نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه فیزیولوژی ورزش، دانشگاه غیرانتفاعی شمال،آمل، ایران
2 مربی گروه فیزیولوژی ورزش، دانشگاه غیرانتفاعی شمال،آمل، ایران
3 متخصص زنان و زایمان، دانشگاه علوم پزشکی مازندارن، ایران
4 کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزش، دانشگاه غیرانتفاعی شمال،آمل
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction: Polycystic ovary syndrome (PCOS) is the most common endocrine disorder among reproductive-age women with insulin resistance and obesity of its properties. So, the aim of present research was studying the effect of 8 weeks of resistance training on ovary morphology, Glycemic control and body composition in the women with PCOS.
Methodology: 18 women with polycystic ovary syndrome aged 18 to 30 years (BMI[1]≥25) were randomly divided in to Atotal of experimental groups (n = 9) and control (n = 9) groups. To evaluate the morphology of the ovaries as well as blood, samples after 12 hours of overnight fasting before exercise and 48 hours after the last training session are taken. Afterwards exercise group participated in an 8-weeks resistance training program.
Results: The results showed that resistance exercise good effect in reducing fasting plasma glucose (P=0/014), insulin (P=0/001) and insulin resistance index (HOMA-IR) (P=0/001) and this practice is improvedthe right ovary volume (P=0/001) and left ovary volume (P=0/001). Also showed that 8 weeks of resistance training resulted in improved body composition indices including weight (P=0/001), WHR[2] (P=0/001), BMI (P=0/347) and body fat (P=0/010) in women with polycystic ovary syndrome.
Conclusion: Resistance training had beneficial effect on the morphology of the ovaries and the glycemic index in women with polycystic ovarian syndrome, and can be used as a safe treatment and is recommended in these patients.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
سندرم تخمدان پلی کیستیک[1](PCOS) که سندرم استین- لونتال[2] نیز نامیده می شود، شایعترین اختلال اندوکرینی دستگاه تولید مثل در زنان است و در 5 تا 10 % زنان در سنین باروری دیده می شود(1). علائم این سندرم شامل پرمویی، فقدان قاعدگی یا بی نظمی در آن، نازایی، افزایش حجم تخمدان به بیش از 9 میلی متر، وجود کیست های 2-8 میلی متری به تعداد 10 عدد و یا بیشتر دریک سطح، افزایش دانسیته استروما، چاقی و عدم تحمل گلوکز است (2).
از جمله بیماریهای همراه با سندرم تخمدان پلی کیستیک می توان به مقاومت به انسولین، دیابت قندی نوع دو، هیپرپلازی آندومتر، افزایش خطر بیماری قلبی-عروقی، افسردگی و گاهی اختلالت روحی روانی نیز در این بیماران اشاره نمود(3، 4). اختلالات متابولیکی از جمله افزایش سطح سرمی هورمونهای لوتئینی[3]، تستوسترون وانسولین در این بیماری شایع است و سلامت زنان مبتلا به این عارضه را در طولانی مدت تحت تاثیر قرار می دهد(5).
در حال حاضر مقاومت به انسولین و در نتیجه افزایش آن، یکی از ویژگیهای شایع سندرم تخمدان پلی کیستیک است و از جمله عوامل مداخله گر مهم در افزایش آندروژن ها و عدم تخمک گذاری مزمن محسوب می شود. مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک آنان را در معرض خطر دیابت نوع دو، بیماری شریان کرونری قلب، افزایش فشار خون و اختلال چربی خون قرار می دهد. نتایج مطالعات نشان می دهد که 70 % زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک دارای مقاومت به انسولین می باشند(6،7). چاقی و اضافه وزن به ویژه تجمع چربی به شکل احشایی از دیگر یافته های شایع در افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشد و مشخص شده است که افزایش چربی بدن نقش مستقیم در تعیین مقاومت به انسولین دارد(7). مطالعات نشان می دهد که کاهش وزن به تنهایی در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک سبب کاهش میزان انسولین و آندروژن و از سرگیری سیکلهای تخمک گذاری می شود(8،9).
