نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه علوم زیستی در ورزش، دانشکده علوم ورزشی و سلامتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 مرکز تحقیقات ﻗﻠﺐ و ﻋﺮوق شهید رﺟﺎﯾﻲ، مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
IntroductionThe present study aimed to compare the acute and chronic responses of blood pressure, arterial stiffness, and peripheral arterial disease to 11 weeks of two different high-intensity interval training (HIIT) protocols in hypertensive patients.
Methods: This study was conducted on 31 hypertensive patients who were randomly assigned into SDHIIT (n=10), LDHIIT (n=11), and control (n=10) groups. The patients in the SDHIIT group were subjected to HIIT protocol, including 27 repetitions of 30 sec at 80-100% VO2peak with 30-sec recovery intervals at VO2peak of 10-20%. On the other hand, the LDHIIT group performed four repetitions of 4 min at 75-90% VO2peak interspersed by four 4-min recovery repetitions at the VO2peak of 15-30%. Systolic and diastolic blood pressure, pulse wave velocity (PWV), and ankle-brachial index (ABI) were measured before and after the first and last exercise sessions.
Results: There was no significant differences between the two groups in terms of PWV after one session of training (P>0.05). However, the SBP, DBP, and ABI significantly decreased in the two groups (P<0.05). Considering the acute responses, a significant reduction was observed in the SBP (P=0.03) and ABI (P<0.01) in the LDHIIT and SDHIIT groups, respectively, after 11 weeks of training. Nonetheless, no significant difference was detected in PWV and blood pressure. Regarding the chronic effect of the two training protocols, the LDHIIT group showed a significant difference in all variables, except for ABI (P>0.05).
Conclusion: Based on the findings of the study, both HIIT protocols improved blood pressure and hemodynamic factors in acute forms. However, SDHIIT was more effective than LDHIIT in the improvement of blood pressure and other variables in the long run.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
پرفشار خونی سرخرگی عامل اصلی مرگ و میر بیماران قلبی میباشد که تقریباً بر یک بیلیون افراد کل دنیا اثر گذاشته و با هزینههای مراقبت اضافی همراه است(1). افزایش سختی سرخرگ به عنوان شاخص پیشبینی کننده مهم و هدف درمانی بالقوه در بیماران پرفشارخون شناخته شده است. در افراد مبتلا به فشارخون بالا فرایند افزایش سن منجر به افزایش تدریجی سختی سرخرگ به خصوص در سرخرگهای بزرگ مرکزی میشود که این امر با افزایش فشار خون تسریع میگردد. به علاوه آزمودنیهای جوان سالم با سابقهی فامیلی خطر پرفشارخونی، افزایش در سختی سرخرگ را قبل از هرگونه افزایشی در فشارخون نشان دادند. این افزایش کاربرد بالینی مهمی دارد چون سختی مرکزی به عنوان شاخص پیشبینی کننده مستقل بیماریهای قلبی-عروقی و تمام دلایل منجر به مرگ در بیماران پرفشارخون میباشد(2). علاوه بر این؛ دستورالعملهای انجمن پرفشارخونی اروپا[1](2003) به منظور کنترل فشار خون بالا نقش بالقوه اندازهگیری سختی سرخرگی در کلینیک را تایید کرد(3). اخیراً برای اندازهگیری سختی سرخرگی از PWV[2] استفاده میشود که به عنوان "استاندارد طلایی" شناخته میشود. مشخص شده است که PWV با سن، جنسیت، فشارخون، ضربان قلب، مصرف نمک، عوامل ژنتیکی و موارد دیگر ارتباط دارد(4). افزایش فشارخون و سختی سرخرگی همراه با عواملی نظیر دیس لیپیدمی، چاقی و عدم فعالیت بدنی منجر به افزایش خطر بیماری سرخرگ محیطی(PAD)[3] میشوند(5). شاخص بازویی زانویی (ABI)[4] نیز که نشاندهنده نسبت فشار سیستول در اندامهای تحتانی و فوقانی میباشد اطلاعات مفیدی در زمینه PAD میدهد(6). استفاده از ABI پس از فعالیت بدنی روش مفیدی برای شناسایی ایسکمی شدید میباشد(7).
