش دارد.
برخی از نویسندگان بر این باورند که فوتوکوآگولاسیون می تواند باعث تحریک و یا حتی از بین رفتن تمام لایه های شبکیه و در نتیجه کاهش ضخامت لایه فیبر عصبی3 گردد (3). این اثر ممکن است در نتیجه التهاب ناشی از لیزر شبکیه باشد و ممکن است به دژنراسیون لایه فیبرهای عصبی منجر شود(4). مطالعه ی پیش رو برای بررسی اثر PRP در ضخامت NFL شبکیه که می تواند یک شاخص غیر مستقیم از آسیب سلول های گانگلیونی باشد، انجام گردیده است.
روش کار
این مطالعه یک مطالعه کوهورت مداخله ای قبل و بعد است. پروتکل مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی مشهد تایید شد و از خرداد 1389 تا دی ماه 1390 در بیمارستان خاتم الانبیا انجام گردید. بیماران مبتلا به دیابت که نیاز به PRP داشتند، از جمله رتینوپاتی پرولیفراتیو یا مرحله ی شدید و بسیار شدید رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو، به صورت آینده نگر انتخاب شدند. بیماران فرم رضایت آگاهانه را امضا کردند. فاکتورهای دموگرافیک، طول مدت بیماری، سابقه فشار خون بالا، و مرحله رتینوپاتی دیابتی ثبت شد. تمام بیماران تحت معاینه چشم، که شامل ارزیابی حدت بینایی، معایه با اسلیت لامپ، اندازه گیری فشار داخل چشم، معاینه فوندوس با مردمک متسع برای درجه بندی رتینوپاتی دیابتی با توجه به سیستم طبقه بندی بین المللی قرار گرفتند (5). بیماران مبتلا به هرگونه بیماری شبکیه دیگر غیر از رتینوپاتی دیابتی، فشار داخل چشم بیشتر از mmHg 22، سابقه گلوکوم، یا سابقه خانوادگی گلوکوم از مطالعه خارج شدند.بیماران با نزدیک بینی بالا، سابقه جراحی ویتره و رتین، فوتوکوآگولاسیون ماکولا و تزریق داخل ویتره در 3 ماه گذشته و یا طول در مطالعه نیز حذف گردیدند. فشار داخل چشمی در آخرین پیگیری، 4 تا 6 ماه پس از آخرین جلسه PRP اندازه گیری شد و هر بیماری که افزایش بیش از mmHg 6 از شروع مطالعه نشان داد، از مطالعه حذف گردید. ظاهر عصب بینایی به تنهایی و یا وجود ادم ماکولا به عنوان معیار خروج از مطالعه در نظر گرفته نشدند.
برای اندازه گیری ضخامت لایه ی فیبر عصبی حاشیه ی دیسک (Peripapillary RNFL) از 1(OCT) استفاده گردید (cirrus HD OCT, Carl Zeiss Meditech, Dublin, California[M1] ). PRP با لیزر آرگون سبز در 5-3 جلسه با سایز اسپات 200 میکرون و درجه ی سوختگی متوسط (درجه 2 یا 3 انجام شد (Coherent Novus 2000, CA, USA). نقاط لیزر به فاصله ی 3000 میکرومتر از فووه آ به سمت پریفر در کوادران سوپریور، تمپورال و اینفریور و تا فاصله ی 1500 میکرومتر از حاشیه دیسک از سمت نازال زده شد. تمام جلسات لیزر توسط یک جراح انجام شد. مناطق زیر در محیط عصب بینایی برای مقایسه مورد بررسی قرار گرفت: تمپورال/نازال(316°-45° )، سوپریور( 46°-135° )، نازال/تمپورال ( 136°-225° ) و اینفریور( 226°-315° ). متوسط ضخامت (360 درجه) نیز برای تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از SPSS انجام شد. پس از اثبات طبیعی بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، از آزمون تی برای پیدا کردن رابطه بین جنس و وجود فشار خون بالا با ضخامت NFL استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون به منظور بررسی ارتباط سن و طول مدت دیابت با ضخامت RNFL مورد استفاده قرار گرفت. ضخامت NFL قبل و بعد ازPRP با استفاده از آزمون تی زوج مقایسه شد.
نتایج
چهل چشم از 20 بیمار در این مطالعه وارد شدند. اطلاعات دموگرافیک بیماران در جدول 1 ارائه شده است. 8 چشم (20٪) در مرحله ی شدید / بسیار شدید رتینوپاتی غیر پرولیفراتیو ، بیست چشم (50٪) در اوایل مرحله ی پرولیفراتیو و 12 چشم (30٪) در مرحله ی پرولیفراتیو پر خطر قرار گرفت. متوسط فشار داخل چشم 5/2±1/16 میلیمتر جیوه بود. تمامی 40 چشم حداقل 1200 تقطه ی لیزر دریافت کردند( 2750- 1200 ، میانگین = 1808). ضخامت RNFL قبل و بعد ازPRP در جدول 2 ارائه شده است. ارتباط معکوسی بین سن و ضخامت NFL پری پاپیلاری مشاهده شد که از نظر آماری معنی دار نبود (24/0- =r، 134/0=p). به طور مشابه، مدت زمان DM و همراهی با HTN تأثیری در ضخامت NFL پری پاپیلاری نشان نداد (به ترتیب 197/0= p، 292/0=p). به منظور بررسی اثر تعداد نقاط لیزر بر ضخامت NFL ضریب همبستگی اسپیرمن مورد استفاده قرار گرفت.
