نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد تغذیه، مرکز بهداشت ماکو، دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، ارومیه، ایران
2 دانشیار، مرکز تحقیقات امنیت غذایی و گروه تغذیه بالینی، دانشکده تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
3 استادیار، گروه آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
4 دانشجوی دکترای عمومی دندانپزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران
5 دانشجوی دکترای تخصصی تغذیه بالینی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Given the high prevalence of chronic diseases, complementary treatments can be one of the ways to decrease the prevalence of these diseases. It has been shown that honey consumption can have beneficial effects on cardiovascular disease risk factors. The current study aimed to investigate the effect of honey intake compared with sucrose on blood pressure and fasting blood glucose among young healthy subjects.
Subjects & Methods: There were 60 healthy subjects, aged 18 to 30 years that were enrolled in this double blind randomized trial for one month. Participants were assigned randomly into two groups: honey (received 70 gram honey per day) and sucrose (received 70 gram sucrose per day). We measured Systolic and diastolic blood pressure and collected fasting blood glucose from all subjects in the beginning and end of study.
Results: In the present study, there was no difference on the baseline FBS, SBP and DBP between the two groups (P > 0.3). Results showed that honey intake can decrease the FBS in healthy young individuals, but sucrose consumption increased it. In addition, The effect of sucrose on FBS was move significant than honey (P < 0.001). Intake of sucrose and honey cannot significantly decrease the SBP and DBP. Confounding variables including age, physical activity and some nutrient intakes were adjusted in all analyses.
Conclusion: It is our conclusion that honey consumption decreases the FBS, but has no significant effect on SBP and DBP. Further studies are required to confirm these findings.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
بیماریهای قلبی عروقی به عنوان گروهی از اختلالات عروق خون و قلب تعریف شدهاند که علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان به شمار میروند (1-2). تقریبا 3/17 میلیون نفر در جهان درسال 2008 به خاطر بیماریهای قلبی عروقی جان خود را از دست دادند که حدود30% کل مرگها را در دنیا شامل میشود و پیش بینی میشود که این تعداد به 6/23 میلیون نفر در سال 2030 برسد (3-4). طبق گفته سازمان بهداشت جهانی، بیش از 45% مرگهایی که در ایران اتفاق میافتند، به دلیل بیماریهای قلبی عروقی است (5). بیماری قلبی عروقی مزمن درمان نشده میتواند منجر به بیماری ایسکمی قلبی شود که شایعترین علت مرگ در جهان است. انفارکتوس میوکارد یکی دیگر از نتایج نهایی بیماریهای قلبی عروقی است که به نوبه خود باعث حمله قلبی میشود. به طور کلی، بیماری قلبی عروقی درمان نشده میتواند بار فردی و اجتماعی سنگینی را به همراه داشته باشد (6) .
عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی شامل سیگار کشیدن، کلسترول خون افزایش یافته، چاقی و دیابت هستند که همگی مرتبط با عادات تغذیهای نامناسب میباشند (7). در بین این عوامل، فشار خون و قند خون افزایش یافته قرار دارند که هر دو میتوانند با تغییر رفتارهای غذایی اصلاح گردند (8). ادعا شده که جایگزینی شکر با عسل میتواند قند خون ناشتا را بهتر کند (9). نتایج متناقضی در مطالعات پیشین که اثرات مصرف عسل و شکر را بر روی قند خون بررسی کردهاند وجود دارد. بعضی مطالعات انجام شده بر روی قند خون اعلام کردهاند که مصرف عسل میتواند باعث کاهش آن شود (9-10). در مطالعه انجام شده توسط L.CHEPULIS و همکاران نشان داده شد که دریافت عسل باعث کاهش میزان هموگلوبین HbA1c در موشهای دریافت کنندهی عسل در مقایسه با موشهای تغذیه شده با سوکروز میشود (11). و در مطالعهای دیگر که در بین افراد مبتلا به دیابت انجام شد مصرف عسل به مدت 8 هفته تاثیر معنیداری بر قندخون ناشتا نداشت (12). به طور کلی نتایج مطالعات مختلف یافتههای ضد و نقیضی را در مورد تاثیر مصرف عسل طبیعی بر قندخون ناشتا و فشار خون نشان دادهاند. و این مطالعات اکثرا بر روی حیوانات و افراد چاق یا بیمار انجام شدهاند و اطلاعات اندکی درمورد تاثیر مصرف عسل و سوکروز بر روی قند خون و فشار خون افراد سالم وجود دارد. اگر تاثیر مثبت دریافت عسل بر روی قند خون و فشارخون به اثبات برسد، در این صورت میتوان تا حدود زیادی برخی عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی را با مصرف عسل طبیعی کاهش داد و بنابراین بار سنگین ناشی از آن را کم کرد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر مصرف عسل در مقایسه با سوکروز بر روی قند خون ناشتا و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در افراد سالم جوان بود.