فعالیت منظم ورزشی به عنوان مداخله مناسبی به منظور پیشگیری و درمان بیماریهای قلبی-عروقی از جمله فشار خون شناخته شده است. افرادی که دارای فشار خون استراحتی طبیعی میباشند اما پاسخهای فشار خونی بیش از حدی در طی فعالیت ورزشی یا پس از آن نشان میدهند، بیشتر در معرض ابتلا به بیماری فشار خون بالا میباشند(8). پاسخهای فشار خونی بیش از حد بلافاصله بعد از تمرین میتواند در حوادث ایسکمیک قلبی، شامل سکتۀ قلبی و حوادث عروق مغزی نقش داشته باشد(8). نشان داده شده است که سطوح بالاتر فعالیت بدنی و آمادگی قلبی-عروقی باعث کاهش خطر پرفشارخونی حاد در افراد سالم میشود. به علاوه، تمرین میتواند باعث کاهش فشارخون در افراد پرفشارخون شود و نشان داده شده است که چندین عامل درگیر در پاتوفیزیولوژی پرفشارخونی را نیز بهبود میبخشد(2). قابل توجه است که بیماران مبتلا به فشار خون بعد از یک جلسه ورزش هوازی کاهش فشار خون(هیپوتنشن) را نشان میدهند که به نظر میرسد ارتباط مثبتی با شدت فعالیت ورزشی دارد(9). مدتهاست که تمرین مداوم برای مدت زمان 30 دقیقه یا بیشتر برای بهبود بیماران مبتلا به فشار خون و نیز برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری توصیه شده است(2). این در حالیست که در مطالعات اخیر گفته شده است که تمرینات HIIT[5] ممکن است با روشهای جدید درمان فشارخون سیستول و دیاستول- به ترتیب با کاهش معنادار 12 و 8 میلیمتر جیوه- که در بیماران فشارخون بالا دیده شده است، رقابت کند(10). برخی مطالعات نشان دادهاند HIIT از اولویت بیشتری برای بهبود آمادگی قلبی عروقی، عملکرد اندوتلیال، مارکرهای فعالیت سمپاتیکی، سختی سرخرگی، لیپوپروتئینها و گلوکز خون در افراد مبتلا به فشار خون و افراد سالم در خانوادههایی که سابقه بیماری فشارخون در آنها بالا است، برخوردار میباشد(2).
نتایج مطالعه امانوئل و همکارانش(2010) که دو نوع تمرین HIIT و [6]MICT را در درمان فشار خون مورد بررسی قرار دادند نشان داد که شدت تمرین بر کاهش فشار خون اثری ندارد اما سختی سرخرگ را در گروه تمرین تناوبی کاهش داد(1)، این در حالیست که مُلمِن هانسن و همکارانش(2012) کاهش معنادار 12 میلیمترجیوه در فشار خون سیستولی گروه HIIT را نشان دادند(11). بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه نشان دادند پروتکل 4×4 با شدت 90 تا 95 درصد ضربان قلب اوج باعث بهبود قلبی عروقی و بیشترین تغییرات در VO2peak میشود(10)، بنابراین یکی از پروتکلهای اجرایی در این تحقیق این مدل تمرینی خواهد بود. از طرفی محققان دیگر که مدت زمان کمتری را برای تناوبها در نظر گرفتهاند( 30 تا 90 ثانیه) بر این عقیدهاند که این نوع تمرین با اعمال فشار کمتر بر آزمودنی(بر اساس شاخص بورگ) باعث کاهش میزان اکسی هموگلوبین با سرعت کمتری خواهد شد که این امر با سنتز میزان بیشتر فسفوریل کراتین باعث اکسیژنرسانی بهتر به عضلات خواهد شد(12).
