Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
آسیب حاد کلیوی (AKI[1]1) [T1] یکی از عوارض شایع و جدی در بستری های نیازمند مراقبت در بیمارستان می باشد ; بروز گزارش شده طیف وسیعی داشته است :حدود 4-6% در برخی و 30 تا 60% در سایر گزارشات (1-9). به علاوه میزان ناخوشی و مرگ و میر بالایی نیز گزارش شده است (10). سپسیس یکی از شایعترین علل اصلی AKI(30 % تا 50%( با مرگ و میر بالا می باشد (11-13). AKI ناشی از جراحی قلب نیز شایعترین علت در میان علل جراحی است (14، 15).
تا قبل از بهبودی کامل عملکرد کلیوی، درمان جایگزین کلیوی2(RRT ) بنیادی ترین روش درمان AKI ، برای بیش از 5 دهه بوده است (16). زمان بهینه برای شروع RRT در بیماران با حال بسیار وخیم، تا کنون نامشخص مانده است (3). این زمانبندی میتواند به صورت "زودرس" در مقابل "تأخیری"، بر مبنای طبقهبندی 3 RIFLE (سیستم مرحلهبندی AKI) ، تعداد و شدت بیماری های همراه ، نرخ تغییرات بیوشیمیایی و یا روند حال بالینی بیماران تبیین شود (1، 18، 19).
نظر به تمامی بحثهایی که پیرامون انتخاب مناسبترین زمان برای شروع درمان RRT شکل میگیرد، این مقاله در راستای درک بهتر نگرشی که شروع RRT را تخمین میزند، انجام شده است. همچنین این مقاله نقش شروع زودهنگام RRT را در بهبود کارایی کلیوی در مقابل درمان دیرهنگام بررسی میکند.
روش کار
این مطالعه به صورت یک بررسی آزمایشی در بیماران بخش مدیکال انجام شده است؛ این مطالعه بر مبنای زمان در دسترس برای انجام آن، بودجهی موجود، تعداد ماشین دیالیز و نیز کارمندان بخش درمانی انجام شده است. این مطالعه در طی چهار ماه (1392-1393) در یک بخش درمانی دانشگاهی (دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، بیمارستان لقمان حکیم، تهران، ایران) انجام شده است. روش درمان مطابق با استانداردها و موازین اخلاقی کمیتهی آزمایشات بالینی بیمارستان انتخاب شده است.
زمانی شروع این مطالعه دقیقاً مصادف با اولین روز پذیرش بیماران (اولین روز تشخیص بیماری) انتخاب شد. بیمارانی که برای مطالعه انتخاب میشدند، باید واجد این شرایط میبودند: سن بین 18 - 85 سال، خروجی ادرار کمتر از cc/kg/h 5/0 در عرض 6 ساعت، افزایش کراتینین سرم بیشتر یا حداقل مساوی mg/dL 3/0 (یا به عبارتی بیشتر یا برابر µmole/L 4/26) یا افزایش کراتینین سرم تا بیشتر از 5/1 تا 2 برابر از مقدار پایه، علیرغم احیاء با مایعات به میزان زیاد یا مصرف دیورتیک ( mg400 انفوزیون فورزماید) برای 6 ساعت.]مطابق با بخش "Risk" در طبقه بندی RIFLE مطالعه با 30 نفر از بیمارانی که به صورت تصادفی)یک به یک) به دو گروه تقسیم شدند، شروع شد: یک دسته "افراد تحت درمان زودهنگام" که درمان RRT را در 12 ساعت از زمان تحقق یافتن معیارهای ورود ( که معادل فاز " Failure" در طبقه بندی RIFLE میباشد) آغاز کردند و "افراد تحت درمان تأخیری" که پس از بروز اندیکاسیون های معمول دیالیز ]اسیدوز متابولیک مقاوم (pH کمتر از 2/7 و H[2]CO3 کمتر از meq/lit 15)، هایپرکالمی مقاوم ( بیشتر از meq/lit 6)، اضافه حجم مقاوم، نشانه های اورمی(انسفالوپاتی، آستریکسی، مالش پریکاردیال یا افیوژن)[ تحت درمان قرار گرفتند.
