نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 مرکز تحقیقات سرطان، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
2 استادیار گروه داروسازی بالینی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
3 گروه هماتولوژی و انکولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
4 دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Adverse drug reactions (ADRs) are one of the most important problems in all hospitalized patients. It is especially more common and problematical in cancer chemotherapy. In this study we tried to evaluate the incidence of ADRs associated with chemotherapeutic drugs in colorectal and gastric cancer patients in a teaching hospital.
Material and methods: A prospective observational study was carried out on patients with colorectal or gastric cancer who referred to outpatient chemotherapy unit of Imam Reza Hospital, Mashhad, Iran, between July and December 2016. The identified ADRs were assessed for causality, severity and preventability.
Results: Among 121 patients (67 with colorectal cancer and 54 with gastric cancer) followed during 251 and 249 chemotherapy courses respectively, in 182 and 249 courses ADRs occurred. All patients with gastric cancer experienced at least one ADR but 28.4% of patients with colorectal cancer passed their chemotherapy course without any adverse reaction. Gastrointestinal tract complication and neurologic problems were the most common ADRs in gastric and colorectal cancer patients, respectively. Nausea and vomiting was significantly more common in gastric cancer patients who received EOX regimen and also muscular weakness in patients who received FOLFOX regimen. The same correlation was found between neuropathy and FOLFOX IV regimen in patients with colorectal cancer.
Conclusion: Patients undergoing cancer chemotherapy have higher chances to develop ADRs. Those patients on chemotherapy should be strictly monitored for the early detection and prompt management of the ADR to prevent morbidity and mortality.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
داروها به طور گسترده به منظور اثرگذاری بر سیستمهای بیولوژیک بدن مورد استفاده قرار میگیرند که خود ممکن است اثرات نامطلوب یا ناخواستهای نیز به همراه داشته باشد. در هر نوبت مواجهه با دارو نمیتوان دقیقا پیشبینی نمود چه اثرات نامطلوبی بروز خواهد کرد اما بر اساس تجربیات قبلی مواجهه با داروی مشابه، میتوان قضاوت نسبی در این رابطه داشت (1-2). سازمان جهانی بهداشت عوارض جانبی دارویی را تحت عنوان واکنشهای مضر و ناخواسته با دوزهای معمول دارو برای تشخیص، پروفیلاکسی و درمان بیماریها یا برای تغییر عملکردهای فیزیولوژیک بدن تعریف میکند که منجر به مرگ یا ناتوانی قابل ملاحظه، منجر به بستری یا طولانی شدن مدت زمان آن یا تهدید حیات میشود. عوارض دارویی عامل حدود10% موارد بستری هستند و حدود 100 هزار مورد مرگ در سال را باعث میشوند و 6% بیماران بستری دچار عوارض جانبیمیشوند(2-3).
به علت سالخورده شدن جمعیت جهان، افزایش رفتارهای افزایندهی ریسک سرطان خصوصا سیگار کشیدن و مواجهه با فاکتورهای محرکی مانند مواد شیمیایی، رادیوتراپی، عادات تغذیهای نامناسب و شیوهی زندگی کم تحرک، سرطان به یک مشکل جهانی مبدل گشته است. اقدامات درمانی مختلف شامل شیمیدرمانی، رادیوتراپی، جراحی، هورمون درمانی، ایمونوتراپی، درمانهای بیولوژیک و کرایوتراپی در مدیریت سرطان بکار میروند. کاربرد داروهای شیمیدرمانی عموما با عوارض مختلف جدی و غیرجدی همراه است. معمولترین این عوارض تهوع با یا بدون استفراغ، اسهال، ریزش مو، تیره شدن پوست و ناخنها، سرکوب مغز استخوان، موکوزیت، ناکارایی تخمدانها، هایپراوریسمی، نوروپاتی، کاردیومیوپاتی، سیستیت هموراژیک، مشکلات کلیوی واختلالات الکترولیتی گزارش شدهاند(1).
