Prevalence of atherosclerotic cardiovascular risk factors among Iranian football referees 2014-2015

Document Type : Research Paper

Authors

1 Assistant professor of Sports Medicine, Iran university of Medical sciences, Tehran,Iran

2 Internal Resident, Shahid beheshti university of Medical sciences, Tehran,Iran

3 Sports Medicine Resident, Iran university of Medical sciences, Tehran,Iran

Abstract

Introduction:  the general population, even physically active people including football referees can be in danger of developing cardiovascular diseases and having related risk factors. The aim of this study was to evaluate the cardiovascular disease (CVD) risk factors among Iranian football premier and the first league referees during 2014-2015.
Material and Method: All the Iranian football premier and first league referees participated in this cross sectional study. Subjects’ data were collected using the standard pre competition medical assessment form as well as the laboratory tests. Data analysis was done by the SPSS software (version22.0).
Results: Among football referees, 23.5 % had at least two CVD risk factors therefore they were stratified as having a moderate risk for developing CVD disease. Some CVD risk factors including smoking and obesity had low prevalence among the subjects. We found that 18.4 % of the subjects were overweight and 45.9 % suffered from dyslipidemia (26.5 % low HDL, 20.4 % Total cholesterol abnormality, 14.3 % high LDL). We also found that 17.3 % of our subjects had glucose intolerance. Positive family history of CVD was seen in 14.3% of subjects. Hypertension had 4.1% prevalence among subjects.
Conclusion: This study found that despite being physically active, 23.5 % of football referees had at least 2 CVD risk factors and therefore stratified as having moderate risk factors to develop CVD.

Keywords


مقدمه

سبک زندگی بی­تحرک همراه با پرفشاری خون، مقادیر غیرطبیعی چربی خون، سیگار وچاقی، عوامل خطر بزرگ بیماری­های قلبی عروقی می­باشند. مطالعات علمی نشان داده­اند که کاهش این عوامل باعث کاهش شانس وقایع خطیرقلبی وعروقی می‎شود و ورزش منظم اثرات مطلوبی درکنترل این عوامل خطر دارد (1).

شیوع عوامل خطر بیماری قلبی عروقی در جمعیت­های فعال کمتر مورد بررسی وکنکاش قرارگرفته­است درحالی که ممکن است حتی این دسته از افراد نیز در معرض خطر ابتلا به این بیماری­ها قرار­داشته­باشند. مطالعات بسیارکمی که در گروه­های فعالی مثل ورزشکاران انجام شده­است، شواهدی از وجود بالقوه عوامل خطربیماری قلبی عروقی را در آن­ها نشان داده­است(2).

سن داوران به ‌طور متوسط 15-20 سال بیش از بازیکنان حرفه‌­ای است و با توجه به استرس­های وارده بر این افراد، در معرض خطر بیماری­های روحی و جسمی، از جمله بیماری­های قلبی و عروقی و افزایش عوامل­خطر زمینه­ساز آن می­باشند (4،3). بااین حال تاکنون مشکلات این گروه پرتلاش از نظر سلامت جسمانی و روانی به اندازه بازیکنان فوتبال مورد ارزیابی و مداخله قرار نگرفته­است. از آنجا که در خارج از ایران مطالعات ناچیزی در این زمینه انجام شده واین مطالعات هم غالبا با تمرکز بر یافته­های نوارقلب یا اکوکاردیوگرافیک بوده­اند وهمچنین اندک مطالعات انجام شده در ایران نیز صرفا در حوزه­های هوش هیجانی، ویژگی­های اضطرابی، مشکلات عضلانی اسکلتی و پارامترهای فیزیولوژیک فعالیتی در جمعیت داوران بوده­است، می توان چنین نتیجه گرفت که تاکنون فراوانی عوامل­خطر بیماری آترواسکلروز کمتر مورد تحقیق وارزیابی قرارگرفته­اند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی فراوانی این عوامل خطر در داوران حاضر در لیگ برتر فوتبال ایران در سال1393-1394 صورت­گرفته­است.

 

روش کار

این مطالعه به صورت مقطعی توصیفی بر 98 داور لیگ برتر فوتبال ایران در سال 93-94 صورت­گرفته­است.

