نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه علوم آزمایشگاهی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
2 گروه علوم آزمایشگاهی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، اردبیل، ایران.
3 گروه زیست شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل ، اردبیل، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Stroke is the third most common cause of death in the world. The risk of emerging factors for stroke is plasma homocysteine.
Subjects & Methods: A descriptive-analytic study was performed on patients with ischemic stroke referring to Tabriz hospitals. We entered the patients' information, including demographic information of patients, hypertension and etc along with laboratory results of homocysteine assay for patients' blood samples into SPSS v16 statistical analysis program.
Results: A total of100 patients with ischemic stroke were evaluated who their average age was 65.83±15.32 years and also 54.54% were men and 46% were women, 45% were with one risk factor, 50% had hypertension, 13% diabetes, 18% hyperlipidemia, 14% a recent MI history and 31% had smoking history. Overall 74% of patients were with no stroke history, homosystein level in studied patients was 20.40±12.24 mmol/lit and 49% had normal level of homosystein. Homosystein level was evaluated with gender (p=0.876), age (p=0.004) and NIHSS (p=0.745) and also NIHSS level with gender (p=0.058), age (p=0.876), HTN (p=0.070), HLP (p=0.103), DM (p=0.999), and history of MI (p=0.262) and history of CVA (p=0.964), NIHSS level with smoking (p=0.109) and homosystein level (p=0.013). Data analysis showed that the level of homocysteine with hypertension (P=0.021) has a significant relationship.
Conclusion: The results of this study showed that increased homocysteine has a high prevalence in patients with stroke.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
سکته ایسکمیک مغز به عنوان سومین علت شایع مرگ و میر در جهان پس از سکته قلبی و سرطان ، دومین علت شایع بروز ناتوانی در کشورهای پیشرفته محسوب می شود (2-1). کنترل علل مهم و شناسایی ریسک فاکتورهای قابل اصلاح امری بسیاری مهم است. ریسک فاکتورهای سکته مغزی ایسکمیک عبارتنداز: سن بالای 45 سال در مردان و بالای 55 سال در زنان، سابقه بیماری عروقی از جمله سکته قلبی و مرگ ناگهانی در سنین زیر 55 سال در بستگان درجه اول مرد و زیر 65 سال در بستگان درجه اول زن، سیگار، فشارخون بالا، هیپرلیپیدمی، دیابت و زندگی بدون تحرک (1-4). مهم ترین علت زمینه ای بروز سکته های ایسکمیک مغز، پدیده آترواسکلروز می باشد که ریسک فاکتورهای متعددی از قبیل فشار خون، دیابت، هیپرلیپیدمی برای آن مطرح شده است (5). اختلال در سطح سرمی هموسیستئین به صورت افزایش سطح سرمی سبب ابتلا به حوادث ترومبوتیک می گردد که هیپرهموسیستئینمی از جمله علل آن می باشد. هموسیستئین آمینواسید سولفورداری است که در مسیر متابولیسم متیونین به سیستئین تشکیل می شود. غلظت طبیعی هموسیستئین سرم در انسان mmol/l 15-5 است (6). سطوح هموسیستئین سرم در مردان بیشتر از زنان بوده و با بالا رفتن سن افزایش می یابد (7-8). افزایش سطح هموسیستئین در خون می تواند منجر به انواع بیماری های عروقی مانند سکته مغزی ایسکمیک و فشارخون بالا شود (9-12). بروز بیماری های عروقی در جریان هموسیستئینوریا با واسطه کمبودها یا نقایص آنزیمی سیستئین بتا سنتاز و متیلن تتراهیدروفولات ردوکتاز یا اختلال مادرزادی در متابولیسم کوبالامین توجیه می شود (13). از علل مهمی که در مورد بحث ارتباط هموسیستئین با حوادث عروقی مطرح می شود، قابل درمان بودن این پدیده است. چرا که ثابت شده با استفاده از دوزهای درمانی فولات و ویتامینهای B12، B6 می توان این سطوح را کاهش داد و ریسک حوادث عروقی را کم کرد (14). با توجه به شیوع بالای حوادث عروقی ایسکمیک مغز در این استان و وجود تئوری های مختلف در مورد ارتباط سطوح هموسیستئین سرم با این حوادث، از این رو مطالعه حاضر جهت بررسی ارتباط سطح سرمی هموسیسنئین با ابتلا به سکته مغزی ایسکمیک انجام شده است..
