اثربخشی آموزش مهارت‎های مقابله‎ای بر تنظیم شناختی هیجان و سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار روان شناسی عمومی، گروه روانشناسی عمومی، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران.

2 کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، گروه روانشناسی، واحد کاشان، دانشگاه آزاد اسلامی، کاشان، ایران.

چکیده

مقدمه: امروزه با توجه به رشد روزافزون طلاق و پیامدهای آن در جامعه بررسی آن در ابعاد مختلف حائز اهمیت است. تجربه طلاق، سازگاری زوجین و فرزندان آن‌ها را در تمام ابعاد (روان‌شناختی، جسمانی، اجتماعی و هیجانی) تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث کاهش عملکرد و ناکارآمدی اعضای خانواده پس از طلاق می‌گردد. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش مهارت‌های مقابله ای بر تنظیم شناختی هیجان و سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه بود.
روش کار: نوع پژوهش نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت دو گروهی (آزمایش و کنترل) است. جامعه آماری پژوهشی کلیه زنان مطلقه شهر تهران بود که از این میان 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند که همگی ملاک های شمول مطالعه همچون: دامنه سنی 25-45 سال، و  گذشت 2 الی 6 ماه از زمان طلاق آنها و همچنین عدم ابتلای به اختلال افسردگی و اضطراب، را دارا بوند. و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مورد زنان مطلقه گروه آزمایش برنامه آموزش مهارت­های مقابله­ای و بازسازی زندگی پس از طلاق در 10 جلسه 90 دقیقه­ای اجرا گردید. و گروه کنترل هیچگونه آموزشی را دریافت نکردند. قبل و بعد از برنامه آموزشی تمامی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه­های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و آزمون سازگاری پس از طلاق فیشر مورد بررسی قرار گرفتند و نمرات آنها در دو نوبت با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مقایسه شد.
نتایج: نتایج تحلیل آماری نشان داد که آموزش مهارت های مقابله­ای بر سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه تأثیر معناداری دارد (05/0p< و 11/0=η). هم­چنین آموزش مهارت های مقابله­ای بر تنظیم شناختی هیجان در زنان مطلقه تأثیر معناداری دارد (05/0p< و 08/0=η).  درنهایت آموزش مهارت های مقابله­ای بر تنظیم شناختی هیجان و سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه تأثیر معناداری دارد (05/0p< و 066/0=η).
نتیجه گیری: آموزش مهارت­های مقابله­ای در تنظیم شناختی هیجان و در بهبود سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه می تواند نقش بسزایی داشته باشد که مشاوران و درمانگران باید در جهت ارتقای سلامت روانی این افراد به این مهم توجه داشته باشند. 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Effectiveness of Coping Skills Training on Cognitive Emotion Regulation and Adjustment after Divorce in Divorced Women

نویسندگان [English]

  • Zahra Sadat Goli 1
  • Leila Sadat Mirseify fard 2
  • Hakimeh Hassanzadehbenam 2
1 Assistant Professor of General Psychology, Department of General Psychology, Kashan Branch, Islamic Azad University, Kashan, Iran.
2 Master of General Psychology, Department of Psychology, Kashan Branch, Islamic Azad University, Kashan, Iran
چکیده [English]

Abstract
Introduction: Nowadays, considering the growing divorce and its consequences in society, it is important to examine it in different aspects. The experience of divorce affects the compatibility of couples and their children in all aspects (psychological, physical, social and emotional) and reduces the performance and inefficiency of family members after divorce. The purpose of this study was to investigate the effectiveness of coping skills training on cognitive emotion regulation and post-divorce adjustment in divorced women.
Methods: The research is a semi experimental and research design with two groups (testing and control). The statistical population of the study was all single women in Tehran. Of these, 30 were selected as available. All of the criteria included the age range of 25-45 years, and the passing of 2 to 6 months after their divorce, as well as the absence of Have depression and anxiety disorder. And were randomly assigned to two experimental and control groups. In the case of female divorced women in the experimental group, coping skills training and rehabilitation of life after divorce were performed in 10 sessions of 90 minutes. And the control group did not receive any training. Before and after the educational program, all participants were evaluated by Cognitive Emotion Garnefski et al. (2001) and Fisher's Divorce Consistency Test (GIS). Their scores were compared using multivariate analysis of covariance analysis.
Results: The results of statistical analysis showed that coping skills training had a significant effect on post-divorce adjustment in divorced women (p Conclusion: Coping skills training in emotional cognitive regulation and in improving post-divorce compatibility in divorced women can play a role that advisers and therapists should pay attention to this issue in order to improve their mental health.

کلیدواژه‌ها [English]

  • coping skills
  • post-divorce adjustment
  • cognitive emotion regulation
  • divorced women