بسیاری از زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک به معالجه طولانی احتیاج دارند. داروهای رایج در دسترس بر سندرم تخمدان پلی کیستیک موثر هستند اما عوارض جانبی زیادی دارند و همین مساله استراتژی های درمانی غیر دارویی را مورد بررسی و مطالعه بیشتر قرار داده است(10). علت سندرم تخمدان پلی کیستیک به طور کامل درک نشده است، گرچه به نظر می رسد اساس ژنتیکی داشته باشد، اما چربی در پاتوژنز یا علت شناسی بیماری نقش دارد، به طوری که قاعدگی های منظم بعد از کاهش وزن روی می دهد، از این رو کاهش وزن از طریق فعالیت بدنی و محدودیت های رژیمی درمان خط اول سندرم تخمدان پلی کیستیک محسوب می شوند(8، 9، 11، 12). پژوهشگران بر این باورند که ورزش منظم و نه چندان سنگین برای مبتلایان به سندرم تخمدان پلی کیستیک جدا از درمانهای کلینیکی، یک روش سالم وطبیعی می باشد(13). به خوبی اثبات شده که کاهش وزن به مقدار متوسط 5-14 % از طریق محدودیت انرژی و فعالیت بدنی عملکرد تولید مثل و مشخصات هورمونی را در زنان چاق و دارای اضافه وزن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بهبود می بخشد(13-15). فعالیت بدنی از طریق کاهش چربی شکمی، قند خون، چربی خون وکاهش مقاومت به انسولین، باعث بهبود در بی نظمی قاعدگی، تخمک گذاری، مورفولوژی تخمدانها و باروری می شود (16).
برنامه های تمرینی ورزشی مختلفی با اثرات متفاوت در روند بهبودی این بیماری نقش دارند . در مطالعه ای نشان داده شده است که تمرینات مقاومتی از طریق توسعه توده ی عضلانی سبب کاهش سطوح انسولین می شوند (17). تمرینات ورزشی مقاومتی با بهبود حساسیت به انسولین، موجب کاهش آندروژن تخمدانی و نرمال سازی رشد فولیکول می شود که این امر باعث ترمیم عملکرد تخمدان ها و تخمک گذاری بیشتر می شود (11). همچنین تمرینات مقاومتی باعث بهبود در ترکیب بدن و کاهش وزن در بیماران مبتلا به این سندرم می باشند (18).
با توجه به اینکه در رابطه با PCOS به علت شیوع آن پژوهش های زیادی انجام گرفته ولی در رابطه با نتایج مربوط به علائم این سندرم تناقض هایی وجود دارد و از طرف دیگر مطالعات کمی به بررسی تمرینات مقاومتی در بهبود علائم مرتبط با PCOS پرداخته اند و هیچ مطالعه ای اثر تمرینات مقاومتی را در افراد مبتلا به PCOS به صورت جداگانه مورد بررسی قرار نداده است، همچنین تحقیقات اندکی در بررسی اثر تمرینات ورزشی بر مورفولوژی تخمدان در افراد مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک در دسترس است، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر تاثیر تمرینات مقاومتی بر مورفولوژی تخمدان، کنترل گلیسمیک و ترکیب بدنی در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بوده است (15، 19-21).
روش کار
پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل در سال 1393 انجام شده است. آزمودنی های پژوهش به صورت غیراتصادفی در دسترس و از بین زنان 18 تا 30 سال مراجعه کننده به کلینیک زنان شهرستان نور، پس از تشخیص و معاینه بالینی توسط پزشک متخصص زنان انتخاب شدند. شرایط ورود به مطالعه شامل 25 ≤ BMI و داشتن حداقل دو معیار از سه معیار رتردام بود. این سه معیار عبارت بودند از: ۱. تخمک گذاری پایین و یا عدم تخمک گذاری(که معمولاً به صورت الیگومنوره ، آمنوره ، پلی منوره تظاهر می یابد). ۲. افزایش سطح آندروژنهای در گردش خون، هیرسوتیسم و نسبت (LH/FSH>2) 3. تخمدانهای پلی کیستیک) که دراولتراسونوگرافی مشاهده شوند). از بین مراجعه کنندگان 30 نفر داوطلب، پرسشنامه ی تندرستی و بدنی طراحی شده توسط محقق را تکمیل نموده و پس از تجزیه و تحلیل پرسشنامه، تعداد 18 نفر حائز شرایط برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. این افراد ناراحتی قلبی یا بیماریهای کلیوی و کبدی و دیابت نداشتند، الکل، سیگار و داروهای درمانی از قبیل داروهای ضد بارداری، پروژسترون کنژوگه، متفورمین، کلومفین سیترات، گنادوتروپین و تروگلتیازون در طی سه ماه گذشته مصرف نکرده و در طول تمرین نیز مصرف نمی کردند و همچینین طی 3 ماه اخیر تمرین منظم ورزشی انجام نمی دادند. بیماران به طور تصادفی به ترتیب در دو گروه 9 نفره تمرین و کنترل تقسیم شدند.