هدف پایش عوارض جانبی تشخیص مشکلات ایمنی ناشناختهی مرتبط با دارو، شناسایی و کمیسازی ریسک فاکتورهای مرتبط با مصرف داروها است. اطلاعات مربوط به عوارض جانبی میتواند جهت فرموله کردن گایدلاینهای درمانی، تصمیمگیری در رابطه با سیاستهای مرتبط با سلامت عمومی و در تحقیقات فارماکواکونومیک بکار روند. براساس این حقایق، مقامات نظارتی تغییراتی در بروشورهای دارویی ایجاد میکنند و مصرف داروها را محدود کرده یا آنها را از بازاردارویی جمعآوری مینمایند. ارزیابی عوارض جانبی دارویی ناشی از داروهای شیمیدرمانی در بیمارستان دید مناسبی نسبت به علت، شدت و میزان قابل پیشگیری بودن عوارض جانبی ایجاد میکند و ممکن است از بروز مجدد عوارض مشابه در بیماران مشابه پیشگیری کند (2-1). همچنین تشخیص به موقع عوارض جانبی در بیماران میتواند پذیرش درمان در بیماران را بهبود بخشد و از قطع اجباری درمان یا کاهش دز داروها جهت کنترل عوارض جانبی که خود موجب کاهش کارایی درمان خواهد شد، پیشگیری نماید. هرچند کارآزماییهای بالینی بر روی داروهای جدید اطلاعاتی در رابطه با عوارض جانبی جدی آنها در دسترس قرار میدهد اما این گزارشات ناکافی بوده و ممکن است به طور دقیق منعکس کنندهی تجریبات جمعیت بیماران نباشند. یک مطالعه نشان داده است که 22 داروی ضد سرطان پس از تایید FDA در طی سال 2000-2002 با 25 عارضهی جدی مرتبط بودهاند(3).
سرطان کولورکتال شایع ترین سرطان دستگاه گوارش است که حدود 10% از مرگ و میرهای ناشی از سرطان را به خود اختصاص می دهد. در حقیقت سرطان کولورکتال پس از سرطان ریه و پستان شایع ترین علت مرگ و میر ناشی از سرطان بوده و در رتبه سوم قرار دارد. با این وجود، شیوع سرطان کولورکتال ومیزان مرگ و میر ناشی از آن در نقاط مختلف جهان تا 10 برابر متغیر است. کمترین شیوع در آفریقا و آسیا بوده و بیشترین آن در استرالیا و نیوزیلند، آمریکای شمالی و اروپای غربی با مرگ و میر تقریبا 30% دیده می شود ( 4). یک مطالعه توصیفی- تحلیلی مقطعی که در سال 1387 در استان خراسان رضوی انجام شده است، میزان بروز استاندارد شده سنی[1](ASR) سرطان در زنان و مردان را در این استان، به ترتیب 133 و 5/167% هزار مورد گزارش کرده است. این سرطان پنجمین سرطان شایع در استان خراسان پس از سرطانهای پوست (70/12 %)، معده (12%)، پستان (5/9 %)، و مری (2/9 %) میباشد که 4/7% شیوع دارد (5). طبق آمار ارائه شده از سازمان جهانی بهداشت در سال 2012، سرطان معده با تعداد تخمین زده شده 951600 مورد جدید، چهارمین سرطان شایع در جهان بوده است. بیشترین نرخ شیوع در آسیا و بخشهای زیادی از جنوب آفریقا و کمترین شیوع در شمال آمریکا و اکثر مناطق افریقا بوده است. طبق همین گزارش سرطان معده سومین علت مرگ در اثر سرطان، در مردان و پنجمین علت در زنان می باشد و حدود 723100 نفر در جهان در سال 2012 به دلیل سرطان معده جان خود را از دست داده است. در ایران نیز 50 درصد سرطان های شایع کشور مربوط به دستگاه گوارش است و در این میان سرطان معده شایع ترین بدخیمی دستگاه گوارش را
تشکیل میدهد (6). بنابراین، این مطالعه جهت ارزیابی عوارض جانبی ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطانهای معده و کولورکتال در یک بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است.