جمع آوری اطلاعات با تکمیل فرم بررسی برای هرفرد انجام شده است. فرم­های تکمیل شده، شامل متغیرهای دموگرافیک از قبیل سن، وزن وقد، سابقه مصرف سیگار، سابقه خانوادگی بیماری قلبی عروقی، ثبت مقادیر فشارخون، مقادیر قندخون ناشتا، لیپوپروتیین­های بادانسیته پایین وبالا (LDL وHDL ) وکلسترول توتال خون بوده­است.

جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه داوران مرد شاغل در لیگ برتر فوتبال ایران که در معاینات پیش از فصل، فصل93-94 شرکت کرده­بودند، تشکیل می­دهند.

داده­ها پس از جمع­آوری وارد نرم­افزار SPSS شد و با استفاده از آزمون­های توصیفی و نیزآزمون­های آماری کای دو و ضریب همبستگی پیرسون نسبت به آنالیز داده­ها در سطح معنی­داری کمتر از 05/0 اقدام شد.بسته به نوع متغیر­های مورد بررسی آزمون آماری مناسب به کار­برده­شد.

در این مطالعه، همزمان با انجام معاینات پیش از شروع فصل داوران و پس از هماهنگی­های به عمل آمده با مسئولین آکادمی و فدراسیون فوتبال واخذ مجوزهای لازم، داوران دعوت شده به آکادمی فوتبال، تحت ارزیابی و معاینات لازم قرارگرفتند.

پس از تشکیل پرونده پزشکی برای هر داور،که شامل بخش­های متفاوتی بود، ابتدا قد هر فرد در حالت ایستاده به وسیله قدسنج دیواری سکا206 و وزن آنان توسط ترازوی دیجیتال مربوط به دستگاه سنجش ترکیب­بدنی (BIA) TanitaBC-418 اندازه­گیری و در پرونده ثبت­ شد. سپس، فرم اخذ شرح­حال توسط پزشک تکمیل شد، این فرم مشتمل بر: سن(بارویت کارت شناسایی یا  IDکارت)، سابقه فردی علایم و بیماری خاص ازجمله؛ بیماری­های قلبی عروقی، سابقه مصرف فعلی سیگار یاترک آن در6 ماه گذشته، شرح­حال وجود بیماری در خانواده با تاکید بر حوادث و بیماری­های قلبی عروقی شامل: انفارکتوس قلبی، جراحی یا بازسازی عروق قلب و یا مرگ ناگهانی قلبی در پدر یا مردان درجه اول خانواده با سن کمتر از 55 سال و در مادر یا زنان درجه اول خانواده با سن کمتر از 65 سال بود. در مرحله بعد فشارخون فرد ، پس از 5 دقیقه استراحت و درحالت نشسته روی صندلی، از بازوی راست به وسیله فشارسنج جیوه ای ALPK2 توسط پزشک اندازه­گیری و ثبت­ گردید. سپس تمامی داوران که از شب قبل به مدت حداقل 12ساعت ناشتا بودند، درهمان محل معاینات و با استفاده از لوله واکیوم گرینر تحت نمونه­گیری خون محیطی از ورید آنته کوبیتال قرارگرفته و نمونه­ها پس از تهیه، بلافاصله جهت پایش میزان قندخون و پروفایل چربی به یک آزمایشگاه واحد( آزمایشگاه رادان) ارسال گردید و به وسیله کیت بررسی قندخون پارس­آزمون با محدوده طبیعی 95 تا 115 و کیت بررسی پروفایل لیپیدخون پارس­آزمون با دستگاه­های اتوآنالیز بیوشیمی هیتاچی تحت پایش قرارگرفت و نتایج تست­های آزمایشگاهی درچند قسمت شامل میزان قندخون ناشتا، میزان لیپوپروتیین بادانسیته پایین(LDL)، لیپوپروتیین بادانسیته بالا(HDL) وکلسترول توتال گزارش شده و متعاقبا در پرونده و فرم بررسی هر فرد ثبت گردید. سپس داده های هر فرم وارد نرم افزار spss گردید وتک تک اطلاعات موجود هر فرد با معیارهای عوامل خطر بیماری آترواسکلروز قلبی عروقی راهنمای انجمن قلب آمریکا(AHA) مقایسه گردید و براساس آن درصورت دارابودن هرکدام ازموارد زیر یک عامل خطر مثبت برای فرد منظورگردید: سن بالاتراز45سال (با توجه به مرد بودن همه داوران شرکت­کننده). سابقه خانوادگی مثبت برای بیماری قلبی عروقی درخانواده درجه اول شامل سکته قلبی و یا مرگ ناگهانی قلبی و یا انجام جراحی و یا بازسازی عروق قلب. سیگاری بودن به معنای مصرف در حال حاضرسیگار و یا ترک آن در6 ماه گذشته. چاقی یعنی دارابودن شاخص توده بدنی مساوی ویا بیشتر از30 کیلوگرم بر مترمربع. پرفشاری خون به معنای فشارخون سیستولیک مساوی یا بیشتر از140 میلی­مترجیوه و یا فشارخون دیاستولیک مساوی و یا بیشتر از90 میلی­متر جیوه. و درقسمت تست­های آزمایشگاهی درصورت گزارش : قندخون ناشتای مساوی یا بیشتر از 100 تا مساوی یا کمتر از 125میلی­گرم بر دسی­لیتر به عنوان مثبت بودن عامل خطر پیش دیابتیک، گزارش هر یک از موارد پروفایل چربی غیر نرمال شامل میزان لیپوپروتیین بادانسیته پایین(LDL) مساوی یا بیشتر از130 میلی­گرم بر دسی­لیتر یا لیپوپروتیین با دانسیته بالای (HDL) کمتر از40 میلی گرم بردسی­لیتر یا کلسترول توتال مساوی یا بیشتر از 200 میلی­گرم بر دسی­لیتر، عامل­خطر دیس­لپیدمی برای فرد مثبت درنظرگرفته­شده­است. همچنین درصورت دارابودن میزان لیپوپروتیین بادانسیته بالای(HDL) بیشتر از60 میلی­گرم بر دسی­لیتر یک عامل­خطر منفی محسوب شده و از سرجمع عامل­های خطر یکی کسر می­گردد.