روش کار
در مطالعه حاضر، 100 بیمار که با شکایت ضایعه فوکال عصبی ایسکمیک به آزمایشگاه های استان تبریز مراجعه کرده بودند، پس از بررسی های تصویربرداری و تشخیص سکته مغزی ایسکمیک در آنها وارد مطالعه شدند. سپس اطلاعات بیماران در قالب چک لیستی که شامل اطلاعاتی از قبیل اطلاعات هیپرتانسیون (HTN)، هایپرلیپیدمی (HLP)، دیابت ملیتوس (DM)، حوادث قلبی-عروقی (CVA)، سکته قلبی (MI) و مصرف سیگار اخذ و وارد چک لیست گردید. سپس نمونه خون از بیماران در حالت ناشتایی برای انجام آزمایش هموسیستئین گرفته شد و به لوله های لخته منتقل و بعد از مدتی سانتریفوژ و نمونه سرمی جدا گردید. سطح سرمی هموسیستئین با روش آنزیماتیک یا ELISA و با کیت آزمایشگاهی (Liquid stable 2-part homocysteine reagent kit: Roche company, Germany) اندازه گیری گردید. سطح هموسیستئین سرم بالای mmol/l 15 در مردان و بالای mmol/l 10 در زنان به عنوان هیپرهموسیستئینمی در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از آزمایشگاه به همراه نتایج حاصل از چک لیستها، اطلاعات بهدست آمده را کدگذاری و وارد نرم افزار آماری SPSS (نسخه18) کردیم. سپس با استفاده از روشهای آماری ANOVO و T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج
61% از بیماران سکته مغزی را قبلاً تجربه نکرده بودند. پس از بررسی سن بیماران مشاهده شد که محدوده سنی مبتلایان به استروک از حداقل 31 تا حداکثر 84 سال متغیر و میانگین سن بیماران در محدوده 82/15±52/61 سال بود. پس از سنجش سطح هموسیستئین در میان بیماران مشاهده شد که میانگین این ماده در سرم بیماران مورد مطالعه mmol/l 63/10±41/25 می باشد. همچنین نتایج نشان داد که 56 بیمار (56%) سطح هموسیستئین طبیعی داشتند. گروه سنی بیماران مبتلا به استروک در جدول1 آورده شد که ارتباط معناداری با مبتلایانی که سطح هموسیستئین افزایش یافته داشتند، نداشت (p>0.05). جنسیت بیماران (جدول2) که یکی از ریسک فاکتورهای دیگر سکته مغزی ایسکمیک می باشد نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که 58 %مرد، 42% زن بودند که از نظر آماری با افزایش هموسیستئین در مبتلایان ارتباط معنی داری یافت نشد (05/0> p).
در بیماران مبتلا به سکته مغزی مشخص شد که بیماران غیردیابتی به شکل معنی داری سطح سرمی هموسیستئین بالاتری نسبت به بیماران دیابتی دارند (نمودار1). از دیگر ریسک فاکتورهای عروقی هیپرلیپیدمی می باشد؛ نتایج نشان داد که در مبتلایان به استروک که سطوح بالاتری از چربی خون داشتند، میزان هموسیستئین از نظر آماری به طور معنی داری افزایش نیافت (جدول3). در میان بیماران مورد مطالعه 42 بیمار دارای سابقه مصرف سیگار بودند که 8 نفر آن زن و 34 نفر مرد بودند (نمودار2).
پس از بررسی داده ها با آزمون آماری مشخص شد که ارتباط معنی داری بین مصرف سیگار و سطح هموسیستئین خون بیماران وجود نداشت. از دیگر سوابقی که در بیماران مورد بررسی قرار گرفت بروز حوادث قلبی عروقی(CVA) از نظر تنگی کاروتید
و سکته قلبی (MI) بود. تعداد کمی (11%) دارای سابقه CVA و MI بودند. نتایج با روش آماری (T-test) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که ارتباط معنی داری با افزایش سطح سرمی هموسیستئین نداشت (جدول3).