روشکار
این مطالعهی مشاهدهای آینده نگر در بخش شیمی درمانی بیمارستان امام رضا(ع) به مدت 6 ماه از تاریخ مرداد ماه 1394 لغایت دی ماه 1394 انجام شد. بیماران دریافت کنندهی رژیم شیمی درمانی سرطان معده و کولورکتال در بخش سرپایی وارد مطالعه ی حاضر شدند. بیماران با سن زیر 18 سال و بالای 70 سال، و بیماران مبتلا به نارسایی کبدی، کلیوی و قلبی از مطالعه خارج شدند. فرم استاندارد شدهای جهت ثبت اطلاعات مربوط به بیماران (اطلاعات دموگرافیک و رژیم شیمی درمانی) طراحی گردید (ضمیمه 1) و در اختیار متخصصین انکولوژی شاغل در مرکز قرار گرفت تا جهت بیماران دارای شرایط ورود به مطالعه تکمیل شود و در اختیار بیماران قرار گیرد. سپس بیماران با در دست داشتن فرم فوق الذکر جهت دریافت شیمیدرمانی به کلینیک سرپایی بیمارستان امام رضا (ع) مراجعه مینمودند. دانشجوی داروسازی در طول مطالعه در کلینیک حضور داشت و بیمار را در طول دریافت شیمیدرمانی تحت نظر میگرفت و هرگونه عارضهی حادی که در حین دریافت شیمیدرمانی بروز پیدا مینمود ثبت میکرد. همچنین در جلسات بعدی شیمیدرمانی در رابطه با بروز عوارض مزمن در فاصلهی بین دو جلسهی شیمیدرمانی بیماران را مورد بررسی قرار میداد. در رابطه با عوارضی که نیازمند انجام آزمایش بود نتایج آزمایشات بیماران ارزیابی میشد و در رابطه با عوارضی مانند تهوع و استفراغ، اسهال، سندرم دست و پا و ریزش مو بیماران را مورد بررسی و معاینه قرار میداد.
درجه بندی شدت عوارض بر اساس معیار واژهشناسی معمول جهت عوارض جانبی-4[2] (CTCAE-4) انجام گرفت (7). وضعیت مدیریت عارضهی بروز کرده در بیمار نیز توسط دانشجوی داروسازی مورد ارزیابی قرار گرفت.
این مطالعه مورد تایید کمیتهی اخلاق دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود و تمامی بیماران پیش از ورود به مطالعه فرم رضایتنامه جهت ورود به مطالعه را تکمیل نمودند و درصورت عدم رضایت از مطالعه کنار گذاشته شدند.
پس از تکمیل فرم ها و بررسی پرونده ها، اطلاعات در نرم افزارspss نسخه 16 وارد شد و کلیه محاسبات آماری و نتیجه گیری براساس خروجی های به دست آمده از این نرم افزار انجام شد. برای توصیف متغیرهای گسسته از فراوانی و درصد و برای متغیرهای پیوسته از mean ± SD استفاده شد. در صورت نرمال بودن توزیع داده ها از تست آماری آنالیز واریانس یک طرفه و در صورت غیر نرمال بودن داده ها از تست آماری کروسکال والیس برای آنالیز آماری در گروه های مختلف استفاده می شود. در مورد داده های کیفی نیز از تست کای اسکوئر استفاده شد. در تمام آنالیزها P-value کمتر از 05/0 از لحاظ آماری معنادار در نظر گرفته شد.