از نرم افزار SPSS جهت تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. برای بیان شاخص­های توصیفی بسته به مورد از پارامترهای میانگین، انحراف معیار ،حداقل ، حداکثر استفاده گردید و برای تعیین ارتباط و همبستگی بین پارامترهای مورد بررسی، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. سطح معناداری در کلیه آزمون­های آماری 05/0 در نظرگرفته­شد. نتایج مطالعه به صورت گروهی منتشر شده است، و در کلیه مراحل مطالعه نتیجه ای برای تک تک افراد گزارش نشد. در تمام مراحل اجرای پژوهش، اطلاعات شناسایی افراد، محرمانه بوده و فرم­های بررسی بدون نام و نام­خانوادگی و مشخصات شناسایی، در اختیار پژوهشگر قرار گرفت. در تمام مراحل اجرای پژوهش، اصول اخلاقی رعایت شد.

 

نتایج

در این مطالعه 98 داور و کمک­داور مورد بررسی قرار گرفتند. 8/37 % افراد مورد مطالعه را داوران و مابقی را کمک داوران تشکیل می­دادند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 92/35 بود.

برای بررسی وضعیت چاقی از شاخص توده بدنی استفاده شد، بر این اساس 4/18% (18 نفر) از افراد مورد مطالعه دارای اضافه وزن بودند (شاخص توده بدنی مساوی و بیش­تر از 25 تا 9/29 کیلوگرم بر متر مربع سطح بدن براساس شاخص­های ACSM) و همچنین یک درصد نیز دارای کم وزنی (شاخص توده بدنی کمتر از 5/18کیلوگرم بر متر مربع سطح بدن براساس شاخص­های ACSM ) بودند، قابل ذکر است، بر اساس نتایج مطالعه، شیوع چاقی در داوران مورد مطالعه برابر صفر می­باشد.

تمامی افراد مورد مطالعه هیچگونه سابقه مصرف سیگار یا تنباکو در شش ماه گذشته را گزارش نکردند.

همچنین بر اساس نتایج مطالعه درمجموع 3/14% از افراد مورد مطالعه سابقه خانوادگی بیماری قلبی عروقی داشتند.ونیز در مجموع 1/4% از افراد مورد مطالعه دارای پرفشاری خون بودند.