تأیید کرد.
میانگین فشار داخل چشمی ± انحراف معیار، میلیمتر جیوه
5/2±1/16
بله(٪)
(40)8
بحث
این مطالعه در پی پاسخ این سوال بودیم که آیا PRP بر لایه های داخلی رتین (inner retina) اثر تخریبی فوری که می توان آن را به طور غیر مستقیم با اندازه گیری ضخامت NFL سنجید، دارد؟ نتایج نشان داد که ضخامت لایه فیبر عصبی اندازه گیری شده توسط OCT به طور قابل توجهی 4-6 ماه پس از PRP تغییر نمی کند. مطالعات متعدد، از دست دادن فیبرهای عصبی شبکیه را در دیابت ثابت کرده اند که ممکن است با طول مدت بیماری ، فشارخون بالا، مرحله DR، و سطح HbA1C ارتباط داشته باشد(3، 7-5). به همین دلیل تصمیم شد با طراحی یک مطالعه ی قبل-بعد، هر بیمار با خودش مقایسه شود و نه با گروه کنترل. این کار اثر دیابت را بر تغییرات ضخامت فیبر عصبی شبکیه در یک دوره زمانی کوتاه تقریبا به طور کامل از بین می برد.
برخی از مطالعات مورد شاهدی در این زمینه تلاش کرده اند تا تفاوت اثر درمان با لیزر را از دیابت تمییز دهند، اما نتایج قطعی نیست(3،8). در یک مطالعه توسط موکیت1 و همکاران، تغییرات ضخامت ماکولا و لایه فیبر عصبی ماکولا بعد از یک جلسه پاسکال PRP با چند جلسه PRP پالس معمولی مقایسه شد(9). درمان متعارف2 که در چندین جلسه انجام شد منجر به افزایش ضخامت NFL در 4 هفته پس از درمان، و سپس نازک شدن NFL به کمتر از ضخامت قبل از درمان بعد از 12 هفته گردید. دکتر بلانکینشیپ نشان داد که ضایعات لیزر با پالس طولانی باعث ایجاد NFL ضخیم حتی فراتر از 30 روز می شود(10). او افزایش ضخامت موقت NFL را در شبکیه چشم خرگوش پس از فوتوکوآگولاسیون تجربی آن گزارش کرد. در یک مطالعه اخیر توسط کیم و همکاران، افزایش ضخامت NFL طی 3 ماه اولیه پس از PRP و پس از آن کاهش تدریجی در ظرف 2 سال مشاهده شد(4). نتیجه بسیار مشابهی توسط لی3 و همکاران گزارش شده است(11). او افزایش ضخامت RNFL را در 6 ماه اول پس از PRP در کوادران های سوپریور، تمپورال و نازال و به دنبال آن کاهش ضخامت به کمتر از میزان پایه را نشان داد.
با توجه به اینکه OCT پس از PRP فقط یک نوبت برای بیماران انجام شد ممکن است که افزایش ضخامت RNFL اولیه که در مطالعات مشابه دیده شده از دست رفته باشد. میانگین ضخامت NFL در هر یک از کوادران ها پس از PRP کاهش جزئی را نشان داد که این کاهش به حد معنی داری از نظر آماری نرسید. با توجه به نتایج مطالعات قبلی که در بالا بدان اشاره شد این تغییرات ممکن است در طول زمان پیشرفت کرده و به مرز معنی داری برسد.
دو روش اصلی برای اندازه گیری از لایه فیبر عصبی وجود دارد: OCT و اسکنینگ لیزر پولاریمتری[4] (GDX)؛ نشان داده شده است که OCT اسپکترال دومین[5] حساسیت بیشتری در کشف نقص لایه فیبر عصبی در مراحل اولیه از لیزر پولاریمتری حساس تراست (13-12). از این رو، روش مورد استفاده ی ما برای اندازه گیری NFL در این مطالعه از حساسیت کافی برای تشخیص نقص های اولیه برخوردار بود.
نتایج این مطالعه مؤید عدم آسیب مستقیم به لایه های داخلی شبکیه به عنوان یک عارضه PRP می باشد، زیرا همان طور که در ماکئوس سینومولگوس[6] توسط داشک4 و همکاران نشان داده شد انتظار می رود این آثار تخریبی ظرف مدت چندماه از PRP اتفاق بیفتد.
نتیجه گیری
اگرچه این مطالعه کوچک بود و در طی یک دوره کوتاه مدت انجام شد، ارزش آن در طراحی قبل - بعد ( before-after)آن می باشد. در این نوع مطالعه، هنگامی که یک تغییر دیده می شود، رد کردن اثر زمان در تشخیص عوارض ناشی از بیماری های مزمن، مانند وقوع نازک شدن NFL به دلیل خود دیابت و دزنراسیون عصبی دشوار است. اما عدم تغییر در مدت زمان کوتاهی پس از یک اقدام بالقوه مخرب بدان معنی است که این اقدام جدید (در اینجا PRP) موجب تغییر حادی نسبت به وضعیت پایه نمی گردد و این یک سند محکم در اثبات عدم تأثیر حاد و مستقیم PRP بر تخریب سلول های گانگلیونی شبکیه است. لذا می توان نتیجه گرفت که PRP استاندارد ، اگر لیزر با دت متوسط انجام شود به طور مستقیم به لایه فیبر عصبی شبکیه آسیب نمی رساند.