Document Type : Research Paper
Authors
1 Department of Sport Sciences, Faculty of Sport Sciences , Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran.
2 Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
مقدمه
امروزه در کشورهای توسعهیافته، پیشرفت فنّاوری و تغییر شیوۀ زندگی و الگوهای غذایی نامناسب منجر به رشد چاقی و بیماریهای مرتبط با کاهش فعالیت بدنی در میان افراد جوان، باعث شده که نیاز به بحث در مورد روشهای مؤثر کاهش وزن و اختلالات متابولیکی ناشی از افزایش وزن ضروری به نظر رسد (1). در حال حاضر بهخوبی نشان دادهشده که بافت چربی تعدادی پروتئین فعال زیستی به نام آدیپوکین ترشح میکند و از این راه در هموستئاز انرژی (مانند آدیپوکین لپتین) و التهاب سیستمیک نقش بازی میکند (2). برخی پژوهشگران لپتین را سازوکاری هشداردهنده در تنظیم محتوای چربی بدن ذکر کردهاند (3). همچنین شواهد فراوانی وجود دارد که چاقی با افزایش سطوح پلاسمایی سایتوکاینهای التهابی همراه بوده و درواقع، چاقی را بهعنوان یک وضعیت التهابی معرفی کردهاند. بنابراین بافت چربی منبع مهم التهاب سیستمیک در افراد چاق است و آدیپوکاین ها، رابطه بالقوه چاقی و سایر اجزای سندروم متابولیک هستند(4). یکی از این سایتوکاینهای حساس التهاب سیستمی که سطوح آن در افراد چاق نسبت به افراد دارای وزن طبیعی، افزایش پیدا میکند، پروتئین واکنشی سی CRP)[1]) است (5-6). شواهد موجود بیانگر این است که چاقی با افزایش استرس اکسایشی و یا کاهش توانایی آنتیاکسیدانی بدن همراه است (7). تصور میشود که فعالیت ورزشی منظم و رژیم غذایی مناسب میتواند موجب کاهش فشار اکسیداتیوی از طریق افزایش قدرت آنتیاکسیدانی(افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام یا TAC[2]) شده و تأثیر مطلوبی بر تغییرات سایتوکاین ها داشته باشد(7-8). همچنین چاقی به علت افزایش بیان ژن سایتوکاین ها، ارتباط تنگاتنگی با مقادیر زیاد التهاب دارد و ازجمله عواملی که گفته میشود میتواند این عوامل خطرزا و شاخصهای التهابی را تعدیل و تصحیح کند تمرین و فعالیت بدنی است (5،9). استفاده از پروتکلهای تمرینی منحصربهفرد (با مزایایی چون سادگی اجرا، کمهزینه بودن و تناوبی بودن) امروزه موردتوجه پژوهشگران و افراد جامعه قرارگرفته است(10). مشخصههای طناب زدن شبیه تمرینهای هوازی و استقامتی مانند آهسته دویدن و دوچرخهسواری است(11). پژوهشها نشان دادهاند، که تمرین با طناب علاوه بر اینکه دارای فواید جسمانی مختلفی است موجب کاهش اینترلوکین 18و کاهش التهاب در نوجوانان دارای اضافهوزن و چاق، تأثیر مثبت بر پروتئین ABCA1 و پروفایلهای چربی خون در نوجوانان با وزن زیاد و چاق، کاهش ویستافین پلاسما، درصد چربی، نمایه توده بدن، مقاومت انسولین، دور کمر و تری گلیسیرید پلاسما، بهبود ترکیب بدن و سیستم ایمنی بدن نوجوانان چاق،کنترل وزن و پیشگیری از بیماریهای ناشی از چاقی میشود (4،10-12). قربانی و همکارانش نشان دادند شش هفته تمرین هوازی از نوع طناب زنی