از آنجایی که نشان داده شده است پاسخ فشارخون به فعالیت بدنی پیشبینی کنندهی پیشرفت فشار خون در آینده میباشد(8, 10) و با دیگر عوامل خطرزای قلبی عروقی نیز مرتبط میباشد(9و11) و نیز به علت اهمیت و مزایای HIIT بر بیماریهای قلبی-عروقی و فشارخون، مطالعهی حاضر به بررسی و مقایسه پاسخ های حاد و مزمن فشارخون سیستول، دیاستول، PWV و ABI بیماران مبتلا به فشارخون بالا به 11 هفته تمرینات HIIT با دو شیوه متفاوت پرداخته است.
جامعه آماری و نمونه تحقیق
مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با اندازهگیریهای پیش و پس آزمون در دو فاز حاد و مزمن در بازه ی زمانی مرداد 1395 لغایت آبان 1395 انجام شد. از بین بیماران مرد مبتلا به فشار خون بالا که به درمانگاه بیمارستان قلب شهید رجایی تهران مراجعه کرده بودند، تعداد 35 نفر بر اساس سطح فشار خون (فشار خون سیستول 16- 13) انتخاب شدند. افرادی که مبتلا به آریتمی کنترل نشده، فشارخون کنترل نشده( بالاتر از 18 میلیمترجیوه)، هر گونه مشکل مفصلی و حرکتی بودند همان ابتدا حذف میشدند. سپس افراد منتخب به پزشک متخصص قلب و عروق برای بررسی سوابق و چکاپ معرفی شدند. همه این افراد بنا به تشخیص پزشک و برای اطمینان از عدم تاثیر فشارخون بالا بر قلب، آزمایش اکوکاردیوگرافی و تست ورزش را انجام دادند و در صورت مشاهده هر گونه مشکل ساختاری در قلب و یا الکتروکاردیوگرام غیرطبیعی حین تست ورزش، از تحقیق کنار گذاشته شدند. پزشک متخصص 6 هفته قبل از شروع دوره تمرین، تمام بیماران از نظر دارویی مورد یکسانسازی قرار داد. افراد باقیمانده به صورت تصادفی و بر اساس فشارخون به سه گروه تمرین (تناوبی شدید کوتاه) [7]SDHIIT، (تناوبی شدید طولانی)LDHIIT[8] و کنترل تقسیم شدند.
فشار خون و ضربان قلب استراحتی آزمودنیها پس از 30 دقیقه استراحت به حالت نشسته بر روی صندلی اندازه گیری شد. سپس قد و وزن آنها اندازهگیری و ثبت شد. همه اطلاعات بدست آمده و داروها و دوز مصرفی داروی هر فرد در برگه مشخصات فردی ثبت گردید. برای تعیین VO2 peak از آزمون تعدیل شده بروس به وسیله دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفس ( Start 2000 MES, Cracow, Poland) استفاده شد (13). در طول اجرای آزمون گازهای تنفسی، ضربان قلب، الکتروکاردیوگرام، فشار خون و شاخص درک از فشار[9] آزمودنی ها با حضور پرستار و متخصص بازتوانی قلب ثبت و کنترل گردید. اوج اکسیژن مصرفی آزمودنیها با استفاده از معیارهای ACSM شامل درخواست آزمودنی برای پایان آزمون، نسبت تبادل تنفسی بالاتر از 15/1، رسیدن به فلات اکسیژن مصرفی با افزایش میزان بار و شاخص درک از فشار بالاتر از 19 تعیین شد. علاوه بر این معیارها، در صورت مشاهده آریتمی در ضربان قلب یا اختلال در قطعه ST در نمودار الکتروکاردیوگرام، احساس درد متوسط تا شدید در ناحیه قفسه سینه، افزایش فشار خون بیش از 10 میلی متر جیوه، علائم اختلال در خون رسانی مثل سیانوز یا رنگ پریدگی، علائم سیستم عصبی مثل سرگیجه آتاکسی یا سنکوپ، تاکی کاردی بطنی، تغییر غیر معمول ECG و تغییر ناگهانی ضربان قلب، آزمون سریعا متوقف می شد.