پیش از شروع تمرینات مقدار 1RM[4] ، قد، وزن، محیط دور کمر و همچنین چربی زیر پوست با استفاده از فرمول سه نقطه ای جکسون (Jakson) با کالیپر هارپندن اندازه گرفته شد. نمونه های خونی همه افراد شرکت کننده در مطالعه قبل و بعد از مداخله در آزمایشگاه، در ساعت 8 الی 9 صبح بعد از حداقل 12 ساعت ناشتایی در خلال اولین روزهای فاز فولیکولار (روزهای 2 تا 4 قاعدگی) جمع آوری شدند. میزان گلوکز ناشتا و انسولین به روش الیزا با استفاده از کیت IBL ساخت آلمان اندازه گیری شدند. ایندکسHOMA نیز با استفاده از فرمول زیر محاسبه گردید:(Bs *0.0551*insulin)/22.5=HOMA
برای ارزیابی مورفولوژی تخمدان ها آزمودنی ها دراوائل فاز فولیکولار( روزهای دوم تا چهارم قاعدگی) تحت سونوگرافی رحم و ضمائم توسط رادیولوژیست با دستگاه GE VOLUSAN 730 EXPERT قرار گرفتند. در این راستا افزایش حجم تخمدان بیش از ده سانتی متر مکعب حتی در یک تخمدان تشخیص سندرم تخمدان پلی کیستیک را مطرح می کرد. فعالیت ورزشی مقاومتی به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هر هفته بود. هرجلسه تمرین شامل 15 دقیقه گرم کردن به صورت حرکات کششی ایستا وسپس حرکات جنبشی ، انجام تمرینات مقاومتی با وزنه (برنامه اصلی تمرین ) و5 دقیقه سرد کردن (حرکات کششی ) در پایان هر جلسه تمرین بوده است. این برنامه شامل تمریناتی بود که بر روی عضلات بزرگ بدن انجام گرفت که شامل پرس سینه، جلو بازو، پشت بازو، حرکت شکم (کرانچ) ، پرس پا، چهار سر ران، زیر بغل، همسترینگ و دوقلو بوده است. که 7 حرکت به صورت هر جلسه و 2 حرکت پشت بازو و دوقلو به نوبت هر کدام به صورت یک جلسه در میان انجام شد. مدت زمان مفید برنامه اصلی تمرین جلسات اول با30 دقیقه و40% 1RM شروع شد و در هفته دوم شدت تمرینات به 45% رسید و به همین صورت شدت تمرینات در هر هفته به صورت فزاینده، با رعایت اصول اضافه بار به 70 % 1RM در جلسات آخر رسید. این شدت و مدت تا پایان هفته 8 حفظ شده بود. همچنین در طول اجرای تحقیق به طور کل 1RM قبل از شروع تمرینات و بعد از 4 هفته از اجرای تمرینات ثبت شد.برای تجزیه و تحلیل آماری داده های تحقیق مستخرج از آزمودنی های دو گروه از نرم افزار SPSS استفاده شد. برای توصیف داده های تحقیق از شاخصهای آماری میانگین، انحراف استاندارد و خطای استاندارد استفاده شد. جهت تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. مقایسه متغیرهای کمی بین دو گروه در ابتدا و انتهای مطالعه با بهره گیری از آزمون تی مستقل انجام گرفت. برای مقایسه میانگین متغیرهای کمی قبل و بعد از مداخله در داخل هر گروه از آزمون تی زوج استفاده شد. فرضیه های تحقیق درسطح آلفای 5% آزموده شد.