روش کار
شرکت کنندگان
60 دانشجوی 18 تا 30 سال از بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انتخاب شدند. انتخاب شرکت کنندگان با روش نمونهگیری خوشهای سیستماتیک انجام شد. دانشجویان در صورتی واجد شرکت در مطالعه بودند که سالم باشند، ورزشکار نباشند یا سابقه بیماریهای التهابی یا اختلالات کاردیومتابولیک نداشته باشند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی و با روش permuted block allocation به دو گروه عسل و سوکروز تخصیص داده شدند. حجم نمونه شرکت کنندگان با استفاده از فرمول زیر محاسبه شد:
α=0.05, 1-β=0.8 and d=0.8 ، n=2Z1+Z2σ2d2 با پیش بینی ریزش 20% برای شرکت کنندگان، 36 نفر در هر گروه انتخاب شدند و در نهایت با توجه به معیارهای ورود به مطالعه در هر گروه 30 نفر وارد مداخله شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد که فعالیت فیزیکی یا رژیم غذایی خود را طی دوره مطالعه تغییر ندهند. افرادی که دارو یا هر گونه مکمل غذایی دریافت میکردند یا مقدار قابل توجهی عسل روزانه مصرف میکردند یا رژیم معمول خود را تغییر دادند و نیز کسانی که 80% دستورالعمل مطالعه را پیروی نکردند، از مطالعه کنار گذاشته شدند. افراد در گروه مداخله 70 گرم عسل را که در 250 میلی لیتر آب معمولی حل شده بود مصرف کردند و افراد گروه شکر نیز همین مقدار شکر را که در همین مقدار آب معمولی حل شده بود یک بار در روز و 2 ساعت پس از صرف ناهار به مدت یک ماه مصرف کردند. عسل گشنیز طبیعی از شرکت کشتزار سبز تهیه شد و این عسل قبلا توسط معاونت غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد آزمایش قرار گرفت و با استاندارد ملی ایران به شمارهی 92 (عسل، ویژگیها و روشهای آزمون) مورد مطابقت قرار گرفت. دریافت غذایی افراد توسط ثبت غذایی سه روزه در ابتدا و انتهای مطالعه ارزیابی شد.
نرم افزار NUTRITIONIST IV (Version 7.0; N-squared Computing, Salam, OR, USA) که برای اقلام غذایی ایرانی تعدیل شده بود برای دریافت مواد مغذی افراد مورد مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. سطح فعالیت فیزیکی شرکت کنندگان را نیز با استفاده از پرسشنامهی بین المللی فعالیت بدنی (IPAQ) که روایی و پایایی آن در ایران توسط واشقانی و همکاران انجام شده بود (13) به صورت معادل متابولیک دقیقه در هفته (MET-hour/wk) محاسبه کردیم. برای محاسبه (MET-hour/wk)، (MET-hour/wk) برای هرفعالیت محاسبه شد (تعداد روز در هفته × تعداد ساعت فعالیت در هر بار × معادل متابولیک هر فعالیت) و مقدار هر (MET-hour/wk) جمع شدند تا کل (MET-hour/wk) برای هر فرد محاسبه شود. کل شرکت کنندگان موافقت نامه کتبی را که توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان تایید شده بود تحویل دادند. این مطالعه در مرکز ثبت کارآزماییهای بالینی ایران با کد IRCT2014111519966N1 به ثبت رسید.
ارزیابی بیوشیمیایی و اندازه گیری فشارخون
5 سی سی نمونه خون از همه افراد بعد از یک شب ناشتایی گرفته شد و در لولههای آزمایش برای به دست آوردن سرم ریخته شد. سرم با استفاده از سانتریفیوژ 1500 دور در دقیقه به مدت 10 دقیقه به دست آمد. سرم جدا شده و برای ارزیابی قند خون به ناشتا مورد استفاده قرار گرفته شد. غلظت قند خون ناشتای افراد با استفاده از کیت آنزیمی اندازهگیری شد (پارس آزمون، تهران، ایران). فشار خون دانشجویان در ابتدا و انتهای مطالعه توسط یک فرد مجرب و با استفاده از اسفیگمومانومتر با یک کاف مناسب اندازهگیری شد. اندازهگیریهای فشار خون در یک اتاق ساکت با دمای ثابت 20 تا 25 درجه سلسیوس به انجام رسید. اندازه گیریهای فشار خون شرکت کنندگان 3 بار در هر ویزیت دریک وضعیت نشسته وبعد از 15 دقیقه استراحت افراد مورد مطالعه صورت گرفت. فشار خون افراد در ابتدا و انتهای مطالعه به صورت میانگین این سه اندازهگیری تعریف گردید. همان فرد در انتهای مطالعه اندازه گیریها را انجام داد تا از هر گونه خطا اجتناب شود.