بر اساس اندازه گیری قند خون ناشتا، 3/17% از افراد مورد مطالعه،

دچار اختلال قند خون ناشتا بودند بدین صورت که مجموعادر افراد با ریسک کم، شیوع پره دیابت برابر 7/6% (5 نفر) و در گروه با ریسک متوسط شیوع پره دیابت برابر 2/52% (12 نفر) بود.

همچنین براساس نتایج به دست آمده 3/14% افراد مورد مطالعه دارای LDL غیر طبیعی و 5/26% ( 26 نفر) دارای HDL غیر طبیعی بودند. طوری که در افراد با ریسک کم، شیوع HDL غیرطبیعی برابر 3/21% (16 نفر) و در گروه با ریسک متوسط، شیوع HLD غیر طبیعی برابر 5/43% (10 نفر) بود، و شیوع یا فراوانی HDL غیر طبیعی در دو گروه با ریسک متوسط و کم از نظر آماری معنی­دار بود (03/0=p).

نمودار1، توزیع هر یک از عوامل دیس لیپیدمی را نشان می دهد، بر این اساس اختلال HDL بیشترین شیوع را در بین عوامل­خطر دیس لیپیدمی منطبق برکرایتریای AHA دارا می­باشد.

همچنین همان طور که در نمودار 2 نشان داده شده است، بیشترین فراوانی عوامل­خطر بیماری قلبی و عروقی در داوران

مورد مطالعه به ترتیب مربوط به دیس لپیدمی (اختلال HDLوLDL )، اختلال قندخون ناشتا(پیش دیابتیک) و سابقه خانوادگی مثبت بیماری قلبی عروقی و پرفشاری خون می­باشد، نمودار 2 توزیع کلی فراوانی عوامل­خطر بیماری قبلی و عروقی و جدول 1توزیع فراوانی این عوامل را در داوران در دوگروه کم خطر و خطر متوسط نشان می­دهد.

بر اساس نتایج در کل، 5/23% از افراد مورد مطالعه، دارای دو عامل خطر و یا بیشتر بودند، که از این نظر براساس Risk stratification انجمن قلب آمریکا درگروه درمعرض خطر متوسط بیماری­های قلبی عروقی قرار دارند.

 

بحث

نتایج مطالعه نشان می­دهد، گرچه برخی از عوامل خطر بیماری­های قلبی و عروقی مانند مصرف سیگار و چاقی در داوران در سطح پایین قرار دارد، اما اختلالات چربی، اختلال تحمل گلوکز و همچنین سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی و عروقی در داوران فوتبال در سطح بالایی قرار دارد، و داوران نیز با اینکه جزء گروه­های فعال هستند به طور نسبتا قابل توجهی در معرض خطر ابتلا به بیماری­های آترواسکلروز قلبی و عروقی قرار دارند.

میانگین سنی داوران مطالعه حاضر 92/35 بوده است، در حالی که داوران به خدمت گرفته شده درجام جهانی و سطوح حرفه ای تر، مسن تر و باتجربه تراز داوران ما می باشند.

بر اساس نتایج این مطالعه، 28/14% ( 14 نفر) از افراد مورد مطالعه سابقه خانوادگی بیماری‌های قلبی و عروقی را گزارش­کرده­اندکه در مقایسه با سایر مطالعات، سابقه خانوادگی بیماری قلبی در داوران مشابه جمعیت­های عادی می باشد (6).

بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع مصرف سیگار در داوران مورد مطالعه برابر صفر می­باشد. با توجه به بالا بودن سطح فعالیت فیزیکی داوران و از طرفی جایگاه اجتماعی شغلی آنها ، مصرف سیگار در میان آنان پایین است، چرا که بر اساس مطالعات، مصرف سیگار در مدیران یا کارمندان، در سطح پایین‌تری است (7). به دلیل اینکه اینگونه افراد در معرض دید رسانه­ها و مردم هستند، می توان گفت بروز چنین رفتارهایی برای آنان یک تابوشکنی نزد افکار عمومی محسوب شده، لذا مصرف سیگار در این گروه­ها، کمتر است.

در مطالعات مختلف بین سطح فعالیت بدنی و شاخص توده بدنی رابطه مثبتی مشاهده شده است (10-8). با این حال وجود بیش وزنی در بخش قابل توجهی از داوران مورد مطالعه و اختلالاتی که در پروفایل چربی و قند خون دیده شده است، نشان می­دهد که این سطوح فعالیت ممکن است کافی نباشد و یا سایر عوامل تاثیرگذار برآن مانند عوامل تغذیه­ای بایستی مورد بازبینی قرارگیرند.