باعث تقویت قدرت قلب و عروق، سلامت روانی و شاخص توده بدنی در دانشجویان دختر میشود (13). علاوه بر تحریکات عضلانی و نیز سازگاریهای عضلانی ناشی از تمرینهای ورزشی، استفاده از برخی گیاهان دارویی بهمنظور ایجاد سازگاریهای بهینه، میتواند در پیشگیری و کنترل چاقی نقش بسزایی ایفا کند. یکی از مهمترین گیاهان دارویی کشورمان با این خاصیت، زیره سبز میباشد. زیره سبز بانام علمی Cuminum cyminum گیاه علفی یکساله و معطر بوده که میوه این گیاه قسمت دارویی آن میباشد. زیره سبز حاوی ترکیبات مفیدی مانند فنل ها، فلاونوئیدها و آلکالوئیدها است. فلاونوئید ها و ترکیبات فنلی متعدد موجود در عصاره زیره سبز از طریق مکانیسمهای مختلفی مانند خاصیت آنتیاکسیدانی قوی میتواند اثرات درمانی متعددی داشته باشند (14). از دیرباز زیره سبز بهعنوان یک عامل کاهشدهنده چربی و کاهش وزن در بین گیاهان دارویی مطرح بوده است. خواص دارویی مختلفی که تاکنون برای این گیاه سنتی معرفیشده است عبارتاند از: خاصیت آنتیاکسیدانی،کاهش گلوکز سرم در بهبود دیابت، ضد باکتری و ضد قارچ، عامل کاهش غلظت چربیهای سرم و چاقی شکمی و عامل افزایش حافظه و ضد استرس، ضد تشنج، ضد صرع، مدر و مقوی معده و ضد سرطان (14-16). تقی زاده و همکارانش کاهش وزن و شاخص توده بدن را به دنبال هشت هفته مصرف زیره سبز در افراد دارای اضافهوزن نشان دادند (17). زارع و همکارانش نشان دادند پودر زیره سبب کاهش سطح سرمی کلسترول، تری گلیسیرید و LDL و افزایش HDL شده و همچنین وزن، BMI، دور کمر، توده چربی و درصد آن را بهطور قابلتوجهی در زنان دارای اضافهوزن و چاق کاهش میدهد(18). علاوه بر این جعفری و همکارانش نشان دادند مصرف کوتاهمدت مکمل 100 یا 50 میلیگرمی زیره سبز موجب کاهش سطح سرمی انسولین، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیز شاخصهای التهابی hsCRP و TNF-α در افراد دیابتی میشود (15). با توجه به شیوع گسترده چاقی در ایران و در سراسر جهان و افزایش عوارض و بیماریهای ناشی از آن، شناخت روشهای مؤثری که بتواند عوامل خطرزا و عوارض ناشی از آن را در افراد چاق کاهش دهد، میتواند کاربردهای بسیار مهمی ازنظر بالینی داشته باشد. با توجه به نبود پژوهشی که بهطور تعاملی تمرین و مصرف زیره را موردبررسی قرار دهد، هدف از پژوهش حاضر بررسی این موضوع و پاسخ به این پرسشها است که آیا مصرف زیره به همراه تمرین طناب زنی میتواند باعث تغییر شاخصهای تنسنجی، ترکیب بدن، متابولیک (لپتین)، آنتیاکسیدانی(TAC) و التهابی(CRP) در مردان جوان مبتلا بهاضافه وزن شود؟ آیا میتوان این مکمل گیاهی و بیخطر را برای کاهش برخی عوارض مرتبط با چاقی در برنامههای تندرستی و سلامتی به افرادی که فعالیت بدنی انجام میدهند توصیه کرد؟
روش کار