مهمترین ریسک فاکتور در بیماران مبتلا به سکته مغزی هیپرتانسیون می باشد. پس از سنجش سطح سرمی هموسیستئین در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک که دارای سابقه هایپرتانسیون یودند نسبت به بیماران نرموتنسیو و سایر ریسک فاکتورهای مسبب گفته شده سکته مغزی ایسکمیک، افزایش چشمگیری از سطح هموسیستئین به طور معناداری مشاهده گردید (جدول3).
بحث
نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که یک ارتباط وابسته به هموسیستئین سرم بالا و هایپرتانسیون که مهم ترین ریسک فاکتور برای سکته مغزی ایسکمیک می باشد، وجود دارد. همچنین در این مطالعه مشخص گردید که اختلاف معنی داری ما بین سطح هموسیستئین سرم در افراد مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک دارای سابقه هایپرتانسیون (036/0P=) وجود دارد. در این مطالعه میانگین سنی بیماران با تشخیص سکته مغزی ایسکمیک در محدوده 82/15±52/61 ، 58% مرد و 42% زن بود. در مطالعه مسعود و همکاران (15) مشاهده شد، 5/52 % بیماران سن بیشتر از 70 سال داشتند.در مطالعه منشی کریمی و همکاران (16)، نتایج نشان داد که میانگین سنی افراد گروه مورد 39/61 سال می باشد. در مطالعه Zongte و همکاران (17)، مشاهده شد که در گروه مبتلا به استروک میانگین سنی افراد 19/62 سال، 66/66% مرد و 34/33% زن می باشند. در مطالعه Osunkalu و همکاران (18)، در گروه مورد مشاهده شد 70% بیماران مرد و 30% زن و میانگین سنی افراد 62 سال بود. در مطالعه مزده و همکاران (19)، افراد گروه مورد متوسط سنی 50 سال داشته و 9/56% مرد و 1/43% زن بودند. در مطالعه Li و همکاران (20)، میانگین سنی در افراد گروه مورد 3/60 سال، 5/63% افراد مرد و 5/36% زن بودند. در مطالعه ما رده های سنی نقش مهمی در سطح هموسیستئین خون نداشتند. در مطالعه Sacco و همکاران هم ارتباط معنی داری بین سطح هموسیستئین خون و جنس و همچنین سن یافت نشد. از طرف دیگر مطالعه Iso و همکاران (21) هم ارتباط معنی داری بین سن و سطح هموسیستئین خون بدست نیاورد. در مطالعه Meiklejohn و همکاران (22) سطح هموسیستئین در بیماران زن گروه مورد 1/8 و در گروه شاهد 7/6 میکرو مول بر لیتر (p=0.58) و در مردان گروه مورد 2/9 و در گروه شاهد 7/8 میکرومول بر لیتر بود (095/0= p)، نتایج مطالعه فوق نشان داد که سطح هموسیستئین در کل گروه مورد نسبت به گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشت و هیچ ارتباطی میان جنسیت و سطح هموسیستئین وجود نداشت. نتایج مطالعه فوق مشابه نتایج مطالعه حاضر می باشد. در مطالعه zhang و همکاران (23) مشاهده شد 9/74% دارای هیپرتانسیون، 6/17% دیابت و 4/41% مصرف سیگار داشتند. درحالیکه در مطالعه ما 28/22% دارای هیپرتانسیون، 35/15% دیابت، 60/17% هیپرلیپیدمی، 29/20% سابقه MI و 42% مصرف سیگار داشتند و 61% بیماران سابقه استروک نداشتند.در مطالعه Li و همکاران (24) مشاهده شد که در افراد گروه مورد 2/15% سابقه بیماری قلبی، 2/63% هیپرتانسیون، 4/12% سابقه دیابت وجود دارد. در مطالعه Meiklejohn و همکاران (25) 6/6% افراد مبتلا به دیابت، 50% سابقه مصرف سیگار، 55/41% سابقه هیپرتانسیون، 2/13% سابقه هیپرلیپیدمی و 2/14% فاقد ریسک فاکتور بودند. بررسی سایر مطالعات و مطالعه حاضر نشان داد که هیپرتانسیون یکی از شایع ترین ریسک فاکتورهای سکته مغزی ایسکمیک است که در مبتلایان با افزایش قابل توجهی از هموسیستئین سرمی همراهاست. به