نتایج
این پژوهش با 18 نفر (9 نفر در گروه کنترل و 9 نفر در گروه تمرین) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این افراد تا پایان هفته هشتم در مطالعه حضور داشتند و مشخص شدکه همه افراد، پروتکل مطالعه را به خوبی رعایت کرده و عارضه خاصی را گزارش نکردند. مشخصات دموگرافیک افراد در ابتدای مطالعه در جدول شماره 1 آورده شده است. مقایسه این مشخصات نشان می دهد که تفاوت معنی داری در میزان سن، وزن، قد و نمایه توده بدن بین افراد در دو گروه در ابتدای مداخله وجود نداشته است(جدول 1).کلیه ی متغیرهایاندازه گیری شده در این تحقیق از لحاظ وجود دادههای پرت کنترل شدند.
بنابراین، با توجه به گزارش سطح معناداری 05/0≤p آزمون کلموگروف- اسمیرنف[5]وضعیت دادههای کلیه ی متغیرهای مشخصات بدنی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی از توزیع طبیعی برخوردار است.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متعاقب 8 هفته تمرینات مقاومتی در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بهبود معناداری در سطح گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا و مقاومت به انسولین در گروه تمرینی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون مشاهده شد. به طوری که سطح سرمی انسولین در گروه تمرین نسبت به حالت پایه 89/18% کاهش داشت. مقایسه ی میانگین تغییرات انسولین در حالت پس آزمون در دو گروه نشان داد که میانگین کاهش انسولین در گروه تجربی بیشتر از گروه شاهد بوده است که این مقادیر از نظر آماری معنادار بود.
همچنین سطح گلوکز ناشتا در گروه تمرین نسبت به حالت پایه 29/8 % کاهش داشته است که این مقادیر از نظر آماری معنادار بود. مقایسه میانگین تغییرات گلوکز ناشتا در حالت پس آزمون در دو گروه نشان داد که میانگین کاهش گلوکز ناشتا درگروه تمرین بیشتر از گروه شاهد بوده است که این مقادیر از نظر آماری نیزمعنادار بود.
در رابطه با سطوح مقاومت به انسولین (HOMA) در گروه تمرین متعاقب 8 هفته تمرینات مقاومتی 16/25 % بهبود داشته است که این مقادیر از نظر آماری نیز معنادار بود. همچنین در مقایسه میانگین تغییرات مقاومت به انسولین در گروه تمرین و کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد.
در فرضیه های مربوط به مورفولوژی تخمدان، حجم تخمدان راست و حجم تخمدان چپ پس از تمرینات مقاومتی بهبود معناداری مشاهده شد. به این صورت که در حجم تخمدان راست در تمرینات مقاومتی 13 % کاهش و حجم تخمدان چپ در گروه تمرین مقاومتی 7 % کاهش مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که مقایسه میانگین حجم تخمدان راست و حجم تخمدان چپ در گروه تمرین و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میزان کاهش وزن در گروه تمرین مقاومتی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. مقدار پیش آزمون وزن در گروه تمرین در مقایسه با مقدار پس آزمون 56/1 % کاهش معنی دار داشت. در میزان تغییرات درصد چربی در گروه تمرین با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. مقدار پیش آزمون درصد چربی در گروه تمرین مقاومتی (71/5%) در مقایسه با مقدار پس آزمون کاهش معنی دار داشت. مقدار تغییرات 1WHR بین گروه تمرین با کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. مقدار پیش آزمون WHR در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با مقدار پس آزمون کاهش معنی دار داشت. علاوه بر این در میزان تغییرات BMI بین گروه تمرین با کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین مقایسه میزان پیش آزمون BMI در گروه تمرین با مقدار پس آزمون کاهش معناداری مشاهده نشد (جدول2).
بحث
با توجه به میزان شیوع PCOS و بیماریهای مرتبط با آن، پیشنهادهای درمانی مختلف دارویی و غیر دارویی جهت کنترل و بهبود این بیماران ارائه شده است که استفاده از انواع خاص تمرینات ورزشی، یکی از روشهای پیشنهاد شده ایمن و بی عارضه در زیر مجموعه روشهای غیر دارویی جهت بهبود علائم سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشد، ولی نتایج قطعی اثر انواع فعالیتها و تمرینات ورزشی در کنترل این سندرم هنوز نامشخص باقی مانده و یافته ها درگزارشهای پژوهشی این حوزه دارای ابهاماتی است. همچنین تحقیقات اندکی بر روی بررسی اثرات تمرین با وزنه(مقاومتی) بر علائم مربوط به PCOS و مورفولوژی تخمدان در این بیماران انجام شده است (19-21). بدین سبب، تحقیق پیش رو در صدد پاسخ به سوال تحقیق بود که آیا هشت هفته تمرینات مقاومتی باعث بهبود کنترل کلیسیمیک، تغییرات مورفولوژی تخمدان و ترکیب بدنی در افراد مبتلا به PCOS می شود.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متعاقب 8 هفته تمرینات مقاومتی در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بهبود معناداری در سطح گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا و مقاومت به انسولین در گروه تمرینی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون مشاهده شده است.