نتایج
در طی 6 ماه ارزیابی بیماران مراجعه کننده به بخش شیمی درمانی بیمارستان امام رضا(ع)، 121 بیمار به مطالعه وارد شدند که 67 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال و 54 بیمار مبتلا به سرطان معده بودند. در مجموع در بیماران مبتلا به سرطان معده 249 کورس شیمیدرمانی و در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال 251 کورس شیمی درمانی ارزیابی شد. متوسط سنی بیماران مبتلا به سرطان معده و کولورکتال به ترتیب 93/10± 3/61 و 19/12±73/52 سال بود. 78/77% بیماران مبتلا به سرطان معده و 7/53% در گروه سرطان کولورکتال مرد و مابقی زن بودند.
از لحاظ مرحلهی بیماری بیشتر بیماران مبتلا به سرطان معده در مرحلهی III (6/47 %) و سرطان کولورکتال در مرحلهی IIIB (1/37 %) قرار داشتند (جدول 1).
[1] age standardized rate
[2] Common Terminology Criteria for Adverse Events version 4
بیشتر بیماران مبتلا به سرطان معده رژیم شیمیدرمانی FOLFOX (5-فلورواوراسیل + اگزالیپلاتین) را دریافت میکردند (49%) و در رابطه با سرطان کولورکتال رژیم FOLFOX IV (5-فلورواوراسیل+اگزالیپلاتین+ لوکوورین) پرکاربردترین رژیم شیمیدرمانی بود (9/68 %) (جدول 2).
در مجموع 431 عارضهی جانبی مشاهده شد که 249 مورد در بیماران مبتلا به سرطان معده و 182 عارضه جانبی در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال بروز کرد. در بیماران مبتلا به سرطان معده تمامی بیماران لااقل یک عارضهی جانبی دارویی را در طول درمان تجربه کردند اما در مورد بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال تنها در 6/71% بیماران حداقل یک عارضهی جانبی
رخ داد(در مجموع دو سرطان مورد ارزیابی 3/84% بیماران عارضهی جانبی را تجربه نمودند) %58 عوارض در بیماران زن و مابقی در بیماران مرد مشاهده شد. همچنین بر اساس گروه سنی بیماران، بیشترین عوارض در گروه سنی 70-60 سال در هر دو سرطان معده و کولورکتال مشاهده شد(%48موارد).
به ترتیب سه عارضهی جانبی با شیوع بالا در بیماران مبتلا به سرطان معده ضعف و بیحالی(3/80 %) ، نوروپاتی (6/46 %)، و بیاشتهایی (9/42 %) و در سرطان کولورکتال نوروپاتی (1/92 %)، ادم (9/58 %)، و تهوع استفراغ (4/53 %) بود. فراوانی عوارض جانبی مختلف بروز کرده در جدول شماره 3 آورده شده است. با در نظر گرفتن سیستمهای مختلف بدن شایعترین عوارض در بیماران مبتلا به سرطان معده عوارض گوارشی و در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال عوارض عصبی بود (جدول 3).
از لحاظ میزان احتمال ارتباط عارضه در بیماران با داروهای شیمی درمانی از معیار نارنجو (naranjo’s algorithm) استفاده شد که 82/58% موارد عوارض probable، 06/22% موارد possible، 62/6% موارد قطعی و مابقی مورد شک بودند (5/12%).
شدت عوارض رخ داده بر اساس معیارCTCAE version 4 درجه بندی شد که در رابطه با شایعترین عوارض در جدول3
آورده شده است. برای تعیین وجود ارتباط بین عوارض و انواع رژیم های شیمی درمانی از تست Chi square استفاده شد. در بیماران مبتلا به سرطان معده، عارضه تهوع و استفراغ به طور معنادار در بیماران دریافت کننده رژیم EOX (001/0p ≤) و عارضه نوروپاتی، اسهال، درد شکمی، و ضعف عضلانی به طرز معناداری در دریافت کنندگان رژیم اگزالی پلاتین و 5-فلوئورواوراسیل(FOLFOX) (001/0p ≤). در حالیکه در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال تنها عارضهی نوروپاتی در بیماران دریافت کنندهی رژیم FOLFOX IV شایعتر بود (001/0p≤).
