نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد رفاه اجتماعی، مرکز تحقیقات اعتیاد و علوم رفتاری، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی خراسان شمالی، بجنورد، ایران
2 دانشجوی دکترای تخصصی مددکاری اجتماعی، گروه آموزشی مددکاری اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
3 - استادیار مدیریت سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی خراسان شمالی، بجنورد، ایران
4 - دانشجوی کارشناسی بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی خراسان شمالی، بجنورد، ایران
5 - دانشجوی دکترای تخصصی سالمندشناسی، مرکز تحقیقات مسائل اجتماعی روانی سالمندان، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Due to the elderly growing population, different types of social support are very important in promoting their mental health. The main aim of this study was to investigate the relationship between social support and mental health in the elderly.
Material & Methods: In this descriptive-analytical study, 200 elderly of Bojnourd city were selected through simple random sampling. To gather the data, General Health Questionnaire (GHQ) and Norbeck Social Support Questionnaire (NSSQ) were used as well as a questionnaire containing demographic variables. Data analysis was completed through SPSS-16.
Results:A total of 200 elderly participated in the study. The sample consisted of 90 females (44.6 %) and the mean age of the elderly was 68.91 ± 7.89 years. According to the results, mean of GHQ score in the sample was 24.09 ± 13.08, which indicateed a fairly good level of mental health. In addition, social function had a significant correlation with total social support and subscales of functional, emotional and material.
Conclusion: Findings disclosed that increasing the social support of the elderly can put a significant impact on their mental health and social functioning. So, it is essential for the countries to consider the olderlys’ social network and necessities in their large scale plannings.
Acknowledgment: : This work was supported by a grant from the North Khorasan University of Medical Sciences & Health Services, Deputy of Research.The authors state no conflict of interest in the current study
کلیدواژهها [English]
مقدمه
ترکیب جمعیت جهان در حال تغییر بوده و پیشرفت های دانش پزشکی و فن آوری های شگفت انگیز جهان امروز این روند را سرعت بخشیده و به تبع آن افزایش امید به زندگی به عنوان یکی از پیامدهای این پیشرفت و توسعه سریع، تعداد افراد سالمند را افزایش داده است. در 40 سال آینده جمعیت بالای 65 سال دنیا دو برابر خواهد شد و 52 % این میزان در کشورهای آسیایی و 40 % کل جمعیت سالمند در کشورهای پیشرفته بسر خواهند برد (1). کشور ما نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، از این قضیه مستثنی نیست، به طوری که روند پیر شدن در کشور از رشد جمعیت سالمندی حکایت دارد (2). براساس سرشماری سال 1390 بیش از 6 میلیون (2/8 %) جمعیت ایران را افراد 60 ساله و بالاتر تشکیل می دهند. براساس برآوردهای بین المللی نیز، جمعیت سالمند ایران از سال 1419 رشد سریع تری نسبت به سایر نقاط و حتی میانگین جهان خواهد یافت و تا سال 1424 از میانگین رشد جمعیت سالمند جهان و 5 سال بعد، از آسیا نیز پیش خواهد گرفت (3).
سازمان بهداشت جهانی عمر طولانی را همانند سلامت، مسکن، رفاه اجتماعی، درآمد، آموزش، ایاب و ذهاب، تفریح، سرگرمی و اشتغال به عنوان یکی از شاخص های توسعه اجتماعی به حساب می آورد (4). از طرفی توجه به تمام ابعاد وجودی انسان، به ویژه سالمندان به عنوان یک قشر آسیب پذیر به منظور بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی آنان مهم و ضروری است و به نظر می رسد یکی از عوامل تاثیرگذار بر بعد اجتماعی کیفیت زندگی سالمندان مقوله حمایت اجتماعی باشد. چنانچه سال های اخیر حمایت اجتماعی به عنوان مقولهای که به اهمیت بعد اجتماعی انسان اشاره دارد، توجه فزایندهای به دست آورده است (5-7).