در صورتی که بیماران حداقل دارای یکی از معیارهای زیر بودند ، از مطالعه کنار گذاشته می شدند : 1) اندیکاسیون دیالیز به غیر ازAKI ؛ 2) AKI به دلیل انسداد بعد از کلیه و سیروز دارای کلاس Child Pugh C؛ 3) بیماران دچار بیماری کلیوی مرحله نهایی1( ESRD )که به صورت دائم دیالیز می شوند؛4) سابقه پیوند کلیه.
بر اساس امکانات و تسهیلات ، روش همودیالیز مرسوم یا متناوب 2(IHD) را به عنوان روش دیالیز انتخاب شد.کاتاتر دارای سوراخ بزرگ داخل وریدی جهت مسیر دسترسی عروقی استفاده شد. غشای مورد استفاده در دیالیز از نظر زیستی سازگار بود.سرعت جریان خون بین 150- 250 ml/min و سرعت جریان مایع دیالیز 300ml/min تنظیم شد. طول مدت دیالیز در هر جلسه جهت جلوگیری از هایپوتنشن بر اساس وضعیت همودینامیک بیمار 2 تا 6 ساعت در نظر گرفته شد.
نقطه پایان مطالعه ، بازیابی عملکرد کلیوی در انتهای هفته چهارم (روز بیست و هشتم) تعریف شد؛ در هر 2گروه ، IHD تا زمان حصول این معیارها ادامه یافت : زمانی که دفع ادراری به حداقل ml/h 60 برسد ، میزان فیلتراسیون گلومرولی تخمینی 1( eGFR ) ≥ 30% افزایش یافته یا به سطوح پایه قبلی برگردد.
بعد از اتمام این دوره ، برخی خصوصیات از قبیل میزان تغییر در eGFR (که از طریق روش2 MDRD ] تعدیل رژیم غذایی در بیماری های کلیوی[ محاسبه شد) ، مدت زمان سپری شده تا بازیابی عملکرد کلیوی ، تعداد دفعات دیالیز و مدت بستری در بیمارستان در هر 2 گروه محاسبه و مقایسه گردید.
برنامه نرم افزار آماری SPSS جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد.به منظور کارآمد بودن نتایج بدست آمده ، از تی دانشجویی استفاده شد. حد معناداری نتایج آماری به دست آمده 05/0 در نظر گرفته و همه مقادیر به صورت متوسط± SEM گزارش شد.
نتایج
در صورت دارا بودن شرایط ورود به مطالعه 30 بیمار، به صورت تصادفی (1به 1) به 2گروه ED و LD تقسیم شدند. داده های دموگرافیک در جدول شماره 1 نشان داده شده است.
مقدار نیتروژن اوره خون BUN و کراتینین سرم sCr پایه در هر2گروه در طیف یکسانی قرار داشت.( جدول شماره 1) در زمان شروع RRT ، eGFR در گروه ED (ml/min/1.73m2) 25/7 ±62/10 در مقابل (ml/min/1.73m2) 52/6 ± 54/11 گروه LD بود و هیچ تفاوت معناداری بین 2گروه وجود نداشت. (72/0 =p) بعد از 28 روز پیگیری ،eGFR درED 33/38 ± 31/59 در مقابل[3] 33/38 ± 81/42 در گروه LD بدون تفاوت معنادار بدست آمد.(19/0=p) تغییر eGFR گروه ED 43/39 ± 68/48+ در برابر 28/ 23± 27/31+ در گروه LD بدون تفاوت معناداری از نظر آماری بدست آمد. (15/0=p)[4]
مدت زمان بازیابی عملکرد کلیه در 2گروه (7/8 درED و 8/6 در LD ؛ 059/0=p) ونیز تعداد دفعات IHD بین 2 گروه(46/0=p) تفاوت معناداری از نظر آماری نشان ندادند. به علاوه ، مدت زمان بستری در 2گروه نیز یکسان گزارش شد (جدول شماره 1).