اندازهگیری PWV و ABI و فشار خون سیستول و دیاستولPWV، ABI و فشارخون سیستول و دیاستول توسط دستگاهVscular Explorer (ساخت شرکت Enverdis, Jena, Germany) اندازهگیری شد. اندازهگیری بعد از 5 دقیقه استراحت در وضعیت آرامش و در فضایی با درجه حرارت کنترل شده و در حالت به پشت دراز کشیده انجام شد. اندازهگیریهای فشارخون، ABI،PWV با حسگرهای فوتوپِلسیموگرافیک (PPG) و کافهای باد شدنی بالای بازو و پایین پا انجام شد که تغییرات حجم در کافها در نتیجه تغییرات فشار در سرخرگهای زیر آن بوسیله موج ضربهای ثبت شد. PWV برای منحنی فشار در آئورت مرکزی با عملکرد انتقال مشخص محاسبه شد. همچنین ABI با تقسیم بالاترین فشار در پا بر بالاترین فشار در بازو توسط دستگاه محاسبه شد(5،14). زمان تمرین، فشار خون توسط دستگاه فشار سنج دیجیتال مدل ALBORZ B5 Patient Monitor ساخت کشور ایران و ضربان قلب توسط پالس اکسیمتر مدل Marquette ساخت کشور آمریکا اندازهگیری شد.
برنامه تمرینی SDHIIT پروتکل گروه تمرینی SDHIIT با 11 دقیقه گرم کردن با 40٪ توان هوازی بیشینه و سپس تناوب های: دو هفته اول: 80% توان هوازی بیشینه با مدت زمان 30 ثانیه فعالیت همراه با فواصل بازیابی غیرفعال با مدت زمان 30 ثانیه؛ ماه دوم: 90% توان هوازی بیشینه با مدت زمان 30 ثانیه فعالیت همراه با فواصل بازیابی فعال 10٪ توان هوازی بیشینه به مدت 30 ثانیه؛ و ماه سوم: 100% توان هوازی بیشینه با مدت زمان 30 ثانیه فعالیت همراه با فواصل بازیابی فعال 20٪ توان هوازی بیشینه و به مدت 30 ثانیه، در نهایت 5 دقیقه سرد کردن با 50% توان هوازی بیشینه انجام شد. اما آزمودنی های گروه کنترل در این مدت 11 هفته زندگی عادی خود را دنبال کردند به صورتی که برنامه تمرینی منظمی نداشتند. آزمونگر به صورت منظم هفته ای یک بار و به صورت تلفنی از وضعیت آنها با خبر شد و تغییرات احتمالی در برنامه زندگی شامل ابتلا به بیماری خاص یا تغییر در روند درمانی و دارویی و غذایی آزمودنیها را جویا شده و ثبت کرد. در پایان 11 هفته از گروه کنترل نیز درخواست شد که برای گرفتن آزمون نهایی به آزمایشگاه مراجعه نمایند.
طول دوره تمرین 11 هفته بود که به صورت سه روز در هفته و روزی 32 دقیقه برای پروتکل LDHIIT و 27 دقیقه برای پروتکل SDHIIT انجام شد. هر دو گروه ابتدا دو هفته در تمرینات آمادگی برای انجام تمرینات HIIT شرکت کردند. سپس تمرینات پروتکل گروه تمرینیLDHIIT با 10 دقیقه گرم کردن ابتدایی با تقریباً 60٪ توان هوازی بیشینه و تناوبهای: دو هفته اول: 75 درصد توان هوازی بیشینه با مدت زمان 4 دقیقه فعالیت همراه با فواصل بازیابی فعال به مدت 4 دقیقه با 5٪ توان هوازی بیشینه؛ ماه دوم: 85 درصد توان هوازی بیشینه با مدت زمان 4 دقیقه فعالیت همراه با فواصل بازیابی فعال 15٪ توان هوازی بیشینه به مدت 4 دقیقه؛ و ماه سوم: 90 درصد توان هوازی بیشینه با مدت زمان 4 دقیقه فعالیت همراه با فواصل بازیابی فعال 30٪ توان هوازی بیشینه به مدت 4 دقیقه، و 5 دقیقه سرد کردن با 50٪ توان هوازی بیشینه انجام شد.
