Document Type : Research Paper
Authors
1 Master student, Department of medical informatics, Faculty of Medicine, University of Mashhad Medical Science, Mashhad, Iran
2 Assistant Professor, Department of Social Medicine, Faculty of Medicine, University of Mashhad Medical Science,Mashhad, Iran
3 Assistant Professor, Department of Medical Informatics, Faculty of Medicine, University of Mashhad Medical Science, Mashhad, Iran
Abstract
Keywords
بروسلوز[1] یا تب مالت شایعترین عفونت مشترک بین انسان و دام است که از طریق حیوانات آلوده و فرآوردههای آنها منتقل میشود. سالانه بیش از 500 هزار مورد جدید بیماری در جهان بروز میکند که در مناطق مختلف دارای توزیع متفاوتی است(1). عامل این بیماری نوعی باکتری باسیلی گرم منفی به نام بروسلا میباشد که با پاستوریزاسیون و جوشاندن از بین میرود(2). این بیماری در اغلب نقاط دنیا به خصوص در کشورهای در حال توسعه، از لحاظ بهداشت عمومی و تاثیر آن در وضعیت اقتصادی اجتماعی جامعه از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته کنترل این بیماری در حیوانات، باعث کاهش چشمگیر شیوع آن در انسانها شده است ولی در کشورهای در حال توسعه به خصوص نواحی مدیترانهای، آسیای غربی و قسمتی از آفریقا و آمریکا نسبتا شایع میباشد(3). طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، سالیانه 500 هزار نفر انسان مبتلا به تب مالت گزارش میشوند که حتی در کشورهای پیشرفته هم فقط 5 الی 10 موارد ابتلا، گزارش میشود. میانگین بروز گزارش شده سالیانه تب مالت در کشور از سال 1370 تا 1387، 24/43 در صد هزار نفر بوده است(4).
نوع و عوارض بیماری تب مالت بسته به نوع باکتری منتقل شده از حیوان متفاوت است. باکتری بروسلا ملی تنسیس[2] بیماریزا ترین گونه است که شدیدترین نشانهها، بیشترین آسیبهای بافتی و متداولترین میزان موضعگیری در اعضا، سیستم ها یا بافتهای بدن را موجب میگردد. اینگونه معمولا در ارتباط با تماس مستقیم یا غیرمستقیم با گوسفند ، بز آلوده و یا فرآوردههای آنها انتقال مییابد که شایعترین عامل بروسلوز انسان در جهان و ایران است. باکتری بروسلا سوئیس[3] با قابلیت تولید بافتی، نکروز و تشکیل آبسه می باشد، بروسلا آبورتوس[4] که معمولا گاو منشاء عفونت آن است حداقل بیماریزایی را داشته، اما قادر به تولید آسیبهای بافتی با تشکیل آبسه ها (هر چند بسیارکمتر از بروسلا ملی تنسیس) می باشد. بروسلا کنیس[5] که میزبان اختصاصی آن سگ است نادر بوده، اما تظاهرات بالینی مشابه دیگر گونه ها را موجب می گردد(5).
این بیماری در دو نوع حاد و مزمن بروز میکند و دارای چهرههای بالینی گوناگونی است، که پزشکان را در تشخیص آن با مشکل مواجه نموده است(2). به طور کلی بیماری به صورت حاد شروع شده و با تب مداوم یا منظم با دورههای متناوب، تعریق فراوان بخصوص در شب، خستگی، بی اشتهایی و کاهش وزن، سردرد، درد عضلانی و درد عمومی بدن تظاهر می کند و علائم مذکور بسته به نوع بروسلا و بر اساس شدت بیماری به اشکال حاد، تحت حاد، مزمن و موضعی بروز می کند(6).
طبق گزارش وزارت بهداشت در سال 1391، استانهای آذربایجان شرقی، همدان، لرستان، مرکزی، خراسان جنوبی، آذربایجان غربی و کرمانشاه دارای آلودگی بسیار بالا (41-31 در هر صدهزار نفر) و استانهای خراسان رضوی، کردستان و زنجان دارای آلودگی بالا (21-30 در صدهزار نفر) میباشند. بیماری در هر دو جنس دیده میشود ولی با اختلاف کمی در جنس مذکر (4/55 %) بیشتر از جنس مونث (6/44 %) میباشد. شغل به عنوان یک عامل خطر در ابتلا به بیماری مطرح است بخصوص در نزد خانمهای خانهدار، دامداران و کشاورزان. همچنین بیماری در فصول بهار و تابستان همزمان با فصل زایش و شیردهی دامها بیشتر دیده میشود(7).