براساس مطالعات زمینه ظهور مفهوم حمایت اجتماعی و مطرح شدن آن به عنوان متغیر اصلی در تحقیقات گوناگون مرتبط با سلامت، نشان دهنده برداشتن گامی جدی در بررسی نقش عوامل اجتماعی بر سلامت می باشد. حمایت اجتماعی مفهومی با گستره ای بسیار وسیع بوده که می تواند کاربردهای زیادی در ابعاد مختلف جسمی، روانی و اجتماعی انسان داشته و باعث افزایش رفاه جسمی، روانی و اجتماعی او شود (8). حمایت اجتماعی به چند دلیل دارای اهمیت ویژه است؛ اول اینکه انسان موجودی اجتماعی است و ارتباط اجتماعی به عنوان یکی از عوامل اصلی در کیفیت زندگی اشخاص مطرح می باشد. همچنین اثرات نامطلوب انزوای اجتماعی و یا از دست دادن پیوند های اجتماعی در زندگی افراد شواهد محکمی برای تأیید این قضیه می باشند. علاوه بر این، حمایت اجتماعی به عنوان یک ابزار مناسب و تقریباً در دسترس می تواند در برنامه های مداخله ای که برای افزایش سطح رفاه بخصوص رفاه روانی طراحی می شوند، کاربردهای زیادی داشته باشد (10،9). علاوه بر این مطالعات نشان داده اند که توجه به تعیین کننده های اجتماعی سلامت همچون سرمایه اجتماعی و مشارکت اجتماعی نیز نقش قابل توجهی در ارتقای سلامت روان سالمندان دارد (12،11).
معتمدی شلمزاری و همکاران در پژوهشی به بررسی نقش حمایت اجتماعی در رضایتمندی از زندگی، سلامت عمومی و احساس تنهایی در بین سالمندان پرداخته اند که نتایج مطالعه شان نشان می دهد بین انواع حمایت اجتماعی با سلامت عمومی همبستگی وجود دارد و میزان همبستگی بعد حمایت عاطفی بیش از حمایت ابزاری می باشد (13). اوکابایاشی[1] و همکاران در مطالعه خویش به بررسی تاثیر حمایت اجتماعی و تعامل منفی بر بهداشت روان سالمندان ژاپن پرداختند که یافته های این پژوهش نشان می دهد تاثیر منابع مختلف حمایت اجتماعی و تعاملات منفی بر بهداشت روان به بهداشت روان به ماهیت شبکه های اجتماعی نیز بستگی دارد (14). پژوهش وونگ[2] و همکاران نیز که بر زنان سالمند انجام شده است نشان می دهد که حمایت عاطفی که یکی از انواع حمایت اجتماعی است، بیشترین تاثیر را بر سلامت جسمی و روانی دارد (15).
با نگاهی به نتایج انجام شده به نظر می رسد بررسی تاثیر حمایت اجتماعی بر سایر ابعاد سلامت انسان به خصوص در گروه های اجتماعی با موقعیت و نیازهای ویژه از جمله سالمندان، می تواند به عنوان یکی از اولویت های پژوهشی مهم در علوم رفتاری و اجتماعی انتخاب شود. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی و سلامت روان در سالمندان انجام پذیرفت.
روش کار
این مطالعه توصیفی - تحلیلی در بین کلیه سالمندان بالای 60 سال شهر بجنورد، در سال 1393 انجام پذیرفت. تعداد نمونه مورد نظر در نمونه گیری تصادفی ساده و استفاده از فرمول آماری 189 نفر به دست آمد، که با در نظر گرفتن ریزش نمونه، 200 نفر در پژوهش مشارکت و پرسشنامه ها را تکمیل نمودند.
ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامه متغیرهای جمعیت شناختی، پرسشنامه حمایت اجتماعی و پرسشنامه سلامت روان بود. پرسشنامه متغیرهای دموگرافیک شامل متغیرهای سن، جنسیت، وضعیت تأهل، درآمد، سطح تحصیلات، شغل بود. در این مطالعه برای سنجش حمایت اجتماعی، "پرسشنامه حمایت اجتماعی نوربک (NSSQ)[3] استفاده شد. NSSQ ابزاری است که علاوه بر سنجش حمایت های اجتماعی کارکردی، ساختاری، عاطفی و مادی، داده های توصیفی راجع به ارتباطات حمایتی که فرد در طی یک سال اخیر از دست داده، در اختیار ما قرار می دهد (16). روایی و پایایی این پرسشنامه در بین سالمندان ایران توسط جلیلیان و همکاران مورد بررسی قرار گرفته و ضریب پایایی آن به روش همسانی درونی بین 844/0 تا 973/0 و روایی آن به روش روایی ملاکی همزمان بین 222/0 تا 624/0 گزارش شده است (17). علاوه بر این به عنوان یک ابزار مطلوب برای سنجش حمایت اجتماعی در سالمندان نیز توصیه شده است (18).