تجزیه و تحلیل آماریاز آزمون کولموگروف-اسمیرنف جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها استفاده شد. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽﺗﻐﯿﯿﺮات ﮔﺮوهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ از آزﻣﻮن ﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ ﯾﮏ ﺳﻮﯾﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. در ﺻﻮرت ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﯿﻦ ﮔﺮوهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﺑﺮای ﯾﺎﻓﺘﻦ ﻣﺤﻞ ﺗﻔﺎوتﻫﺎ ﺑﻪ آزﻣﻮن ﺗﻌﻘﯿﺒﯽ مقایسهی زوجها ﻣﺮاﺟﻌﻪ شد. همچنین برای تعیین اثر تمرین بر تغییرات سطوح استراحتی متغیرها از آزمون تی همبسته استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرماقزار آماری SPSS نسخهی 19 در سطح معناداری p
نتایج
یافتههای توصیفی در خصوص ویژگیهای جسمانی، ترکیب بدنی و سن آزمودنیها در جدول 1 ارائه شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد بعد از یک جلسه تمرین تناوبی شدید در دو گروه SDHIIT و LDHIIT در متغیر PWV تفاوت معنی داری بعد از تمرین مشاهده نشد (شکل 1). در حالیکه تفاوت معنی داری در متغیرهای فشار خون سیستول و ABI دیده شد (شکل 2 و 3).
[1]. European Society of Hypertension
[2]. Pulse Wave Velocity
[3]. Peripheral Arterial Disease
[4]. Ankle Brachial Index
[5] - High Intensity Interval Training
[6] - Moderate intensity continues training
[7] - Short Duration High Intensity Interval Training
[8] - Low Duration High Intensity Interval Training
[9]. Rate of Perceived Exertion (Borg scale: 6-10)
به دنبال استفاده از آزمون تعقیبی مقایسه زوج ها مشخص شد که فشار خون سیستول در دو گروه تفاوت معنی داری نداشته است (05/0p≥) اما در گروه SDHIIT به شکل معنی داری کاهش داشت (01/0p=). فشار خون دیاستول در هر دو گروه به شکل معناداری کاهش یافت (05/0p≤) (شکل 4). ABI تنها در گروه SDHIIT به طور معناداری کاهش یافت (01/0p=) و تغییرات دو گروه با هم تفاوت معنی داری نداشت (05/0p≥). بعد از 10 هفته تمرین وقتی اثر تمرین بر پاسخ حاد متغیرهای ذکر شده مورد بررسی قرار گرفت، فشار خون سیستول در گروه LDHIIT کاهش معناداری را در پاسخ به یک جلسه تمرین نشان داد(03/0 p=). همچنین متغیر ABI بعد از تمرین تفاوت معنی داری را نشان دادکه بعد از استفاده از آزمون مقایسهی زوجها مشخص شد دو گروه با هم تفاوت معنیداری در پاسخ به تمرین داشته اند (03/0p=) و گروه SDHIIT کاهش معنی داری را بعد از تمرین نشان داد (01/0p=). فشار خون دیاستول در هر دو گروه تغییر معناداری نداشت (05/0p≥). نتایج تی همبسته مقایسه متغیرها در حالت استراحت قبل از ۱۰ هفته تمرین و بعد از آن تفاوت معنی داری را در هر دو گروه تمرینی و در همه متغیرها غیر از ABI در گروه LDHIIT نشان داد.