آنالیز آماری
دادههای کمی به صورت میانگین و انحراف معیار بیان شدهاند. تفاوت میانگینهای دادههای کمی در دو گروه عسل و سوکروز در ابتدای مطالعه با استفاده از آزمون آماری t-test مستقل ارزیابی شدند. t-test زوجی برای مقایسه میانگینهای قبل و بعد از مداخله در گروهها و t-test مستقل برای مقایسه بین گروهها مورد استفاده قرار گرفت. آنالیز کوواریانس برای ارزیابی تاثیر مداخله با در نظر گرفتن مخدوش گرهایی مثل سن و فعالیت فیزیکی وبعضی از دریافتهای غذایی مورد استفاده قرار گرفت. آنالیزهای آماری با استفاده از نرم افزار SPSS (version 18; SPSS, Chicago, Ill) انجام گرفت05p≤ به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شد.
نتایج
در پایان مطالعه، تمام 60 نفر شرکت کننده (30 نفر در گروه عسل و 30نفر در گروه سوکروز) مطالعه را به پایان رساندند. اطلاعات دموگرافیک افراد مورد مطالعه در دو گروه عسل و سوکروز در جدول 1 آورده شده است. میانگین سن افراد شرکت کننده در هر دو گروه 53/22 سال بود که از لحاظ آماری بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. هیچ تفاوت معناداری از نظر فعالیت فیزیکی، توده بدنی، قند خون ناشتا، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بین دو گروه یافت نشد 1/0> p).
دریافتهای غذایی افراد در دو گروه دریافت کنندهی عسل طبیعی و شکر در جدول 2 نشان داده شده است. دریافت انرژی، پروتئین و چربی در گروه عسل نسبت به گروه سوکروز بالاتر بود (05/0< p) که این اثرات با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس تعدیل گردید.
جدول 3 اثرات مصرف عسل و سوکروز را بر روی قند خون ناشتا، فشار خون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک نشان میدهد. در پایان مطالعه در مقایسه با ابتدای مطالعه، قند خون ناشتا در گروه دریافت کنندهی عسل طبیعی کاهش و در گروه دریافت کنندهی سوکروز افزایش پیدا کرده بود. به علاوه، افزایش قند خون ناشتا در گروه شکر نسبت به کاهش آن در گروه عسل بیشتر بود (13/42:F , 001/0< p). در مقایسه با ابتدای مطالعه، هیچ تفاوت معنا داری در فشار خون سیستولیک(49/0 F:و 4/0> p) و دیاستولیک (52/0:, F 4/0p>) در هر گروه نسبت به ابتدای مطالعه یافت نشد.
در همه این ارزیابیها، متغیرهای مخدوشگر نظیر سن، فعالیت فیزیکی و بعضی دریافتهای غذایی تعدیل شدند.
بحث
در این کار آزمایی بالینی دو سو کور، ما دریافتیم که مصرف عسل میتواند باعث کاهش قند خون ناشتا در افراد جوان سالم قبل و بعد از مداخله و همچنین در مقایسه با گروه دریافت کنندهی سوکروز شود. اما دریافت عسل طبیعی در مقایسهی با سوکروز و در بین افراد دریافت کنندهی عسل قبل و بعد از مطالعه بر سطوح فشارخون سیستولیک و دیاستولیک تاثیر معنی داری نداشت. بر اساس دانش ما، این مطالعه جزو اولین مطالعاتی است که تاثیر مصرف عسل و سوکروز را بر روی فشار خون در یک جمعیت ایرانی بررسی میکند.