پژوهش حاضر از نوع کار آزمایی بالینی کنترلشده تصادفی موازی چند گروهی میباشد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان دانشگاههای غیرانتفاعی شهر مشهد بودند که پس از فراخوان در فضای مجازی و اطلاعرسانی در میان دانشجویان، 40 دانشجوی مرد سالم با دامنه سنی 19 تا 29 سال بر اساس معیارهای ورود به مطالعه بهصورت هدفمند انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: داشتن اضافهوزن با شاخص توده بدنی(BMI) بیشتر از 25 کیلوگرم بر مترمربع، غیر ورزشکار بودن، عدم مصرف هرگونه مکمل یا دارو، عدم استفاده از سیگار و مشروبات الکلی، نداشتن سابقه بیماری و عدم ابتلا به بیماریهای خاص(این معیارها توسط یک پزشک عمومی آموزشدیده شده ارزیابی شد). همچنین معیارهای خروج از مطالعه عبارت بودند از: عدم حضور بیش از دو جلسه در تمرین، بروز هرگونه عارضه جانبی در طی مدتزمان مداخله، شرکت در برنامه ورزشی غیر از برنامه ورزشی مطالعه حاضر و عدم تمایل فرد به ادامه تمرین. معیار تعیین حجم نمونه، پژوهشهای همراستا و بر اساس فرمولها و نرمافزارهای آماری بود. قبل از شروع مطالعه افراد در یک سالن ورزشی جمع شده و بهعنوان یک جلسه توجیهی، کلیه برنامهها، شیوه انجام تمرینها و مصرف مکمل و خطرات احتمالی برای شرکتکنندگان توسط پژوهشگر توضیح داده شد و همه افراد بعد از پر کردن پرسشنامهی سلامتی و آگاهی از مراحل تحقیق، مشارکت خود را با رضایتنامه کتبی محقق ساخته اعلام نمودند. همچنین در این جلسه، آزمودنیها بهمنظور تأیید سلامت عمومی علاوه بر پرسشنامه توسط پزشک معتمد بررسی شدند. از آزمودنیها درخواست شد (توسط یک کارشناس تغذیه آموزشدیده) که رژیم معمول و روزانه خود را تغییر ندهند و از مصرف هر نوع غذای اضافی و مکمل غذایی پرهیز کنند و در طول دوره، دارویی مصرف نکنند و در صورت استفاده اطلاع دهند. در پایان به آزمودنیها این اطمینان داده شد که اطلاعات آنها بهصورت کلی گزارش خواهد شد و به آنان نیز این اختیار داده شد که در صورت عدم تمایل به ادامه همکاری در هر مرحله از تمرین و مصرف مکمل میتوانند انصراف دهند، که خوشبختانه با موردی مواجه نشدیم. سپس آزمودنیها بهصورت تصادفی ساده و با نسبت 1:1:1:1 در چهار گروه زیر قرار گرفتند: گروه تمرین طناب زنی (10نفر)، گروه مصرف مکمل زیره (10نفر)،گروه تمرین و مکمل(10نفر) و گروه کنترل(10نفر). گروه اول به مدت 8 هفته تمرینات طناب زنی منتخب را انجام دادند. گروه دوم روزانه 2 عدد قرص (25میلیگرمی) زیره مصرف کردند و گروه سوم علاوه بر تمرین طناب زنی، مصرف مکمل داشتند(همانند دو گروه قبل). افراد گروه کنترل هیچ تمرین و مکملی نداشته و تنها پیگیری شدند. پروتکل تمرینی شامل اجرای طناب زنی به مدت8 هفته، 4 جلسه در هفته و هر جلسه 40 دقیقه با شدتهای 60،70،80 و90 پرش با طناب در یک دقیقه بود. شروع برنامه تمرینی با 5 دقیقه گرم کردن در ابتدای کار و سپس 30 دقیقه فعالیت اصلی و درنهایت به 5دقیقه سرد کردن در پایان برنامه ختم میشد. پروتکل تمرینی در جدول 1 بهصورت کامل و با جزییات ارائهشده است. این طرح تمرینی بر اساس مطالعه قاسم نیا و همکاران و قربانیان و همکاران (4) انتخاب شد. لازم به ذکر است که کلیهی مراحل پروتکل مطالعه توسط کمیته اخلاق در پژوهش مورد تائید قرارگرفته است.