بحث و بررسی
نتایج مطالعه حاضر نشان داد بعد از یک جلسه تمرین تناوبی شدید تغییر معنی داری در PWV دو گروه تمرینی وجود نداشت. سختی سرخرگی با قابلیت ارتجاعی عروق رابطهی عکس دارد. افزایش در سختی سرخرگی عامل خطرزایی برای بیماریهای قلبی عروقی و آترواسکلروزیس میباشد. بنابراین اندازهگیری آن بعد از تمرین اهمیت دارد(15). برخی از مطالعاتی که به اثر حاد تمرین بر سختی سرخرگی پرداختند کاهش PWV بعد از یک جلسه تمرین را نشان دادند (16, 17). آنها علت این کاهش در سختی سرخرگی را اتساع بستر عروق عضلات درگیر در تمرین احتمال دادند. در هر صورت آنها مکانیسم های مسئول برای تغییرات در اتساع عروق را مرتبط با تغییرات فشار خون ندانستند (17, 18). سوگوارا و همکارانش (2004) به بررسی فرضیه کاهش سختی سرخرگی ناشی از تمرین به دلیل افزایش تولید NO از اندوتلیال عروقی پرداختند اما تولید NO بعد از یک جلسه تمرینی معنی دار نبود (19). دیلان الور و همکارانش(۲۰۱۶) نشان دادند با اینکه PWV در اثر تمرین انفجاری تناوبی[1] کاهش یافت اما تغییرات حاد ناشی از تمرین بر عواملی نظیر شیر استرس یا رهایش فاکتورهای تولید کننده خون بر سختی عروق اثر نداشت(16). پاسخ حاد PWV در مطالعه حاضر بعد از گذشت یازده هفته تمرین نیز تغییری را در دو گروه نشان نداد با اینحال سطوح استراحتی آن بعد از گذشت ده هفته تمرین در هر دو گروه تغییر معناداری داشت. بنابراین به نظر می رسد یک جلسه فعالیت تناوبی با شدتهای در نظر گرفته شده در پژوهش حاضر اثری بر رهایش NO و دیگر مکانیسمهای مسئول بر تغییرات PWV نداشته است. برای تایید این نتیجه نیاز به انجام تحقیقات بیشتری در زمینه موارد اثرگذار سلولی-مولکولی بر پاسخ عروق میباشد.
مقادیرPWV بعد از یک دوره ی 11 هفتهای تمرین در هر دو گروه تمرینی به شکل معنی داری کاهش یافت. الیورا و همکارانش (2014) بعد از 8 هفته تمرین HIIT 4 دقیقهای تفاوت معناداری در PWV بیماران فشارخونی مشاهده نکردند(20). آنها به طول دورهی تمرین به عنوان یک علت مهم و اثرگذار بر این نتیجه اشاره کردند(12). لاسکی و همکارانش (2013) به دنبال 20 هفته تمرین توانبخشی قلبی کاهش معنیداری در PWV بیماران قلبی عروقی مشاهده کردند(21). این در حالیست که سیولاک (2012) در تحقیق خود نشان داد که سختی سرخرگی آزمودنیهای پر فشارخون بعد از 16 هفته HIIT کاهش یافت اما در گروه تمرین تداومی با شدت متوسط تغییر معنی داری نداشت(2). همچنین دیلان الور و همکاران (2016) بعد از ۶ هفته تمرین انفجاری تناوبی تغییری در PWV مشاهده نکردند. با توجه به نتایج تحقیقهای انجام شده بنظر میرسد شدت تمرین انتخاب شده (1, 16) و نیز طول دورهی تمرینی(20) از مهمترین عوامل اثرگذاری تمرینات منتخب بر سختی عروق بوده است. محققان تایید کردهاند که اگرچه اثر یک جلسه تمرین بر کاهش فشار خون کم است اما دورههای تمرینی طولانی مدت نتایج مثبتی را بر سختی سرخرگی نشان میدهد و تکرار کاهش سریع در سختی سرخرگی باعث کاهش سطوح اولیه(مقادیر پایه) سختی سرخرگی میشود(15). همچنین به نظر میرسد تمرین شدیدتر، شیر استرس را بیشتر افزایش میدهد که با افزایش رهایش NO همراه است. افزایش NO در طولانی مدت باعث بهبود اندوتلیال در عروق شده و اثرات مثبتی برای بیماران فشارخونی به همراه دارد (22).