درگروه LD 5 بیمار سابقه بیماری مزمن کلیوی (CKD مرحله 1-3) داشته و به دلیل اپیزود AKI در بیمارستان بستری شدند؛ عملکرد کلیه آنها بعد از اتمام IHD به مقدار پایه قبل از اپیزود برگشت.
اختلال عملکرد کلیه در این بیماران به دلیل رابدومیولیز و هایپوولمی بود. (جدول 1)
بحث
معیارهایی که بر انتخاب زمان شروع RRT در شرایط AKI تأثیر می گذارند ،به خوبی مشخص نشده است. این مطالعه آزمایشی جهت تبیین و مقایسه اثر شروع زودرس و تأخیری RRT بر بهبود عملکرد کلیوی در جمعیتی از افراد ایرانی دچارAKI طراحی شد.
زمان شروع RRT تحت تأثیر بسیاری از عوامل بالینی و نیز علل زمینه ای AKI می باشد. افراد شدیداً بیمار مقادیر بیشتر اوره و محصولات زائد تولید می کنند و نیازمند اصلاح شدیدتر وضعیت حجمی ،متابولیک و الکترولیت می باشند (2، 24، 25). یک مطالعه مروری سیستماتیک و متاآنالیز 15 مطالعه دیگر اخیراً بیان داشتند ، شواهد به نفع بهترین زمان شروع RRT کافی نمی باشد (1). از سوی دیگر، باتوجه به این که بسیاری از بیماران مبتلا به AKI بدون نیاز به RRT بهبود می یابند ، شاید شروع زودرس دیالیز در همه بیماران غیرضروری باشد (2).
در مطالعه ای گذشته نگر، گتینگز1 و همکارانش ، تأثیر زمان شروع RRT بر پیامد بالینی نهایی بیماران دچار AKI ناشی از تروما را بررسی کردند و مشخص شد میزان بقا در LD 20% و در ED 39% بوده است (26). در مطالعات دیگری که توسط الهی وهمکارانش و دمیرکلیک2 و همکارانش انجام شد نیز پیامد بالینی بهتری در صورت شروع زودرس درمان جایگزین در مقابل شروع تأخیری گزارش شد (15، 21).
طبق نتایج حاصل شده ، فواید دیالیز زودرس و تأخیری در هر2 گروه یکسان بوده و تفاوت معناداری از نظر آماری بین ویژگی های مورد مقایسه در 2گروه وجود نداشت : eGFR پایه و تغییر در مقدار آن بعد از اتمام دوره پیگیری ( گروه ED 43/39 ± 68/48+ در برابر 28/ 23± 27/31+ در گروه LD ؛15/0=p) ، تعداد دفعات دیالیز ( 37/3 ± 33/3 در ED و18/2 ± 53/2 در LD ؛ 46/0=p ) و مدت زمان بستری ( 58/7 ± 8/15 روز درED و34/7 ± 4/14 روز در LD ؛ 62/0=p) . در اینجا لازم است به چند نکته اشاره شود که عدم دستیابی به نتایج معناداراز مقایسه 2 گروه را توجیه خواهد کرد.
همان طور که اشاره شد،معیارهای استاندارد شروع RRT در شرایط AKI به طور واضح مشخص نشده است.در مطالعات مختلف ، عوامل گوناگونی به عنوان آستانه شروع RRT در نظر گرفته شده است :از قبیل مارکرهای بیوشیمیایی ( سطح پتاسیم، اوره و کراتینین سرم)، زمان بروز الیگوری ، معیارهای RIFLE ، وضعیت حجمی و سیستم های امتیازدهی شدت بیماری زمینه ای 1(SOI) مثل2 APACHE (ارزیابی وضعیت سلامت مزمن و فیزیولوژی حاد ) یا3 SAPS(امتیازدهی تسهیل شده فیزیولوژی حاد) (6، 17، 18، 27).عوامل دیگری که این تصمیم گیری را تحت تأثیر قرار می دهند، شامل سن بیمار، بیماری های همراه ، میزان پاسخ دهی به تجویز دیورتیک و میزان تبحر پزشک مسئول می باشد (3).