1 C-Reactive Protein
[2] Total antioxidant capacity
مکمل زیره سبز از شرکت باریج اسانس با شماره بهداشت 10552/40 خریداری شد. نحوه مصرف این مکمل طبق دستورالعمل شرکت سازنده 2 بار در روز(هنگام ناهار و شام) و هر بار یک کپسول نرم(25 میلیگرم) همراه با مقداری مایعات بعد از غذا بود، که بهصورت هفتگی در اختیار آزمودنیها قرار داده میشد. لازم به ذکر است موارد منع مصرف این دارو تنها در دوران بارداری است و تاکنون هیچ عوارض جانبی و تداخل دارویی برای این مکمل گزارش نشده است. علاوه بر متغیرهای بیوشیمیایی(بهعنوان پیامدهای اصلی) برخی متغیرها (بهعنوان پیامدهای فرعی) مثل سن، قد، وزن، درصد چربی بدن، BMI و
VO2MAX در ابتدا و انتهای پژوهش موردسنجش قرار گرفتند(توسط پژوهشگر و دو کارشناس ورزشی). در این پژوهش وزن آزمودنیها بدون کفش با حداقل لباس با استفاده از ترازوی دیجیتالی سکا ساخت کشور آلمان، با دقت اندازهگیری1/0کیلوگرم محاسبه شد و قد نیز با استفاده از قد سنج دیواری سکا در وضعیت ایستاده کنار دیوار بدون کفش ودرحالی که کتفها در شرایط عادی بودند اندازهگیری شد. شاخص تودۀ بدنی از تقسیم وزن فرد(کیلوگرم) بر مجذور قد (متر) محاسبه شد. حداکثر توان هوازی آزمودنیها (VO2MAX) از طریق آزمون راه رفتن راکپورت و درصد چربی بدن با استفاده از کالیپر مدل SAEHAN-SH5020 ساخت انگلستان در سه ناحیه سینه، شکم و ران از طریق فرمول جکسون پولاک محاسبه شد.برای بررسی متغیرهای بیوشیمیایی، خونگیری بعد از 10 تا 12 ساعت ناشتایی در دو مرحله (پیش از شروع تمرینات و مصرف مکمل و بعد از 8 هفته تمرین) انجام گرفت. در مرحله اول آزمودنیها در آزمایشگاه حاضر شدند و در ساعت 8 تا 10 صبح عمل نمونهگیری خون، از ورید بازویی دست راست هر آزمودنی در وضعیت نشسته و در حالت استراحت با حجم 5 میلیلیتر انجام شد. نمونههای خونی سپس با سرعت 4 هزار دور در دقیقه به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شدند(توسط کارشناس علوم آزمایشگاهی). سرم حاصل در دمای 24 - درجه سانتیگراد نگهداری شد تا در زمان لازم برای تشخیص شاخصهای موردنظر استفاده شود. پسازاین مرحله، آزمودنیها به مدت 8 هفته تحت تأثیر متغیرهای مستقل قرار گرفتند و بعد از سپری شدن این مدت و گذشت 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین بار دیگر همه آزمودنیها در آزمایشگاه حاضر شدند و با حفظ شرایط مرحله اول از آنها خونگیری به عمل آمد. برای اندازهگیری لپتین سرمی از کیتهای مدیاگونست، ساخت کشور آلمان با حساسیت1/0 نانوگرم بر میلیلیتر و ضریب تغییرات درون سنجی 5/0% و روش الایزا استفاده شد. همچنین TAC با استفاده از کیتهای Zellbio ساخت شرکت آلمان و سنجش غلظت CRP از روش الایزا با حساسیت بالا و با استفاده از کیت Diagnostic Biochem ساخت کشور کانادا انجام شد.برای تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده، نرمال بودن دادهها بهوسیله آزمون کلموگروف- اسمیرونف و نیز از آزمون لون جهت بررسی تجانس واریانس استفاده شد. بررسی تغییرات درونگروهی با استفاده از آزمون t وابسته و همچنین از آزمون تحلیل واریانس عاملی (4*2) با آزمون تعقیبی توکی برای تعیین محل تفاوت بین گروهی و زمان استفاده شد. لازم به ذکر است کلیه محاسبات آماری در سطح معناداری 05/0≤ pو با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 انجام شد.
نتایج
با توجه به جدول دو که در زیر آمده است نتایج درونگروهی نشان داد پس از 8 هفته مقادیر وزن، لپتین و CRP در گروههای تمرین، مکمل و تمرین همراه با مکمل کاهش معناداری داشته است در حالی که مقادیر درصد چربی بدن و BMI تنها در گروههای تمرین و تمرین همراه با مکمل کاهش معناداری را از خود نشان داده است (05/0p ≤). همچنین مقادیرTAC در گروههای تمرین، مکمل و تمرین همراه با مکمل افزایش معناداری داشت در حالی که مقادیر VO2max تنها در گروههای تمرین و تمرین همراه با مکمل افزایش معناداری داشته است(05/0p ≤). در صورتی که در گروه کنترل هیچ یک از این تغییرات معنادار نبود. هم چنین نتایج نشان داد بین تاثیر مداخلات مختلف اختلاف معناداری در مقادیر برخی شاخص ها وجود دارد. که نتایج آزمون توکی نشان دهنده اختلاف معنی دار مقادیر وزن بین گروه مکمل، تمرین و تمرین همراه با مکمل با گروه کنترل بود. همچنین اخلاف معناداری در مقادیر چربی بدن،BMI ،VO2max ، لپتین و CRPگروههای تمرین و تمرین همراه با مکمل با گروه کنترل بود. در صورتی که مقادیر TAC تنها در گروههای مکمل و تمرین همراه با مکمل اختلاف معناداری با گروه کنترل داشت.