مطالعات اپیدمیولوژیک که عوامل مهم و خطرساز گسترش و انتشار تب مالت در مناطق مختلف کشور را مورد ارزیابی قرار میدهند و در کنترل بیماری و اقدامات پیشگیرانه موثر هستند، اهمیت زیادی دارند. طی سالهای اخیر مطالعات زیادی در زمینه اپیدمیولوژی تب مالت در نقاط مختلف ایران انجام شده است، با توجه به عدم وجود مطالعه مشابه در سالهای اخیر در استان خراسان رضوی که از استانهای با بروز بالا میباشد، این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی تب مالت و روند آن در طی 5 سال در استان خراسان رضوی انجام گرفت.
در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، اطلاعات بیماران مبتلا به تب مالت جمعآوری شد که از ابتدای فروردین 1388 تا آخر اسفند 1392 به مراکز بهداشتی درمانی، مطبها، کلینیکهای سرپایی و بیمارستانهای استان خراسان رضوی مراجعه کرده بودند و پس از انجام آزمایشات لازم و تایید بیماری در ایشان، اطلاعات آنها در فرمهای مخصوص بیمار ثبت شده و تحت درمانهای مورد نیاز قرار گرفته بودند. آمار هر شهرستان بعد از ثبت به صورت ماهانه به مرکز بهداشت استان ارسال میگردد. شرط ورود افراد به مطالعه بر اساس تعریف استاندارد کشوری، کلیه افراد با علائم بالینی مشکوک بودند که تیتر رایت[6] یا کومبس رایت[7] بزرگتر یا مساوی با 80/1، یا تست2Me[8] بزرگتر یا مساوی با 40/1 بودند. اطلاعاتی همچون سال و ماه گزارش، شهرستان، نوع محل سکونت، سن، سابقه مصرف مواد لبنی، سابقه بیماری در سایر اعضای خانواده در یک سال گذشته، نوع تماس با دام، علائم بالینی، آزمایشات رایت، 2Me، کومبس رایت، تاریخ شروع علائم، تاریخ تشخیص بیماری، شکست درمان و غیره در فرمهای بیمار ثبت میشود. طبق آمار معاونت بهداشتی جمعیت نواحی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد 471,929,4 نفر در سال 1391 میباشد که برای محاسبه میزان بروز بیماری در منطقه و شهرستانهای تحت پوشش استفاده شده است. بعد از جمعآوری اطلاعات، مرحله پیشپردازش انجام شد و اعمالی همچون حذف فیلدهای اضافی، یکسان کردن واحد و فرمت دادها، ادغام و تولید فیلد جدید و غیره با استفاده از نرمافزار مایکروسافت اکسل 2013 انجام شد. سپس تحلیل دادههای بیماران با نرمافزار IBM SPSSنسخه 21 انجام شد و از آزمون کای دو برای روابط بین متغیرهای کیفی و آزمون همبستگی پیرسون برای همبستگی بین متغیرهای کمی استفاده شد. همچنین از آزمون تی مستقل برای مقایسه میانگین گروههای مستقل استفاده شد. لازم به ذکر است که مقدار P-value کمتر از 05/0 به عنوان معنیدار در نظر گرفته شده است.
اطلاعات مربوط به 5743 بیمار مبتلا به تب مالت در طی 5 سال (1388 الی 1392) مورد بررسی قرار گرفت. میانگین سنی مبتلایان 1/18±04/33 سال میباشد و بالاترین فراوانی موارد گزارش شده در گروه سنی 21 الی 30 سال با 1216 نفر (8/21%) و پس از آن گروه سنی 11 الی 20 سال با 1203 نفر (6/21%) گزارش شد. میانگین سنی زنان 88/35 سال و مردان 93/30 سال بود که اختلاف آماری معنیدار وجود داشت (001/0>p) . فراوانی بروز بیماری در سالهای مختلف در نمودار 1 نشان داده شده است. همان طور که ملاحظه میشود در 3 سال اول روند بروز بیماری سیر افزایشی داشته است. میانگین فراوانی بیماری در استان برای هر سال 4/1143 نفر یا به عبارتی 26 در هر صد هزار نفر میباشد. با توجه به آمار جمعیتی شهرستانهای استان (مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد)، تعداد موارد بروز بیماری بر حسب شهرستان در جدول 1 نشان داده شده است. در بین مناطق تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد، تخت جلگه با 8/119 مورد در هر صد هزار نفر بیشترین آمار بروز بیماری و بعد از آن رشتخوار با 2/107 نفر در هر صد هزار نفر و درگز با 8/103 نفر در هر صد هزار نفر در جایگاه بعدی قرار دارند.