مطالعات پیشین، اغلب تاثیر مصرف عسل را بر روی پروفایل لیپیدی و وزن بدن در افراد چاق و بیماران بررسی کردهاند(10،14-15). در مطالعهی حاضر مصرف عسل موجب کاهش قندخون ناشتا شد که یافتههای این مطالعه مشابه با مطالعهی Al-Waili بود که مصرف عسل به میزان 2/1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 2 هفته در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش معنیدار قند خون ناشتا شد (16). با این حال، مطالعات دیگر نتایج معکوسی را نشان دادند (17). در یک مطالعه مصرف 70 گرم عسل روزانه به مدت 4 هفته هرچند باعث کاهش قندخون ناشتا در افراد سالم در مقایسه با گروه دریافت کنندهی سوکروز شد اما این اثرات از لحاظ آماری معنیدار نبود (18). همچنین در مطالعهی Raatz و همکاران مصرف روزانهی 50 گرم عسل به مدت دو هفته در مقایسه با شربت فروکتوز تاثیر معنیداری بر سطوح قندخون ناشتا و سطح انسولین پلاسما نداشت (19). این یافتههای متناقض احتمالا به دلیل تفاوت نوع عسل دریافتی، فقدان استاندارد کردن اندازه گیریها و نیز تفاوت حجم نمونهها و جمعیتهای مورد مطالعه باشد. در یک بررسی دیگر استفاده از عسل طبیعی موجب کاهش قندخون ناشتا و افزایش انسولین سرم در موشهای دیابتی در مقایسه با گروه کنترل شد (20). در مطالعهای مشابه با مطالعهی حاضر که در افراد چاق یا دارای اضافه وزن انجام شد مصرف عسل طبیعی به مدت یک ماه موجب کاهش معنیداری در قندخون ناشتا، وزن بدن و پروفایل چربی شد (21). همچنین تزریق داخل وریدی عسل موجب کاهش قندخون ناشتا و هیپرگلیسمی شد (22). در مطالعهای نشان داده شد که مصرف عسل طبیعی به میزان 30 گرم در روز در مقایسه با دکستروز و عسل با دوز 75 گرم میتواند موجب کنترل بهتر قندخون در افراد دیابتی شود (23).
در مطالعه حاضر تغییرات فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در هر دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری نداشت. در یک مطالعهی محلول استنشاقی حاوی 60% عسل طبیعی موجب کاهش معنی داری در سطوح فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در بیماران مبتلا به پرفشاری خون شد (24). همچنین در یک مطالعهی حیوانی دادن روزانه 1 گرم بر کیلوگرم وزن بدن عسل طبیعی به مدت 3 هفته موجب کاهش فشارخون سیستولیک در رتهای مبتلا به دیابت شد (25). تاکنون مطالعهی انسانی به صورت کارآزمایی بالینی تاثیر مصرف عسل بر فشارخون سیستولیک و دیاستولیک را افراد سالم بررسی نکرده است.
مکانیسم دقیق نحوه تاثیر مصرف عسل بر روی قندخون ناشتا و همچنین فشارخون مشخص نیست؛ با این حال به نظر میرسد اثر مصرف عسل طبیعی بر روی قندخون احتمالا به دلیل محتوای ریز مغذیهای آن مثل آنتی اکسیدانها، روی، مس، محتوای فروکتوز و گلوکز و سایر مواد ناشناختهی موجود در آن باشد (26). همچنین عسل به دلیل داشتن اثر افزایشی بر روی سطوح نیتریک اکسید احتمالا در دوزهای بالاتر موجب کاهش فشارخون شود (27). همچنین مصرف عسل طبیعی موجب افزایش ترشح انسولین میشود که میتواند باعث افزایش ساخت گلیکوژن و کاهش قند خون سرم شود که از این طریق میتواند باعث کاهش قندخون شود (28).
مطالعه حاضر محدودیتهای زیادی دارد. اول اینکه، بر خلاف تعدیلات گستردهای که برای متغیرهای گستردهای صورت گرفته است، سایر مخدوشگرها نمیتوانند کنار گذاشته شوند. دوم اینکه، به خاطر برخی محدودیتها، نتوانستیم اثرات مفید عسل را به صورت جداگانه در دو جنس بررسی کنیم و سوم اینکه به دلیل محدودیت مالی امکان اندازه گیری HgA1C وجود نداشت. از نقاط قوت این مطالعه توانایی تعمیم آن به جامعه است، زیرا این بررسی بر روی افراد سالم انجام شد که اکثریت جمعیت جامعه را تشکیل میدهند.
نتیجه گیری
با توجه به یافتههای حاصل از بررسی حاضر و نتایج حاصل از مطالعات قبلی مصرف عسل طبیعی میتواند به عنوان یک غذای عملکردی در بهبود قند خون و به دنبال آن کاهش خطر آترواسکلروز و بیماریهای قلبی موثر باشد و در دوز 50 تا 100 گرم در روز بدون داشتن عارضهی جانبی میتواند کمک کننده و موثر باشد. مطالعات بیشتری به صورت کارآزماییهای بالینی با حجم نمونهی بالاتر و در افراد با شرایط سلامتی متفاوت برای تایید یافتههای ما و تعمیم آن به جامعهی افراد سالم و همچنین بیماران با بیماریهای مختلف مورد نیاز است.
تشکر و قدردانی
این مقاله حاصل پایان نامهی دانشجویی میباشد که با کد 392569 در معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به ثبت رسید. در پایان از تمامی کسانی که در انجام این مطالعه ما را یاری نمودند به خصوص شرکت کنندگان محترم و پرسنل آزمایشگاه دانشکده تغذیه و علوم غذایی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان سپاسگزاری میشود.