بحث
نتایج پژوهش حاضر نشان داد پس از هشت هفته تمرین طناب زنی مقادیر لپتین و CRP (به ترتیب 88/29 و 93/32 %)کاهش و TAC (17/9%) افزایش داشته است. همسو با یافتههای پژوهش حاضر میتوان به مطالعه زکویی و همکارانش (11)، مارتیز[1] و همکارانش (19)، چورچ[2] و همکارانش (20) و مویلارت[3] و همکارانش (21) در کاهشCRP اشاره کرد.
در مقابل کلی[4] و همکارانش (22) و وانگ[5] و همکارانش (23) در تحقیقات خود گزارش کردند تمرینات هوازی تأثیری بر میزان CRP ندارد. آنها اعلام کردند عدم کاهش میزان CRP به دلیل عدمتغییر در بافت چربی و مدتزمان ناکافی تمرینات برای تغییر میزان CRP بوده است. در تمرین، دو عامل شدت و طول دوره تمرینی از مهمترین دلایل تأثیرگذاری بر CRP است، که از دلیل موافق یا مخالف بودن نتایج این پژوهش با مطالعات گذشته میباشد. با توجه به اینکه نتایج این پژوهش بیانگر این بودند که تمرین طناب زنی باعث کاهش وزن و درصد چربی بدن میشود، احتمالاً این نوع تمرینها از طریق کاهش چربی بدن، میتواند باعث کاهش تولید سایتوکاینهای التهابی شود. نتایج پژوهش حاضر با مجموع تحقیقات انجامگرفته در مورد تأثیر فعالیتهای ورزشی بر لپتین سرم همخوانی دارد. میتوان گفت فعالیت بدنی منظم از هر نوع استقامتی، مقاومتی یا ترکیبی که تعادل منفی انرژی به همراه داشته باشد، بهاحتمالقوی قادر است به کاهش مقدار لپتین منجر شود (24). لویمالا[6] وهمکاران دریافتند که 6 ماه تمرینهای هوازی و مقاومتی، باعث تغییر معنادار در سطوح لپتین پلاسما در بیماران دیابتی نوع 2 نمیشود (25). ازجمله دلایل تناقض در این یافتهها میتوان به تفاوت در برنامههای تمرینی، نوع آزمودنیها و بهویژه مدتزمان و شدت تمرینها اشاره کرد. تحقیقات نشان دادهاند تمرین طناب زنی بر کاهش چاقی و بهویژه کاهش حجم چربی بدن مؤثراست. با کاهش حجم چربی، لپتین نیز کاهش مییابد، زیرا فعالیت بدنی تعادل انرژی منفی را در بدن به وجود میآورد. با توجه به مطالبی که در بالا ذکر شد و عواملی که در فعالیت بدنی به کاهش سطوح لپتین میانجامد، شاخص وزن که یکی از عوامل اصلی اثرگذار در این کاهش به شمار میرود. در مطالعه حاضر، کاهش وزن و کاهش درصد چربی بدن آزمودنیها کاهش میزان لپتین را توجیه میکند. در توجیه افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام بدن میتوان گفت، یک ارتباط معکوس بین TAC و شاخص توده بدنی وجود دارد. چاقی و افزایش توده بدن نقش کلیدی در پاتوژنز استرس اکسیداتیو سیستمیک در طول عمر بازی میکند. استرس اکسیداتیو نقش محوری در شروع بیماریهای مزمن مرتبط با چاقی دارد (26). ازجمله مکانیسمهای احتمالی که تمرینهای ورزشی از طریق آنها میتواند بر مقادیر لپتین و CRP وTAC تأثیر بگذارند، میتوان به مواردی همچون: تغییر سایتوکاینهای پیش التهابی و سایتوکاینهای ضدالتهابی، افزایش حساسیت به انسولین و بهبود عملکردآندوتلیال، کاهش وزن، نمایه توده بدنی و درصد چربی بدن اشاره کرد که در مطالعه حاضر قابل توجیه است (19،23،26-11). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد استفاده از کپسول عصاره زیره به مدت هشته هفته باعث کاهش مقادیر لپتین و CRP (به ترتیب 22/11 و 49/7 %) و افزایش TAC (82/6%) میشود.