آمار متوسط دامهای مناطق در هر سال هم در این جدول قرار داده شده است که همبستگی قوی 78 % با متوسط بروز بیماری دارد (001/0=p). نقشه پراکندگی جغرافیایی توزیع بیماری در مناطق تحت پوشش مطالعه در شکل 1 نشان داده شده است. در ماههای مختلف سال میانگین بروز بیماری متفاوت میباشد. همان طور که در نمودار 2 مشاهده میشود، بروز بیماری در ماههای اردیبهشت، خرداد و تیر بیشتر از ماههای دیگر است.
ویژگیهای دموگرافیک بیماران مبتلا به تب مالت در جدول 2 نشان داده شده است. همان طور که ملاحظه میشود 85 درصد بیماران ساکن روستا و 15 ساکن شهر هستند و مردان با 6/56 % موارد تعداد بیشتری را نسبت به زنان داشتند. از نظر شغلی بیشترین تعداد بروز به خانمهای خانه دار و کشاورزان و دامداران اختصاص داشت.سایر ویژگیهای جمعیتشناختی بیماران مبتلا به بیماری در جدول 3 نشان داده شده است. همان طور که ملاحظه میشود 9/28 % افراد سابقه بروز بیماری در سایر اعضای خانواده را داشتهاند. 5/88 % در مناطقی سکونت داشته اند که واکسیناسیون برای دامهای منطقه انجام شده است و برای 5/11 % واکسیناسیون دامها انجام نشده است. 4/2 % بیماران قبلا مبتلا بودهاند و به دلیل شکست در درمان مراجعه کردهاند. 2/77 % بیماران سابقه مصرف مواد لبنی غیرپاستوریزه را داشتهاند. در بین مواد لبنی غیرپاستوریزه مصرف شده توسط مبتلایان شیر با 4/91 % و پنیر با 8/27 % بیشترین موارد مصرف را داشتند. میانگین فاصله بروز علائم تا مراجعه به مرکز درمانی در 3 سال 88 الی91 (که به تاریخ روز ثبت شده بود) برابر با 84/53±83/33 روز بود. میانگین فاصله زمانی بین شروع علائم تا تشخیص آن در مطالعه حاضر (برای سه سال اول که به روز ثبت شده بود) 83/33 روز بود که در روستاییان 41 روز و در شهرنشینان 2/33 روز بود که اختلاف معنیدار نداشت (59/0=p).
میانگین برای کل 5 سال 63/1±03/1 ماه بود. بیشترین علامت بالینی تب با 79 % و بیاشتهایی با 5/47 % بود. سایر علائم شامل کاهش وزن (4/28%) درد عضلانی استخوانی یا کمردرد (3/64%)، آدنوپاتی (5/0%)، بزرگی طحال (5/0%) و بزرگی کبد (5/0%) بودند. بیشتر بیماران دارای آزمایش رایت 160/1 (1/26%) و آزمایش 2ME 80/1 (2/28%) هستند. بیشترین داروهای تجویز شده ریفامپین(9/91%) و داکسیسایکلین (3/86%) میباشند. 63 نفر از بیماران (1/1%) به علت بروز مشکلاتی مثل آرتریت، اسپوندلیت، ارکیت و غیره در بیمارستان بستری شدند.
نتایج تستهای آزمایشگاهی بیماران تحت مطالعه در جدول 4 نشان داده شده است. در تست رایت، نتایج 160/1(1/26%) و 1320/1 (1/24%) بیشتر از بقیه مقادیر دیده شد. در تست 2ME 80/1(9/21%) و 160/1 (6/20%) بیشترین فراوانی و در تست کومبس رایت هم مقدار 80/1(5/5%) و 160/1 (4/5%) بیشتر از مقادیر دیگر تکرار شده بود.ارتباط معنیداری بین سن بالای 45 سال و آزمایش رایت وجود دارد به طوری که در سنین بالا نتایج آزمایش رایت دارای غلظت بالاتر(تیتر پایینتر) میباشد (001/0>p).
آزمون کای دو نشان داد که ارتباط معنیدار بین سابقه بیماری در خانواده و محل سکونت فرد وجود داشت به طوری که در جمعیت روستائی سابقه بیماری در افراد خانواده 6/29 % ولی در جمعیت شهری 8/23 % بود (02/0=p).همچنین ارتباط معنیداری بین سابقه واکسیناسیون دامهای منطقه و محل سکونت فرد پیدا شد به طوری که در گزارشات عدم واکسیناسیون دامهای منطقه، 6/89 % مربوط به روستاها و 4/10 % مربوط به شهرها بود (001/0>p).