در رابطه با نتایج سطح گلوکز ناشتا متعاقب 8 هفته تمرینات مقاومتی، این یافته با یافته های تامسون2 (2008) همسو بود (20). همچنین نتیجه پژوهش حاضر در رابطه با کاهش معنی دار انسولین با مطالعات برونر3 و همکاران (2006) و تامسون و همکاران (2008) همسو بود. این محققان در مطالعات خود بهبود قابل توجهی (23 تا 30%) در انسولین ناشتا پس از ورزش در افراد مبتلا به PCOS مشاهده کردند (20-22). در پژوهش حاضر نیز بهبود 89/18 % در انسولین مبتلا به PCOS مشاهده شد. یافته های تحقیقات قبلی، کاهش انسولین ناشتا بعد از انجام تمرینات ورزشی را تنها به از دست دادن مقدار کمی از وزن بیماران مبتلا به PCOS گزارش داده اند(20،21).
همچنین نتایج تحقیق حاضر نشان داد که سطوح مقاومت به انسولین در گروه تمرین متعاقب 8 هفته تمرینات مقاومتی بهبود داشته است و این مقادیر از نظر آماری نیز معنادار بود. این یافته ها با نتایج مطالعات تامسون و همکارانش همسوست (20). با وجود اینکه مقاومت به انسولین اساس بسیاری از ویژگیهای بالینی و یک هدف درمان در سندرم تخمدان پلی کیستیک می باشد، با این حال مکانیسم های زیر بنایی مقاومت به انسولین هنوز به طور کامل روشن نشده است(20، 23، 24). یک منطق فیزیولوژیکی برای تجویز تمرینات مقاومتی در زنان مبتلا به PCOS وجود دارد. تمرینات مقاومتی می تواند با توجه به اثر این نوع از تمرینات در درمان مقاومت به انسولین و نتایج مرتبط با آن در بهبود این سندرم مفید باشند. اثرات مفید انجام تمرینات مقاومتی جهت بهبود مقاومت به انسولین در بیماران مبتلا به دیابت در تحقیقات گذشته گزارش شده است و با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای اساسی در افراد مبتلا به PCOS مقاومت به انسولین می باشد، می توان پیش بینی کرد که تمرینات مقاومتی سبب بهبود برخی علائم بالینی همراه با PCOS شود (25، 26). مطالعاتی که از تمرینات مقاومتی به صورت ترکیبی در بهبود علائم PCOS استفاده کرده اند، نشان می دهد که امکان تجویز این نوع از تمرینات به بیماران مبتلا به PCOS امکان پذیر می باشد (7).
مطالعات پیشین نشان داد که عامل مقاومت به انسولین، اختلالات در عضلات اسکلتی نسبت به مسیرهای سیگنالینگ انسولین و در نهایت کاهش پاسخ عضله اسکلتی به گلوکز بوده است(20،27). تحقیقات نشان داده اند که انجام تمرینات مقاومتی بر افراد مبتلا به دیابت نوع 2 حساسیت به انسولین را از طریق افزایش توده عضلانی و افزایش تعداد حمل و نقل قند و پروتئینها بهبود می بخشد(25). همچنین در تحقیقات قبلی پیشرفت های سازگار در مقاومت به انسولین، همراه باکاهش وزن و بهبود در WHR بوده است. با توجه به اینکه WHR شاخص چاقی شکمی محسوب می شود و بین تغییرات WHR، درصد چربی بدنی و حساسیت به انسولین رابطه وجود دارد می توان گفت که با کاهش نسبت دور کمر به باسن و کاهش وزن در گروه تمرینی متعاقب هشت هفته تمرینات مقاومتی با شدت متوسط در تحقیق حاضر، با بهبود حساسیت به انسولین همراه بوده و مرتبط است (7).