مدیریت عوارض جانبی در 14/83% موارد در بیماران مبتلا به سرطان معده و 99/60% بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال انجام گرفت(جدول4).
بحث
این مطالعه به بررسی عوارض جانبی رخ داده ناشی از داروهای شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان معده و کولورکتال مراجعه کننده به یک مرکز درمانی دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بازهی زمانی مرداد ماه لغایت دی ماه 1395 میپردازد. در مجموع 431 عارضهی جانبی در 121 بیمار وارد شده به مطالعه در طول 500 کورس شیمیدرمانی مورد بررسی قرار گرفته رخ داد و 3/84 % بیماران لااقل یک عارضهی جانبی را در طول شیمیدرمانی تجربه کردند. مطالعات مشابه دیگری در سایر کشورها به ارزیابی میزان بروز عوارض جانبی در بیماران تحت شیمیدرمانی پرداخته است. مطالعهی آنتونی که در سال 2016 در کشور هند بر روی 120 بیمار مبتلا به سرطانهای مختلف شامل پستان، سر و گردن، تخمدان، رحم، کولورکتال، مری و معده، پانکراس، ریه، لنفوم، و بیضه انجام شد 161 عارضهی جانبی در 100 بیمار گزارش شد که تعداد عوارض جانبی گزارش شده بسیار کمتر از مطالعهی حاضر بود اما مشابه مطالعهی حاضر 33/83% بیماران لااقل یک عارضه را تجربه نمودند (1). مطالعهی مشابه دیگر در هند نیز که توسط پراساد و همکاران انجام شده نیز بروز عوارض جانبی بدنبال شیمی درمانی را 53/86% گزارش کرده است (8). در مطالعهی واهلانگ و همکاران نیز که بر روی 119 بیمار انجام شد،82/58% بیماران دچار حداقل یک عارضهی جانبی شدند (2). در مجموع بنظر میرسد شیوع عوارض ناشی از شیمیدرمانی در ایران بیشتر یا نهایتا برابر با کشورهای در حال توسعهی دیگر باشد. با توجه به اینکه تمامی بیماران وارد شده به مطالعه سرپایی درمان میشدند و بسیاری از شهرستانهای اطراف به این مرکز مراجعه میکردند و در بین جلسات شیمیدرمانی دسترسی به آنها وجود نداشت، عدم امکان پایش منظم بیماران از نظر بروز عوارض جانبی عامل مهمی در بروز بیشتر عوارض جانبی خصوصا با شدت بالا میگردید. در این مطالعه علیرغم بیشتر بودن جمعیت بیماران مرد مبتلا به سرطان معده و کولورکتال، بیشتر عوارض جانبی در بیماران زن بروز کرده است. در مطالعات دیگر نیز نتایج مشابهی گزارش شده است. در مطالعهی آنتونی نیز 54% عوارض در بیماران زن بروز کرده است. در مطالعهی پودار و همکاران و چوپرا و همکاران نیز به ترتیب 52% و 6/73% عوارض در بیماران زن بروز کرده است (9-10)-
در مطالعهی حاضر ضعف و بیحالی، نوروپاتی، و عوارض گوارشی جزو عوارض شایع بروز کرده بودند. در مطالعهی آنتونی و همکاران اما عوارض هماتولوژیک شایعترین عارضهی جانبی بروز کرده بود (88/37 %) (1). در مطالعهی خاندلوال و همکاران نیز که بر روی 387 بیمار تحت شیمیدرمانی انجام شد، نتیجهی مشابهی حاصل شده است (11). اما در مطالعهی پودار و همکاران (9) و واهلانگ و همکاران (2) (به ترتیب 52% استفراغ ناشی از شیمی درمانی و 09/15%تهوع استفراغ ناشی از شیمی درمانی) و چوپرا و همکاران نیز عوارض گوارشی شیوع بیشتری داشته است (10). علت نتیجهی متفاوت این مطالعات جمعیت مورد مطالعهی متفاوت مشتمل بر بیماران مبتلا به سرطانهای پستان، دهان و زبان و تخمدان است در حالیکه در مطالعهی ما