برای سنجش سلامت روان سالمندان نیز پرسشنامه سلامت روان (GHQ)[4] استفاده شد. فرم 28 ماده ای پرسشنامه GHQ که در این پژوهش از آن استفاده شده، توسط گلدبرگ و هیلر بر اساس تکنیک تحلیل عاملی بر فرم 60 ماده ای آن طراحی شده است. این پرسشنامه مشتمل بر 4 مقیاس فرعی است که در هریک از آن ها 7 سئوال قرار دارد. عناوین مقیاسهای فرعی این پرسشنامه عبارتند از: علائم جسمانی، علائم اضطراب، عملکرد اجتماعی و علائم افسردگی (19). ملکوتی و همکاران روایی و پایایی این پرسشنامه را در بین سالمندان ایرانی مورد بررسی قرار دادند و ضرایب پایایی مطلوبی از آلفای کرونباخ (94/0)، تصنیف (86/0) و آزمون- بازآزمون (60/0) به دست آوردند (20).
از کلیه شرکت کنندگان در مطالعه برای شرکت در پژوهش رضایت آگاهانه اخذ گردید و به آن ها اطمینان داده شد که اطلاعاتشان به صورت محرمانه حفظ خواهد گردید. پس از تکمیل و جمع آوری پرسشنامه ها، داده های به دست آمده توسط نرم افزارSPSS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج
در این مطالعه 200 سالمند شرکت کردند که 90 نفر (6/44 %) از آنان زن و مابقی مرد بودند. میانگین سن سالمندان 91/68 سال (انحراف معیار: 89/7) بود. سایر اطلاعات دموگرافیک در جدول 1 آمده است. براساس یافته ها میانگین سلامت روان در سالمندان مورد مطالعه 09/24 (انحراف معیار: 08/13) است (جدول2).
همان طور که جدول3 نشان می دهد خرده مقیاس عملکرد اجتماعی سلامت روان، همبستگی مثبت و معناداری با حمایت اجتماعی کل و سه خرده مقیاس دیگر آن یعنی حمایت کارکردی، عاطفی و مادی دارد، ولی خرده مقیاس حمایت ساختاری رابطه معناداری را با خرده مقیاس های سلامت روان نشان نمی دهند.
براساس دیگر نتایج پژوهش میانگین نمره سلامت روان و حمایت اجتماعی در مردان و زنان تفاوت معناداری را نشان نمی دهد. سایر یافته های مطالعه نشان داد که سن ارتباط مثبت و معناداری با سلامت روان (015/0= p، 172/0=r) و ارتباط منفی و معناداری با حمایت اجتماعی دارد (035/0=p، 150/0=r)، این بدان معناست که با افزایش سن، سلامت روان سالمندان افزایش و میزان حمایت اجتماعی آنان کاهش پیدا می کند.
تحلیل واریانس یکطرفه یافته ها نیز نشان داد که نمره کل سلامت روان رابطه معناداری را با وضعیت تأهل نشان می دهد، بدین معنی که سالمندان متأهل وضعیت بهتری نسبت به گروه بیوه و گروه مطلقه / متارکه داشتند (004/0= p، 73/5=F). همچنین یافته ها رابطه معناداری را بین حمایت اجتماعی و وضعیت تأهل نشان ندادند (727/0= p، 319/0=F).
بحث
افزایش سال های زندگی در عصر حاضر و روند رو به رشد جمعیت سالمندان، لزوم توجه به انواع حمایت اجتماعی در افزایش سلامت روانی سالمندان را بیش از پیش پر رنگ نموده
است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی و سلامت روان در سالمندان انجام پذیرفت.
