ارائه مدل ساختاری گرایش به روابط فرازناشویی بر اساس روابط اُبژه با میانجیگری سبک‌های دلبستگی در افراد متأهل

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

2 استادیار گروه مدرسه و نوآوری های تربیتی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.(نویسنده مسئول)

3 استادیار گروه مشاوره، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

10.22038/mjms.2024.26380

چکیده

مقدمه: با توجه به نقش روابط فرازناشویی در تخریب کانون خانواده و همچنین ایجاد آسیب‌های روان‌شناختی و هیجانی برای زوجین، شناسایی عوامل زیربنایی گرایش به این روابط حائز اهمیت است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ساختاری گرایش به روابط فرازناشویی بر اساس روابط اُبژه با میانجیگری سبک‌های دلبستگی در افراد متأهل بود.
روش کار: پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه‌ مدل‌یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد متأهل (زن و مرد) ساکن در منطقه 7 شهر تهران در سال 1402 بود که از میان آن‌ها 280 نفر با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه گرایش به روابط فرازناشویی (TERQ)، پرسشنامه روابط اُبژه (ORQ) و پرسشنامه سبک‌های دلبستگی (ASQ) بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری، به وسیله نرم‌افزار SPSS و Amos ویرایش 23 صورت گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده­های گردآوری شده برازش دارد. همچنین نتایج نشان داد روابط اُبژه به صورت معنادار بر سبک‌های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا و گرایش به روابط فرازناشویی افراد متاهل اثر دارد (001/0=p). علاوه بر این سبک‌های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا نیز به صورت معنادار بر گرایش به روابط فرازناشویی افراد متاهل اثر دارد (001/0=p). در نهایت سبک‌های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به صورت معنادار رابطه بین روابط اُبژه و گرایش به روابط فرازناشویی در افراد متاهل را میانجیگری می‌کند (001/0=p).
نتیجه گیری: باتوجه ‌به نتایج پژوهش حاضر می‌توان گفت روابط اُبژه می­تواند اثری معنادار بر شکل‌گیری روابط فرازناشویی داشته باشد، اما سبک‌های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا علاوه بر اثر معنادار بر روابط فرازناشویی، قادر است نقش میانجی­گری را نیز در رابطه بین متغیرهای این پژوهش ایفا نماید. بر این اساس تدوین و بکارگیری بسته آموزشی با محتوای آموزش‌های مبتنی بر دلبستگی می­تواند در جهت کاهش گرایش به روابط فرازناشویی افراد متأهل موثر و مفید باشد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Model Evaluation of Tendency to Extramarital Relationships Based on Object Relations Mediated by Attachment Styles in Married Individuals

نویسندگان [English]

  • Shahin Sheibani 1
  • Masomeh Sadat Abtahi 2
  • Mahdi Khasmohammadi 3
1 Ma in Family Counseling, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 Assistant Professor, School and Educational Innovations Department, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.(Corresponding author)
3 Assistant Professor, Counseling Department, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

Introduction: Considering the role of extramarital relationships in destroying the family unit and also causing psychological and emotional harm to couples, it is important to identify the underlying factors behind the tendency towards these relationships. Accordingly the objective of the present study was the model evaluation of tendency to extramarital relationships based on object relations mediated by attachment styles in married individuals.
Methods: The research is applicative and the research method was correlational through structural equations modeling. The statistical population included married individuals (men and women) living in District 7 of Tehran in 2022, from whom 280 individuals were selected using convenience sampling. The research tools included Tendency to Extramarital Relationships Questionnaire (TERQ), Object Relations Questionnaire (ORQ) and Attachment Styles Questionnaire (ASQ). The data analysis was conducted through structural equations modeling via SPSS and Amos versions 23.
Results:  The results showed that the structural model of the research fits the collected data. The results also showed that object relations have a significant effect on secure, avoidant, and ambivalent attachment styles and the tendency to extramarital relationships in married individuals (p=0.001). In addition, secure, avoidant, and ambivalent attachment styles also have a significant effect on the tendency to extramarital relationships in married individuals (p=0.001). Finally, secure, avoidant, and ambivalent attachment styles significantly mediate the relationship between object relations and the tendency to extramarital relationships in married individuals (p=0.001).
Conclusion: According to the results of the present study, it can be said that object relationships can have a significant effect on the formation of extramarital relationships, but secure, avoidant, and ambivalent attachment styles, in addition to having a significant effect on tendency to extramarital relationships, can also play a mediating role in the relationship between the variables of this study. Accordingly, developing and implementing an educational package with attachment-based training content can be effective and useful in reducing the tendency to extramarital relationships of married individuals.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Tendency to Extramarital Relationships
  • Object Relations
  • Attachment Styles
  • Married Individuals
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دوره 66، شماره 6
بهمن- اسفند 1402
بهمن و اسفند 1402

فایل ها

هم رسانی

ارجاع به این مقاله

آمار