بیماران اختصاصا مبتلا به سرطان کولورکتال یا معده بودند و همچنین نوع رژیمهای شیمیدرمانی دریافتی نیز در مطالعهی فوق الذکر بیشتر سیسپلاتین بود که عوارض هماتولوژیک با آن شایعتر از اگزالیپلاتین است که در مطالعهی حاضر پرکاربردترین داروی مشتق پلاتینوم بود. در مقابل عوارض نورولوژیک با اگزالیپلاتین شیوع بالاتری دارد که چنین نتیجهای در این مطالعه حاصل گردید. همچنین در مطالعهی آنتونی و واهلانگ پیش درمان قوی با داروهای ضد تهوع شامل دگزامتازون تزریقی، رانیتیدین، و اندانسترون و سپس سه دوز اندانسترون برای سه روز پس از شیمیدرمانی را دلیل کمتر دیدن تهوع و استفراغ ذکر کرده است (1-2). البته در مطالعهی حاضر نیز بیماران براساس گایدلاین و براساس نوع شیمیدرمانی و میزان تهوع زایی داروها از داروهای ضدتهوع شامل اپرپیتنت، آمپول دگزامتازون و اندانسترون و آمپول گرانیسترون استفاده نمودهاند. بنابراین میزان تهوع استفراغ نسبت به برخی مطالعات از جمله پودار و همکاران (8) کمتر است.
شیوع یبوست در این مطالعه نسبت به مطالعه واهلانگ و همکاران (2) بسیار کمتر است. دلیل شیوع 26/12% یبوست در آن مطالعه استفاده از پیش درمانی با داروهایی مانند کلرفنیرآمین مالئات از دسته آنتی هیستامین ها ذکر شده است که خاصیت آنتی کولینرژیکی دارد و البته اکثر موارد یبوست گرید یک بودهاند. استفاده از کلرفنیرآمین تنها در حدود 15% بیماران به عنوان پیش درمانی در مطالعهی حاضر نیز صورت گرفته است که به نسبت مطالعه واهلانگ بسیار کمتر است.
شیوع عوارض هماتولوژیک در مطالعهی واهلانگ و همکاران (2) نیز بیشتر در بیماران دریافت کنندهی سیکلوفسفامید، دوکسوروبیسین و وینکریستین دیده شد که در مطالعهی حاضر بندرت تجویز شدهاند و میتواند دلیل کمتر بروز کردن عوارض هماتولوژیک باشد. همچنین بیشتر بیماران دچار عوارض هماتولوژیک مبتلا به سرطانهای خون مانند لنفوما بودهاند در حالیکه در مطالعهی حاضر کلیهی بیماران مبتلا به سرطان معده یا
یا کولورکتال هستند.
ریزش مو نیز در مطالعهی حاضر حدود 10% شیوع داشته که از مطالعات دیگر ]واهلانگ و همکاران (2)؛ 75/20%، سورندیران (12)؛ 51% و پودار 58%(9) بسیارکمتر است و این تفاوت نیز میتواند به دلیل توزیع متفاوت بیماران و رژیمهای شیمیدرمانی در مطالعات فوق باشند.
در مطالعهی حاضر عارضهی تهوع و استفراغ در بیماران دریافت کنندهی رژیم EOX (اپیروبیسین و اگزالیپلاتین) بطور معناداری بیشتر بروز کرده بود. با توجه به اینکه هر دو داروی فوقالذکر جزو داروهای با تهوع زایی متوسط هستند و دریافت رژیمهای ضدتهوع پیشگیرانه در بیماران، ممکن است عوارض خود بیماری نیز در ذکر این مشکل توسط بیماران دخیل بوده باشد و تمامی موارد عارضهی دارویی نباشند. عارضهی نوروپاتی نیز در بیماران دریافت کنندهی اگزالیپلاتین و 5-فلورواوراسیل بطور معناداری بیشتر گزارش شد که با توجه به اینکه نوروپاتی عارضهی محدود کنندهی دوز بوده و شیوع بین 76-92% برای آن گزارش شده است این همراهی منطقی است. در مطالعهی آنتونی نیز گزارش شده است که بیماران دریافت کنندهی سیسپلاتین، 5-فلورواوراسیل و رژیمهای شیمیدرمانی FAC، CHOP و PC مانیتور دقیق از لحاظ بروز عوارض جانبی از اهمیت ویژهای برخودار است و بیشتر در معرض عوارض هستند (1).