این مطالعه به منظور توصیف اپیدمیولوژی بروسلوز در استان خراسان رضوی (مناطق تحت پوشش علوم پزشکی مشهد) انجام گرفته است. در طی 5 سال مورد مطالعه، تعداد بروز بیماری تا سال 1390 روند افزایشی داشته است که میتوان دلیل آن را بهبود نظام آماری و ثبت اطلاعات در سیستم اتوماسیون بیماریها در طی این سالها دانست و از سال 90 روند به صورت کاهشی بوده است که به علت افزایش بهداشت و واکسیناسیون دامها میتواند باشد. طبق گزارش وزارت بهداشت در سال 1391، استانهای آذربایجان شرقی، همدان،–لرستان، مرکزی، خراسان جنوبی، آذربایجان غربی و کرمانشاه دارای آلودگی بسیار بالا (41-31 در صدهزار نفر) و استانهای خراسان رضوی، کردستان و زنجان دارای آلودگی بالا (30-21 در صدهزار نفر) میباشند(7). طبق نتایج این مطالعه بروز سالانه بیماری در مناطق تحت پوشش مطالعه 26 در هر صد هزار نفر بود که مطابق با آمار وزارت بهداشت میباشد. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته با مراقبت بیماری در حیوان توانسته اند بیماری را در انسان کنترل کنند و یا تعداد موارد گزارش شده در طول سال را در حد بسیار پایینی نگه دارند(8). درگز، تخت جلگه (فیروزه) و رشتخوار دارای میانگین بروز سالانهی بیشتری نسبت به مناطق دیگر مطالعه بودند که نشان میدهد در این مناطق نیاز به توجه بیشتر در امر بهداشت و واکسیناسیون دامها و همچنین آموزش افراد است. از آنجا که بین جمعیت دامی شهرستانها و متوسط ابتلا همبستگی 78 % وجود دارد میتوان این چنین برداشت کرد که بروز بالای بیماری در برخی مناطق مختلف به شدت به جمعیت دامی آن منطقه وابسته است.
از لحاظ جنسیتی در بیشتر مطالعات بروز بیماری در مردان بیشتر است(3, 7, 9, 10). در مطالعه حاضر مردان 9/56 % بیماران و زنان 1/43 % را به خود اختصاص دادند که اختلاف از لحاظ آماری معنیدار بود. در مطالعه مشابهی توسط سلیمانی در آذربایجان شرقی تعداد مردان 9/54 % و زنان 1/45 % بود(6).
با آنکه اکثریت جمعیت استان را شهرنشینان تشکیل میدهند بروز بیماری در جمعیت روستایی به دلیل تماس بیشتر با دام و فراوردههای دامی بیشتر است. در این مطالعه 85 % بیماران ساکن روستا و تنها 15 % شهرنشین بودند.
شایعترین علائم بالینی در بیماران، تب (79%)، درد عضلانی استخوانی یا کمردرد (3/64%) و بیاشتهایی (5/47%) بودند. در مطالعه مشابهی در اراک تب، درد عضلانی و لرز سه علامت شایع در بیماران بود(11).
در 9/28 % موارد سابقه بیماری در افراد خانواده در 18 ماه گذشته وجود داشته است که میتواند به دلیل تماس مشترک افراد خانواده با دامهای آلوده یا به علت مصرف مواد لبنی آلوده در خانواده باشد. ارتباط معنیداری بین سابقه بیماری در افراد خانواده و محل سکونت بیماران یافت شد به طوری که در جمعیت روستانی سابقه بیماری در افراد خانواده 8/5 % بیشتر بود که میتوان نتیجه گرفت که در خانوادههای روستایی به علت اشتراک بیشتر اعضای خانواده در تماس با دام و یا مصرف مواد آلوده، احتمال ابتلای سایر اعضای خانواده بیشتر است.
شغل به دلیل ارتباطی که با تماس فرد با حیوان آلوده میتواند داشته باشد به عنوان یک عامل مرتبط با بیماری لحاظ میشود. در این مطالعه زنان خانهدار بیشترین بروز را داشتهاند و پس از آن شغل دامدار- کشاورز در جایگاه دوم قرار داشت.