به علت محدود بود مطالعات انجامشده بر روی زیره سبز، امکان مقایسه نتایج پژوهش حاضر بهطور کامل وجود ندارد. ریاحی و همکاران کاهش میزان لپتین را متعاقب مصرف زیره سبز نشان دادند(27). همسو با نتایج پژوهش حاضر، جعفری و همکارانش نشان دادند مکمل یاری با عصاره زیره سبز، موجب بهبود سطح سرمی انسولین میگردد، که احتمال میرود بهبود وضعیت انسولین، به روشی نامشخص منجر به کاهش سطح فاکتورهای التهابی(CRP) میشود (15). ترکیبات زیره سبز شامل: کومین آلدهید، گاما ترپینین، سابینین، آلفا فلاندرن و آلفا کادینین میباشد. فلاونیدها و ترکیبات فنلی متعدد موجود در عصاره زیره سبز از طریق مکانیسمهای مختلفی مانند خاصیت آنتیاکسیدانی قوی میتواند اثرات درمانی متعددی داشته باشند. پژوهشهای مختلف نشان دادهاند که در اثر چاقی نقص آنتیاکسیدانی در بدن حاصل میشود، که با اضافه کردن ترکیبات آنتیاکسیدانی در رژیم غذایی افراد چاق میتوان به دفع چربی اضافی و افزایش میزان سوختوساز و کاهش وزن این افراد کمک کرد (27). در کل میتوان نتیجه گرفت سطح TAC در چاقی کاهش مییابد و استفاده از آنتیاکسیدانها بهعنوان مکمل میتواند روش درمانی مناسبی برای افزایش TAC در چاقی بهحساب آید. درواقع زیره سبز خاصیت آنتیاکسیدانی دارد و آنتیاکسیدانها تأثیرات ضدالتهابی دارند و به این دلیل ممکن است استعداد لیپیدها را برای اکسایش کاهش دهد و به تثبیت لیپیدهای غشایی، از استرس اکسایشی بکاهد (26). همچنین زیره سبز غنی از منگنز، روی و آهن است که میتواند بهعنوان منبع تأمینکننده این عناصر بهویژه آهن در افراد با فقر آهن باشد. منگنز در ساختمان آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز[7] وجود دارد. زیره سبز بهواسطه داشتن منگنز احتمالاً باعث فعال شدن این آنزیم شده و فعال شدن این آنزیم منجر به کاهش رادیکالهای آزاد میگردد (14). در پژوهش حاضر مصرف زیره سبز، موجب کاهش معنادار وزن توده چربی و شاخص توده بدنی افراد گردید. اما هرگونه اظهارنظر در خصوص توجیه مکانیسم ارتباطی میان کاهش وزن توده چربی بدن و نیز آدیپوکاینهای سرم با مصرف زیره سبز، محتاج مطالعات دقیقتر و گستردهتری میباشد. پژوهشها نشان داده است زیره باعث کاهش مقدار بافت چربی میشود که این توجیهکننده کاهش مقدار لپتین است. همچنین احتمال میرود زیره با تأثیر بر اشتها میزان دریافت انرژی را کاهش و مصرف آن از منبع چربی را افزایش میدهد. همچنین ممکن است بعضی از آنزیمهای درگیر در اکسیداسیون چربی را نیز فعال کند که نتیجه آن کاهش لپتین سرم بهواسطه کاهش توده چربی بدن است. ازآنجاکه در پژوهش حاضر درصد چربی بدن کاهش معناداری داشته است، کاهش معنادار لپتین نیز قابل توجیه است (15-16). پژوهشها نشان دادهاند که در افراد مبتلا به دیابت نوع2، سطح خونی TNF-αو CRP افزایش مییابد. همچنین در پژوهشی انجامشده بر روی رتهای مبتلا به پرفشاری خون، مشاهده شد که مکمل یاری با زیره سبز، موجب کاهش عوامل التهابی ازجمله hsCRPو TNF-αمیشود (15). مصرف گیاه زیره، میتواند با حفظ یکپارچگی سلولهای بتا در جزایر لانگرهانس لوزالمعده اثر مفیدی بر کاهش وزن و شرایط متابولیک بدن داشته باشد. طبق نظر پژوهشگران، وجود پرنیل فلاونوئیدها در این گیاه سبب کاهش وزن میشود، هرچند سازوکار دقیق این کاهش وزن هنوز مشخص نیست. شاید فاکتورهای رشد شبه انسولینی (IGFs) و پروتئینهای اتصالی آنها هم، در این سازوکار دخیل باشند. همچنین زیره فرایند هضم را تسهیل میکند و با افزایش دمای بدن باعث افزایش سرعت متابولیسم و همچنین با بهبود سیستم دفع و جلوگیری از تجمع مواد هضم نشده در بدن، از چاقی جلوگیری میکند.