به دنبال یک جلسه فعالیت فشار خون متوسط ۵ تا ۱۰ میلی لیتر جیوه در افراد بی تحرک و ورزشکاران استقامتی کاهش می یابد (23, 24)، با این وجود کاهش در فشار خون سرخرگی در افراد مبتلا به بیماری فشار خون بالا به طور معنی داری در مقایسه با افراد سالم بیشتر است و به ۲۰ میلی متر جیوه بعد از فعالیت میرسد (23-25).
فشار خون سیستول در بیماران گروه SDHIIT بعد از یک جلسه فعالیت حاد به میزان 51/7 درصد و به دنبال 10 هفته تمرین، به میزان 42/2 درصد کاهش داشت که از نظر بالینی میتواند نشاندهندهی سازگاریهای بیشتر این گروه به تمرین باشد. یافتههای اخیر نشان میدهد که شدت بالای تمرین عامل مهمی در اثرگذاری تمرین بر کاهش فشار خون میباشد (26). این محققان ادعا کردند هر چه شدت تمرین بیشتر باشد کاهش فشار خون بیشتری مشاهده خواهد شد (27). از آنجایی که میانگین شدت تمرین در گروه SDHIIT برابر با ۹۰ درصد و در گروه LDHIIT برابر با 33/83 درصد بود شاید این علت اصلی سازگاری بیشتر فشار خون گروه SDHIIT در پاسخ به فشار خون در پاسخ به یک جلسه فعالیت حاد باشد. با این حال احمدیزاد و همکارانش (2016) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که تنها به شدت به عنوان عامل اثرگذار در تمرینات HIIT نباید توجه کرد و عوامل دیگری نظیر مدت تمرین و نسبت کار به استراحت نیز به همان اندازه در فشار خون و فاکتورهای خونی اثرگذار است(28).
کاهش فشار خون دیاستول بعد از دوره تمرینی در هر دو گروه و عدم تغییر آن در پاسخ به یک جلسه فعالیت حاد بعد از10 هفته تمرین نشان دهندهی اثرگذاری مثبت تمرینهای منتخب بر این فاکتور می باشد. بر اساس مطالعات قلب فرمینگهام و نیز نتایج مطالعه کیم و همکاران(2007) در آزمودنیهای کمتر از ۵۰ سال فشار خون دیاستولی نشان دهندهی بسیار مهم بیماری عروق کرونر می باشد(4). میانگین سن آزمودنیهای ما در هر دو گروه تمرینی ۴۸ سال بود، در نتیجه این مدل تمرین می تواند به عنوان الگویی برای بهبود وضعیت عروق کرونر در بیماران فشار خونی در این دامنهی سنی مورد توجه قرار گیرد.
مطالعه حاضر نتایج مطالعاتی که تغییرات همسوی فشار خون با PWV در پاسخ به تمرین را نشان دادند تایید نکرد(29). بنابراین بنظر می رسد فشار خون می تواند سختی سرخرگی را به طورملایم و نه به طور معنادار، تحت تاثیر قرار دهد(29). نتایج مطالعه ما یافتهی سانتوز و همکارانش (2016) و ناسکیمنتو(2017) را تایید کرد که نشان دادند فشار خون سیستولی و فشار خون دیاستولی بعد از شدت های تمرینی متفاوت کاهش یافت(9, 30). آنها نتیجه گرفتند شدتهای تمرینی متفاوت به کار گرفته شده (بالاتر از نقطه جبران تنفسی و 10% پایینتر از آستانهی بیهوازی) در شکل حاد و نیز به صورت مزمن می توانند به عنوان یک روش درمانی برای این بیماران در کلینیک های تمرینی تجویز شود(9, 30). مطالعاتی که به بررسی HIIT و تمرین استقامتی تداومی در موش ها پرداختند پاسخهای متفاوتی را در متغیرهای قلب و عروق گزارش کردند. تمرین شدید بر تحریک آدرنرژیک اثر گذاشته و ترشح اپی نفرین و نوراپی نفرین در پاسخ به شدت تمرین افزایش می یابد. به علاوه تون پاراسمپاتیک بعد از تمرین شدید ضعیف می شود که خود قادر است اثر تمرین بر فعالیت سمپاتیکی را محدود کند(9).