بیماری در جوانان شایعتر بود و سنین 21 الی 30 سال بیشترین میزان بروز و 11 الی 20 سال پس از آن بیشترین بروز را داشت. در مطالعهای که توسط مرادی و همکاران در کردستان انجام شده، بیشترین بروز در بازه سنی 25 تا 44 سال بود(3). همان طور که نشان داده شد در این مطالعه میانگین سنی زنان (88/35 سال) و مردان (93/30 سال) اختلاف آماری معنیدار داشت، به این معنا که مردان در سنین پایینتری نسبت به زنان، مبتلا به بیماری میشوند. این در حالی است که در مطالعهای توسط فرازی و همکاران در اراک میانگین سنی مردان یک سال بالاتر از زنان بود(9).
از مجموع بیماران، 2/77 % سابقه مصرف مواد لبنی غیرپاستوریزه را داشتند. مصرف شیر غیرپاستوریزه با 3/67 % و پنیر غیرپاستوریزه با 5/20 % بیشتر از سایر مواد لبنی در ابتلا به بیماری نقش داشتند. در مطالعهای در یونان هم، شیر و پنیر پاستوریزه بیشتر از سایر مواد لبنی موجب بروز بیماری شده بود (12).
در کل 9/55 % بیماران در فاصله کمتر از 1 ماه پس از بروز علائم تشخیص داده شدهاند و 1/44 % در فاصله بیشتر از 1 ماه. در مطالعه کردستان میانگین فاصله شروع علائم تا تشخیص 15/35 روز برآورد شد(3).
در مورد نتایج تستهای آزمایشگاهی برای مطالعه حاضر در تست رایت، نتایج 1320/1 (1/24%) و 160/1(1/26%) بیشتر از بقیه مقادیر دیده شد در حالی که در مطالعهای در مانه و سملقان در استان خراسان شمالی مقادیر 160/1 و 80/1 بیشترین تکرار را در بیماران داشت. در تست 2ME برای مطالعه حاضر 80/1(9/21%) و 160/1 (6/20%) بیشترین فراوانی را داشت که مشابه با مطالعه مانه و سملقان بود و در تست کومبس رایت هم در این مطالعه مقدار 80/1(5/5%) و 160/1 (4/5%) بیشتر از مقادیر دیگر تکرار شده بود ولی در مطالعه مانه و سملقان 320/1 و 160/1 بیشتر شایع بود(10). در مطالعه فرازی و همکاران در اراک اختلاف معنیداری در میانگین تیتر آزمایش رایت در افراد بالای 45 سال و زیر 45 سال دیده شد (001/0>p)(9). همان طور که اشاره شد در مطالعه حاضر هم اختلاف معنیدار بود (001/0>p).در بررسی انجام شده برای 5/11 % بیماران، واکسیناسیون دامهای منطقه انجام نشده است که با شناسایی این موارد و گزارش به مراکز دامپزشکی، برای واکسیناسیون دامها باید اقدام کرد. ارتباط معنیداری بین سابقه واکسیناسیون دامهای منطقه و محل سکونت فرد پیدا شد به طوری که در گزارشات عدم واکسیناسیون دامهای منطقه 6/89 % مربوط به روستاها و 4/10 % مربوط به شهرها بود.در این مطالعه تعداد 61 نفر از بیماران (1/1%) در بیمارستان بستری شدهاند. هیچ رابطه معنیداری بین نتایج تستهای آزمایشگاهی افراد بستری شده و بقیه بیماران یافت نشد (64/0=p). این بدین معنا هست که نمیتوان بالا بودن تستهای آزمایشگاهی را نشانه شدت بالای بیماری دانست.
تب مالت یکی از بیماریهای با بروز بالا در استان خراسان رضوی میباشد که بروز آن از بسیاری از مناطق کشور بیشتر میباشد. شهرهای درگز، تختجلگه (فیروزه) و رشتخوار دارای میزان بروز بالاتری هستند، که نیاز است با اقدامات پیشگیرانه و جدیت بیشتری در این مناطق سعی در کاهش بیماری داشت. آموزشهای لازم مخصوصا برای گروه سنی جوان و شغلهای پرخطر باید انجام شود و رفتارهای بهداشتی موثر در پیشگیری از بیماری از جمله عدم مصرف مواد لبنی غیرپاستوریزه و همکاری برای واکسیناسیون دامها و همچنین آگاهی از علائم بیماری برای درمان به موقع انجام شود. قابل توضیح است با توجه به عدم تشخیص تعدادی از بیماران و نظر به اینکه بخشی از موارد بیماری به دست پزشکان بخش خصوصی انجام میشود لذا به هیچ وجه امکان بررسی تمام افراد مبتلا به بیماری وجود ندارد. از محدودیتهای دیگر این طرح عدم ثبت دقیق و کامل دادهها میباشد که میتواند در نتایج به دست آمده تاثیرگذار باشد.