براساس نتایج پژوهش میانگین سلامت روان در سالمندان مورد مطالعه 09/24 بود، که نشان دهنده وضعیت مناسب سلامت روان در آنان می باشد. ناکانو[5] در ژاپن و هین و برونینگ[6] نیز در مطالعه مروری خویش بر سلامت روان سالمندان پژوهش انجام داده اند، که نتایج شان آن ها همسو با نتایج این مطالعه می باشد (21، 22). در ایران قنبری و همکاران مطالعه ای بر روی سالمندان شهر مشهد انجام داده اند و میانگین سلامت روان سالمندان مقیم خانواده را 91/25 به دست آوردند که قرابت زیادی با نتیجه مطالعه حاضر دارد (23). پاشا و همکاران نیز در پژوهش، میزان سلامت روان سالمندان را 14/44 گزارش نمودند که ناهمسو بودن نتایج این تحقیق با نتیجه آنان را می توان ناشی از نمونه آماری متفاوت آنان (سالمندان خانه های سالمندی) دانست (24).
دیگر نتایج مطالعه نشان می دهد که سلامت روان و حمایت اجتماعی زنان و مردان سالمند یکسان می باشد. یافته های راشدی و همکاران و سادات و همکاران نیز این یافته پژوهش را تأیید می نماید (6، 25). با این حال نتایج مطالعه وایلگاس[7] و همکاران حمایت اجتماعی دریافتی توسط زنان را بیشتر گزارش نموده است (26). نکته قابل توجه در بررسی متون تفاوت های جنسیتی در حمایت های اجتماعی سالمندان، گوناگونی نتایج گزارش شده است که می تواند به دلیل تفاوت های فرهنگی باشد. یافته های پژوهش نشان دادند که سالمندان متأهل سلامت روان بالاتری نسبت به سالمندان بیوه و مطلقه/ متارکه دارند. این یافته مطالعه با یافته های تحقیق وحدانی نیا و همکاران و سیمون و همکاران همسو می باشد (27، 28). دلیل این یافته می تواند از بین رفتن سیستم حمایتی در خانواده و بروز انزوا و احساس تنهایی در سالمندان بوده که تهدید جدی برای سلامت روانی و جسمی آن ها می باشد.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی و عملکرد اجتماعی سلامت روان در سالمندان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. با افزایش عملکرد اجتماعی، افراد در قالب ارزش ها، هنجارها و پیوندهای اجتماعی موجود در تعاملات اجتماعی، قابلیت های خود را افزایش داده و ضمن به دست آوردن امکان کنترل زندگی خود، از حمایت های اجتماعی شبکه ارتباطی شان برخوردار می شوند. مطالعه مک اولی[8] و همکاران و تمپیر[9] و همکاران، تایید کننده نتایج پژوهش حاضر است (30،29). در این مورد می توان گفت که حمایت اجتماعی با افزایش درک صحیح از رویدادهای استرس زا، باعث کاهش تأثیر فشار روانی گشته و عوارض ناشی از یک تجربه ناخوشایند را به حداقل می رساند و علاه بر آن تعهدات متقابلی را به وجود می آورد که در آن شخص احساس دوست داشته شدن، مراقبت،
عزت نفس و ارزشمند بودن داشته و این ها با نتایج سلامتی ارتباط مستقیمی دارد.
نتیجه گیری
بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر ابعاد سلامت انسان به خصوص در گروه های اجتماعی با موقعیت و نیازهای ویژه مانند سالمندان، می تواند به عنوان یکی از اولویت های پژوهشی مهم در علوم رفتاری و اجتماعی انتخاب شود. چرا که حمایت اجتماعی مفهومیست چند بعدی، که هر کدام از این ابعاد متأثر از عوامل مختلفی می باشد. براساس یافته های مطالعه افزایش حمایت اجتماعی سالمندان می تواند تأثیر مهمی بر سلامت روان و عملکرد اجتماعی آنان داشته باشد، لذا ضروری است که در برنامه ریزی های کلان کشور نیازها و شبکه اجتماعی سالمندی مورد توجه قرار گیرد.