در این مطالعه از معیارهای RIFLE ( در زمان تعریف مطابق با Failure) و اندیکاسیون های معمول دیالیز به منظور شروع RRT استفاده شد. به طور شگفت آوری میزان sCr پایه و eGFR در 2گروه تفاوت معناداری نداشتند. بر خلاف نتایجی که به دست آمد، انتظار داشتیم در گروهED ، sCr پایین تر و eGFR بالاتر باشد. توجیه احتمالی برای این اختلاف شاید در تفاوت علت زمینه ای بروز AKI در این 2گروه نهفته باشد. رابدومیولیز و هایپوولمی ، شایع ترین علت AKI به ترتیب در گروه ED و LD بود. همان طور که می دانیم، رابدومیولیز یک وضعیت هایپرکاتابولیک بوده و sCr نسبت به سایر علل AKI بالاتر می باشد؛ بنابراین مقادیر eGFR ( ونه GFR حقیقی) در گروه ED در مقایسه با LD پایین تر گزارش شد. در پایان مطالعه ، این مقادیر در گروه ED نسبت به گروه LD کاهش بیشتری نشان داد .
دلیل محتمل دیگر ، روش دیالیز مورد استفاده است. بر اساس امکانات ، بودجه و نیروی انسانی در اختیار روش همودیالیز مرسوم یا متناوب (IHD) انتخاب شد. در مورد بهترین روش دیالیز برای شروع RRT ، بحث بسیاری وجود دارد. عموماٌ ، تصمیم گیری جهت شروع RRT و انتخاب مدالیته دیالیز، تحت تأثیر نظر پزشک مسئول و ویژگی های بیمار ( سن ، شدت بیماری زمینه ای، بیماری همراه )و تجهیزات و امکانات مؤسسه ( نیروی انسانی ،
تعداد ماشین های دیالیز موجود و بودجه) می باشد (17، 18). در برخی مطالعات غیر تصادفی، CRRTدر شرایط AKI منجر به مرگ و میر کمتر، [5]
کاهش بیشتر نیتروژن خون ( ازتمی) ، بقای بیشتر فرد یا عملکرد کلیه و پیامد بالینی نهایی شده است (28-32). از طرفی چند مطالعه دیگر نشان دادند ، [6]در شرایط AKI پیامد بالینی نهایی بعد از انجام درمان مداوم جایگزین کلیوی 1(CRRT ) (شامل همه مدالیته های آن) ارجحیتی بر پیامد حاصله از IHD ندارد (10، 33-37). [7]
در نهایت ،حجم نمونه کوچک در این مطالعه آزمایشی نیز تا حدی قادر به توجیه برخی نتایج حاصله می باشد . لازم به ذکر است که تعداد نمونه ها با توجه به امکانات ، بودجه ، پرسنل و نیروی انسانی در اختیار انتخاب شدند.
نتیجه گیری
بنابراین در حال حاضر امکان پاسخ دادن به این سؤال وجود ندارد : در صورت بروز AKI ، شروع زودرس یا تأخیری RRT سودمندتر می باشد. گرچه مطالعات زیادی مزایای شروع زودتر RRT در چنین شرایطی را به تصویر کشیدند، اما بحث بسیار و موارد ناقض فراوانی علیه این نظریه وجود دارد. این مطالعه از نوع آزمایشی در جمعیتی از افراد آسیایی انجام شد. از این رو کارآزمایی های تصادفی و کنترل شده قوی تر با حجم نمونه بیشتر توصیه می شود تا شاید بتوان بر تناقضات موجود فائق آمد.
تشکر و قدردانی
از راهنمایی های خانم دکتر نزهت شاکری در بخش آنالیز آماری تشکر سپاسگذاری می شود.