نظر می رسد با وجود اینکه ریسک فاکتورهای استروک در بروز پدیده آترواسکلروز و ترومبوز که یکی از علت های زمینه ای مهم بروز سکته های ایسکمیک مغزی در بیماران می باشد نقش دارند ولی در خصوص شدت سکته مغزی نقش قابل ملاحظه ای ندارند. هرچند انجام مطالعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می گردد. همچنین مشاهده شد که میانگین سطح هموسیستئین سرمی در افراد مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک مورد مطالعهmmol/l 63/10 ±41/25 و 63% سطح هموسیستئین طبیعی داشتند. بررسی Graham(هم افزایش سطح هموسیستئین خون را یک فاکتور مستقل در آترواسکلروز عنوان کرد، در حالی که مطالعه Iso و همکاران مانند مطالعه ما بین سیگار کشیدن و میزان هموسیستئین خون در بروز استروک ارتباط معنی داری نیافتند (21). سطح هموسیستئین با سن (058/0p=)، جنس (836/0p=)، دیابت (493/0p=) هیپرلیپیدمی (485/0p=)، هیپرتانسیون (036/0p=)، سابقه استروک (679/0p=) و سابقه MI و CVA (512/0p=) مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که سطح هموسیستئین با هیپرتانسیون (036/0p=) ارتباط معنی داری دارد. در مطالعه مسعود و همکاران (26) مشاهده شد که میانگین سطح سرمی هموسیتئین در گروه مورد mmol/l 56/15 و در افراد گروه شاهد mmol/l 15/10 می باشد که از نظر آماری اختلاف معنی داری در سطح سرمی بین گروه شاهد و مورد ملاحظه گردید (05/0< p). در مطالعۀ Zongte و همکاران (27) مشاهده شد که سطح هموسیستئین در افراد مبتلا به استروک 33/15 و در گروه شاهد mmol/l52/12 می باشد (030/0p=). در مطالعۀ معینی و جواد موسوی (28) 25% افراد مبتلا به هیپرهموسیستئینمیا مبتلا به نارسایی کلیه و 25% مبتلا به حوادث عروقی مغز (CVA) بودهاند. میانگین هموسیستئین در بیماران مبتلا به CVA و نارسایی کلیه با سایر بیماری ها اختلاف آماری معنی داری نداشت. نتایج مطالعه Zhang و همکارانش (29) نشان داد که بین سطح هموسیستئین بالاتر از molμ 16 و استروک های مکرر ارتباط معنی داری وجود دارد. در مطالعه ما در این زمینه، ارتباط معنی داری حاصل نشد که این نتیجه برخلاف انتظار ما بود. لذا به نظر میرسد ممکن است بالا بودن سطح هموسیستئین ریسک فاکتوری برای پیش بینی CVA مکرر نباشد که در این زمینه مطالعات بیش تر پیشنهاد می شود.
در مطالعه حاضر مشاهده شد که ارتباط معنی داری میان سطح هموسیستئین با سن، جنس، سابقه دیابت، مصرف سیگار، هیپرلیپیدمی و سابقه MI و CVA بیماران وجود ندارد. از آنجایی که این مطالعه بر روی یک گروه انجام شده و نتوانستیم مطالعه حاضر را به صورت مورد و شاهدی انجام دهیم، از این رو نمی توان سطح هموسیستئین را در بیماری استروک به عنوان عامل خطر نشان دهیم ولی پس از مقایسه با سایر مطالعات، مشاهده شد که سطح هموسیستئین بیماران مطالعه حاضر از بیماران سایر مطالعات بالاتر می باشد. همچنین سطح هموسیستئین در بیماران با هیپرتانسیون به صورت معنی داری بالا بوده، از این رو احتمال می رود که هموسیستئین احتمالاً در پاتوژنز هیپرتانسیون دخیل می باشد و همراه آن نقش کلیدی در ایجاد سکته مغزی داشته یاشد.
نتیجه گیری
نتایج این مطالعه و مقایسه آن با سایر مطالعات نشان داد که سطح سرمی هموسیستئین در بیماران مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک از سطوح بالاتری برخوردار است و این افزایش هموسیستئین با سابقۀ هایپرتانسیون افراد مبتلا به استروک در ارتباط می باشد.