در رابطه با نتایج تغییرات مربوط به مورفولوژی تخمدان، اگر چه پژوهشی که مورفولوژی تخمدان را با انجام تمرینات قدرتی در این سندرم مورد ارزیابی قرار دهد، توسط پژوهشگر مشاهده نشد، اما نتایج این بخش با نتایج پژوهش های کروسیگنیانی1 و همکاران و صاریخان و همکاران در انجام تمرینات هوازی بر این سندرم همسو بود (19، 28). کاهش حجم تخمدان احتمالا به علت ایجاد محیط آندوکرینی مطلوب پس از افزایش گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی (SHBG) و کاهش آندروژن آزاد و بهبود حساسیت به انسولین است. همچنین کاهش حجم تخمدان ها ممکن است با کاهش میکروفولیکول ها و استرومای تخمدان ایجاد شود. مقدار استرومای تخمدان با تولید بیش از اندازه استروئیدهای مشتق از سلول های تکا، به ویژه آندروستندیون ارتباط دارد.در بیماران PCOS کاهش حجم تخمدان و تعداد میکروفولیکول ها ممکن است سبب کاهش آندروستندیون در گردش و بهبود علائم کلینیکی بیماری شود (12). نتایج پژوهش حاضر در زمینه کاهش وزن با پژوهش تامسون و همکاران همسوست (20). در مطالعه تامسون و همکاران وزن افراد مبتلا به PCOS بعد از 12 هفته تمرینات مقاومتی همراه با ورزش هوازی 4/9 % کاهش یافت. نشان داده شده است که کاهش وزن به مقدار متوسط 5 % باعث کاهش عوامل خطرزای قلبی عروقی و علائم مرتبط با PCOS خواهد شد(20). نتیجه کاهش وزن در تحقیق حاضر با نتایج مطالعه برونر و همکاران همسو نبود (21). علت این تفاوت در نتایج را می توان به نوع و شدت تمرینات و همچنین تفاوت در وسابل اندازه گیری نسبت داد.
در نتایج مربوط به تغییرات WHR، پژوهشی که تغییرات WHR را بعد از تمرینات مقاومتی و یا تمرینات مقاومتی همراه با تمرینات هوازی در زنان مبتلا به PCOS مورد بررسی قرار دهد مشاهده نشد. ولی کاهش معنادار WHR نسبت به پس آزمون در پژوهش حاضر با نتایج مطالعات پالومبا1 و همکاران پس از انجام تمرینات هوازی همراه با رژیم غذایی در بیماران مبتلا به این سندرم همسو بود (29).
تغییرات معنادار در درصد چربی بدن در پژوهش حاضر با یافته های برونر و همکاران (21) همسوست. همچنین تغییرات اندکی در شاخص توده بدنی گروه تمرین در پژوهش حاضر مشاهده شده است، ولی این تغییرات معنی دار نبوده است که با نتایج
مطالعات برونر و همکاران همسوست (21). اگرچه تمرینات مقاومتی باعث بهبود ترکیب بدنی می شوند، ولیکن با توجه به ماهیت بی هوازی این نوع تمرینات و مدت کم دوره تمرینی، عدم کاهش معنی دار شاخص توده بدن دور از انتظار نبوده است (20).
نتیجه گیری
در نهایت بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که انجام تمرینات مقاومتی تاثیر مثبتی بر کنترل گلیسمیک و همچنین بهبود برخی از شاخصهای ترکیب بدنی داشت است. همچنین تمرینات قدرتی با تغییر در مورفولوژی تخمدانها، بهبود در بی نظمی قاعدگی و تخمک گذاری و همچنین دیگر علائم مربوط به سندرم تخمدان پلی کیستیک را به همراه دارد. این یافته ها تاییدی دوباره است بر نقش سازنده تمرینات منظم ورزشی در بهبود عوامل کلینیکی و سونوگرافی مربوط به سندرم تخمدان پلی کیستیک که می تواند باعث کاهش علائم مرتبط با سندرم تخمدان پلی کیستیک در افراد مبتلا به این بیماری شود. اگرچه اثر تمرینات مقاومتی در افراد مبتلا به PCOS با شدت و مدت تمرینی متفاوت، نیاز به پژوهش بیشتری دارد.