هرچند میانگین شاخص توده بدنی در مطالعه حاضر 47/23 و شیوع چاقی در جمعیت مورد مطالعه صفر بود، اما 4/18% این افراد دارای اضافه وزن بودند. این میزان در مطالعه داوران یونانی خیلی بالاتر و حدود 64% ذکر­شده­است و همچنین در مطالعه فیفا بر داوران مرد و زن جام­های جهانی 2010 و 2011 اضافه وزن گزارش نشد و این نشان می­دهد در سطوح بالاتر داوری معمولا داوران ازشاخص توده بدنی بهتری برخوردار­هستند.

درمجموع 1/4% افراد مورد مطالعه، فشار خون غیرطبیعی داشتند که این میزان در مقایسه با اطلاعات به دست آمده از سایرمطالعات که شیوع خام پرفشاری خون را در زنان 15% و در مردان 5/12% و در کل جامعه 9/13% گزارش کرده اند، درسطح پایین­تری می­باشد (11). از این رو می­توان نتیجه گرفت، پایین بودن فشار خون در داوران مورد مطالعه، علاوه بر فعالیت فیزیکی بالا و مرد بودن آنان، می­تواند به دلیل جوان بودن جمعیت داوران مورد مطالعه باشد زیرا اکثر داوران شرکت کننده در این مطالعه، به لحاظ سنی زیر 40 سال بودند.

اما در مقایسه با سایر مطالعات انجام شده در داوران از این حیث در مطالعه­ای که بر داوران یونانی انجام­شده­بود شیوع پرفشاری خون در بین داوران، بیشتر از مطالعه حاضر و حدود 2/27% گزارش­شده ­بود (12). همچنین درمطالعه فیفا در جمعیت داوران مرد شیوع پرفشاری خون 1/1% و در داوران زن صفرگزارش شده بود که پایین تر از میزان شیوع آن در مطالعه حاضر است که می­تواند نشان دهنده این باشد که داوران در سطوح حرفه­ای­تر، شرایط سلامتی بهتری دارند (13).

بر اساس نتایج مطالعه، 3/17% از افراد مورد مطالعه، دچار اختلال قند خون ناشتا بودند که در مقایسه با سایر مطالعات انجام شده در جمعیت عمومی که شیوع اختلال قند ناشتا برابر 8/17 و شیوع دیابت برابر 3/6% گزارش شده، نشان می دهد که اختلال قند خون ناشتا در داوران مورد مطالعه نزدیک به گروه های دیگر جامعه است (14). ولی درمقایسه با سایر مطالعات انجام شده در داوران از این منظر درمطالعه فیفا 1% داوران مرد و2% داوران زن دیابتیک گزارش­شده­اند ولی از میزان شیوع اختلال قندخون ناشتا گزارشی داده نشده و از طرفی ممکن است ملاک اندازه­گیری هم متفاوت از مطالعه حاضر باشد(13).

نتایج مطالعه حاضر نشان می­دهد، 9/45% افراد مورد مطالعه دیس لپیدمی دارند یعنی حداقل یکی از سه عامل مرتبط با آن دچار اختلال بوده­است. به طوری که5/26% این افراد اختلال HDL و 3/14% آن­ها اختلال LDL و 4/20% کلسترول بالاتر از طبیعی داشتند که در مقایسه با مطالعه­ای که نشان دهنده 5/43% اختلال HDL در جمعیت عادی بوده است، ازشیوع کمتری برخورداراست. علت این امر شاید به خاطرسطح فعالیت فیزیکی بالاتر و جوان­تر بودن جمعیت مورد مطالعه حاضر باشد. درعین حال باتوجه به اینکه داوران فوتبال جزء گروه­های فعال جامعه هستند، انتظار این بود که میزان شیوع اختلالات لیپید در سطوح پایین تری باشد. اما شاید این امر به علت رژیم­ها و عادات خاص غذایی کشور ما بوده و یا سطوح فعالیت فیزیکی این افراد ناکافی باشد، درعین حال نمی توان از احتمال عدم رعایت 12ساعت ناشتایی جهت ارزیابی لیپیدخون به عنوان یک عامل مخدوش کننده چشم پوشی کرد.