(13-16).علاوه بر این نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمرین طناب زنی به همراه مصرف مکمل زیره باعث کاهش مقادیر لپتین و CRP (به ترتیب 78/32 و 82/29 %) و افزایش TAC (79/8%) میشود.باید گفت تا جایی که ما بررسی کردیم تاکنون پژوهشی که آثار توأم تمرین طناب زنی و عصاره زیره سبز بر مقادیر موردمطالعه در این پژوهش را بررسی کند پیدا نکردیم تا بتوانیم نظرات دیگر محققان را نیز در این زمینه بیان کرده و مورد مقایسه قرار دهیم. مطالعات بیان کردهاند تمرین و مکملهایی که با کاهش سطح چربی بدن میزان اینترلوکین 6 را کاهش میدهند، باعث تغییر در میزانCRP میشود. همچنین نتایج تحقیقات متعددی بیان میکنند که مقدار لپتین با آمادگی جسمانی ارتباط معکوس و با شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن همبستگی مثبت دارد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد میانگین درصد چربی کل آزمودنیها پس از اجرای پروتکل تمرینی و مصرف زیره کاهش معناداری مییابد، همچنین وزن و BMI بهطور معناداری کاهش مییابد. کاوانو عنوان کرده است که در طی این نوع تمرینها، اشتها دچار تغییرات قابلتوجهی میگردد. وی تغییرات اشتها در اثر تمرین با طناب را به تغییرات هورمونهایی مانند گرلین، لپتین، گلوکاگون، و پپتید YY نسبت داده است(28). ورزش در تعامل با رژیم غذایی برای ایجاد تعادل منفی انرژی، رایجترین روش توصیهشده برای کاهش وزن است. درعینحال، نشان دادهشده این نوع تمرینات باعث کاهش چربی بدن میشود و رابطه مستقیمی بین درصد چربی بدن با مقادیر لپتین و CRP و رابطه معکوسی با ظرفیت آنتیاکسیدانی تام بدن وجود دارد. بااینحال، محقق مجموع سازوکارهای بیانشده در بخشهای قبلی را در به دست آمدن این نتیجه دخیل میداند و توضیحات تکراری را ضروری نمیبیند. با توجه به کاهش وزن و درصد چربی بدن در پژوهش حاضر، کاهش لپتین و CRP و افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام بدن قابل توجیه است. از محدودیتهای این پژوهش میتوان به حجم نمونه نسبتاً کوچک، عدم تعمیمپذیری نتایج به زنان، عدم کور سازی و فقدان دارونما اشاره کرد.
نتیجهگیری
بهطورکلی، به علت محدود بودن تعداد مطالعات انجامشده درزمینه تأثیر مصرف مکمل زیره سبز بر متغیرهای این پژوهش و فقدان مطالعه مشابه در تعامل تمرین و مکمل زیره سبز، نمیتوان قاطعانه اظهارنظر کرد و به مطالعات وسیعتری نیاز است. بااینحال، نتایج این پژوهش نشان داد که انجام تمرینات طناب زنی بهصورت مجزا یا همراه با مصرف مکمل زیره سبز و یا مصرف زیره سبز بهتنهایی با کاهش میزان لپتین و عوامل التهابی و افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، نقش مهمی در تنظیم وزن بدن مردان دارای اضافهوزن ایفا میکنند.
تشکر و قدردانی
از کلیه آزمودنیهایی که وقت خود را در اختیار ما قراردادند و در اجرای این پژوهش ما را یاری کردند سپاسگزاری میشود.