مطالعاتی که بر روی جمعیت های بزرگ انجام شده نشان دادند که کاهش بیش از حد ABI (کمتر از 9/0)، حوادث قلبی عروقی و مرگ و میر ناشی از مشکلات قلبی عروقی را در همه سطوح نمره ی خطر فرمینگهام دو برابر می کند (31). همچنین مقادیر بالای ABI (بالاتر از 3/1 )نشان دهندهی سختی عروق در بیماریهای کلیوی و دیابت میباشد. بیمارانی که مبتلا به PAD هستند به طور قابل توجهی از کیفیت سلامتی کمتری در زندگی برخوردار هستند و کاهش فعالیت بدنی در زندگی روزمره آنها باعث افزایش مرگ و میر در این بیماران می شود (32). نتایج تحقیقات بر روی اثر تمرین و جراحی در بیماران PAD، نشان دادند تمرین، بهبودهایی را به وجود می آورد که به نظر می رسد گزینه بهتری برای درمان بیماران PAD با توجه به نتایج بنیادی آن باشد. با این حال بهبود ABI در اثر آنژیوپلاستی زودتر رخ می دهد و اثرات تمرین در مدت زمان طولانیتری مشخص میشود(33). هامبورگ و همکاران (2011) نشان دادند که تمرین با بهبود ترشح نیتریک اکساید بر عملکرد معیوب اندوتلیال در بیماران PAD اثر مثبت میگذارد(32). نتایج تحقیق حاضر نشان داد بعد از آزمون حاد مرحلهی اول ABI تنها در گروه SIHIIT تغییر معنی داری را نشان داد و در گروه LDHIIT تفاوت معنیدار نبود. به نظر میرسد این تغییر معنیدار که کاهش غیرطبیعی در نتایج ABI بود با شدت بالای تمرین مرتبط باشد. هر چه پروتکل تمرینی، شدت بالاتری داشته باشد افت بیشتری در فشار سیستول زانو مشاهده میشود (34). همچنین آمور و همکاران (2016) نشان دادند در افراد سالم، فشار سیستول گردش خون مرکزی با تمرین افزایش یافت در حالی که فشار سیستولِ زانو در نتیجهی اتساع عروق عضلات در حال تمرین کاهش یافت. در بیماران PADفشارخون زانو بیش از افراد سالم کاهش یافت و زمان طولانی تری برای ریکاوری طول کشید (35).
بعد از 11 هفته تمرین، ABI بهبود معناداری را در گروه 30 ثانیهای نشان داد. مطالعات قبلی تایید کرده اند که تفاوت در شدت تمرین علاوه بر انجام تمرین منظم ممکن است در تغییر مشاهده شده در اثر مداوا و رسیدگی موثر باشد (32). بنظر میرسد شدتهای بالاترِ فعالیت و تعداد دفعات تمرینات HIIT پاسخهای سازگاری بیشتری را در عروق افراد مبتلا به PAD به دلیل ایجاد ایسکمی عضلانی بیشتر تحریک میکند (7).
به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که دو مدل تمرینی منتخب HIIT با اثرات مثبت حاد و مزمن بر سختی سرخرگی، فشارخون و سرخرگهای محیطی باعث بهبود وضعیت عروق در بیماران مبتلا به فشار خون بالا میشود. با اینحال تمرینات SDHIIT با اثربخشی بیشتر بر فشار خون سیستول بعد از دورهی تمرینی شاید گزینهی بهتری برای انتخاب تمرین توانبخشی در بیماران مبتلا به فشار خون بالا باشد. به نظر میرسد در آینده نیاز به مطالعات بیشتری در زمینهی اثرات سلولی- مولکولی این تمرینات و نیز انتخاب بهترین مدل تمرینی HIIT برای این بیماران میباشد.