براساس معیار ارزیابی نارنجو 58.82% 82/58% موارد probable، 06/22 % موارد possible و62/6 %موارد قطعی و مابقی مورد شک بودند. در مطالعهی آنتونی اعداد به ترتیب 9/60% ، 1/31%، و 6/5% گزارش شده اند که تقریبا با مطالعهی حاضر مشابهت داشت. مطالعهی پراساد و همکاران نیز نتایج مشابهی را گزارش نمود (8). در مطالعهی خاندلوال و همکاران تمامی عوارض رخ داده probable ذکر شدهاند (11) و در مطالعهی گویال و همکاران (13) 61% موارد probable بودهاند. با توجه به اینکه بسیاری از عوارض گزارش شده از جمله عوارض گوارشی و ضعف و بیحالی ممکن است خصوصا در مطالعهی اخیر که بر بیماران مبتلا به سرطانهای گوارشی متمرکز است، ناشی از خود بیماری زمینهای باشد قضاوت در رابطه با ارتباط قطعی عارضهی گزارش شده با دارو و نه بیماری کار آسانی نیست. شیوع عوارض probable در برخی مطالعات مانند واهلانگ بسیار کمتر (2/13 %)گزارش شده است.
در بیماران مبتلا به هر دو سرطان کولورکتال و معده بیش از 70% عوارض جانبی به طور کامل برطرف شدند، حدود 20% موارد ادامه یافتند و مابقی سرنوشت نامشخص داشتند. یک مورد بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال بدنبال اسهال ناشی از شیمیدرمانی فوت شد. در مطالعهی آنتونی بازیابی کامل در 4/81%موارد حاصل شد در حالیکه 91/14%موارد این اتفاق نیفتاد (1) که تقریبا این میزان با مطالعهی حاضر مطابقت دارد.
کوتاه بودن طول دورهی مطالعه، امکان فراموشی عوارض جانبی بروز کرده در فواصل جلسات شیمیدرمانی در بیماران سرپایی و عدم گزارش آنها در زمان مراجعه به کلینیک و دستی بودن سیستم گزارشگیری عوارض جانبی از محدودیتهای این مطالعه بود.
نتیجه گیری
نتایج این مطالعه نشانگر این مساله است که درصد بالایی از بیماران مبتلا به سرطان معده و کولورکتال در مرکز درمانی مورد ارزیابی عوارض جانبی ناشی داروهای شیمیدرمانی را تجربه میکنند. بنظر میرسد بیماران زن و با سن بالا بیشتر در معرض بروز عارضه هستند. همچنین در تعدادی از بیماران هیچ اقدام درمانی جهت کنترل عارضه صورت نگرفته است. بسیاری از این عوارض با تشخیص سریع، تنظیم صحیح دوز دارو براساس سطح
بدن، وزن و وضعیت عملکرد کلیه و کبد بیمار و انجام اقدامات پیشگیرانه قابل به حداقل رساندن هستند. همچنین باید آگاهی بیماران و خانواده ایشان را نسبت به این عوارض افزایش داد تا در بدو بروز با مراجعه به پزشک به مدیریت آن کمک نمایند.
تشکر و قدردانی
این مقاله بخشی از پایان نامهی داروسازی عمومی دو دانشجوی داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده است. نویسندگان از معاونت پژوهشی این دانشگاه به جهت تامین هزینههای انجام این طرح سپاسگزاری مینمایند.