همچنین در مقایسه با سایر مطالعات انجام شده در داوران ، درمطالعه فیفا شیوع هیپرلپیدمی در داوران مرد شرکت کننده در جام جهانی 2/2% گزارش شده است. این تفاوت در میزان شیوع هیپرلپیدمی ممکن است ناشی از اختلاف در معیارهای ارزیابی لیپیدخون و یا عدم رعایت 12 ساعت ناشتایی جهت ارزیابی دقیق لیپید باشد و نیز ممکن است نشان­دهنده این موضوع باشدکه داوران درسطح بالاتر و حرفه­ای­تر، احتمالا شرایط سلامتی مطلوب تری دارند (14). در مطالعه­ای هم که قبلا درداخل ایران توسط گروه تربیت بدنی اصفهان انجام­شده­بود از مارکرهای لیپیدخون صرفا میزان کلسترول اندازه­گیری شده­بوده که جزییات مقادیرآن و میزان ابنورمالیتی آن ذکر نشده است (5).

به طور کلی در مطالعه حاضر، بیشترین عوامل­خطر آترواسکلروز بیماری های قلبی و عروقی به ترتیب دیس لپیدمی (به ترتیب اختلال HDL وکلسترول وسپسLDL )، اختلال قند خون ناشتا (به عبارتی پیش دیابتیک بودن) و سابقه خانودگی مثبت برای CVD و پرفشاری خون بود. مطالعات انجام شده بر سایر گروه­های جمعیتی و افراد عادی نشان می­دهد که شیوع عوامل­خطر آترواسکلروز در جمعیت­های عادی نسبت به داوران در سطح بالاتری قرار دارد، به طوری که مطالعه­ای بر جمعت عادی نشان داد، 5/43% افراد دارای اختلال HDL، 4/27% مبتلا به پرفشاری خون، اختلال تری گلیسرید 1/12% و اختلال کلوگز خون 5/4% می­باشد(15).

درمقایسه نتایج این مطالعه بامطالعات مشابه درگروههای فعال، می توان به مطالعه­ای که اندرو[1] در سال 2009 انجام داد اشاره کرد، که هدف آن، بررسی عوامل­خطر بیماری­های قلبی و عروقی بین بازیکن­های لیگ حرفه­ای و مقایسه آنها با جمعیت عمومی همجنس وهمسن بود و نشان دادکه میزان شیوع مصرف سیگار و نیز اختلال گلوکزخون ناشتا در جمعیت ورزشکار کمتر است، درحالی که در مطالعه حاضر با اینکه بررسی­ها در جمعیت با سطح فعالیت فیزیکی مناسب انجام­شده­ است، اما، شیوع اختلال گلوکزخون ناشتا در محدوده نزدیک به جمعیت عمومی می باشد که شاید به علت سطح فعالیت فیزیکی پایین­تر داوران نسبت به ورزشکاران حرفه­ای باشد. هرچند که در مطالعه اندرو بین HDL، LDL و تری گلیسرید در افراد مورد مطالعه تفاوتی دیده نشد اما پرفشاری خون و پیش­پرفشاری خون در افراد ورزشکار بیشتر بود ولی در مطالعه حاضر شیوع پرفشاری نسبت به جمعیت عادی کمتر می­باشد.

 

نتیجه گیری

نتایج این مطالعه نشان می­دهد، گر چه داوران فوتبال جزیی از جامعه فعال محسوب می­شوند ولی بررسی ها دراین گروه نشان می­دهد که 5/23% ازجمعیت داوران مورد مطالعه حداقل دو عامل خطرآترواسکلروز مثبت داشته و از این لحاظ درگروه باریسک متوسط قرار می­گیرند و گرچه برخی از عوامل خطر بیماری­های قلبی و عروقی مانند مصرف سیگار و چاقی در داوران در سطح پایین قرار دارد، اما 4/18% از آنان بیش­وزنی داشته و 9/45% مبتلا به یکی از اشکال دیس لپیدمی شامل 5/26% اختلال HDL و 4/20% اختلال کلسترول توتال و 3/14% اختلال LDL بوده­اند و3/17% اختلال تحمل گلوکز، 3/14% سابقه خانوادگی مثبت ابتلا به بیماری قلبی و عروقی و 1/4% پرفشاری خون داشتند.